شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


هویت ما از کجا می‌آید؟


هویت ما از کجا می‌آید؟
چهره هر انسانی از بدو تولد تا سالمندی، کلی تغییر می‌کند اما خطوط کلی‌اش بدون تغییر می‌ماند و می‌توان با کنار هم قرار دادن عکس‌های یک فرد در طول زندگی متوجه یک شباهت انکار‌‌ناپذیر شد. هویت یک فرد هم چنین است. یک طرح و چارچوب کلی در هویت فرد وجود دارد که گرچه در طول زمان متحمل دگرگونی‌های فراوان می‌شود اما می‌توان هویت هر فردی را که موجب تمایز او از دیگران می‌شود، در طول زمان تشخیص داد. اگر شما هم به موضوع هویت علاقه‌مندید، گفتگوی ما را با دکتر فربد فدایی، دانشیار علوم بهزیستی و توان‌بخشی، بخوانید...
▪ آقای دکتر! هویت چه جنبه‌هایی دارد؟
ـ هویت دارای جنبه‌های زیستی، روانی و اجتماعی است. بسیاری از ویژگی‌های هویت فرد ژنتیک و ارثی است؛ برای نمونه، تازه‌جویی یا پرهیز از رقابت. برخی از آنها در طول زمان در خانواده‌ شکل می‌گیرد، از جمله نظم یا بی‌نظمی. برخی از ویژگی‌های هویت هم به محیط اجتماعی که فرد در آن زندگی می‌کند مربوط می‌شود؛ برای نمونه، وفاداری به قانون یا قانون‌شکنی. ویژگی‌های هیجانی هویت بیشتر جنبه زیستی دارد اما ویژگی‌های فرهنگی هویت دارای جنبه روانی اجتماعی است.
▪ هویت قابل تغییر است؟
ـ دگرگونی هویت در طول زمان به معنی کامل‌تر شدن و پخته‌تر شدن آن است، یعنی وجوه نوینی به هویت اولیه افزوده می‌شود تا بتواند با شرایط پیچیده‌تر ناشی از رشدش تطابق یابد. بدیهی است که با هویت دوران کودکی نمی‌توان با مقتضیات دوران نوجوانی روبه رو شد و به همین نحو، فرد سالمند نیز برای کنار آمدن با شرایط سالمندی نیازمند هویت کامل‌تری است. اگر با هویت دوران کودکی به وسیله ابزارهایی چون گریستن یا پرخاشگری، کودک قادر به حل مشکلات معدود خویش باشد؛ در دوران بزرگسالی قطعا این ابزارها ناکارآمد است و تنها برنامه‌ریزی و سنجش واقعیت و تعامل سازنده با دیگران می‌تواند مشکلات را حل کند.
▪ آیا هویت صرفا جنبه فردی دارد؟
ـ هویت تنها جنبه فردی ندارد و هویت گروهی، هویت صنفی، هویت حرفه‌ای و هویت ملی هم مطرح است. فرد متعلق به یک گروه یا صنف یا حرفه، هویت جمعی آن گروه را هم می‌پذیرد. برای نمونه، هویت حرفه‌ای پزشکان به هر یک از اعضای این حرفه مشخصاتی را عطا می‌کند که با صاحبان حرفه‌های دیگر متفاوت است. این گونه هویت‌های حرفه‌ای، امتیازات و در عین حال محدودیت‌هایی را هم برای اعضای حرفه‌ به همراه دارد. برای نمونه، پزشکان در جامعه از احترام ویژه‌ای برخوردار هستند، در عین حال از آنان انتظار می‌رود که محترمانه رفتار کنند و هیچ‌گاه از مسیر قانون منحرف نشوند. گاهی هویت یک صنف به وسیله پوشاک خاص، رفتار خاص یا طرز تکلم خاص تقویت می‌شود. پوشاک می‌تواند نقش مهمی در سلوک فرد داشته باشد. برای نمونه، در آزمایش‌های روان‌شناختی ملاحظه شد زنانی که لباس پرستاری پوشیده بودند، در قیاس با زنانی که لباس عادی پوشیده بودند، کمتر احتمال داشت بتوانند با فشردن تکمه‌ای، شوک الکتریکی فرضی را به بدن یک انسان دیگر وارد کنند.
▪ اصولا هویت چه‌طور کسب می‌شود؟
ـ افراد ممکن است با دلبستگی به یک سازمان یا یک باشگاه ورزشی برای خود نوعی هویت گروهی کسب کنند. نمونه‌اش جوانانی هستند که مثلا به یک باشگاه فوتبال وابسته می‌شوند و در تمام مسابقه‌های آن باشگاه شرکت می‌کنند و ضمن طرفداری از تیم خود به مخالفت با تیم مقابل و هواداران آن می‌پردازند. این نوع هویت گاهی نوعی جهان‌بینی ساده‌انگارانه دوقطبی به فرد می‌دهد که می‌گوید: «هر کس مانند من فکر می‌کند و طرفدار باشگاه محبوب من است، خوب است و در غیر این صورت بد است و من او را قبول ندارم.» حزب‌های سیاسی، دانشگاه‌های ویژه و غیره نیز می‌توانند چنین هویت گروهی برای افراد پدید بیاورند. گاهی گروه‌هایی با هویت منفی هم شکل می‌گیرد که نمونه‌اش گروه‌های نوجوان و جوانان بزهکار است که به علت سرخوردگی از خانواده یا اجتماع و نداشتن سرمشق شایسته هویت به تبهکاری و فرهنگ خاص آن روی برده‌اند.
▪ هویت در طول زندگی چه‌طور شکل می‌گیرد؟
ـ یک پسر جوان ابتدا پدرش را سرمشقی برای مرد بودن، پدر بودن و شوهر بودن قرار می‌دهد. سپس در دبستان و دبیرستان مربیان خود را نیز به سرمشق‌هایی جهت تکمیل هویت می‌افزاید. پس از آن، افراد مطرح در جامعه، سرمشق او قرار می‌گیرند. اگر در جامعه‌ای دانشمندان و ادیبان مطرح باشند، آنان سرمشق بخش عمده نوجوانان خواهند بود. برعکس، اگر ورزشکار، بازیگر و خواننده در جامعه مطرح باشند، آنان الهام‌بخش جوانان در کسب هویت خواهند شد. در یک محله حاشیه‌ای محروم، ممکن است افراد قانون‌شکن و مجرم سرمشق برخی نوجوانان باشند که خود را مورد تبعیض و بی‌عدالتی می‌بینند.
▪ و هویت ملی چه‌طور به وجود می‌آید؟
ـ ببینید؛ مردم یک کشور خواه‌ناخواه هویت عمومی آن کشور را هم کسب می‌کنند؛ هویتی که از تاریخ، فرهنگ، دین، وضعیت اقتصادی وسیاسی، آیین‌های ملی، رسوم و حتی بعضی باورهای خرافی سرچشمه می‌گیرد. به این ترتیب است که یک ایرانی، ژاپنی، آلمانی، مکزیکی، کنگویی، آمریکایی، چینی و بورکینافاسویی خود را از مردم دیگر کشورهای جهان متمایز می‌بیند. هویت ملی موضوع بسیار مهمی است که کشورهای نوبنیاد و خلق‌الساعه هم می‌کوشند آن را برای مردم خود ایجاد کنند. مثلا ایالات متحده می‌کوشد با کمک فناوری‌های عصری چیزی به نام هویت آمریکایی را با فیلم‌های وسترن، نمایش‌های تلویزیونی، ضدیت با کمونیسم و یا ضدیت فلان کشور یا فلان فرقه مذهبی به وجود بیاورد و تقویت کند؛ یا مثلا سرزمین امارات می‌خواهد به زور پول نفت برای خودش تاریخ، هنر و شناسنامه تهیه کند تا صاحب هویت شود.
▪ به نظر شما در میان کشورهای مختلف جهان، کدام کشورها هویت متفاوتی دارند؟
ـ بین نزدیک به دویست کشور عضو سازمان ملل متحده، تنها ۴۰ کشور با هویت متمایز از دیگران وجود دارند. هویت این کشورها که به طور عمده در آسیا و اروپا قرار دارند و ایران هم جزو آنهاست، به سادگی کسب نشده؛ بلکه مبتنی بر تاریخ‌های دست کم هزار ساله و دستاوردهای عمده علمی، هنری، فلسفی و پشت‌سر گذاشتن جنگ‌ها و بحران‌های عمده و انقلاب‌های سیاسی و علمی و فرهنگی است و از این رو حفظ این هویت برای آنها بسیار مهم و ارزشمند است. هویت فردی تا حدود زیادی تحت تاثیر هویت ملی نیز هست. اگر کشوری بر مبنای تاریخ و دستاوردهای مثبت خود، رسالتی را برای پیشبرد تمدن بشری و خداجویی قایل باشد، تک‌تک مردم آن کشور چنین هدفی را برخواهند گزید. اگر کشوری بدون هویت و به مانند قطعه‌چوبی سرگردان، تابع امواج رودخانه تاریخ باشد، این احساس انفعال در تک‌تک مردم آن کشور هم رسوخ خواهد کرد.
هدف ملی، هدف فردی هم می‌آفریند و به این ترتیب بر هویت افراد جامعه هم تاثیر می‌گذارد. با توجه به هویت ممتاز ملت ایران که مبتنی بر دستاوردهای چند هزار ساله و به ویژه چند دهه اخیر است، امید می‌رود شاهد هویت فردی فعال و مثبت و خوش‌بین در همه جوانان ایران چه زن و چه مرد باشیم.
دکتر مجید سلطانی
منبع : روزنامه سلامت