پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

جن‌گیری امیلی رُز - THE EXORCISM OF EMILY ROSE


جن‌گیری امیلی رُز - THE EXORCISM OF EMILY ROSE
سال تولید : ۲۰۰۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : تام رُزنبرگ و اسکات لوکزی
کارگردان : اسکات دریکسن
فیلمنامه‌نویس : پل هریس بوردمن و دریکسن
فیلمبردار : تام استرن
آهنگساز(موسیقی متن) : کریستوفر یانگ
هنرپیشگان : لورا لینی، تام ویلکینسن، کامبل اسکات، جنیفر کارپنتر، کنت والش، دانکن فریزر و شهره آغداشلو
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۹ دقیقه


شهر کوچکی در آمریکا، زمان حال. ̎امیلی رُز̎ (کارپنتر) زادگاه روستائی خود را ترک می‌کند و به داشنگاه می‌رود. یک شب، تنها در خوابگاه، دچار توهم می‌شود و از هوش می‌رود. دکتر دانشکده تشخیص صرع می‌دهد و قرص‌هائی تجویز می‌کند. حمله‌هایش که زیادتر می‌شود، روان‌کاو، تشخیص روان‌پریشی هم می‌دهد. ̎امیلی̎ که کاتولیک باایمانی است، برای حل مشکلش با کشیش خانوادگی ̎پدر ریچارد مور̎ (ویلکینسن) تماس می‌گیرد، اما وقتی ̎امیلی̎ در جریان جن‌گیری می‌میرد، کشیش را به خاطر قتل غیرعمد بازداشت می‌کنند. ̎ارین برانر̎ (لینی)، وکیل معروف، با اکراه و آن هم به شرط حمایت مالی و شراکت او در شرکت وکالتش، دفاع از ̎پدر مور̎ را به عهده می‌گیرد. قاضی دادگاه، ̎ایتان تامس̎ (اسکات)، متدیست (یکی از فرقه‌های مسیحیت) است. ̎برانر̎ استدلال می‌کند که ̎امیلی̎ جن‌زده بوده است. ̎تامس̎ در مقابل می‌گوید که ̎امیلی̎ می‌بایستی حتماً به خوردن قرص‌هایش ادامه می‌داده است. در حالی‌که محاکمه ادامه دارد، ̎برانر̎ که بی‌اعتقاد بوده، رفته‌رفته بااعتقاد می‌شود و به ̎پدر مور̎ ـ برخلاف توصیه‌های رئیس شرکتش ـ اجازه می‌دهد در جایگاه بایستد و از خود دفاع کند. هیئت منصفه، ̎مور̎ را مقصر می‌یابند ولی می‌خواهند که او بلافاصله آزاد شود. قاضی نیز چنین می‌کند. ̎برانر̎، از هم‌کاری با ̎پدر مور̎ سرباز می‌زند.
● فیلم را می‌توان نمونه‌ای از تلفیق ژانرها در سینمای روز آمریکا (این‌جا حاصل در هم آمیختن عناصری از درام‌های دادگاهی و فیلم‌های ترسناک) دانست. به لحاظ ساختاری، در آغاز بخش رویدادهای زمان حاضر فیلم به پارهٔ درام دادگاهی آن اختصاص دارد و پارهٔ فیلم ترسناک صرفاً در قالب رجعت به گذشته‌ها و وقایع زمان گذشته مجال ظهور می‌یابد. اما آرام آرام با وارد شدن عناصری از دنیای فیلم ترسناک (شیاطین) به عرصهٔ زمان حاضر، که در وقایعی مثل تهدید وکیل، مرگ ناگهانی پزشکی که می‌خواهد به نفع کشیش شهادت دهد و ... تجلی می‌یابند، این روند تغییر می‌کند و شاهد درهم آمیختگی بیشتر و پیچیده‌تر عناصر دو ژانر هستیم. به گفتهٔ خود دریکسن، کارگردان جوان فیلم (که این نخستین ساختهٔ او است)، او از علاقه‌مندان سبک استاد ایتالیائی ژانر وحشت، داریو آرجنتو، است به ویژه از جنبهٔ بصری و به لحاظ ترکیب عناصر به ظاهر متضادی مثل زیبائی و هراس؛ و این را که یک صحنهٔ خونبار وحشتزا می‌تواند به لحاظ بصری سخت زیبا و چشم‌نواز باشد، از فیلم‌های آرجنتو آموخته است. نمونهٔ این تأثیرپذیری را این‌جا می‌توان در صحنهٔ گریز ̎امیلی̎ از خوابگاه دانشگاه دید که از جنبه‌های مختلف بصری یادآور صحنهٔ آغاز سوسپیریا (آرجنتو، ۱۹۷۷) است. چگونگی استفاده از رنگ‌های تند در صحنه‌های داخلی مثل درون کلیسا، یا اتاق ̎امیلی̎ یا داخل خانهٔ وکیل هم شاهدی دیگر بر این مدعاست. در زمینهٔ کاربرد دراماتیک رنگ در فیلم می‌توان به استفاده از رنگ نارنجی تند دیوارها در صحنهٔ گریز دیوانه‌وار ̎امیلی̎ در خیابان اشاره کرد. نخستین باری که این صحنه را از دید ̎امیلی̎ می‌بینیم، چون همه چیز از دید ذهنی او تصویر می‌شود و معرف روان ناآرام او است، این نوع کاربرد غیرواقعی رنگ، منطق خاص خود را می‌یابد. اما سپس وقتی همین صحنه از دید عینی ناظری بی‌طرف به نمایش درمی‌آید، دیوارها رنگ عادی خود را بازمی‌یابند. از دیگر امتیازهای فیلم پرهیز حتی‌الامکان سازندگانش در استفاده از جلوه‌های ویژهٔ کامپیوتری (اقدامی نامتعارف در فیلم‌های ترسناک هالیوود امروز) و در مقابل سپردن وظیفهٔ ایجاد تأثیرات ترسناک به دوش بازیگر نقش اصلی و عوامل درونی صحنه (به‌عنوان نمونهٔ شاخص در خود صحنهٔ جن‌گیری) است که سهمی عمده در بخشیدن بُعدی واقع‌نمایانه به حوادث فیلم دارد (ملهم از ماجرائی واقعی که در سال ۱۹۷۶ در اروپا اتفاق افتاد). هم‌چنین باید به استفادهٔ هدفمند از ساعت (از عناصر آشنای سینمای ترسناک) به‌عنوان عاملی برای نمایش چگونگی ورود عناصر و نیروهای ماوراءالطبیعه به دنیای واقعیت استفاده کرد.