پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا


مونولوگ به روایت گروه« لیو»


مونولوگ به روایت گروه« لیو»
«مونولوگ» (Monologue) یک سخنرانی مطول و پیوسته است که توسط شخصیت اصلی درام ایراد می‌شود. این صحبت‌های شخصیت ممکن است در زمینة افکار درونی خودش باشد یا مستقیماً در زمینة یک شخصیت دیگر که از او برای تماشاگران صحبت می‌شود.
«مونولوگ» در کنار رسانه‌های نمایشی همچون تئاتر، فیلم، انیمشین و غیره به وجود آمد.
اجرای مونولوگ، شکل مدرن باستانی‌ترین سرگرمی انسان، قصه‌گویی است. مونولوگ به تاریخ تئاتر یونان و رم برمی‌گردد و آن را همچنین می‌توان در تئاتر بومی آفریقا، آسیا و آمریکا (قبل از استعمار اروپاییان) یافت.
زمانی که آفریقا مستعمرة فرانسه شد، فرانسویان از لفظ «گریوت» برای معرفی اجراکنندگان تک نفره متفاوتی که با آن‌ها مواجه می‌شدند، استفاده کردند. کسانی که از درام، کمدی، پانتومیم، داستان‌گویی، رقص و موسیقی، تسخیر روح و ماسک برای خلق نمایش‌های اجتماعی بهره می‌بردند.
گرویوت‌ها جامعه را منعکس می‌کردند، تقدیس و بازسازی می‌کردند و در نهایت آن را زیر سؤال می‌بردند. آن‌ها معلم، واعظ، بازیگر و منتقدان اجتماعی بودند که همه در یک نفر جمع می‌شدند.
در ایران گروه تئاتر لیو (Leev) به سرپرستی محمدحسن معجونی در حدود یک سال است که تحقیقات در این زمینه را آغاز کرده‌اند.
معجونی درباره این گروه می‌گوید: «این گروه درواقع از سال ۱۳۷۶ فعالیت رسمی خود را شروع کرد و در آغاز بیشتر شکل تحقیقاتی داشت. ما در این دوران بیشتر بر روی متن‌های گوناگون نمایشی مطالعه می‌کردیم تا به این وسیله بفهمیم چه آثاری می‌تواند به عنوان متن صحنه‌ای ما باشد. از سال ۷۶ به مدت چهار سال بر روی ترجمه و مطالعات تئوریک متمرکز بودیم تا اینکه از سال ۸۰ کارهای عملی ما شروع شد.»
فکر برگزاری نشست‌های تخصصی مونولوگ از کجا شکل گرفت؟
سه سال پیش هدف ما خصوصی‌سازی تئاتر بود. اما فکر کردیم این چندان هم ابتدا به ساکن قابل اجرا نیست، مگر اینکه یک سری اهدافی را در هر سال مشخص کنیم تا به این درجه برسیم. در طول سه سال اهدافمان را در این راه نشانه‌گذاری کردیم تا بدانیم باید چه اتفاقی در آینده بیافتد و چه چیزهایی را شامل شود.
هدف اصلی در این راه خصوصی‌سازی بود و در بخش دوم هدفمان که اهمیت بسیاری هم برای ما داشت، بحث آموزش مطرح می‌شد. مقوله مونولوگ اساسا نوعی آموزش است. اما علاوه بر اینکه آموزش برای خودمان اهمیت دارد، می‌بینیم که این کار نوعی آموزش به مخاطب هم هست. ما در شش ماهه اول سخنرانی داشتیم و در شش ماهه دوم آن را به گفت‌وگو تبدیل کردیم.
چرا در این گروه دراماتورژ و نویسنده ندارید؟
این مهم‌ترین نکته در گروه لیو است. در همان آغاز کار خود را با هشت نویسنده حرفه‌ای شروع کردیم. شاید برای اینکه ببینیم این افراد کدام یک نزدیک‌ترین فضا و ادبیات را به ما دارند. این نوشته‌ها چون تنها برای این گروه نوشته شده است، ما با نویسندگان تعامل هم داریم. به این معنا که متن به ما می‌رسد، نظرمان را می‌گوییم و اگر اصلاحی وجود داشته باشد، نویسنده انجام می‌دهد.
در ایران این اولین‌بار است که با نگاهی حرفه‌ای به تجزیه و تحلیل یکی از عناصر تئاتر پرداخته می‌شود. آیا در این زمینه توانستید از حمایت‌های دولتی بهره‌مند شوید؟
این کار به صورت شخصی برگزار می‌شود. فکر می‌کنیم وظیفه مرکز هنرهای نمایشی حمایت از تئاتر است. تئاتری‌ها نباید به دنبال پولشان بدوند. بلکه مرکز باید ببیند که هر جا تئاتری اتفاق می‌افتد، او هم حمایت کند. باید به اینجا برسیم که در تئاتر کم‌کم برای هر گروهی بودجه‌ای سالیانه اختصاص یابد. این گروه ممکن است در یک سال هیچ کاری را بر روی صحنه نبرد و کار تحقیقاتی خودش را داشته باشد. چرا تئاتر نباید بودجه بگیرد، مگر حتما باید کاری اجرا شود و آن بودجه به همان یک کار اختصاص یابد.
