پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بازیابی وضعیت بهشتی


بازیابی وضعیت بهشتی
اگرچه در هر یك از آثار گوناگون الیاده تنوع و چشم اندازهای تازه ای به چشم می خورد، اما در جای جای آثار وی درونمایه های یكسانی وجود دارد؛ به گونه ای كه می توان گفت هر كتاب الیاده تا اندازه ای بازاندیشی و تكمیل آثار پیشین دیگر اوست. از جمله درونمایه هایی كه الیاده در آثار گوناگون خود بخش هایی را به آن اختصاص داده است، ردیابی اسطوره و بینش اساطیری در ذهن و اندیشه و نهادهای گوناگون فرهنگی، اجتماعی و سیاسی انسان امروز است. پیش از پرداخت به این درونمایه، بجاست كه به اختصار در حوصله این نوشتار، دیدگاه الیاده درباره اسطوره و بینش قدسی به جهان را مرور كنیم.
از نظر الیاده، اسطوره، تاریخ مقدسی را روایت می كند. اسطوره بیان می دارد كه چگونه موجودات فراطبیعی واقعیت ها را به وجود آ وردند. محدوده عمل این موجودات گستره ای وسیع است چنان كه در اسطوره كوچكترین رفتارهای انسانی، پدیده های گوناگون همچون سنگ و یا نمونه ای از یك گیاه و... به نیروهایی فراطبیعی منسوب می شود.
در نظر انسان جوامع سنتی، اسطوره به مثابه« تنها منبع معتبر الهام واقعیت »است. در جوامع باستانی و ابتدایی اسطوره بیانگر «حقیقت مطلق» است، زیرا تاریخ مقدسی را بازگو می كند؛ یعنی الهامی و انسانی كه در طلوع «زمان بزرگ» در زمان مقدس سرآغاز روی داده است. اسطوره «واقعی» و «مقدس» است و به همین سبب سرمشق و در نتیجه «تكرارپذیر» می شود، زیرا به مانند الگو عمل می كند و با همین استدلال به مثابه توجیهی برای تمامی كردارهای انسان است. به كلامی دیگر، اسطوره، تاریخ راستینی است كه در سرآغاز زمان روی داده و الگویی برای رفتار انسان فراهم آورده است.(۱)
الیاده ضمن انتقاد از شیوه های كاهنده در تحلیل و تفسیر اساطیر، بزرگترین كاركرد اسطوره را فراهم آوردن سرمشق هایی برای مراسم و كنش های گوناگون انسان همچون كار، هنر، ازدواج و... می داند و از همین روست كه در نظر انسان جوامع باستانی هرچیزی كه فاقد الگوی مثالی است «بی معنی» است یعنی «واقعیت ندارد.» (۲)الیاده بر این باور است كه اگرچه در روزگار نو، در نتیجه تغییر و تحولات گوناگون، كیهان از تقدس درآمده است و امر دنیوی كردن زندگی و كیهان در جوامع نو بسیار پیش رفته است (۳)...
اگرچه در نظر انسان غربی امروز، تاریخ خود را جایگزین زمان اسطوره ای كرده است و تقدس زدایی از زمان و مكان از جمله فرآیندهای شاخص عصر جدید است و نیز اگرچه انسان نوعی امروز استعلا یا فراروی را باور ندارد... با همه این حرف ها جای پای اسطوره، بینش اساطیری و تفكر قدسی و معنوی را می توان در جای جای رفتارها و نهادهای انسان امروز دید. در نظر الیاده هر چند به دلیل فرآیند مستمر دنیوی شدن ممكن است در نظر اول، این نشانه ها به چشم نیایند اما با تأمل بیشتر می توان پاره ای از مضمون های اسطوره ای را در جوامع نوین مشاهده كرد. گذشته از اسطوره های جمعی، در سطح تجربه فردی نیز ردپای بینش اسطوره ای پیداست. این «اسطوره شناسی شخصی» در خیالبافی ها و رویاهای انسان امروز به چشم می آید. اما چرا با وجود فاصله فراوان میان انسان جوامع نو و انسان جوامع سنتی، می توان از اسطوره های جهان نو سخن گفت؟ پاسخ الیاده به این پرسش، پاسخی تأمل برانگیز است: «اسطوره و نمادهایی كه به همراه خود می آورد، هرگز به طور كامل از جهان كنونی روان ناپذیر نمی شود، بلكه تنها جلوه خود را تغییر می دهد و عملكردهایش را پوشیده نگاه می دارد.» (۴) و در جایی دیگر الیاده می گوید: «او [انسان امروزی] نمی تواند كاملاً گذشته خود را براندازد، چرا كه او خود محصول گذشته خویش است. او خود را با سلسله ای از افكارها و نپذیرفتن ها شكل می دهد اما همچنان شكار واقعیت هایی است كه آنها را انكار كرده است.» (۵) كاوش و جست وجوی رد پای «اسطوره های جهان نو» بخش مهمی از آثار الیاده را به خود اختصاص داده است. او با تیزبینی سعی در پرده گشودن از ساختارهای اسطوره ای در رفتارها و نهادهای انسان امروزی دارد. از نظر الیاده رد پای بینش و درونمایه های اسطوره ای را در بسیاری از حوادث تاریخی و در گستره فرهنگ و سیاست و اجتماع می توان یافت. نهضت های كمونیسم و ناسیونال سوسیالیسم از نظر الیاده دو اسطوره سیاسی عصر حاضر است و بخش زیادی از آثار الیاده به شناساندن این درونمایه ها در گستره وسیع رفتارها و نهادهای انسان امروز از جمله در روانكاوی، ادیان كوچك انسان جدید، نهضت های اباحه گری، فستیوال های دنیای امروز، نمونه سازی از تاریخ زندگی یك فرد و تبدیل یك شخصیت تاریخی به یك صورت ازلی، نهاد آموزش و پرورش، سرگرمی های بصری، هنرها و ادبیات، نهضت های هزاره گرایی عصر جدید، رسانه های همگانی و... اختصاص دارد.
در اینجا بازنمایی دیدگاه های الیاده درباره حضور درونمایه های اسطوره ای در كنش خواندن و هنرها و ادبیات ضروری است. «مطابق تعبیر الیاده، انسان در روزگار باستان همیشه در چنبر چرخ گرفتار نبوده و سرتاسر زندگی اش در معرض تركتازی زمان قرار نداشته است. اما در روزگار ما، حداقل از زمان دكارت به بعد از آنجا كه انسان متجدد غربی فقط به واقعیت زمان تاریخی باور دارد، زندگی و سرنوشت خود را با روزگار گذراندن پیوند داده و موجودی یك سر تاریخی و تاریخگرا شده است. از این رو امید و باور- سلاح های قدیمی- خود را یكی پس از دیگری از دست داده و در برابر زمان زبون و بی پناه مانده است.» (۶)
گریز از زمان تاریخی و روی آوردن به «زمان آغاز» با كمك آیین های احیای زمان آغاز، از جمله خصوصیات انسان باستانی است. چرا كه «انسان فرهنگ های باستانی به زحمت می تواند تاریخ را برتابد و می كوشد كه آن را هرچندگاه یك بار براندازد.» (۷)اما همان طور كه گفتیم، الیاده اگرچه بر تغییر شكل و دگرگونی درونمایه های اسطوره ای در عصر حاضر باور دارد، مرگ اسطوره ها را نمی پذیرد. از این رو وی كنش خواندن را به طور ناخودآگاه در جست وجوی ارضای نیاز آدمی به گسستن از زمان تاریخی و راهیابی به ساحت دیگری از زمان اسطوره ای می داند «اكنون مطالعه حتی شاید بیش از سرگرمی های بصری، آدمی را از سپنجی زمان می گسلد و امكان« فرار از زمان »را فراهم می سازد. چه زمان را با داستان پلیسی بكشیم، یا با خواندن هرگونه رمان، وارد عالم گذرای دیگری شویم، از سپنجی خود خارج شده تا به ریتم های دیگر و زیستن در تاریخی متفاوت دست یابیم... شاید به درستی بتوان گفت كه [خواندن یا مطالعه] خواسته اسرارآمیز او [انسان نوین] را در جهت كناره گیری از شدن كینه توزانه ای كه به سوی مرگ راه دارد، براورده