دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


نقش هایی بر بوم دیوار


هنر نقاشی ریشه در تاریخ كهن زندگی انسانهایی دارد كه به عنوان موجودی هوشمند بر روی خاك؛ در كنار كار و شكار برای زندگی، نقشی هم برای ما به یادگار گذاشته اند كه اكنون آن نقوش را با عنوان نقاشی های انسان غارنشین می شناسیم. سفالینه های فراوانی كه از تمدنهای بشری از دل خاك سر برمی آورند، همچون بوم یك نقاش پر از نشانه و نمادهایی هستند كه می توان باورها و آداب دینی و... را از آن نقش ها خواند. در كنار مفاهیم متنوعی كه بر آثار نقاشی روی دیوار، سنگ، سفال، فلز و غیره به دست ما رسیده است؛ جلوه های زیباشناسانه فرم و شیوه به كارگیری ابزار هنرمند در انتقال طرحها و نقوش و رنگ آمیزی آنهاست.اما در عصر تاریخی، تمدن ایرانی كه قلمرو كشورمان، بسیار وسیع تر بوده است، نقاشی در سطوح وسیع و گسترده به عنوان، یكی از ابزار رسانه سنتی؛ بر روی بومهای دیواری ترسیم می شده است. موضوع نقاشی ها نیز متناسب با ویژگی های فرهنگی و دینی و سیاسی آن روزگار، در دل دیوار حك می شده است. حكاكی نقش بر روی سنگ كه كار حجاران زبردست بوده است، با تكنیك، نقش برجسته معرفی شده اند كه از وسعت فراوانی برخوردار است ونمونه های به جا مانده در تخت جمشید و طاق بیستون ودهها نقوش سنگی از دوره اسلامی تا عصر قاجار معرف آثار متنوع تجسمی در ایران است.این مقاله به نقاشی دیواری دوره تاریخی ایران، بویژه آثار عصر ساسانی می پردازد كه بخشهایی از آن در سرزمین ایران بزرگ آن روزگار قرار دارد و به اختصار تعدادی از آنها معرفی می شود.فراموش نكنیم كه تمدن هزاره سوم، نیز با بهره گیری از تجربیات فرهنگ تجسمی گذشته كه با رنگهای طبیعی وموادی كه در دسترس هنرمندان قرار داشته است و روی بوم دیوار (سنگ و گچ و كاهگل) نقاشی می كردند؛ امروزه نیز با استفاده از مواد متنوع پلاستیكی و فلز و كاشی و غیره، با سرعت ووسعت بیشتری با تكنیك چاپ، مفاهیم فرهنگی وتبلیغی را در خیابانهای شهر عیان می كنند كافی است در ذهن تان، چند بیلبورد سر چهارراهها و میدانهای بزرگ شهر را به یاد بیاورید كه در چندسال اخیر تا چه میزان از تكنیك و مواد مختلف استفاده كرده اند. ولی نقشهای تاریخی بر بومهای دیواری هیچ وقت نمی توانند هر روز تكرار شوند و یا بعد از گذشت تاریخ مصرفشان؛ مچاله شوند و از بین بروند. نقاشی های دیواری، گاهی آنقدر آسیب پذیرند كه لازم است هر ساله، دستی از مرمت گران؛ هوای آنها را داشته باشد تا از بین نروند. زیرا بخش زیبایی از میراث فرهنگی ما در عرصه تاریخ هنر ایرانی، همین بیلبوردهای باستانی هستند. شاید معرفی و توصیف آنها، كمكی به پایداری بیشتر آنها باشد.
پیشینه نقاشی دیواری قبل از اسلام
نقاشی دیواری از دورانهای كهن همواره در آسیای غربی رواج داشته و از هزاره چهارم پیش از میلاد، نشانه های آشكاری از آن در دست است. این هنر در هزاره دوم در خانه های آسوری به كار می رود و با هخامنشیان در آپادانای شوش و در گنج خانه تخت جمشید دوباره پدیدار می شود و نیز در هنر پارتی اهمیت به سزایی دارد. ساسانیان در این هنر هم جانشینان وفادار اشكانیان بودند. (۱) با آنكه باقی مانده های آثار منقوش متعلق به دوران ساسانیان چندان فراوان نیست و دست روزگار بیشتر این آثار را محو ساخته است با این همه هنوز در داخل مرزهای كنونی كشور و در دیگر نقاطی كه در عصر ساسانی یا مستقیماً جزو كشور ما بوده است و یا در قلمرو فرهنگی ایران قرار داشته كم و بیش نمونه های اصیلی باقی مانده است كه براساس نظر پژوهندگان و با توجه به مدارك باستان شناسی می توان آنها را بدون تردید متعلق به دوران شاهنشاهی دانست. (۲)سنت نقاشی ساسانی در روزگاران بعد پایدار ماند و در بسیاری موارد الهام بخش هنرمندان نسلهای بعد به شمار رفت. تأثیر این هنر پس از گذشت بیش از هزار سال در نقاشیهای دیواری كاخ های پادشاهان صفوی در قزوین و اصفهان به خوبی مشهود است. (۳)در منابع تاریخی آمده است كه قصرهای ساسانی با نقاشی ها مزین بودندو قصر تیسفون دارای نقاشی روی گچ - كه تسخیرانطاكیه را نشان می داد - بوده است. تحقیقات اخیر در خصوص مقر ساسانی، در ایوان كرخه، وجود نقاشیهای روی گچ را در قصر شاهی ثابت می كند. به علاوه در قصر بیشاپور موزاییك هایی به دست آمده است كه سطح ایوان را مزین ساخته است. موزاییك كاران از روی نمونه كار می كردند بعضی تخته های موزاییك معرف تصاویری است كه تكرار شده اند و این امر ثابت می كند هنرمندان درصدد بودند در تجسم تصویر، شباهت را مراعات كنند.
