پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

موانع دستیابی به دموکراسی در جهان عرب


موانع دستیابی به دموکراسی در جهان عرب
تجارب تاریخی و سیاسی اهالی امریکای لاتین به نسبت ساکنان جهان عرب همواره تجاربی جنجالی تر بوده است تا جایی که برخی از ما از آنها یاد گرفته ایم برای انجام اصلاحات سیاسی و تغییر رژیم های مان به کودتاهای نظامی همان دستور عملی که امریکای لاتین به جهانیان پیش تر آموخت، متوسل شویم.
امریکای لاتین مهد ظهور انقلابیونی مثل ارنستوچه گوارا و سیمون بولیوار بود که اتفاقاً نه الگوی مبارزاتی بسیاری از ما بلکه میلیون ها جوان در سراسر دنیا شد. نگاهی گذرا به تاریخ معاصر امریکا به خوبی نشان می دهد که کشورهای امریکای لاتین در تجاربی به ویژه در اصلاحات سیاسی از دهه ۸۰ میلادی به این طرف از ما پیشروتر بوده اند و متفکران شان به جای تعبیر به «سوی دموکراسی» از عناوینی همچون اصلاحات سیاسی یا اصلاحات دموکراتیک یاد می کردند. باید بگویم تجربه امریکای لاتین در رسیدن به دموکراسی به نسبت تجربه ما عرب ها در وضعیت بهتری قرار دارد، چرا که تجربه اصلاحات سیاسی جهان عرب به لحاظ شرایط منطقه یی آن به شش دلیل عمده با تجربه مشابه در امریکای لاتین تفاوت دارد.
۱) وجود میدان های انبوه نفتی در خاورمیانه که همین امر
▪ خاورمیانه را به صحنه طولانی ترین درگیری های بین المللی که در تاریخ معاصر بی سابقه بوده تبدیل کرده
▪ اهمیت فوق العاده منطقه خاورمیانه امریکا را با وجود فاصله طولانی به این منطقه کشانده زیرا ثروت های طبیعی اش بر امریکای لاتین می چربد، همچنین وجود اسرائیل امریکا از آن حمایت آشکار نظامی و سیاسی دارد نیز بر اهمیت خاورمیانه بیش از پیش می افزاید.
▪ وجود گروه های تروریستی که خاورمیانه را ناامن و هر از گاهی همچون یک تاول چرکین عود کرده و خاورمیانه را ناامن و بحرانی می سازد.
۲) خاورمیانه امروزه یکی از مهمترین صحنه های تاخت و تاز جنگ علیه تروریسم شده، بر عکس امریکای لاتین که تا به امروز صحنه های زد و خورد کشورها با هم پیمانان شان را به خود ندیده است.
پر واضح است این جنگ ها تحت هر عنوانی که باشد مانع بزرگی در راه حرکت به سوی دموکراسی است. جنگ افروزان همان کسانی که این آشوب ها و جنگ ها را رهبری می کنند و از این ناامنی ها سود می جویند، می خواهند این جنگ ها طولانی شود، آنقدر طولانی که به یک جنگ تمام عیار بی پایان تبدیل شود. از این رو است که تا این جنگ های ویرانگر ادامه دارد هیچ کس به اصلاحات در خاورمیانه دل نمی بندد.
۳) در تاریخ معاصر جهان بحران های دینی، نژادی مذهبی و طایفه یی پدیده و بحرانی جهانی است اما این بحران ها در خاورمیانه به لحاظ شرایط تاریخی، دینی و جغرافیایی اش مشهودتر است. خاورمیانه دیر زمانی است که مهد ادیان و گذرگاه دائمی انواع و اقسام تبارها بوده است. در اینجا پدیده گرم شدن دمای زمین را نیز به مجموعه دلایل فوق در تشدید بحران های مرزهای عربی- آفریقایی به ویژه در منطقه دارفور می افزایم.
۴) ضریب تغییرات سیاسی در خاورمیانه همواره بیشتر از امریکای لاتین بوده است مضاف بر اینکه فرهنگ اسلامی موجود در این منطقه برای کشورهای غربی بالفطره تهدیدزا است. از این رو است که در برهه کنونی فشارهای غرب از تبلیغات فرهنگی گرفته تا سیاسی و اجتماعی با هدف از بین بردن توان فکری ما و انزوای اصلاح طلبان ما متمرکز شده است.
۵) چند دهه است که مفهوم ساختگی و فرمایشی هرج و مرج در ادبیات سیاسی جهان متداول شده است. حجم این هرج و مرج ها در خاورمیانه به مراتب بیشتر از امریکای لاتین است. شاید اقدامات نشأت گرفته از این مفهوم در امریکای لاتین یافت شود اما چون متفکران امریکای لاتین به این مفهوم توجه چندان نکرده اند شاید هرج و مرج های سیاسی و اجتماعی آن هم از نوع فرمایشی در ساختار ذهنی آنها نگنجد. مفهوم هرج و مرج فرمایشی را اولین بار نو محافظه کاران امریکایی در وزارت دفاع این کشور بنیان نهادند سپس به ساختار سیاسی امریکا سرایت و جنبه فراگیر پیدا کرد.
اینجا است که در فراخوان امریکا برای استقرار دموکراسی در جهان عرب با توجه به بروز هرج و مرج های فرمایشی دچار تعارض می شویم.
۶) هر رئیس جمهور امریکا که به کاخ سفید راه پیدا کرده همواره خواستار اصلاحات سیاسی و اجتماعی در بافت جوامع امریکای لاتین بوده اما تنها تجربه امریکا در عراق به بهانه استقرار دموکراسی برای افکار عمومی جهان کافی است تا به حجم مخرب اصلاحات غربی پی ببرند. حمله امریکا به عراق با آن ابعاد مخرب به همگان از جمله مردم جهان عرب ثابت کرد که؛
▪ امریکا درصدد تغییر گردونه ارزش های عربی- اسلامی است تا جایی که برای رسیدن به این هدف حاضر است هرج و مرج های فرمایشی در عراق را تشدید کند، در صورتی که در کشوری گزینه هرج و مرج فرمایشی جواب ندهد راهکار دیگری به نام محاصره اقتصادی و انزوای سیاسی وجود دارد که به آن متوسل شوند.
▪ اگر دموکراسی همین است که امریکا برای مردم عراق به رسم یادبود و سوغات با خود آورده پس هیچ کشور دیگری نمی خواهد که از این هدایا داشته باشد، البته در این میان برخی رهبران عرب نیز می خواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند و مدام در نطق های خود تلویحاً به مردم عرب گوشزد می کنند که دموکراسی یعنی تکرار حوادث خونین عراق تا این چنین میان آنها و رویای خوش دموکراسی فاصله بیندازند.
▪ حرکت به سوی دموکراسی با الگوی عراقی تنها به جنگ داخلی می انجامد. برای همین است که مردم عرب همیشه از دموکراسی غربی می ترسند. با این وجود هر وقت نامی از دموکراسی برده می شود آنها با تردید از خود می پرسند می شود روزی ما هم به دموکراسی دست پیدا کنیم؟
ترجمه؛ آزاده بابایی نژاد
منبع؛ الحیات
منبع : روزنامه اعتماد