جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


تاملی در کتاب «دگرگونی بزرگ» نوشته کارل پولانی


تاملی در کتاب «دگرگونی بزرگ» نوشته کارل پولانی
کتاب «دگرگونی بزرگ» اثر کارل پولانی در سال ۱۹۴۴ و همزمان با کتاب «راه رقیت» نوشته فردریش‌هایک، انتشار یافت. همانقدر که «راه رقیت» برای طرفداران مکتب اقتصاد آزاد کتاب مهمی به شمار می‌رود، «دگرگونی بزرگ» هم برای مخالفان بازار آزاد کتاب مهمی است.
در نظر هواداران پولانی، او در کتاب «دگرگونی بزرگ»، بازار آزاد را همچون دشمن انسانیت به تصویر می‌کشد. او بازار آزاد را شکل غریبی از سازماندهی اجتماعی معرفی می‌کند که در انگلستان قرن ۱۸ و از طریق کنش دولتی که ایدئولوگ‌ها آن را به جلو می‌راندند، ایجاد شده بود. او دستاورد جانشین شدن بازار آزاد به جای وضعیت اجتماعی طبیعی – (سیستم شاعرانه التزام دو جانبه که هم افراد در برابر آن مقید بودند و هم سیستم از افراد حمایت می‌کرد) – را چیزی جز نابرابری، جنگ، ظلم و آشفتگی‌های اجتماعی برای جوامع آرام و برابر نمی‌داند.
کتاب «دگرگونی بزرگ» در شاخه‌های مختلف جامعه‌شناسی، علوم سیاسی و انسان شناسی به یک کتاب کلاسیک تبدیل شده است. به گونه‌ای که هرساله مجلدات زیادی از این کتاب برای فروش به دانشجویان دوره کارشناسی به قفسه‌های کتابفروشی‌ها راه می‌یابند. هنوز در بسیاری از مقالات تحقیقاتی می‌توان به نقل قول‌هایی از این کتاب برخورد، با این حال این کتاب، در علم اقتصاد اثر مهمی به حساب نمی‌آید و هر بحثی پیرامون آن با استهزاء همراه است.
پولانی بر این عقیده بود که بازار آزاد به فروپاشی اجتماعی و سیاسی منجر خواهد شد. او که در سال ۱۸۸۶ در وین به دنیا آمد و در بوداپست بزرگ شد تا سال ۱۹۴۴ [زمان نگارش کتاب مورد بحث. م] شاهد حوادثی چون جنگ جهانی اول، انقلاب روسیه، انقلاب و ترور در موطن خود یعنی مجارستان، تورم شدید دهه ۱۹۲۰ در آلمان و اتریش، فروپاشی نظام بین‌المللی پولی پایه طلا، رکود بزرگ [دهه ۱۹۳۰. م]، رشد نازیسم، برنامه توسعه اقتصادی روزولت [New Deal روش سیاسی جدیدی که از دوران روزولت اعمال آن از طرف دولت ایالات‌متحده آمریکا شروع شد. م] و جنگ جهانی دوم بود. سال‌هایی که می‌توان از آن به عنوان دوران ناآرامی‌های بی سابقه در جهان جدید یاد کرد.
کتاب با این ادعا که تمدن قرن نوزدهم از بین رفته است، آغاز می‌شود. در نظر پولانی، این تمدن در حال مرگ دارای چهار رکن اساسی بود: تعادل بین‌المللی قدرت‌ها، نظام پولی پایه طلا، دولت لیبرال و مکانیزم اقتصادی مبتنی‌بر تنظیم خودجوش بازار. اما در سال ۱۹۴۴ به نظر می‌رسید تمام این ارکان از صحنه جهان رخت بسته باشند. او معتقد بود که در حقیقت سه رکن نخستین، از رکن چهارم مشتق می‌شوند. به عبارت دیگر او بازار خود تنظیم گر را بنیان حقیقی این تمدن می‌دانست. همان گونه که از عنوان کتاب «دگرگونی بزرگ» بر می‌آید، پولانی بر این رای بود که آن چه به فروپاشی تمدن قرن ۱۹منجر شد، چیزی جز عارضه بازار آزاد نبوده است؛ همان عارضه‌ای که بقیه نهادها را نیز مضمحل کرد و باعث فروپاشی تمدن قرن ۱۹ شد. به‌زعم او هیتلر، موسولینی و استالین چیزی جز بچه هیولاهای بازار آزاد نبودند.
