پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


خنداندن از گریاندن ۷ بار دشوارتر است


خنداندن از گریاندن ۷ بار دشوارتر است
در تعطیلات عید، شاهد پخش سریال مرد دوهزار چهره از شبکه سوم سیما بودیم؛ مجموعه‌ای که از نیش‌دارترین و پرحرف و حدیث‌ترین ساخته‌های کارگردان خوش‌نام و خوش‌ذوق کشورمان، مهران مدیری، بود و در قالب طنز به بسیاری از افکار و رفتارهای غلط رایج در جامعه خودمان پرداخت. با دکتر فربد فدایی، مدیر گروه روان‌پزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توان‌بخشی، درباره زوایای بهداشت و سلامت این سریال و مخصوصا درباره جنبه‌های روان‌پزشکی‌اش گفتگو کرده‌ایم...
▪ آقای دکتر! به نظرتان آیا مجموعه تلویزیونی مرد دوهزار چهره با روان‌پزشکی هم ارتباطی پیدا می‌کرد؟
ـ تا حدودی بله. در چند قسمت از این مجموعه صحنه‌هایی از موضوعات روان‌پزشکی و حضور روان‌پزشک دیده می‌شد. البته این موضوعات جدی نبود و به عنوان زمینه‌ای برای پیشبرد ماجرای مجموعه و شوخی و خنداندن بینندگان مورد استفاده قرار می‌گرفت اما به نظر نمی‌رسد این موضوع اشکالی داشته باشد. شوخی با پزشکان و به ویژه با روان‌پزشکان در سینما و تلویزیون همه جای جهان رایج است.
▪ چرا؟
ـ در واقع ترس و احترامی که مردم برای پزشکان قایل هستند و از دوران کودکی تا بزرگسالی هم ادامه دارد، باعث می‌شود مردم از دست انداختن آنان لذت ببرند؛ شبیه به همان لذتی که یک کودک مدرسه‌ای از لغزیدن پای ناظم مدرسه و افتادن او به زمین می‌برد. اصولا افراد درباره کسانی لطیفه می‌سازند که به نوعی حالت اقتدار و بزرگی دارند. در واقع با این لطیفه‌ها به تعبیر عامیانه دق‌دلی خودشان را نسبت به آنان خالی می‌کنند. البته حضور روان‌پزشک در مجموعه‌های تلویزیونی جنبه دیگری هم دارد و آن حکایت از پذیرش اهمیت روان‌پزشکی در جامعه امروز ایران است. مراجعه مهران مدیری به روان‌پزشک در این مجموعه گام مثبتی در انگ‌زدایی از بیماری روانی است و از این جهت باید از او ممنون بود که به مردم نشان داد بیماری‌های روانی هم مثل سایر بیماری‌ها در میان طبقات مختلف جامعه دیده می‌شود و راه‌حلش هم کمک خواستن از روان‌پزشک است، نه مخفی کردن بیماری.
▪ آیا در کاراکتر مسعود شصت‌چی نوعی نابسامانی شخصیتی یا یک بیماری روانی دیده می‌شد؟
ـ ببینید؛ آن کاراکتر صرفا آفریده تخیل نویسندگان آن مجموعه است و برای خنداندن مردم خلق شده است. گرچه قسمت‌های ابتدایی مجموعه مرد هزار چهره در سال قبل این احتمال را به ذهن متبادر می‌کرد که با یک شخصیت وسواسی روبه‌رو هستیم که برخی ویژگی‌های شخصیت وابسته را هم دارد اما بخش‌های بعدی آن مجموعه و نیز مجموعه امسال حاکی از آن بود که اصولا نه شخصیت و نه تیپ ویژه‌ای مورد نظر نویسندگان مجموعه نبوده است یا اگر هم بوده است به علت‌هایی (شاید ناآگاهی از ناهنجاری‌های شخصیتی) نتوانسته‌اند آن تیپ را بیافرینند. در مجموعه مرد هزار چهره به صورت‌های کمرنگ، برخی انتقادات اجتماعی هم مطرح می‌شد اما در مجموعه امسال خبری از آن انتقادهای اجتماعی هم نبود و قصد فقط خنداندن مردم بود. برای نمونه، به یاد بیاورید صحنه‌ای را که مهران مدیری در نقش خلبان قلابی در کابین خلبان مشغول درست کردن کباب روی منقل است یا آنکه در صحنه احضار روح پدر خانواده با صدای گوش‌خراش و حرکات غیرعادی می‌خواهد به هر ترتیب بینندگان را بخنداند. اگر هم انتقادی شد، جنبه سطحی داشت. برای نمونه صحنه سشوار کشیدن و زیر ابرو برداشتن فوتبالیست‌ها قبل از رفتن به میدان جالب بود اما اینکه چرا چنین است جایی برای طرح پیدا نکرده بود.
▪ ولی بالاخره همان خنداندن هم کار ساده‌ای نیست. خیلی‌ها اعتقاد دارند ما برای گریاندن آدم‌ها مدرک دکترا داریم اما برای خنداندن آنها دیپلم ‌هم نداریم!
ـ بله، گریاندن مردم همیشه کار راحت‌تری است، آن هم به یک دلیل ساده. تعداد مراکز پاداش و لذت و رضایت در مغز انسان یک‌هفتم تعداد مراکز تنبیه و ترس و درد است و بنابراین خنداندن مردم حداقل هفت بار مشکل‌تر از گریاندن آنان است. در اینکه مهران مدیری هنرمند کمدی خوبی است، تردیدی وجود ندارد. کافی است کار او را با دیگر بازیگران همان مجموعه مقایسه کنید که در برابر او جلوه‌ای ندارند.
▪ یادم هست چند سال پیش در یک میزگرد تلویزیونی به اتفاق آقای فراستی به نقد مجموعه‌های پاورچین و نقطه‌چین از ساخته‌های همین کارگردان پرداختید.
ـ بله. در آن برنامه هم، به این نکته اشاره کردم که مدیری درصحنه‌های فراوانی از آن مجموعه‌ها به طنز واقعی (چیزی فراتر از شوخی و لطیفه) نزدیک می‌شود و حتی می‌رسد و تاسف از این بود که به عللی چنین صحنه‌هایی در همه کارهای او نیست. به هر حال من انتظار ندارم مدیری چارلز چاپلین ایران یا گروشو مارکس یا جری لوئیز شود. کسی که جا پای بزرگان بگذارد، از خود جای پایی به یادگار نخواهد گذاشت. مدیری هم باید مدیری بماند اما او امکان رسیدن به سطح‌های بالاتری را هم دارد.
▪ به عنوان یک روانپزشک راز موفقیت او را که این‌همه از کارهایش استقبال می‌شود در چه می‌دانید؟
ـ در این تردید وجود ندارد که او نیازی را از مردم برمی‌آورد. در غیر این صورت مورد استقبال قرار نمی‌گرفت. او آدم بزرگ‌ها و افراد قدرتمند را دست می‌اندازد و مردم این را دوست دارند و با او همانندسازی می‌کنند. مردم هم همپای او پزشک می‌شوند، عضوی از مافیا می‌شوند، سرهنگ نیروی انتظامی، شاعر بلندآوازه و مربی چند صدمیلیونی می‌شوند. احساس می‌کنند واقعا اینکاره بودن خیلی هم مشکل نیست و اگر فرد شانس بیاورد، شاید هم هیچ وقت تقلبی بودن او فاش نشود. در عین حال شوخی کردن با افراد صاحب مقام به نوعی تنش‌ها را کمتر می‌کند. اگر مردم بتوانند با فرد قدرتمندی شوخی کنند، با او راحت‌تر خواهند بود و او را بیشتر هم دوست خواهند داشت بنابراین مهران مدیری خدمتی دوجانبه انجام می‌دهد.
▪ مهران مدیری در مرد دوهزار چهره، گریزی هم به انرژی درمانی و جادو جمبل زد، نظرتان چیست؟
ـ ما پزشکان باید از مجموعه جدیدمهران مدیری به دلیل دیگری خوشحال باشیم و آن هم رو کردن دست مدعیان انرژی درمانی است. فکر می‌کنم ده‌ها مقاله علمی ما و بیانیه‌های وزارت بهداشت و نظام پزشکی در مورد جعلی بودن ادعاهای این افراد به اندازه یک صحنه طنز مدیری در تغییر بینش مردم نسبت به این مدعیان دروغین تاثیر نداشته باشد اما باز هم متاسفانه شتابزده و سطحی است. به هر حال همین هم جای سپاس دارد.
▪ به نظر شما دلیل ماندگاری چاپلین، پس از یک‌صد سال چیست؟
ـ خیلی‌ها بوده‌اند که در مقایسه با چاپلین کارهای خیلی خنده‌دارتری کرده‌اند اما دلیل ماندگاری چاپلین آن است که او مردم را به اندیشه وامی‌داشت، عواطف رقیق آنان را هم برمی‌انگیخت و حتی اشک را هم به چشمان آنان می‌آورد. در همه آثار او عشق به مردم، عدالت، محرومان و حتی به حیوانات بی‌پناه موج می‌زند. فیلم‌های پسربچه، عصر جدید، جویندگان طلا، سیرک، لایم لایت و... را به یاد بیاورید. دیکتاتور بزرگ را به یاد بیاورید و فیلم موسیو وردو را که شاید جدی‌ترین کار او و در عین حال آمیخته به ناب‌ترین طنز است. او ما را می‌خنداند تا ما تاب بیاوریم همراه او با بدترین خشونت‌ها، جنایت‌ها و سنگدلی‌ها و بی‌مهری‌ها آشنا شویم. هدف او فقط خنداندن ما نبود. برای او خنداندن تنها وسیله‌ای بود تا به مقصد نهایی برسیم و آن دنیایی است که در آن انسان‌ها، انسانی می‌اندیشند و انسانی زندگی می‌کنند.
دکتر مجید سلطانی
منبع : روزنامه سلامت