شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ضرورت مطالعات تاریخی


ضرورت مطالعات تاریخی
مطالعات تاریخی واصولا توجه به تاریخ به این شکل خاصی که امروزه با آن مواجه هستیم قبلا چندان سابقه نداشته است. توجه ریز و تفصیلی به همه شئون وابعاد زندگی آدمیان وتقسیم بندی آن وحفظ مکتوب این آثار بدون آنکه آثار عملی خاصی مراد نظر باشد، خاص عصر جدید(مدرنیته ) است. علم تاریخ امروزی را نباید با علم وقایع نگاری اشتباه گرفت. در وقایع نگاری صرف اتفاقات تاریخی و مشخصات دقیق آن درج می‌گردد. علم تاریخ به ما نشان می‌دهدکه چگونه وقایع مختلف تاریخی یکدیگر را توجیه می‌کنند و تحلیل‌های پنهان در پشت وقایع ظاهری را عیان می‌سازد .
مثلا اینکه تعداد کشتگان انقلاب فرانسه از طرفین چقدر بود ونام رهبران انقلاب و سن آنها و نام آخرین لویی فرانسه چه بود و چه زمانی کشته شد. علی‌رغم آنکه اطلاعات مهم و ضروری است ولی مادامی که شرح داستان انقلاب فرانسه از نخستین عوامل گرفته تا آخرین نتایج حاصل و شرح درون و برون آدمیان در آن عصر در اختیار ما نباشد بعید است به نتیجه عمل خاصی بتوانیم برسیم و اصولا فهم ما یک فهم حقیقی درمورد آن بخش از تاریخ نخواهد بود.
البته تاریخ نویسی یا مطالعات تاریخی به شرحی که گفته شد تفاوتی اساسی با مباحث فلسفه تاریخ دارد چرا که ما در فلسفه تاریخ با مطالعات تاریخی و وقایع رخ داده در تاریخ کاری نداریم بلکه به دنبال این هستیم که بدانیم اصلا تاریخ چیست؟ آیا ماهیتی می‌توان برای تاریخ تصور نمود؟ چه قواعدی بر تاریخ حکومت می‌کند؟
فلاسفه تاریخ در دنیا بحث‌های فراوانی در مورد تاریخ داشته‌اند به نظر می‌رسد که مباحث فلاسفه تاریخ اگر خوب فهم شود ارتباطی مهم با نوع مطالعه ما از تاریخ خواهد داشت.
بدیهی است که ما به‌عنوان یک مسلمان نیز می‌توانیم به کشف نظرگاه اسلامی در باب تاریخ بپردازیم و بر اساس آن نظرگاه به مطالعه تاریخی بپردازیم.
اگر چه امروزه در اکثر حوزه‌ها ومراکز علمی جهان مطالعات تاریخ در موضوعات مختلف علمی امری ضروری شمرده می‌شود اما با این حال به نظر می‌رسد همواره شبهاتی در مورد ضرورت ونه فضیلت مطالعات تاریخی وجود داشته و دارد. عده‌ای چنین گفته‌اند که هیچ نظر قطعی در مورد حقایق عالم نمی‌توان ازتاریخ استخراج کرد. در پاسخ باید اذعان کرد که هر چند در مباحث انتزاعی مابعدالطبیعی یا فلسفی به حقایق می‌توان و باید دست یافت اما برخی از حقایق عالم را جز در پرتو مطالعات تاریخی نمی‌توان درک کرد. در مرحله بعد بسته به اینکه این مطالعه تاریخی از چه نوع فلسفه و حکمتی سیراب شده باشد انسان مطالعه‌گر می‌تواند بعد از فهم به نتیجه‌ای عملی برسد .
البته قرار نیست که در مطالعه تاریخی مثل علم فیزیک وشیمی بر اساس روابط علی و معلولی طبیعت تکرار پذیر عمل کنیم زیرا چنین چیزی در تاریخ بی‌معناست بلکه باید دریابیم با چه نوع نگاه حکمی باید به تاریخ نظر داشت.دین اسلام چه نگاهی به تاریخ دارد؟ سراسر قرآن شامل آیاتی است که مخاطب را دعوت می‌کند به تدبر و تامل در احوال امم پیشین اما این توجه به امم اقوام وانبیا پیشین به معنای حفظ تفضیلی ظواهر و مشخصات این اقوام نیست ،بلکه همواره عبرت گرفتن وتامل در رویکرد ایشان نسبت به مسئولیت الهی آنها و عاقبت و سرانجام مقدر آدمیان است که مورد قبول وعنایت قرآن کریم است. بنابراین با اندکی تامل می‌توان دریافت که دین اسلام و اولیای آن نه تنها تاریخ را معرفت زا می‌دانند بلکه آن را یکی از طرق محوری در تفکر و تذکر می‌دانند و آن را طریقه فهم بسیاری از قواعد وسنن الهی می‌بینند.
به هر حال باید در نظر داشت که مطالعه تاریخی در مورد هر موضوعی کلید فهم آن موضوع است. از همین‌رو باید توجه کرد در مورد کلیت یک فرهنگ و تمدن یا مجموعه فرهنگ‌ها و تمدن‌های بشری نیز بهترین ، مهمترین و نخستین راه، مطالعه در تاریخ است. با مطالعه و تامل تاریخی است که می‌توان سیر سقوط و ظهور تمدن‌ها وفرهنگ‌ها را درک و کشف کرد و سعی نمود تا تصویری صحیح و مبتنی بر حق از فضای زندگی مردمان به دست آورد. امروزه در سراسر دنیا مردم به مطالعه در تاریخ اهمیت فراوانی می‌دهند و سرآغاز بحث از هر موضوعی بحثی کوتاه در تاریخ آن است.
ذکر احادیثی از امیرالمومنین علیه السلام در این زمینه مفید است . آن حضرت در وصیتش به امام حسن علیه السلام می‌فرماید: “پسرم من هر چند که با کسانی که بیش از من زیسته‌اند زندگی نکرده‌ام ولی در اعمال ایشان نظر کردم و در اخبار ایشان اندیشیدم و درآثار ایشان سیر نمودم تا آنجا که گویی من همانند یکی از آنها شده‌ام بلکه گویا در اثر آنچه که به من از امور ایشان رسیده است با همه ایشان از نخست تا آخرین زیسته‌ام.”
همان طور که مشاهده می‌شود حضرت علی علیه السلام نتیجه تامل در آثار گذشتگان را همدلی و درک کامل انسان‌های پیشین می‌داند.
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید