یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا


صادرات گاز وحداکثر منافع ملی


صادرات گاز وحداکثر منافع ملی
به نظر می رسد توافق هسته ایی هند وآمریکا خط لوله صلح را تحت تاثیر قرارداده است اگرچه وزیر علوم و فناوری هند تاکید کرد توافق هسته‌ای هند وآمریکا پروژه چند میلیارد دلاری خط لوله گاز ایران را تحت تاثیر قرارنخواهد داد،اما مشکلات دیگری ازقبیل اینکه هنوز دو کشورهند و پاکستان بر سرحق ترانزیت خط لوله صلح به توافق لازم نرسیده اند،ترس هند از امنیت خط لوله که از بلوچستان پاکستان می گذرد، مذاکرات خط لوله را با چالش هایی مواجه ساخته است.در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا مزیتهای گاز ایران در مقایسه با سایر کشورها،برای دو کشور هند وپاکستان را بیان کنیم تابا آگاهی ازاین موضوع،مذاکره کنندگان ارشد جمهوری اسلامی قرار دادی را که منعقد می کنند،تضمین کننده حداکثر منافع ملی باشد.از طرفی به دلایل همراهی شرکت گاز پروم روسیه با خط لوله صلح اشاره خواهیم کردومزایای بازارهای گاز اروپا بر بازارهای جنوب آسیا را بر خواهیم شمردودرنهایت پیشنهادهایی جهت تسریع بخشیدن به امر صادرات گاز ایران ارائه خواهیم کرد.
● خط لوله صلح
تاریخ دقیقی برای طرح بحث صادرات گاز ایران به شبه قاره هند وجود ندارد.شاید بتوان طرح ابتدایی این بحث را به سال ۱۹۷۹ پیوند زد.اما شروع جدی تر بحث صادرات گاز ایران به هند دراوایل دهه نود میلادی آغاز شد که با کشف ذخایر عظیم گاز طبیعی پارس جنوبی در سال ۱۹۸۸ تلاش های ایران نیز برای افزایش صادرات گاز به صورت LNG یا انتقال گاز از طریق احداث خطوط لوله به نقاط مختلف جهان افزایش پیدا کرد.اقدامات اعتماد سازیکه درسالهایاخیربین دو کشورپاکستان وهند صورت گرفته وبا سرعت خیره کننده ای روابط دو کشور را بهبودبخشیده،چشم انداز صادرات گاز ایران به شبه قاره هند را بسیار روشن کرده است.حتی با قاطعیت می توان گفت موضوع انتقال گاز ایران به هندوپاکستان خود به یک نوع محرک پایا در فرآیند اعتماد سازی دو کشور تبدیل شده است.ذخایر سرشار گاز ایران می تواند نیاز های گازی هند و پاکستان را در ۲۵۰ سال آینده تامین کند.در این میان میدان گازی پارس جنوبی یکی از بزرگترین میادین گازی جهان است که در مرکز خلیج فارس واقع و از نظرجغرافیای نیز نزدیکترین میدان گازی قابل توجه به شبه قاره هند می باشد که ذخایر آن به تنهایی بالغ بر۴۵۰ تریلیون فوت مکعب(۶/۱۲تریلیون متر مکعب)است.به لحاظ جغرافیایی مخصوصا" آسیای غربی نزدیک ترین بازارمصرف گازبه منابع ایران است.شبه قاره هند و آسیای جنوبی یکی از بازارهای بکروروبه گسترش مصرف انرژی جهان است.در این میان نیاز های انرژی هندوپاکستان طی ۱۵ سال گذشته سالیانه بطور متوسط ۶ تا ۷/۸ درصد رشد داشته است.بنابه گفته وزیر نفت هند این کشور در سال مالی ۲۰۰۵بالغ بر۳/۱۲۹ میلیون تن نفت مصرف کرده که ۳/۹۵ میلیون تن آن واردات بوده و همزمان میزان واردات فرآورده های نفتی آن بالغ بر۷/۷ میلیون تن بوده است.تحلیل گران انرژی تقاضای جاری انرژی هند را برابر با ۳۱۰ میلیون تن نفت ارزیابی می کنند که در ده سال آینده دو برابرخواهد شد. هند روزانه به ۱۵۰ میلیون متر مکعب گاز نیاز دارد و عرضه جاری گاز در این کشور۵۰ درصد کمتر از تقاضای آن است و انتظار می رود که ظرف ده سال آینده به چهار برابر افزایش یابد.