در همه جای دنیا به تئاتر یارانه داده می‌شود. به تئاتر کمک می‌کنند. اگر ما مثل سینما بودیم، خوب احتیاجی هم نداشتیم. یعنی به طور مثال یک فیلم در یک شب در ۱۰ تا ۲۰ سینما اکران می‌شود و می‌تواند هزینه‌اش را خودش دربیاورد. اما تئاتر این امکان را ندارد. تئاتر در یک شب و تنها در یک سالن به اجرا گذاشته می‌شود و به خاطر اینکه سالن‌های شهر محدود است و متقاضیان زیاد، هر روز شرایط سخت‌تر می‌شود.
در زمینه حمایت مالی باید بگویم از هشت جلسه‌ای که برگزار کردیم، حمایت مالی جلسه هشتم را آقای رضا بابک به گردن گرفتند و یکی از جلسات قبل‌تر را هم یکی از شاگردان آقای بهبودی که خواسته بودند نامشان فاش نشود.
چرا سالنی کوچک را برای نمایش انتخاب کردید؟
خانه هنرمندان ایران و مجید جوزانی تنها جا و تنها کسی بودند که از ما حمایت کردند. البته حامی مالی نبودند اما حداقل جایی را در اختیار ما گذاشتند.
این گروه کار خود را با محمد حسن معجونی، مریم مجد، نرگس مجد و به همراه ندا رضوی‌پور آغاز کرد و بعدها با کسانی همچون محمد عاقبتی به کار خود ادامه داد.
معجونی می گوید: «درواقع از زمانی که کارهای اجرایی ما شروع شد، کم‌کم بازیگر گرفتیم و در حال حاضر تنها چیزی که به گروه اضافه شده، لیو سایه است».
لیو سایه شاخه دانشگاهی گروه لیو است که از تعدادی دانشجو تشکیل می‌شود.
هشتمین اجرای گروه لیو تحت عنوان «برلین» اثری بود نوشتة «محمد یعقوبی» و با کارگردانی و بازیگری «سعید چنگیزیان» که در تالار استاد انتظامی در دو سئانس برگزار شد.
این گروه در دو بخش ویژة خود میزبان تک‌نوازی «پیام جهانمانی» بود که به صورت بداهه‌نوازی به نوازندگی تار پرداخت. نگاه کردن به موسیقی به عنوان نوعی مونولوگ کار جالبی از سوی این گروه بود و شاید ایده‌ای که کمتر به آن توجه شده است.
حضور یک ساز همچون تار بر روی صحنه که به صورت بداهه، با نغمه‌های گوناگون خود حرف می‌زند. گاهی خشمگین می‌شود و گاهی عاشق. اما تنها سخنگوی این میدان اوست. گروه لیو ثابت کرد که اهمیتی ندارد که شخصیتی که در مقابل ما قرار می‌گیرد تا مونولوگ را اجرا کند، از دهان او کلام خارج شود، یا نغمه. در هر حال او متکلم وحده است و ما شنوندگان سر پا گوش به سخنان او.
اجرای برلین توسط چنگیزخان نیز در این جا حائز اهمیت است.
نمایشنامه حاضر به مردی می‌پردازد که به دلیل سوءتفاهماتی میان او و همسرش، ‌زن خود را در اتاق خواب حبس کرده بود، قهر زن چندان برای مرد اهمیتی نداشت، او بیشتر نگران لباش‌هایش در اتاق و برنامة‌ زندة تلویزیونی‌اش بود که تا چندی دیگر پخش ‌آن شروع می‌شد.
مرد سخنگوی فلسفه بود. فلسفة برلین. فلسفه‌ای که او به گمان خود می‌خواست با آن تمام جهان را تغییر دهد، اما حتی نمی‌توانست به کمک آن فضای داخلی خانه‌اش را کنترل کند.مرد به هر راهی متوسل می‌شود تا زن را مجبور به باز کردن در کند.
اما زن با هیچ روشی راضی به باز کردن در نمی‌شود. حتی حاضر نیست لباس‌های مرد را به او بدهد تا به برنامه‌اش برسد. سرانجام مرد با همان لباس به برنامة زنده می‌رود و سخنرانی‌اش را اجرا می‌کند.اجرای برنامه‌هایی از این دست شاید به دلیل تخصصی بودن، تا حدی به کام عوام خوش نیاید، اما به طور حتم باعث می‌شود تا کسانی که عمر خود را در راه هنر تئاتر گذاشته‌اند، این امکان را بیابند تا دانش خود را در زمینه‌های تخصصی‌تر به آزمون بگذارند.
گزارش از: زهره زاهدی کرمانی
منبع : روزنامه اطلاعات