چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا


مدیریت دانش


مدیریت دانش
مدیریت دانش، راهبردها و فرآیندهایی هستند كه قادرند تولید و جریان دانش را به منظور ایجاد و برآورده ساختن انتظارات سازمان، مشتریان و كاربران در كل سازمان به وجود آورند. مدیریت دانش، فرآیند گسترده‏ای است كه امر شناسایی، سازماندهی، انتقال و استفاده صحیح از اطلاعات و تجربیات داخلی سازمانی را مورد توجه قرار می‏دهد.
امروزه دانش مهمترین دارایی سازمانها محسوب می‏شود، لذا مدیریت دانش به منزله چالش كشف دانایی‏های فردی و تبدیل آن به یك موضوع اطلاعاتی است به نحوی كه بتوان آن را در پایگاه‏های اطلاعاتی ذخیره كرد، با دیگران مبادله نمود و در فرایند كارهای روزمره به كار گرفت.
مدیریت دانش موضوع مهمی است زیرا به مهم‏ترین سرمایه ارزشمند سازمانی یعنی سرمایه‏های فكری Intellectual capital مربوط می‏شود. مدیریت دانش با تبدیل سرمایه‏های انسانی به دارایی‏های فكری سازمان یافته برای سازمان ایجاد ارزش می‏كند. مدیریت دانش مستلزم وجود رهبری آگاه و تاثیرگذار در سازمان است. از عناصر جلوبرنده مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی متكی بر خلاقیت و نوآوری است.
امروزه دانش به عنوان منبعی ارزشمند و استراتژیك و نیز یك دارائی مطرح است و ارائه محصولات و خدمات با كیفیت مناسب و اقتصادی، بدون مدیریت و استفاده صحیح از این منبع ارزشمند امری سخت و بعضا ناممكن است. در این نگرش، دانش همچون منبعی ارزشمند در كنار منابع كار، زمین و سرمایه كه بیشتر در اقتصاد مورد توجه بود ونیز به عنوان دارائی پرمایه‏ای مطرح شده است. در چنین ساختارهایی، دیگر صنعت، محور، دانش است كه در آن دانشكاران Knowledge work به كار مشغولند و تبع آن نوع كارها در سازمان‏ها به كارهای دانشی Knowledge work در حال تغییر است.
مدیریت دانش، فرایند كشف، كسب، توسعه و ایجاد تسهیم، نگهداری، ارزیابی و بكارگیری دانش مناسب در زمان مناسب توسط فرد مناسب در سازمان است كه از طریق ایجاد پیوند مناسب بین منابع انسانی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و ایجاد ساختاری مناسب برای دستیابی به اهداف سازمانی صورت می‏پذیرد.
مدیریت دانش بر سه موضوع اصلی، انسان، ساختار و فناوری اطلاعات و ارتباطات تاكید دارد و تلاش می‏كند با ایجاد ساختار و فرایندهای مناسب و زیرساختارهای تكنولوژی لازم در سازمان و نیز با محور قرار دادن انسان و آماده‏سازی او به عنوان دانشكار، با كسب و تولید و نیز استفاده صحیح از منبع دانش، به هدفهای سازمانی دست یابد، در این راستا دولت، صنعت و دانشگاه هر یك هم برای خود و هم برای دیگر بخشها وظائف و اقداماتی را در چارچوب موارد یاد شده فوق در خصوص مدیریت دانش باید انجام دهند. تا از این طریق امكان و زمینه تحقق سازمان و جامعه مبتنی بر دانش فراهم شود.
برخورد هوشمندانه با منبع دانش، عاملی موثر و مهم در موفقیت سازمانها به شمار می‏رود. سازمانهایی در آینده موفق خواهند بود كه بتوانند با ایجاد زیرساختها، فرایندها و آماده‏سازی همكاری خود به عنوان دانشكاران از این دارایی و منبع كلیدی به درستی استفاده كنند.
خود را با الگوبرداری از سازمانهای موفق مقایسه نمایند.
توانایی انتقال موثر و سریع دانش را در تمام سطوح سازمان داشته باشند.
هركدام ازاین مهارتها نیازمند تفكر ویژه، ابزار و رفتار معینی است كه باید بهنگام بكارگیری آنها مورد استفاده قرار گیرد.
