دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


تئاتر، یک نیاز فرهنگی است


تئاتر، یک نیاز فرهنگی است
دکتر مسعود دلخواه، دانش آموخته کارگردانی تئاتر از آمریکاست که در حال حاضر عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس است. وی علاوه بر تدریس تئاتر، پژوهش و کارگردانی را نیز به طور مستمر و پی گیر در حوزه فعالیتهای هنری اش قرار داده است. دکتر دلخواه سال گذشته با نمایش «جولیوس سزار» در جشنواره بیست و پنجم تئاتر فجر حضور داشت و چندی پیش نیز نمایش «طوبی در جنگ» را به روی صحنه برده بود.
▪ وضعیت امروز تئاتر را در ارتباط با مخاطبان عام چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا تئاتر ما در ارتباط با مردم در مسیر مناسب و مطلوبی قرار گرفته است؟
ـ طبیعتاً اینطور نیست !تئاتر از ابتدای تاریخ با مردم همراه بوده و نقش مهم و تأثیرگذاری در زندگی مردم داشته است. وقتی به تاریخ رجوع کنیم، می بینیم که تئاتر از زمان شکل گیری با زندگی و باورهای مذهبی و اجتماعی و اساطیری مردم همراه بوده است، منتها در حال حاضر این هنر زنده و پویای مردمی از زندگی مخاطبانش جدا افتاده و به ویژه در ایران خیلی از جامعه و مردم فاصله گرفته است.
▪ دلیل این فاصله و جدایی چیست؟ و آیا در حوزه فرهنگی می تواند جامعه را آسیب پذیر کند؟
ـ این جدا شدن دلایل مختلفی دارد. ما باید در وهله نخست این را بپذیریم که تئاتر یک هنر فرهنگ ساز است و فرهنگ برای جامعه پدیده ای لازم و ضروری است. تا زمانی که این موضوع را قبول نکنیم، نخواهیم توانست آن را وارد زندگی مردم کنیم. در حال حاضر تئاتر ما تماشاگران خاصی دارد که تعدادشان محدود است. البته طی این سالها تلاشهایی برای خروج تئاتر از این محدودیتها صورت گرفته است. تلاشهای نهادهای غیر تئاتری چون شهرداری در وارد کردن تئاتر و تماشاگر به فرهنگسراها بخشی از این رویکرد است که در حوزه مدیریتی می تواند به مرتفع ساختن برخی مشکلات منجر شود.
▪ آیا فرهنگسراها و مکانهای مشابه آنها می توانند جای خالی فضاهای تئاتری را در همه شهرهای کشورمان پر کنند؟
ـ خب، مسلماً این اتفاق وقتی به اجرای تئاتر و حضور مخاطبان و مردم در سالن منجر شود، رویکرد مثبتی است. از زمانی که فرهنگسراها درهایشان را به روی هنرمندان باز کرده اند، قدم بزرگی در راه پیوند تئاتر با مردم برداشته اند. به ویژه آنکه فرهنگسراها در نقاط مختلف شهر وجود دارند. چقدر خوب است این اتفاق در شهرستانها هم بیفتد. الان ما مشارکت شهرداری و حضور فرهنگسراها را در تهران شاهد هستیم. اما در شهرستانها متأسفانه تئاتر در طول سال وجود ندارد و تئاتر شهرستان تنها به جشنواره ها محدود شده است.
▪ شما مهمترین کارهایی را که به ویژه مدیریت تئاتری برای گسترش این هنر در کشور باید انجام بدهد، چه مواردی می دانید؟
ـ در وهله نخست برای پیشرفت تئاتر باید سالنهای نمایش ساخت. این سالنها در سطح شهر باید افزایش پیدا کند و گسترش یابد. در حال حاضر حقیقتاً ما سالنهای استاندارد کمی برای تئاترهایمان داریم.
کار دیگری که به گسترش تئاتر منجر خواهد شد، این است که ادارات، وزارتخانه ها و سازمانهای مختلف وارد شوند و تئاتر را در جامعه گسترش دهند.
این نهادها مثلاً می توانند بلیتهای تئاتر را در اختیار کارکنان و کارمندانشان قرار دهند. به هر حال بخش فرهنگی این ادارات می تواند قسمتی از بودجه فرهنگی را برای گسترش و ترویج تئاتر هزینه کند. تئاتر، تئاتر است و مثل هر هنر دیگری ویژگی های خاص خودش را دارد. ژانرها و سبکها و مفاهیم گوناگون دارد. بنابراین ما نمی توانیم تنها به یک نوع از تئاتر اکتفا کنیم.
▪ این رویکرد می تواند پرداختن به نمایشهای اجتماعی را به عنوان زمینه ای که تئاتر را به جامعه و مردم نزدیک می کند، به دنبال داشته باشد؟
ـ به نظر من ژانری به عنوان ژانر اجتماعی یا شهری هنوز در تئاتر ما شکل نگرفته است. اصلاً ما هنوز در شهرهایمان تئاتر نداریم. بنابراین نمی توانیم تئاتر اجتماعی به طور خاص داشته باشیم. اما روشن است که تئاتر به مسائل اجتماعی، هنری و تفریحی هم بپردازد. یعنی باید مفرح باشد. تئاتر باید بخنداند و بتواند به گریه وادارد، باید به مسائل فلسفی بپردازد و مسائل مذهبی را مورد توجه قرار دهد؛ باید انسانی باشد؛ همه این مسایل باید در تئاتر باشد، چون سلیقه مخاطبان آن متفاوت است.
▪ بر اساس آنچه شما گفتید، می توان نتیجه گرفت که جدا از همه مسائل، نقش تئاتر به عنوان یک ابزار فرهنگسازی در حال حاضر در جامعه ما چندان جایگاه و منزلتی ندارد!...
ـ ما باید بپذیریم که تئاتر و اصولاً همه هنرها نقش بسیار مؤثری در رشد و بالندگی فرهنگ یک جامعه دارند. ما جوامع و تمدنهای قبل از خودمان را از روی فرهنگ و هنرمان می شناسیم.
در واقع آنچه به عنوان دستاورد بشریت به ما رسیده، همان فرهنگ و هنر است که تئاتر یک بخش بسیار مهم آن است. اگر این امر را بپذیریم باید قبول کنیم که تئاتر تأثیرات فرهنگی زیادی هم می تواند بگذارد. مثل آنچه ما الان در مورد تلویزیون و سینما شاهد آن هستیم.
منتهی اگر آموزشها در این زمینه علمی و درست نباشد؛ اگر امکانات در اختیار این حرفه قرار نگیرد؛ اگر حرفه اهل تئاتر به عنوان یک حرفه قابل احترام شناخته نشود، معنی آن این است که به فرهنگ سازی تئاتر معتقد نیستیم، ولی امیدوارم این چنین نباشد.
آی سان نوروزی
منبع : روزنامه قدس