ذخایردرحال تقلیل نفت این کشور باعث می شود که هند خواستار راه حل های سریع برای پر کردن خلاء عرضه و تقاضا باشد.بنا بر این نیاز هند به گاز طبیعی انکار نشدنی است.اما چرا این کشور بدنبال تامین نیاز های گازی خود از ایران است؟دلیل این امردر مزیت های تامین گاز از ایران نهفته است،زیرا صرف نظر از مشکلات تکنیکی انتقال گاز از قطر،واردات گاز از این کشورعربی برای کشورهای جنوب آسیا پانزده درصد گرانتر از گاز ایران تمام خواهد شد.این وضعیت در مورد ترکمنستان به مراتب بدتراست زیرا گازترکمنستان درمقایسه با گاز ایران برای هند۲۰ درصد گران تر تمام خواهد شد.علاوه برآن منابع گاز این کشور محدودوغیر قابل اتکاءاست.از طرف دیگر حجم منابع گازی ایران در مقایسه با منابع این دو کشور قابل مقایسه نیست و از نظر امنیتی نیز راحت ترین منبع تامین گاز برای پاکستان و هند ایران است.البته قطر منابع گازی نسبتا قابل اتکایی دارداما ظرفیت های تولید گازوپایانه های صادرات LNG این کشور،بر اساس آمار ارائه شده توسط شرکت انگلیسیBPتا سال۲۰۱۷ تکمیل است واین کشوربه سختی قادر است که قراردادهای جدید صادرات گاز امضاء کند.ظاهرا"به همین دلیل است که در سالهای اخیرشاهد تحول قابل توجهی در زمینه پیشبردپروژه های دلفین وپالم نبوده ایم.بنابر این مطمن ترین و طبیعی ترین منبع تامین این نیاز ایران است. پاکستان نیز شرایط مشابه ای دارد این کشور در شرایط جاری ۱۶ میلیون تن نفت وارد می کند که واردات آن در سال ۲۰۲۵ به صد ملیون تن افزایش خواهد یافت. میزان مصرف داخلی گاز در پاکستان در سال۱۹۸۹در حدود ۶/۱۰ میلیارد متر مکعب بوده است که درسال۲۰۰۰به حدود ۸/۱۷ میلیارد متر مکعب افزایش یافت از طرفی این کشور در سال ۲۰۱۵ بالغ بر۵۰میلیون مترمکعب کمبود گاز خواهد داشت که در سال ۲۰۲۵ به ۱۰۰میلیون افزایش خواهد یافت.در شرایط جاری اجرای این خط لوله باعث صرفه جویی سالیانه ۲ میلیارد دلار برای هند و۴۰۰ تا ۶۰۰ میلیون دلار درآمد ترانزیت برای پاکستان خواهد شد.آثار مثبت اجرای این طرح از نظر اقتصادی وسیاسی آنقدر مثبت و درخشان است که سه کشور ایران ،پاکستان ، هند در جنوب و غرب آسیا نمی توانند از آن چشم پوشی کنند.اجرای این طرح برای ایران درآمد ارزی قابل توجهی پدید می آورد ودر ارتقاء جایگاه منطقه ای آن نقش بسزایی ایفاء خواهد کرد.تحقق این طرح در پاکستان و هند منجر به افزایش قابل توجه اشتغال،بهره وری و نهایتا" افزایش مزیتهای اقتصادی آنها در مقابل رقبای منطقه ای خواهد شد.
پروسه صلح میان این دو کشور را تحکیم و زمینه های امکان برخورداین دو قدرت نوظهور هسته ای را بشدت کاهش می دهد.از نظر فنی و مالی اجرای این خط لوله به طول ۲۷۰۰ کیلومتر در عمق ۱تا ۵/۱نیم متری زیر سطح زمین و با هزینه ای بالغ بر۷میلیارد دلار احداث می شود که می تواند روزانه بیش از۱۵۰ میلیون متر مکعب گاز را از ایران به این دو کشور منتقل نماید.این خط لوله بنادر عسلویه ایران در خلیج فارس،گوادروکراچی در جنوب شرقی و جنوب مرکزی پاکستان را به هم متصل ساخته و با امتداد مستقیم به یکی از نقاط مرزی هند خواهد رسید(البته در صورتی که هند به مذاکرات خط لوله صلح ادامه دهد)مدت پیشنهادی برای امضای قرار داد این پروژه ۲۵ سال است که تا پنج سال دیگر نیز قابل تمدید است.
