شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا
افسردگی یا اسکیزوفرنی؟
شاید با کمی تسامح بتوان افسردگی را بر اساس سه رویکرد تحلیل کرد:
۱) نخست، افسردگی تلاشی است مبارزهجویانه در ملغیکردن اثر آن آکسیومی که میکوشد تا جریان میل و انرژی را به مفیدترین شیوه تولید سمتوسو دهد. در این پیکار فرد افسرده با فروافتادن در خلسهای از نامؤثربودن، بیکارگی و سستی، سوژهای میشود که بهدشواری میتوان تولیدگر و سودآور تلقیاش کرد، یا تولید او دارای حداقل بازدهی و فاقد هرگونه اثر تولیدی خواهد بود: ریشخندی به ارزش اضافه. در این معنا، افسردگی، تاکتیکی است مؤثر و رادیکال در بیاثرساختن پروژه سوژهـ منقادسازی، پروژهای که در نمودار کلاسیکاش، میکوشد بدنی خوابآلود تولید کند، اما در شکلهای جدید علمی و رواندرمانگرانه (به ویژه نوع آمریکایی آن)، دیگر نه به سوژهای خوابآلود، بلکه به سوژهای مفید، منقاد و انداموار نیازمند است و ازهمینرو در جستوجوی راههایی «انسانی» برای «فعالکردن» و احیای حس «شادمانی و سعادت» در فرد است. امروزه حتی در متوسطترین شرکتهای غربی نیز همواره رواندرمانگرانی حضور دارند تا درصورت بروز کمترین آثار افسردگی، فرد را مورد مشاوره قرار دهند و با شیوههای مختلف ازجمله استخردرمانی، سفردرمانی، موسیقیدرمانی، کتابدرمانی، دوستدرمانی و غیره، «فرد را به جامعه» و به «شادمانی» بازگردانند؛ شادمانیای که تمامی آحاد جامعه و از آنجمله تمامی رؤسای شرکتها «خیرخواهانه» در آن سهیم خواهند بود ـ باید اعتراف کرد که این روش، روشی است بهغایت سودمند در بازدهی و کارآفرینی، و سرمایهداری بدون مساعدتهای رواندرمانگری، بخش اعظم نیروی کار و بهطبع سود خود را از دست میداد، و ازهمینرو تا به ابد وامدار آن است. بنابراین افسردگی در واکنشی خودزنانه، سوگوار و «نه»گو میکوشد مایوسانه و ناامیدانه میل و انرژی خود را در مغاکی از نیستی فرو برد تا تولیدات ماشین میلگرش دیگر بههیچرو به کار این نظام نیاید. اما افسردگی به دلیل وضعیت مولار، واکنشی، انتقامجویانه و سلبیاش، این امکان را برای نظام فراهم میآورد تا میل را بهسهولت و بهاری شیوههای «انسانمدارانه» روانکاوی، دستکاری، از نو رمزگذاری و بازقلمروپردازی کند و اینچنین فرد از لاک سستی و بیهودگی بیرون آورده شود و به فردی «مفید» و «سالم» و نهایتا «الگویی» برای خود و جامعه بدل شود. بدینترتیب سرمایهداری چنان افسردگی و میل آن را در نظام آکسیومی خود جذب میکند که فرد متقاعد میشود که خوشبختی او در گرو خوشبختی «مالیات»بگیران است و در این فرآیند اجتماعی، سیاسی و درمانگرانه، به جایی میرسد که فریاد میزند: «مالیات بیشتر، نان کمتر»!
۲) رویکرد دوم، روانکاوی رادیکال و نومارکسیستی بر آن است که نه در جهت سود سرمایه، بلکه علیه آن قد علم کند؛ در این رویکرد، روانکاوی با تشخیص عقل از بیعقلی در رانهمیل، میکوشد بر بحران تودههای فاشیست فائق آید و سوژهای تولید کند که دیگر نه برای بندگیاش، بلکه برای رستگاریاش بجنگد: میل راستین، میل عقلانی است و تلاش روانکاوی تسلط بر عنصر ناعقلانی میل است. در این معنا، میل افسرده باید به میل انقلابی بدل شود، البته نه در معنای دلوزی، یعنی میلی که پیشاپیش انقلابی است، بلکه در معنای رایشی یعنی میلی که بهگونهای سوبژکتیو و عقلانی انقلاب میخواهد. تداوم این روانکاوی رادیکال را میتوان در فلسفه لیبرالی یافت (هابرماس) که رابطه بیناسوژهگی میان روانکاو و بیمار را مبنای رهایی سوژه و تبدیل «ناخودآگاه به خودآگاه» میداند، فلسفهای استوار بر زبان و گفتوگو که سوژه با قرارگرفتن در عرصه عمومی و یا خوابیدن بر تخت روانکاوی، میتواند بر سرکوب فائق آید و رهایی را تجربه کند، رهایی که بهناچار بر حضور و غیاب سوبژکتیویته (بهرغم نقد و پرهیزش از سوژه استعلایی کانتی) و بر حضور نیروهای روشنگر (برخلاف میلاش) استوار است.
۳) رویکرد سوم، افسردگی حاصل کشف مثلث منـ مامانـ بابا است. کشف فقدان همان امر واقع، آن ناممکنی که برای همیشه از چنگال فرد گریخته است و فرد تا ابد در غم فقدان آن سوگوار است، و تلاش روانکاوی چیرگی بر این یاس در عرصه نمادهاست. سوژه با فراگیری زبان و چیرگی بر نظام دال و مدلول (Fort-Da) میتواند بر فقدان و یاس و افسردگی حاصل از فقدان غلبه کند. ازهمینرو از دید فروید، «اسکیزوفرنها واژهها را بهجای چیزها میگیرند، آنان بیتفاوت، خودشیفته، گسسته از واقعیت و ناتوان از انتقالاند.» و باز ازهمینرو آنتونن آرتو به دلیل زبان غیرنمادیناش که «به اوراد جادویی میماند» و ولگردیهایش، ۵۱ بار شوک درمانی میشود و سرانجام دکتر لاکان او را «درمانناپذیر میخواند». پس تلاش این نوع روانکاوی کمک به فرد در بقا در عرصه نمادها و پذیرش و وفاداری سلبی به فقدانی است که برانگیزاننده میل است، البته همواره با حفظ فاصله مطمئن با آن!
در این میان، فرد افسرده در پسِ ژست بهظاهر رادیکالاش یا در تلاش برای وفاداری به میل راستین، بهنظر میرسد که این راهها را پیش رو دارد: فرورفتن در خلسه پوچی، کمکگرفتن ازتکنیکهای روانکاوانه و فائقآمدن بر ژست رادیکال، تفکیک و تشخیص عقل از بیعقلی و سرانجام کشف امر ناممکن و افشای چرخه معیوب قانون/ تخطی، استحاله میل به نخواستن و تبدیل آن به خواست هیچ. او هرچند بنابر ادعا قرار است تا «به میلاش وفادار» بماند، اما سرانجام برای بقا در عرصه نمادها، میآموزد که دست به «مصالحه» زند، سادهلوحانه به «بهبودی» بیندیشد و میل را با هنجارمندی و سلامت در عرصه نمادها معاوضه کند و آنچنان به محافظهکاری و احتباس قناعت کند که به یبوستی زیستی دچار شود ـ وضیعت اغلب افسردگان جهان!
فرد افسرده که در جزیرهاش، درخودمانده، پرخاشجو، مقتصد و زیادهطلب است، در حرکتی «درمانگرانه» به اتحادی مولار میاندیشد تا قلمروی بسازد و در سایه آن، بر جمود اجتماعیـ سیاسیاش فائق آید و سرانجام «بهگوش رسد»، به «اکثریت» بپیوندد و به «صحنه آید»، و دستآخر در نزاعی دیالکتیکی به رمزی «دیدهشده»، «شنیدهشده» و مورد «احترام» بدل شود. افسرده چه در فرآیند متخاصم و سرخوردهاش و چه در مکالمه مهرورزانه و بیناسوژهگی میان خود و درمانگرش که به تجویزهایی خیرخواهانه و بیخطر خو گرفته است، به اهلیکردن خود و دیگران دل میبندد و به بازگشت سلامتی چشم دارد تا شاید از قِبل آن، بتواند فربهی نوستالژیک گذشته را با احتباس مقتصدانه و عقلانی میل و انرژی بازیابد و به سوژهای «مفید برای خود و دیگران» بدل شود.
اما اسکیزوفرنی با «زبانی که به اوراد جادویی میماند»، «یک بیماری بغرنج و درمانناپذیر است». اسکیزوفرن در پیادهوریهای بازیگوشانهاش، بهآسانی از تخت روانکاو میگریزد؛ او «دیوار دال را فرومیریزد» و از قلمرو سلامت و مفیدبودن بیرون میجهد؛ او ماجراجو است و سخاوتمندانه جریان بیدریغ و پُرکاری از انرژی، زندگی و میل را تولید میکند: وضعیت اغلب اسکیزوفرنها ــ «انوار الهی» (قاضی شربر)، «گلهای آفتابگردان» (ونگوگ)، «اعصابسنج» (آرتو). تولیدات اسکیزوفرن را هرچند با صرف انرژی، تکثیر و دستکاری، میتوان مجددا به چرخه سرمایه بازگرداند، اما گلها و انواری که او تولید میکند دستکم برای مدتی برای چشمان دوران رویتناپذیر باقی میماند و ازهمینرو برای مدتی از هر قلمروپردازی و رمزگذاری میگریزد. اما آنچه به این رویکرد موقعیتی منحصرا رادیکال و انقلابی میدهد، نه تولیدات اسکیزوفرن و نه خود موجودیت اسکیزوفرنی، بلکه «فرآیند اسکیزوفرنی» در اقتصاد لیبیدویی میل است، یعنی اسکیزوشدن و نه اسکیزوبودن؛ مفهومی که در کنش اقلیت و اقلیتشدگی معنای آشکارتری مییابد. در اینجا برخلاف رویکرد مارکسیستی و نومارکسیستی، ارزش نه پرولتاریابودن، حفرهنشینبودن، حاشیهنشینبودن، اقلیتبودن و یا زنبودن، بلکه پرولتاریاشدن، حفرهنشینشدن، حاشیهنشینشدن، اقلیتشدن... و سرانجام زنشدن است. درنتیجه، تلاش انقلابی بهمرکز و بهصحنهآمدن این تودهـ اقلیتها نیست، بلکه تلاشی است مولکولی در جهت اقلیتشدن، «زنشدن»، مفهومی که فمینیسم به اشتباه بربخش اول آن یعنی زنبودن تاکید میکند، حال آنکه رادیکالیسم این فلسفه در «دعوت از تمامی زنان درسهیمشدن در فرآیند زنشدن» است. چراکه «بودن» و «ماندن» در برابر «شدن» همواره با خطر قلمروپردازی و بازقلمروپردازی، رمزگذاری و بازرمزگذاری مواجه است؛ فاشیسم. صرفا این ماشین جنگی اقلیتشدگی است که میتواند خط گریز را فراهم کند؛ ایلیاتیگری. نه ایلیاتیگری جغرافیایی که به حرکت میان دو نقطه بسنده میکند، بلکه ایلیاتیگری برای ایلیاتیگری، شدن برای شدن. پس آنچه برای اسکیزوآنالیز اهمیت مییابد، فرآیند است و نه دستاورد، خود انقلاب است و نه انقلاب پس از تثبیت. چه دستاورد، در بهترین حالت همچون تولیدات اسکیزو، بهسادگی و از نو در چرخه سرمایه رمزگذاری و قلمروپردازی میشود، و انقلاب یا بهطبع با پرسش «چگونه به انقلاب خیانت میشود؟» مواجه خواهد بود و یا سادهانگارانه به «میلی هیستریک» فروکاسته میشود.
پرسهزن اسکیزوفرن نمیکوشد در صحنه عمومی به گوش رسد، دالپردازی شود، به زبان درآید، دیده شود، به اکثریت بپیوندد، قلمرویی را از آن خود کند، و اتصال کوتاهی میان جزء و کل برقرار کند؛ او به درمان نمیاندیشد و ازهمینرو بر تخت حوزه عمومی نمیخوابد، بلکه درمانگر سیاسی اجتماعی را وامیدارد تا در این خط گریز با او به عرصه اقلیتشدگیاش گامگذارد.
بهنظر میرسد «سیاست رادیکال» و سیاست لیبرال لنگلنگان همچنان دلبسته خست قطبیشده میان «رادیکالیسم» خشن و مکالمهگرایی مهربان است. اما شاید بد نباشد در این بیبضاعتی راه، به رویکردهای خلاقانه، نامقتصدانه، غیر«عقلانی»، بیمحابا و گاه لجامگسیخته این اسکیزوفرنی سخاوتمند بیندیشیم و از این پس شعاردهیم: افسردگان جهان، اسکیزوفرن شوید!
نیکو سرخوش
منبع : روزنامه کارگزاران
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انگلیس انتخابات دولت حجاب مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم چین روز معلم رهبر انقلاب نیکا شاکرمی
سیل ایران هواشناسی آتش سوزی سازمان هواشناسی شهرداری تهران هلال احمر پلیس قوه قضاییه معلم آموزش و پرورش فضای مجازی
ترکیه خودرو تورم قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو دلار ایران خودرو حقوق بازنشستگان بانک مرکزی
ساواک تلویزیون موسیقی سریال شهاب حسینی تبلیغات مسعود اسکویی سینمای ایران دفاع مقدس
رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل فلسطین جنگ غزه آمریکا روسیه حماس اوکراین نوار غزه ایالات متحده آمریکا یمن
فوتبال پرسپولیس استقلال سپاهان لیگ برتر آتیلا حجازی علی خطیر باشگاه استقلال بازی لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا
اپل هوش مصنوعی آیفون صاعقه موبایل گوگل ناسا عکاسی تلفن همراه مدیران خودرو
کبد چرب چای دیابت فشار خون طول عمر