یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

ارثیه شوم بوش


ارثیه شوم بوش
سال ۲۰۰۳ میلادی زمانی که جرج بوش فرمان حمله به عراق را صادر کرد، هرگز فکر نمی کرد گام در راه بدون بازگشتی می گذارد که از میان آن رد پای تمام سختی های قابل تصور را باید به عنوان «ارثیه شوم» برای امریکا و جانشین بعدی خویش بر جای بگذارد. جنگ عراق هرچند در کمتر از سه هفته و با کمترین تلفات برای ارتش امریکا در مرحله اشغال و درهم شکستن رژیم صدام حسین تمام شد ولی سقوط مجسمه برنزی صدام در میدان مرکزی بغداد تازه شروع یک مهلکه غیرقابل پیش بینی بود که با شورش اعراب سنی و عوامل رژیم بعثی رقم خورد. شورش ناسیونالیست های عرب و بنیادگرایان تازه از راه رسیده «مکتب کابلی» به سرزمین بین النهرین تمام تصورات ذهنی رهبران سیاسی و نظامی واشنگتن را تا جایی به هم ریخت که تا سال قبل همه سخن از جنگ داخلی در این کشور می گفتند. تغییر استراتژی امریکا در عراق که منجر به افزایش ۳۰ هزار نیروی اضافی و همچنین معامله بزرگ با شورشیان ناسیونالیست و قبیله گرای سنی شد تا حدودی آرامشی را به ارمغان آورد که از بین رودی از خون و دنیایی از ویرانی گذشته بود.
این آرامش نسبی هرچند تا حدودی رئیس جمهوری امریکا را از زیر بار انتقادات بی امان مخالفان جنگ عراق خارج کرد و برای ژنرال «دیوید پترائوس» اعتبار و ترقی نظامی به همراه داشت اما همچنان ژئوپولتیک عراقی را در مدار سخت صفر درجه نگه داشت. وضعیت بنابر برآوردهای سیاسی- نظامی تیم دونفره «رایان کروکر» سفیر امریکا و دیوید پترائوس مسوول نظامی جنگ در عراق همچنان شکننده و بازگشت پذیر اعلام می شد. واقعیت جزر و مدهایی که در میدان عملیاتی و عرصه سیاسی تحولات عراق شکل گرفته بود به تصور و منطق تردیدهای پیش گفته رنگ و لعاب یک حقیقت در بستر واقعیت عینی می داد. هم اکنون و درست بعد از پیروزی « باراک اوباما » رئیس جمهوری منتخب امریکا در روز چهارم نوامبر که بار دیگر بنا به هر دلیلی (شاید عامدانه برای سلب ابتکار عمل از اوباما در آینده) خشونت ها در عراق و به خصوص منطقه بسیار حساس بغداد ابعاد بالا و گسترده تری به خود گرفته است، هشدارها نسبت به شکنندگی و سختی آرامش موجود به اثبات رسیده است. جنگ سخت عراق که در چنبره شورش های فزاینده این کشور بار هزینه های مالی و انسانی بزرگی را بر ایالات متحده تحمیل کرده بود به سختی در مرحله آرامش شکننده فعلی موقعیت خود را در ژلاتین موجود به رخ می کشد.
هم اکنون بحران عراق در مرحله سوم با گام گذاشتن در مسیر الزام یک توافق دوجانبه بین این کشور با ساختار تثبیت نیافته و امریکا به عنوان بازیگر اصلی ماجرا، به لحاظ حقوقی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی باز هم باید مسیری سخت تر از سخت را دنبال کند. بحث دامنه دار و بسیار حساس توافق امنیتی بین بغداد و واشنگتن طی ماه های اخیر با توجه به چانه زنی های پایان ناپذیر و شرایط جدید ایجاد شده در عرصه سیاسی دو کشور به معضل پیچیده یی تبدیل شده است که عبور از آن به نظر می رسد حداقل برای دولت بوش غیرممکن خواهد بود. نگرش و رویکرد متفاوت باراک اوباما رئیس جمهوری منتخب امریکا نسبت به جنگ عراق و وعده خروج ۱۶ ماهه نظامیان این کشور در کنار مخالفت های گسترده دولت «نوری المالکی» و ائتلاف شیعیان که همگام با جهت باد ترجیح می دهند با ساکن بعدی کاخ سفید معامله کنند، موافقتنامه امنیتی بین دو کشور را در وضعیت تردیدآمیزی قرار داده است. از آنجا که در جبهه اعراب سنی نیز هیات علمای اهل سنت و «محمود المشهدانی» رئیس پارلمان عراق از جناح اعراب سنی با این توافقنامه به طور علنی و قاطع مخالفت کرده و همچنین اظهارات «طارق الهاشمی» رهبر حزب اسلامی و معاون سنی رئیس جمهوری که نسبت به الزام به همه پرسی گذاشتن این توافقنامه تاکید کرده است، فائق آمدن بر این مشکلات در دوره باقی مانده از زمامداری بوش بعید به نظر می رسد. اصولاً تمام جناح های سیاسی عراقی به غیر از جناح کردها و چند حزب کوچک در درون پارلمان این کشور تاکنون نتوانسته یا اینکه نخواسته اند نسبت به موافقتنامه امنیتی با واشنگتن موافقت قاطع و روشنی اظهار کنند. یکی اینکه بنا به سنت های ناسیونالیستی، قبیله یی و مذهبی برای این گروه از سیاسیون توافق حول این موافقتنامه سخت خواهد بود و دیگر اینکه با تغییرات سیاسی در ساختار سیاسی امریکا آنان به انتظار تعیین تکلیف موضوع با رئیس جمهوری منتخب ایالات متحده هستند.
در ضمن اعمال نفوذ کشورهای منطقه به خصوص همسایگان نزدیک عراق را نباید در این معادله فراموش کرد چرا که بعد از حمله ماه گذشته هلیکوپترهای امریکایی به درون خاک سوریه تردید نسبت به این ادعا که واشنگتن نسبت به تعهدات خود در قبال دولت عراق برای عدم استفاده از خاک و فضای این کشور برای حمله به همسایگان پایبند می ماند، به میزان زیادی رنگ باخته است. دامن زدن بعضی از محافل و خبرگزاری های عراقی، منطقه یی و بین المللی نسبت به اینکه بعضی از کشورهای همسایه عراق نمایندگان عراقی را برای عدم امضای این توافقنامه زیر فشار قرار داده اند حتی چنانچه با واقعیت هم مطابقت داشته باشد ولی تمام ماجرا نخواهد بود. واقعیت این است که موافقتنامه کنونی با ابهامات حقوقی زیادی روبه رو است و از طرف اکثریت افکار عمومی عراقی بنا به هر دلیلی با مخالفت روبه رو شده است و در چنین شرایطی گذر از این مشکلات برای دولت در حال انقضای بوش نه تنها سخت که شاید غیرقابل دسترس تلقی شود. به احتمال قوی هر دو طرف عراقی و امریکایی برای گذر از این بن بست یا بار دیگر برای تمدید ماموریت نیروهای خارجی مستقر در این کشور به شورای امنیت مراجعه می کنند یا اینکه سطح کنونی موافقتنامه را با کاهش کیفی در حد یک توافق موقت تقلیل خواهند داد.
اردشیر زارعی قنواتی
منبع : روزنامه اعتماد