● مصالح ملی،خط قرمز قرارداد خط لوله صلح
فرمول قیمت فروش گاز ایران بر اساس قیمت گازطبیعی در ژاپن است که در شرایط کنونی حدود ۵۰ درصد مصرف LNG کل دنیا را دارد و یکی از بازارهای پایدار در مجموع بازارهای گاز جهان بوده است یعنی تلاطمی که مثلا در بازار گاز انگلیس بوده و در اواخر سال ۲۰۰۵ قیمت گاز در آن به ۱۹ دلار در هر میلیون بی تی یو رسیده اما در ماه های گذشته این قیمت به رقم کمتر از ۵/۳ دلار رسیده،در بازار ژاپن رخ نداده است.همچنین از عدم تعادل قیمتی در بازار آمریکا از جمله بازار هنری هاب در جنوب این کشور که قیمت گاز در آن دراواخر ۲۰۰۵ به حدود۱۶ دلار در هر میلیون بی تی یو رسیده اما در سال جاری این قیمت حتی به زیر ۶ دلار رسیده است برخوردار نیست.روند قیمتها دربازار ژاپن پایداروافزایشی بوده است و با جهشهای موردی قیمتها و در مقابل سقوط قیمتها روبه رو نبوده است. همچنین اطلاعات قیمتها نشان می دهد که بازار ژاپن از جمله بازارهای اصلی درخواست کننده LNGدرسالهای آینده خواهد بود و اگرچه بازار LNG در آمریکا،چین،کره،هندوبرخی کشورهای اروپایی تقاضای بیشتری برایLNGدرآینده خواهند داشت اما ژاپن یکی از متقاضیان اصلی LNG خواهد بود به همین دلیل بازار ژاپن به عنوان نزدیک ترین بازاربه بازار هند و پاکستان است مورد توجه برای تعیین قیمت LNGقرار گرفته است.باتوجه به اینکه علاوه بر ۶۰ میلیون متر مکعب گاز صادراتی از این خط لوله(در مرحله اول)،۵۰ میلیون متر مکعب نیز برای مصارف داخلی در جنوب ایران منتقل می شود، خط لوله ۵۶ اینچ و تعداد کمپرسورهای لازم برای آن در نظر گرفته شده و هزینه سرمایه گذاری، هزینه عملیاتی و دوره استهلاک محاسبه شده است و در نتیجه هزینه ناشی از انتقال گاز به مرز پاکستان به قیمت گاز خشک ورودی به خط لوله در عسلویه اضافه شده و قیمت گاز طبیعی خشک ایران به میلیون بی تی یو درمرزپاکستان مشخص گردیده است.به این ترتیب قیمت گاز طبیعی ایران وابسته به قیمت نفت خام وارداتی به ژاپن شده است چرا که خصوصیات پایداری بازار و مصرف آتی ژاپن نشان دهنده بازار قابل اتکاءوبا ثباتی است و نزدیکترین بازار واقعی مناسب برای هند و پاکستان است.علاوه بر این با توجه به بند مرور قیمت که مورد تایید طرفهای امضاءکننده قرارداد قرار گرفته، این فرمول با توجه به تغییر خاص شرایط بازار که خارج از هرگونه پیش بینی قبلی باشد قابل تغییر است تا هیچ گونه داوری بلندمدت برای یک دوره ۲۰ ساله نشده باشد.
● نتیجه گیری وارائه چند پیشنهاد
همانگونه که می دانیم صاحبنظران حوزه انرژی ونیز سیاستگذارن ومدیران ارشد اجرایی در نهادهای مختلف کشورمانند،دولت،مجلس ومراکز تحقیقاتی وپژوهشی درموردموضوع صادرات گازولزوم یا عدم لزوم آن برای کشوردیدگاهای متفاوتی دارند.برخی معتقدند که کشور مابه دلیل داشتن دومین ذخایر اثبات شده گاز طبیعی در جهان بایستی سهم شایسته ایی در صادرات گاز از طریق خط لوله ونیز صادرات گازبه شکلLNG داشته باشد.درمقابل تعدادی از مخالفین صادرات گازدواستدلال عمده دارند،یکی مصرف گاز در صنایع انرژی بر وصادر کردن محصولات تولید شده آن می باشد(به طورمثال مصرف گازبه عنوان سوخت توربوژنراتورهای گازی وصادر کردن برق تولیدی آن)،استدلال دوم این گروه تزریق گاز طبیعی به مخازن مورد بهره برداری شده نفت جهت حفظ وافزایش فشار مخازن می باشد،عمده ترین دلیلی که این گروه در صحت استدلال خود می آورنداین است که نزدیک به ۸۰% گاز تزریق شده درمخازن نفتی مجددا"قابل استحصال می باشد،اجرای این عملیات علاوه بر افزایش ضریب بازیافت مخازن نفت،درآینده نزدیک منبع مطمئن گازبا درصدبالای میعانات گازی جهت مصرف داخلی ویا صادرات در اختیارخواهد گذارد.به هرحال مساله عدم صدور گازتصمیمی نیست که جمهوری اسلامی ایران در این زمینه گرفته باشد وبرنامه های چشم انداز بیست ساله کشور نشان می دهد که ایران بایددر سال ۱۴۰۴شمسی۱۰%از تجارت جهانی گاز را در اختیارگیرد.اما دانستن این موضوع،که گاز ایران برای شبه قاره هندمزایای بسیاری داردوظیفه مذاکره کنندگان ارشد جمهوری اسلامی را بسیار سنگین کرده است.آنها بایدقرارداد این خط لوله را با دستیابی به حداکثر منافع ملی وپرداخت قیمت واقعی گاز از طرف هند وپاکستان منعقد کنند.از طرفی ابراز نظر به موقع و هوشمندانه مسئولین Gasprom روسیه،در دادن مشوقهای فنی و مالی لازم ویا حمایتهای احتمالی در جهت ساخت خط لوله صلح، داستان این خط لوله پرماجرا را عجیب ترکرده است.شرکت دولتی Gasprom که ۲۴% گاز اروپا را از طریق خط لوله و LNG تامین می کند وبا تلاش در جهت ساخت خط لوله ۱۲.۱میلیارد دلاری شمال اروپا (نورد استریم) که از بندر وایبورگ روسیه در ساحل دریای بالتیک تا سواحل آلمان در نزدیکی گریفسوالد امتداد خواهد داشت و کشورهایی مانند بلاروس،اوکراین و لهستان را که به طور سنتی مسیر ترانزیت گاز هستند دور خواهد زد،قصدافزایش نفوذ خود وتسهیل در امر صادرات گاز به بازار امتحان شده وشفاف اروپا را خواهد داشت.بنابراین هرگز نمی خواهد رقیبی مانند ایران با منابع نامحدود و قابل اتکاء گاز وارد این بازار شود.شرکت روسی این کار را با دادن مشوق هاوقول های مساعد همکاری درجهت ساخت خط لوله صلح انجام می دهدوقصد سوق دادن سیاست صدور گاز ایران به جنوب آسیا را دارد. یعنی بازاری که با وجود تقاضای نسبتا"بالا برای مصرف گاز،بازاری ناشناخته و فاقد مقررارت بین المللی و همچنین منشور انرژی می باشدوحتی قابلیت کشورهای جنوب آسیا در پرداخت هزینه ها وقیمت گازنیز اعتبار چندانی ندارد.این بازار علی رغم کارهای کارشناسی بسیار زیاد دو کشور هند وپاکستان از نظر عرضه وتقاضای گاز،نکات مجهول فراوانی پیش روی دولتهای آنها قرار داده است.اما بازار اروپا که مهمترین مزیت یعنی امنیت عرضه در مقابل تقاضا را داراست وکشورهای اروپایی نیز به دنبال جایگزین مناسب برای کاهش وابستگی اروپا به صادرات گاز روسیه می باشند می تواند هدف صادراتی بسیار خوبی برای کشورمان باشد.
بنابراین جمهوری اسلامی ایران نیز باید با اختصاص ظرفیت بیشتری از گاز به پروژهای LNG روشهای صادرات گاز خود را متنوع سازدتا بدون اتلاف وقت بازارهای اروپایی را در اختیار گیرد.در این راستا مسئولیت وزارت نفت ایران و بویژه شرکت ملی صادرات گازدر این برهه زمانی بسیار حساس و تاریخی خواهد بود.چنانکه با این رویکرد آنها می توانند تلاش های آمریکا برای منزوی کردن اقتصاد نفت و گاز ایران را از بین ببرند و کشورمان را به بازیگری توانا درعرصه تجارت جهانی گاز تبدیل کنند ونوید دهنده آینده‌ای پر فروغ برای صنعتی باشند که قصد دارد رفاه مردمان و رونق اقتصادی آنها را تضمین کند.
اکبر ناظمی کارشناس ارشد شرکت ملی گاز ایران
مراجع :
۱-www.bp.com
۲- www.gasprom.com
۳-www.gas.com
۴- گفت و گوی فهیمه مزینانی با دکتر حجت الله غنیمی فرد نماینده ویژه وزیر نفت در پروژه خط لوله صلح، خبرگزاری شانا ۱۰/۵/۸۶
۵- www.shana.ir
۶-www.exxonmobile.com
۷-ع. سوری ،رایزن اقتصادی سفارت جمهوری اسلامی ایران دردهلی نو،خط لوله صلح
منبع : شرکت ملی گاز ایران