اما به نظر می‌رسد تاریخ با پیش‌بینی‌های پولانی سر سازگاری نداشته است، چنان که هم اینک بازار آزاد سرمایه‌داری به مثابه سیستمی پایدار و منعطف در بیشتر نقاط جهان، بالاخص کشورهای انگلیسی زبان، پذیرفته شده است. بازار آزاد هم‌اکنون سیاستی است که توسط نهادهای مهم جهانی از قبیل صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی پیگیری می‌شود و حتی قلمروهای پهناور جدیدی همچون چین، هند و اروپای شرقی را نیز تسخیر کرده است. موانع تجارت بین‌المللی به طور قابل‌توجهی کاهش یافته است. نظام پولی پایه طلا از بین رفته، اما نظام نرخ شناور ارز که با نیروهای بازار تنظیم می‌شود جایگزین شده است. مدیریت پولی بهتری که امروزه اعمال می‌شود، از شدت ادوار تجاری کاسته است. حتی میان دشمنان سنتی اروپای غربی – آلمان و فرانسه – نیز صلح و مراوده برقرار شده است.
با وجودی که بازار آزاد سرمایه‌داری دارای مشکلات خود است، جایگزین‌های رادیکال آن مقبول به نظر نمی‌رسند. لیبرالیسم مداخله گرای جان مینارد کینز، به نحو موثرتری نسبت به حرارت مسیح‌وار پولانی مسائل را تحلیل می‌کرد. با در نظر گرفتن موفقیت‌های متعدد بازارها می‌توان گفت که گویی قرن ۱۹ اینک شاهد رنسانس خود است.
مشکل اصلی کتاب پولانی شیفتگی نهفته در آن است که سبب انفصال میان واقعیت‌های موجود و پیش‌بینی‌های او گشته است. هواداران افراطی پولانی این باور کلی وی را که بازارها سبب‌ساز فساد جوامع می‌شوند مورد تایید قرار داده و این ادعای او را که اقتصاد بازار آزاد نقطه عزیمتی از جامعه‌ای سازگار به سوی وضعیت تکان‌دهنده متاخر است، می‌پذیرند. انتقاد بزرگ پولانی این بود که بازارها با از هم‌گسیختگی روابط اجتماعی و تقلیل جوامع به افراد منزوی، سبب بروز نابرابری‌هایی می‌شوند که پیش از این وجود نداشت.
البته باید گفت که پولانی نه تنها پیشگوی خوبی نبود، بلکه تاریخ را نیز به درستی درک نکرده بود. در حقیقت با تعمق در تاریخ می‌توان گفت که بازار آزاد، اختراع قرن ۱۸ نبود بلکه یکی از قدیمی ترین نهادهای اجتماعی بشر است. برای مثال می‌توان به انگلستان قرون وسطی اشاره کرد که در آن کالاها، نیروی کار، سرمایه و زمین تحت نظام بازار آزاد مبادله می‌شد. اگر از ناله‌های سرف‌ها، اربابان مغرور و مجازات شلاق بگذریم، می‌توان مواردی چون مالکیت خصوصی،کارگر مزدبگیر، انگیزه‌های بازار و تحرک اجتماعی را همچون مفهوم بازار آزاد در آن زمان باز شناخت. تا سال۱۲۰۰، طبقه وسیعی از کارگران بی زمین در ازای پول نقد کار می‌کردند، مایحتاج خود را از بازار می‌خریدند و خانه‌های خود را اجاره می‌کردند. می‌توان ادعا کرد که در حقیقت بازار آزاد رفتار طبیعی مردم مدرن بود نه یک اختراع غیرمتعارف و فاسد (ما شواهدی در دست داریم که بر وجود بازارهای گسترده‌ای پیش از میلاد مسیح در امپراتوری روم، یونان باستان و تمدن بابل دلالت دارند).در حقیقت انقلاب صنعتی در انگلستان تعادلی میان سود سرشار اشراف و هراس فقرا از فقر و بیکاری ایجاد نکرد. در عوض منافع فراوان آن بیشتر از همه به کسانی رسید که مهارت خاصی نداشتند. فی‌الواقع انقلاب صنعتی نابرابری وحشتناکی را که از زمان قرون وسطی وجود داشت کاهش داد. درست است که پیچیدگی‌های روابط اقتصادی مدرن در نهایت منجر به بیکاری ادواری شد اما انقلاب صنعتی شوک‌های درآمدی عظیم سالانه‌ای را که کارگران به واسطه کسب موفقیت یا عدم موفقیت در برداشت محصولات خود تحمل می‌کردند، تقلیل داد.
شاید پولانی حق داشت که ادعا کند در اجتماعات مبتنی‌بر شکار یا جوامع کشاورزی، مساوات بیشتری نسبت به جوامع متاخر مبتنی‌بر بازار وجود دارد، اما او ناامیدانه آن جهان را از منظری رومانتیک می‌نگرد: «دگرگونی بزرگ» جوامع پیشا بازاری را همچون گروه برادران مسیحی روستایی و آماده برای امداد تا ابد تصویر می‌کند و همخوانی آهنگ کومبایا [Kumbaya آهنگی اثر
اReverend Marvin V. Frey که در دهه ۱۹۳۰ساخته شد. فری، عضو انجمنی با نام انجمن صیانت از حواس روحانی بود. م] موسیقی متن این تصویر‌سازی را تشکیل می‌دهد.بیشتر تحقیقات بیطرفانه‌ای که انسان‌شناسان از سال ۱۹۴۴ به بعد نوشته‌‌اند، نشان می‌دهد که جوامع مد‌نظر پولانی، عموما دارای ماهیتی جابرانه و آکنده از تبعیضات جنسی بوده‌اند و در اغلب موارد اختلاف در جایگاه اجتماعی افراد بسیار شدید و سیستم حاکم بر این جوامع اکثرا برده‌داری بوده است. قیدوبندهای سفت و سخت این اجتماعات نتوانسته بود از گسترش تجاوز، جنایت و خشونت‌های جنسی جلوگیری کند. در برخی از جوامع خرافات و جادوگری زندگی مردم را در ترسی دائمی از محکومیت‌های اجتماعی و مرگ نگاه می‌داشت. تحقیقات اخیری که روی قبایل بدوی همچون پاپوا (Papua) در گینه نو، آچه (Ache) در پاراگوئه، بوشمن (Bushmen) [در آفریقا. م]، ‌هادزا (Hadza) در تانزانیا و یانومامو (Yanomamö) [در آمازون. م] صورت پذیرفته است نشان می‌دهد که این اجتماعات آمیزه پیچیده‌ای از شفقت، بی رحمی، همدردی و لاقیدی هستند. این مشاهدات تصویر بهشت گونه [چنان که مدنظر پولانی بود. م] از این جوامع را مخدوش می‌کنند.
از این منظر، محبوبیت پولانی را بایستی در غلبه شوق و رمانتیسیسم بر علم، آن هم در نظامی مانند جامعه‌شناسی دانست. «دگرگونی بزرگ» در غایت خود، بیشتر بینشی در شخصیت استاد [پولانی. م] به ما می‌دهد تا در مورد جوامعی که روی آنها مطالعه انجام شده است! جالب است که این کتاب حتی در به خرج دادن سلیقه و توجه به ریزه کاری‌ها، به اقتدار و درخشش ادبی سایر نقدهای موجود بر جوامع مبتنی‌بر بازار، همچون سرمایه مارکس نیست. این کتاب حتی با انرژی دیوانه‌وار نائومی کلاین‌ در کتاب دکترین شوک قابل‌مقایسه نیست [Naomi Klein روزنامه‌نگار و نویسنده کانادایی که به خاطر تحلیل‌هایش پیرامون جهانی سازی شناخته شده است. کتاب او با نام کامل دکترین شوک: ظهور فاجعه سرمایه‌داری در سال ۲۰۰۷ منتشر شد. م]. با این حال کتاب‌هایی از این دست کماکان به فروش می‌روند و این ثابت می‌کند که بازار آزاد در تولید کالا بهتر عمل می‌کند تا در ایجاد ایده‌ها.
نویسنده: جورجی کلارک
استاد اقتصاد دانشگاه کالیفرنیا و مولف کتاب «وداع با صدقه: تاریخ مختصر اقتصاد جهان»
مترجم: یونس احمدی
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد