سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا


زبان نو واژه‌ها


زبان نو واژه‌ها
بنابه تعریف دایرهٔ المعارف ویكی پیدیا (۲۰۰۴) «نوواژه، واژه ای است كه بتازگی ابداع شده است یا می توان آن را عمل ساخت یك واژه یا گروه دانست. «همچنین نوواژگی می تواند مستلزم كاربرد واژه های قدیمی در معنایی تازه باشد مانند این كه به واژه ها یا گروه های موجود معنایی تازه ببخشیم. نوواژه ها در شناسایی اختراعات، پدیده ای نو یا ایده های قدیمی كه در بافت فرهنگی تازه ای به كار رفته اند، نیز می توانند مفید باشند.»
فرهنگ راتلج (۳۲۴:۱۹۹۶) نوواژه را عبارت (واژه یا گروه) زبانی ای می داند كه بتازگی ساخته شده است و بیشتر مردم یك جامعه آن را عبارتی تازه می دانند كه برای اشاره به شیئی جدید یا موضوعی تازه در فناوری، صنعت، سیاست، فرهنگ یا علم به كار می رود و بین ساخت یك عبارت تازه براساس تكواژه های قابل دسترس و قواعد ساخت واژه، انتقال معنایی و قرض گیری از زبان های دیگر تمایز قائل می شود و معتقد است كه این ۳ منبع را نمی توان به طور كامل از هم جدا كرد و چهارمین مورد نوواژه را ساخت استعاری یك عبارت معرفی می كند. اما كابره نیز به نقل از ری نوواژگی را اینگونه تعریف می كند:
«واژه گزینی به عنوان یك فرایند، مفهومی واضح و مسلم است هرچند پیچیده و برای توصیف دشوار است، برعكس نوواژه به عنوان محصول این فرایند بسیار مبهم است. نوواژه بیشتر نامی بحث برانگیز است كه به یك عنصر واژگانی در مقابل مفهومی واضح داده می شود. من آن را مفهوم گونه می نامم زیرا حاصل عقیده ای نسبی و حتی ذهنی است كه به تعریف آن مربوط می شود و این تعریف براساس تازگی عینی آن نیست، بلكه بر اساس احساس نوظهور بودن آن است.» (ری، ۱۹۸۸)
همان طور كه اظهارات ری به وضوح نشان می دهند، واژه گزینی مفهومی به طوركامل محدود شده است. با این حال توصیف یك قطعه خاص به عنوان نوساخته آسان نیست، مگر آن كه به برخی نكات كه از نظر ماهیتی دلبخواهی هستند، توجه كنیم. سپس كابره راهكارهایی برای تشخیص یك واحد به عنوان نوواژه ارائه می دهد.
● راه های تشخیص یك نوواژه
چند راهكار ممكن برای تعیین این كه یك واحد، نوواژه ای را می سازد یا خیر، وجود دارد:
▪ در زمانی:
یك واحد در صورتی نوواژه است كه بتازگی پیدا شده باشد. مانند دورنگار
▪ فرهنگ نگاری:
یك واحد در صورتی نوواژه است كه در فرهنگ های لغات موجود نباشد. در اینجا اشاره به این نكته لازم است كه هرچند مصوبات فرهنگستان زبان و ادب فارسی در كتابی جمع آوری شده به نام «فرهنگ واژه های مصوب فرهنگستان»، این واژه ها فقط جنبه پیشنهادی دارند و در فرهنگ های معتبر مانند «فرهنگ سخن» یافت نمی شوند. بنابراین می توان آنها را نوواژه محسوب كرد.
▪ بی ثباتی نظام مند:
یك واحد در صورتی نوواژه است كه دارای نشانه های بی ثباتی صوری (مانند نشانه های ساختی، نوشتاری و آوایی) یا بی ثباتی معنایی باشد.
▪ روانشناسی:
یك واحد در صورتی نوواژه است كه گویشور، آن را به عنوان واحدی تازه درك كند. مانند واژه «تندپز» كه برای «ماكروویو» گزیده شده است.
این معیارها كه متقابلاً جامع نیستند، نتایج یكسانی به دست نمی دهند و در بافت های یكسان به كار نمی روند. واژه گزینان به ظاهر مختصه فرهنگ نگاری را بعنوان نظام مندترین مختصه برای تعیین نوواژه بودن یا نبودن یك واحد واژگانی تأیید می كنند. با توجه به این معیار یك اصطلاح در صورتی نوواژه است كه در پیكره فرهنگ كه به عنوان پیكره مرجع برگزیده شده، وجود نداشته باشد. طبقه بندی نوواژه ها نمی تواند براساس یك معیار واحد باشد بلكه باید چند بُعدی باشد. انواع مختلف نوواژه ها در زیر برطبق آنكه بر چه اساسی هستند، مشخص شده اند. (كابره، ۲۰۵:۱۹۹۲)
از نظر تعلق آنها به زبان عام، بین دو گروه بزرگ نوواژه های واژگانی، تمایز وجود دارد و دارای رفتار متفاوتی اند:
۱) نوواژه هایی كه در زبان عام به كار می روند (نوواژه های واقعی)
۲) آنهایی كه در زبان های تخصصی به كار می روند (نوواژه گونه).
این نوواژه ها دارای ویژگی های متفاوتی اند:
الف) در ساخت آنها
ب) در كاركرد اولیه آنها
ج) در ارتباط آنها با مترادف هایشان
د) در منابعی كه برای ساخت واژه ها مطلوبند.
هـ) در تداوم آنها در زبان
و) در روشی كه آنها در آن نظام با هم وجود دارند.
ز) در روشی كه با نظامهای دیگر ارتباط دارند.
نوواژه های واژگانی در زبان عام، در مقابل نوواژه گونه ها یا نوواژه های اصطلاحی، می توانند با عوامل زیر توصیف شوند:
۱) به طور معمول خودجوش هستند به عبارت دیگر بی هیچ دلیل روشنی پدید می آیند و به ظاهر سطحی و گذرا هستند اما نوواژه گونه ها به دلیل نیاز به یك نام به وجود می آیند و بادوام ترند. درباره نوواژه های زبان عام یا نوواژه های واقعی یا همان نوواژه های واژگانی می توان به واژه هایی مانند تریپ داشتن به معنای دعوا داشتن و چای شیرین به معنای كسی كه برای تملق خبرچینی می كند، اشاره كرد كه در كتاب «فرهنگ لغات زبان مخفی» جمع آوری شده اند و دارای ویژگی سطحی و گذرا بودن، هستند. اما درباره نوواژه گونه ها شاید بتوان به واژه های پیشنهادی فرهنگستان زبان اشاره كرد كه در واقع برای نامگذاری پدیده ها و مفاهیم نو در زمینه های مختلف، وضع شده اند و بسیاری از آنها نیز در علوم مختلف رواج یافته اند. البته از آنجایی كه این مفاهیم در جامعه ما پدید نیامده اند و این واژه ها جنبه پیشنهادی دارند، آنها را نوواژه در نظر گرفته ایم.
۲) نوواژه های واژگانی تحت تأثیر مترادف ها قرار ندارند اما به طورمعمول با مترادف ها با هم وجود دارند و به عنوان ویژگی تقابلی نیاز به ارزش سبكی خاصی دارند اما نوواژه گونه ها مترادف نمی پذیرند زیرا این امر می تواند بازده ارتباطی را مختل كند. درباره بخش اول این عامل نیز می توان به واژه های جمع آوری شده در كتاب فرهنگ لغات زبان مخفی اشاره كرد كه در انتهای كتاب حوزه مترادفها مشخص شده و برای یك واژه گاه تا ۲۸ مترادف عنوان شده است.
۳) این نوواژه ها به ایجاز صوری گرایش دارند اما بسیاری از نوواژه گونه ها گروه هستند.
۴) بیشتر به صورت های قدیمی و گویشی زبان و واژه های قرضی متوسل می شوند تا به واژه های مركبی كه بر اساس زبان های نئوكلاسیك اند. اگر بخواهیم از این عامل در زبان فارسی نمونه ای بیاوریم، می توانیم به قرار دادن واژه گرمخانه در مقابل واژه «سونا» اشاره كنیم كه واژه گرمخانه در معنای قدیمی خود در فرهنگ دهخدا به عنوان محلی در حمام های قدیمی آمده است.
۵) نوواژه گونه ها برای آن كه بین المللی شوند، ساخته شده اند، اما فراتر از زبانی كه در آن ایجاد شده اند، گسترش نمی یابند.
البته این اصل درباره واژه هایی از زبان تخصصی است كه به وسیله صاحبان یك پدیده یا مفهوم تازه ساخته شده اند. هر چند قسمت نخست آن درباره نوواژه های واژگانی صادق است.
برخلاف نوواژه های واژگانی، نوواژه گونه ها نمی توانند از ویژگی هایی كه از این اصطلاحات انتظار می رود، جدا شوند یعنی از نبود ابهام، ارجاع واحد، تعلق به یك رشته خاص، ثبات، سازگاری با الگوهای ساخت اصطلاحی موجود باوجود این تفاوت ها و این كه راندو می گوید كه تفاوت بین این ۲ نوع نوواژه روشن است، جدا كردن این ۲ نوع از هم دشوار است. نوواژه ها برای نقش شان می توانند به انواع ارجاعی یا بیانی طبقه بندی شوند. نوواژه های ارجاعی ایجاد می شوند، زیرا مورد نیازند به عبارت دیگر در یك رشته خاص خلأیی وجود دارد كه باید پر شود. نوواژه های بیانی فقط به این علت به وجود می آیند كه صورت های بیانی تازه ای را در گفتمان ایجاد نمایند. (كابره، ۱۹۹۲: ۲۰۶).● اسباب و علل ظهور نو واژگی
▪ تحول و تظریف فرهنگی
نوواژه ها به ظاهر در فرهنگ هایی كه به سرعت در حال تغییرند و نیز در موقعیت هایی كه انتشار اطلاعات در آن سریع صورت می گیرد، رخ می دهند. نوواژه ها بیشتر با تركیب واژه های موجود یا با دادن پیشوندها و پسوندهای منحصر به فرد و نو، به واژه ها خلق می شوند و آنهایی كه واژه های دو رگه هستند بیشتر كوتاه شده به كار می روند. نوواژه ها را از طریق اختصار سازی یا سرواژه سازی و با هم قافیه ساختن تعمدی با واژه های موجود یا تنها از طریق بازی با آواها می توان ساخت.
نوواژه ها بیشتر به وسیله رسانه های گروهی، اینترنت یا دهان به دهان بخصوص از طریق جوانان به عموم جامعه معرفی می شوند. هر واژ ه ای در یك زبان، زمانی نوواژه بوده است هرچند با گذشت زمان و پذیرش مردم دیگر نوواژه محسوب نمی شود. نوواژه ها بیشتر به عنوان بخشی از زبان پذیرفته می شوند اما گاهی نیز كاربرد رایج خود را از دست می دهند و این امر كه یك نوواژه بخشی از زبان شود یا خیر، به عوامل متعددی بستگی دارد كه شاید مهم ترین آنها پذیرش همه مردم باشد.
البته پذیرش متخصصان و به كار رفتن در فرهنگ های لغت بر این اساس كه آیا پدیده مورد توصیف نوواژه، رواج می یابد تا به توصیف نیاز داشته باشد یا خیر، نیز در این امر نقش دارد. اما رواج یك واژه اگر به طریقی مشخص به واژه یا واژه های دیگر شبیه نباشد، امری غیرمعمول است (هرچند در پاره ای موارد واژه های عجیب و نو موفق می شوند، زیرا پشت آنها ایده ای به یادماندنی یا هیجان انگیز قرار دارد) هنگامی كه یك واژه یا گروه، تازگی خود را از دست می دهد، دیگر نوواژه محسوب نمی شود هر چند كه ممكن است چند دهه به طول انجامد تا واژه ای، قدیمی شود.
عقاید متفاوتی درباره این كه یك واژه باید چه مدت عمر كند تا دیگر نوواژه به حساب نیاید، وجود دارد كه پذیرش فرهنگی در این مورد بیشتر از گذشت زمان حائز اهمیت است. رضا منصوری (۱۳۷۸) نیز واژه گزینی را استاندارد كردن واژگان علمی می داند و می گوید: «به طور معمول ورود واژه هایی بیگانه به زبان فارسی نمودی از تهاجم فرهنگی عنوان می شود. هنگامی كه این تهاجم مهار شده باشد یعنی راه گزینش معادل های فارسی برای این واژه های غربی را یافته باشیم، بیشتر آنها را به فارسی درآورده باشیم و به كار ببریم، آنگاه به لایه عمیق تری از تأثیر فرهنگی واژه گزینی برمی خوریم. در این لایه ارتباط زبان و تفكر تعیین كننده است. تفكر مبتنی بر فرهنگ غرب، زبان علم جدید را آفریده است» و در ادامه می افزاید: «واژه گزینی هم چیزی نیست به جز پذیرش مفاهیمی كه غرب آفریده است و یافتن الفاظ فارسی معادل واژه های بیگانه غربی كه باید بر این مفاهیم اطلاق شود.» (منصوری، ۱۳۷۸: ۱۴-۵۱۳)
برخی معتقداند كه زبان فارسی كنونی ما نشان می دهد كه غربال برخی مفاهیم ما در مقایسه با زبان كشورهای غربی بسیار درشت مقیاس است و در مواردی كه ریز مقیاس است، متفاوت از مقوله بندی جوامع دیگر است. در واقع هر عالمی غربال زبانی خود را دارد. همراه واژه گزینی مفاهیم جدیدی به فرهنگ خود وارد می كنیم و واژه هایی را كه فرهنگستان های زبان ساخته اند نشان دهنده این امر است كه در این فرایند ذهن واژه سازان و در نتیجه مردم ظریف تر شده است و سوراخ های غربال مدل ساز و مقوله بند طبیعت ریزتر. به این ترتیب واژه سازی را همراه با نوعی تظریف فرهنگی می داند.
▪ پذیرش فرهنگی
پس از آنكه نوواژه ای خلق می شود، بدون استثنا به وسیله عموم و نیز توسط زبان شناسان مورد بررسی قرار می گیرد تا مناسب بودن آن برای آن زبان مشخص شود. بسیاری از آنها به سرعت پذیرفته می شوند و با گروهی نیز مخالفت می شود. گاه متخصصان زبان به این دلیل كه پیش از این اصطلاح مناسبی برای آن چیز در آن زبان وجود داشته است، به ساخت یك نوواژه اعتراض می كنند. برخی نوواژه ها بخصوص آنهایی كه با موضوعات حساسی مواجهند، بیشتر به این دلیل كه موضوع بحث را نامفهوم می كنند و این كه چنین نوآوری واژگانی ای بیشتر بحث را از موضوع اصلی دور می كند و به انحراف از معنای خود نوواژه منتهی می شود، مورد اعتراض واقع می شوند.
مبلغان یك نوواژه آن را مفید می یابند و مساعدتی برای رشد و تغییر زبان می دانند، به عبارت دیگر آنها بیشتر این واژه ها را روشی جالب و خلاق برای بازی با زبان تلقی می نمایند. همچنین دقت معناییِ بیشتر نوواژه ها بیش از آنچه نحو صریح به حساب می آید، بیشتر موجب می شود افرادی كه گویشور بومی آن زبان نیستند، آنها را آسانتر درك كنند. حاصل این مباحث، بر این كه آیا یك نوواژه به عنوان بخشی از یك زبان پذیرفته شده است یا خیر، تأثیر زیادی دارد. گاه ممكن است زبان شناسان در پذیرش یك واژه درنگ كنند. برای نمونه با اجتناب از قرار دادن آن نوواژه در فرهنگ ها، و این امر پاره ای اوقات می تواند سبب مرگ آن نوواژه به مرور زمان شود. با این حال هرگاه عموم به كاربرد آن اصطلاح ادامه دهند، آن واژه باوجود اعتراض متخصصان از كسوت نوواژه بودن، خارج و وارد آن زبان می شود.
● گونه های نوواژه
▪ نو پذیرفته به طور كامل تازه، پیشنهادی، یا مورد استفاده خرده فرهنگی كم جمعیت.
▪ پذیرفتنی، دارای حضوری معنادار و اما هنوز پذیرش عموم را به دست نیاورده است، مانند تلفن همراه .
▪ پذیرفته، دارای پذیرش چشمگیر و با دوام. مانند: گاف دادن، سه كردن.
● انواع نوواژه ها
دایرهٔ المعارف ویكی پدیا طبقه بندی ای از نوواژه ها به دست می دهد با این شرح؛
▪ علمی: واژه ها و گروه هایی كه برای توصیف اكتشافات علمی تازه خلق شده اند، مانند كوآرك[۲](در فیزیك)
▪ فنی: واژه ها یا گروه هایی كه برای توصیف اختراعات خلق شده اند نظیر لیزر، چای ساز
▪ سیاسی: واژه ها یا گروههایی كه برای ایجاد تأثیری سیاسی یا بلاغی و گاه با توجه به فرضیه ساپیروورف ساخته شده اند، مانند جهانی شدن، گفت وگوی تمدن ها.
▪ فرهنگ عمومی: واژه ها و گروههایی كه از محتوای رسانه های عمومی شكل گرفته اند یا برای توصیف پدیده های فرهنگ عمومی به كار روند (این امر می تواند زیر مجموعه زبان عمومی محسوب شود. مانند: Carb در زبان انگلیسی)
▪ وارداتی: واژه ها و گروه هایی كه از زبان های دیگر نشأت گرفته اند و عموماً برای بیان عقیده ای به كار می روند كه هیچ معادلی در زبان بومی نداشته است. مانند نایلون
▪ علائم تجاری: بیشتر به صورت نوواژه هستند و این امر برای اطمینان از آن است كه از نامهای تجاری دیگر متمایزند. هرگاه حمایت حقوقی از علائم تجاری برداشته شود، آن نوواژه ممكن است به عنوان یك علامت تجاری تعمیم یافته وارد زبان شود، مانند تاید، پفك
▪ واژه های خود ساخته: واژه هایی كه فقط برای موقعیتی ویژه و برای تأثیر ادبی خاصی ساخته شده و به كار رفته اند.
▪ روانشناختی: واژه های بی معنایی كه به وسیله بیماران شیزوفرنیك و به طور ناخواسته ساخته شده اند.
الهه ارومیه
منابع در دفتر روزنامه موجود است.
منبع : روزنامه ایران