صرفنظر از چند سرنیم رخ، بقیه با سه ربع چهره نشان داده شده و به نظر می رسد كه این سبك وضع مرجح هنر عهد ساسانی است و شاید الهامی از هنر سریانی- رومی باشد. بر روی تخته های دیگر كه بزرگترند، یك در میان تصاویر زنان و مردان كشیده شده است. موضوعات معماری پرده های مورد بحث را مزین می سازند چنان كه در نقاشیهای دورااروپوس مشاهده می شود. (۴)
نقاشی دیواری كوه خواجه در سیستان
سراوریل استین در مسافرت به شرق ایران كوه خواجه یا تپه مقدس سیستان را دیده است و نقاشی های دیواری قبل از سلام ایران را كشف كرده است كه متعلق به زمان ساسانیان است. از میان نقاشی ها، یكی كه از همه غریب تر است، تصویر رستم، پهلوان معروف ایران است كه نشسته و گرز منحنی در دست دارد كه با رنگ قرمز نقاشی شده و با رنگ زرد آرایش یافته است. گرز نامبرده به شكل سرگاو و از گرز مشهور رستم حكایت می كند. یكی از اشیای مكشوفه شكلی دارای سه سر است كه به حال پرستش ایستاده است و آن در وضع و شكل ، همانند تصاویری است كه در تركستان چین كشف شده است.
در میان سایر نقاشی های دیواری ، صورتی بوده با خرقه - ردا - ایستاده و تقریباً به اندازه خود آدم زنده كه در شكل و وضع و نیز لباس به آن روحانیون بزرگ بودا شباهت داشته كه هنروران بودایی آسیای مركزی در حجاریها و نقاشی های دیواری یا برجسته كاری های خودشان آنها را به مادوشناس كرده اند.اكتشافات بی نهایت مهم و قابل ملاحظه هستند چه آن یك رشته متون بودایی را از نظر ما می گذارند، ممكن است این نقاشی ها به امر پادشاهان سكایی كه نامشان را به سكستان (سیستان كنونی) داده اند به معرض نمایش گذاشته شده باشد. (۵)نقاشی دیواری تپه حصار دامغان
دومین نقاشی دیواری دوره تاریخی و عصر ساسانی را كه می توانیم در این تحقیق اشاره كنیم، بخشی از یك صحنه شكار یا رزم است كه به وسیله هیأت مشترك حفاری دانشگاه فیلادلفیا و موزه پنسیلوانیا به هنگام كاوش در تپه حصار دامغان یافت شده است. این نقاشی دیواری در اتاق شماره ۴ این كاخ پیدا شده است. با آن كه این نقش از آسیب زمان فراوان دیده ولی با این همه از نظر بررسی مدارك موجود از این هنر در داخل فلات ایران دارای اهمیت بسیار است . در بخشی از این نقاشی كه نسبتاً سالم تر مانده است قسمتی از پیكر یك سوار و مركب وی دیده می شود. با توجه به حالت سمت چپ سوار و خطی كه از روی بازوی وی می گذرد می توان پی برد كه مشغول تیراندازی است و خط مزبور زه كمانش را نمایش می دهد. قسمتی از پیكر اسب كه به جای مانده این حیوان را درحالت چهار نعل نمایش می دهد. اریك اشمیت كه این آثار را مورد مطالعه قرار داده معتقد است كه به احتمال زیاد نقش سوار تصویر قباد شاهنشاهی ساسانی است. (۶)
نقاشی دیواری شوش
كاوش های هیأت باستانشناسی فرانسوی در شوش قسمتی از یك نقاشی دیواری عصر ساسانی را در دل خاك به درآورده است كه به نظر گیرشیمن، به نیمه اول قرن چهارم میلادی تعلق دارد. این نقش بر روی دیواری خشتی كه روی آن را با قشر ضخیمی از كاهگل اندود كرده اند نقاشی شده است . در این تصویر دو شكارچی سوار یكی در جلو و دیگری درعقب مشاهده می شود كه فاصله بین آنها از نقش حیوانات گوناگونی در حال فرار پر شده است. نقش شكارچیان دو برابر طبیعت طراحی شده است و جامه یكی از آنها كه در سمت راست قرار دارد پارچه گلابتون دار و صورتی رنگی را معرفی می نماید. با توجه به حالت دست راست این سوار می توان پی برد كه وی را درتیراندازی تصویر نموده اند. بر كمر این شخص شمشیری مشاهده می شود. متن نقاشی را رنگ آبی خوشرنگی همانند آنچه در نقاشی های پنج كنت به كار رفته پوشانده است. این متن با رنگ های اخرایی و گل ماشی به پیكر حیوانات، تناسبی لطیف به وجود آورده است. در كناره فوقانی سمت چپ تصویر نقش خورشید نموده شده وگویی این كوكب آسمانی پرتوهای خود را به صحنه نخجیر می تاباند (۷) نقاشی دیواری شوش با وجود وضع نامطلوبی كه به هنگام پیدا شدن داشته، با صحنه حجاریهای طاق بستان شباهت قابل ملاحظه ای دارد. سبك توصیفی پیوسته آن ، منشأ پر از زندگی و حركت آن را نشان می دهد و با سبك نقاشی دیواری شوش كاملاً پیوستگی دارد. این نقش پی در پی مناظر زیر را نشان می دهد:
شاه بر اسب سوار است و می خواهد به شكار برود وچتری بر بالای سر دارد. رامشگران بر روی صفه ای به رامشگری پرداخته اند. در بالا، اسب شاه چهار نعل در پی شكار می تازد و سرانجام در پایین صحنه، شكارگری پایان یافته وشاه به حالت یورتمه می رود و تركشی در دست دارد. (۸)
نقاشی دیواری دركوشك ایوانی بیشابور
جست وجوهای اولیه در محله شاهی این مكان ، وجود یك كوشك سه ایوانی را مشخص كرده است كه دیوارهای آن، گویا دارای نقاشی های دیواری خوب بوده كه بر روی طبقه ای از ساروج مخصوص نقاشی شده است. گرچه در دوران شاپور دوم نقاشی دیواری بر روی گچبری ترجیح نداشت، ولی به كارگیری آن به طور وسیعی رواج داشته است . (۹)
نقاشی دیواری در دورا - اروپا
علاوه بر آثاری كه از نقاشی دیواری دوره ساسانی وصف شده است؛ درنقاط دیگری از جمله در دورا - اروپا نمونه هایی از نقاشی دیواری این دوران كه اهل فن آنها رابه هنر ساسانی نسبت می دهند به دست آمده است.
بدین ترتیب ملاحظه می كنیم كه قلمرو نقاشی عصر ساسانی به سرزمین های وسیعی كشانده شده است و چنانچه تاكنون نمونه های فراوانی از این هنر در داخل سرحدات كنونی ایران یافت نشده، در عوض بقایای آن در سرزمین های مجاور، تا حدی این نقیصه را جبران می كند. با این همه، قطعات چندی از نقوش دیواری عصر ساسانی كه تاكنون در كشور ما شناخته شده است، می تواند چراغی فرا راه پژوهندگان قرار دهد(۱۰) در دورا - اروپا یك نقاشی شاپوراول با موضوع جنگ، سواران را كه موضوع مشترك بسیاری از نقوش برجسته است باز می گردد. در پی طغیان یك اقلیت مذهبی در هنگام تخریب شهر دیواری از یك تالار كه دارای شش پایه ستون بود، به وسیله شاهپور دوم طوری افكنده شد كه بر روی خاك افتاده است. روی این دیوار خشتی كه اندودی از یك طبقه ضخیم كاهگل دارد، با آبرنگ نقاشی شده بود.(۱۱)
حمید رضا توسلی منابع:
۱- رمان گیریشمن؛ هنر ایران در دوران پارتی و ساسانی؛ ترجمه بهرام فره وشی (تهران ؛ بنگاه ترجمه و نشر كتاب، ۱۳۵۰)، ص۱۸۳.
۲- اكبر تجویدی؛ نقاشی ایرانی از كهن ترین روزگار تا دوران صفویان؛ (انتشارات وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۲)، ص۴۴
۳- همان، ص۵۸
۴- رمان گیریشمن؛ ایران از آغاز تا اسلام - ترجمه محمد معین (تهران؛ انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۴)۳۹۲،
۵- سرپرسی سایكس؛ تاریخ ایران، ترجمه سیدمحمدتقی فخرداعی گیلانی، (تهران: انتشارات دنیای كتاب، جلداول، ۱۳۶۲)، ص۴۶-۴۵
۶- تجویدی؛ ص۵۷
۷- همان؛ صص ۵۳-۵۲
۸- گیریشمن؛ هنر ایران در دوران پارتی و ساسانی، ص۱۹۲
۹- همان، ۱۸۰
۱۰- تجویدی، ص۵۲
۱۱- گیریشمن، ۱۳۵۰- ص۱۸۳