می سازد.» (۸)در آثار ادبیات تخیلی از جمله رمان ها نیز می توان تا اندازه ای «سرنمون» ها یا «دیرینه الگو» های اسطوره ای را مشاهده كرد. از نظر الیاده «خصلت اسطوره ای كتاب هایی كه در بساط كتاب فروشی ها یافت می شود، كاملاً آشكار است.» الیاده آزمون ها و دشواری هایی را كه در برابر قهرمانان رمان ها قرار دارد با آزمون ها و دشواری هایی كه بر سر راه قهرمانان اسطوره ای قرار دارد مقایسه می كند. گذشته از سربرآوردن جنبش های ادبی مانند سوررئالیسم كه توجه خاصی به نمادهای روان و مضامین اسطوره ای داشت، می توان بسیاری از مضامین رمان های امروزی را با همتاهای اسطوره ای آنها قیاس كرد. جست وجوی جام مقدس، رازآموزی اسطوره ای و... از جمله مضامین اسطوره ای است كه در شكلی تازه در رمان ها و داستان های امروزی با آن روبه رو می شویم. «هر زمان مردم پسند باید مبارزه الگویی خیر و شر، قهرمان و تبه كار (تناسخ اهریمن در شكل نو) را به نمایش بگذارد و یكی از بن مایه های جهانی فولكلور، زن جوان شكنجه شده، رستگاری به یاری عشق، محافظ ناشناس و مانند آن را تكرار كند. حتی رمان های پلیسی، چنان كه راجر كایو به خوبی نشان داده، سرشار از مضامین اسطوره ای است.» (۹) و «داستان منشور، خاصه رمان، در جوامع جدید، جایی را كه نقل اساطیر و قصه ها در جوامع سنتی و مردمی دارد، گرفته است» (۱۰) الیاده در كتاب خود به نام «اسطوره، رویا، راز» ، آفرینش شاعرانه را به معنای از بین بردن زمان و به بیان روشن تر از بین بردن تاریخ متمركز در زبان و بازیابی وضعیت بهشتی نخستین می داند.جای پای مضامین اسطوره ای در هنرها و ازجمله هنرهای دیداری نیز آشكار است.(۱۱) جدال میان قهرمان و هیولای دریایی، آزمون های دشوار آشناسازی و... از جمله این مضامین است. همچنین الیاده نقش قهرمانان واقعی و تخیلی هنرهای بصری از جمله سینما را در شكل دادن به ذهن نوجوانان امروز و تقلید نوجوانان از این قهرمانان را نوعی رفتار اسطوره ای در دنیای امروز، و این الگوها را همتای الگوهای اسطوره ای می داند. از نظر الیاده، تئاتر و سینما- و به تعبیری «كارخانه رویا» - و سرگرمی های دیگر دارای اصلی مشترك هستند: «زمان متمركز» و این زمان از لحاظ كیفی متفاوت با زمان سپنجی دنیوی است.
منبع: دایره المعارف فلسفه
پانوشت ها:
۱) میرچاالیاده، اسطوره، رویا، راز، ترجمه رویا منجم، چاپ اول، انتشارات فكر روز، تهران، ،۱۳۷۴ صص ۲۴-۲۳
۲) میرچاالیاده، اسطوره بازگشت جاودانه (مقدمه بر فلسفه ای از تاریخ)، ترجمه بهمن سركاراتی، چاپ اول، انتشارات نیما، تبریز، ،۱۳۵۶ ص ۶۰
۳)Mircea Eliade , the sacred & the profane, the nature of religion, trans. Willard R. Trask, Harcourt, Brace & Co.Newyork, ۱۹۵۹,P.۲۰۳
۴) اسطوره، رویا، راز، صص ۲۸-۲۷
۵)ibid, P.۲۰۴
۶) بهمن سركاراتی، مقدمه بر كتاب اسطوره بازگشت جاودانه، ص ۷
۷)میرچاالیاده، اسطوره بازگشت جاودانه، ص ۶۲
۸) اسطوره، رویا، راز، ص ۳۶
۹) همان، ص ۳۵
۱۰) میرچاالیاده، چشم اندازهای اسطوره، ترجمه جلال ستاری، انتشارات توس، ،۱۳۶۲ ص ۱۹۳
۱۱) برای نمونه بنگرید به كتاب studies in religious symbolism و Images & symbols كه در آن الیاده بحثی درباره زنده ماندن نمادها دارد.
رابرت جی، السون
مترجم: مسعود علیا
منبع : روزنامه همشهری