پدیده مدیریت دانش بستگی به مختصات دانش و منابع آن، شناسایی و طرح فعالیت‏های مربوط به دانش و منابع آن و تشخیص عواملی كه در هدایت مدیریت دانش نفوذ دارد، خواهد داشت.
●راهبردهای مدیریت دانش
- چه نوع دانایی و دانش برای كار و سازمان شركت حیاتی است؟
- این دانش چگونه بر عملكرد كار و سازمان شركت تاثیر خواهد گذاشت؟
- در فضا و محیط امروز، در كجا و چگونه این دانش باید مدیریت شود؟
عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش
- پیوند با عملكرد اقتصادی و ارزش صنعت
- زیربنای فنی و سازمانی
- ساختار استاندارد و قابل انعطاف
- فرهنگ دانش دوستی
- مقصد و زبان شفاف
- ایجاد كانال و معبر برای انتقال دانش
- حمایت مدیریت ارشد
برای توسعه مدیریت دانش در سازمان باید تغییراتی كه منجر به تعامل و یا بازسازی دانایی می‏گردند، به طور نظام‏مند تشویق و حمایت شوند.
سازمان‏ها برای اینكه بتوانند مدیریت دانش را توسعه داده و تقویت نمایند، باید در ۵ فعالیت عمده مهارت لازم را كسب نمایند. این پنج مهارت به شرح زیر است:
- قدرت حل نظام‏مند مسئله را پیدا كنند.
- توانایی كسب تجربه از موفقیت‏های دیگران و بكارگیری راهكارهای نوین را داشته باشند.
- تجارب قبلی و فعلی را بكار گیرند.
مدیریت دانش مستلزم تعیین فرصت‏ها و فراروی سازمان است. پس از آنكه تعیین شكاف دانش سازمانی كه گواه بر فاصله بین وضع موجود دانش سازمانی و دانش مطلوب و موردنیاز سازمان است، خلاء دانش سازمان را مشخص كند.
دانش ضمنی Implicit Knowledge و آشكاری Explicit Knowledge كه در سازمان‏ها وجود دارد باید شناسایی و سازماندهی شده، مورد استفاده صحیح قرار گیرد و انتقال یابد. درك نسبتا كاملی از فرایند مدیریت دانش با پاسخ به پرسشهای زیر حاصل می‏شود:
- چگونه می‏توان دانش سازمانی را در میان اعضای سازمان ایجاد و توزیع و به نحوی آن را اداره كرد كه تعارضی در سازمان ایجاد نشود؟
- اعضای سازمان چگونه می‏توانند از دانش سازمانی به نحو موثری در فرایند تصمیم‏گیری سود جویند؟
چگونه می‏توان دانش سازمانی را در حافظه سازمانی حفظ و نگهداری كرد؟
- چگونه می‏توان از اطلاعات بازیابی شده سود جست؟
- چگونه می‏توان حافظه سازمانی را پس از اینكه دوباره مورد استفاده قرار گرفت، بهنگام ساخت؟
مدیریت دانش همانند ذكاوت در امور مالی، مهارت است و مدیرانی در رقابت پیروز خواهند شد كه این مهارت را یاد گرفته و آن را توسعه دهند.
دانش را می‏توان به شیوه‏های مختلفی مدیریت كرد: ایجاد شبكه‏های دانش، جا به جایی افراد در این شبكه‏ها و به كار گماردن مدیران و كاركنان.
عامل انسانی در فرایند مدیریت دانش و سازمان‏های دانش محور از نقش اساسی برخوردار است. توانایی افراد برای كار در شرایط جدید و بهره‏گیری از دانش و اطلاعات موجود و انتقال آن، عامل تعیین‏كننده در پیاده‏سازی راهبرد مدیریت دانش در سازمان است. ظرفیت یادگیری افراد در بهره‏گیری از دانش موجود برای بهبود مستمر عملكرد شغلی نیز در تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده از نقشی اساسی برخوردار است.
سازمان‏های یادگیرنده به طور مستمر در پی افزایش قابلیت‏های خود در زمینه خلاقیت، نوآوری و تحول هستند كه عمدتا از طریق آموزش و بهره‏ور ساختن نیروی انسانی میسر می‏گردد.
منبع : مجله گسترش صنعت