چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا


علم و خرافات


علم و خرافات
از دیدگاه روانشناسی و به اعتقاد روانشناسان; تا زمانیکه خرافات مانند به چوب ضربه زدن، برای درامان ماندن یا دوری کردن از گربه سیاه و عدد ۱۳، رفتارمان را تحت تاثیر قرار ندهند، بی ضرر هستند. در بسیاری از ما کمی خرافه وجود دارد.
چهار سال قبل انستیتوی نظرسنجی عمومی در «آلنزباخ» در آلمان، طبق نظرسنجی های صورت گرفته اعلام کرد که اعتقاد به مسایل توجیه ناپذیر در همه جای دنیا وجود دارد.
برای مثال، ۴۳درصد آلمانی ها اعتقاد دارند که برگ شبدر چهارپر شانس می آورد. طبق آمار به دست آمده، رشد این تفکر در سال های اخیر ۱۷درصد بیش از بیست سال گذشته بوده است و یا در مثالی دیگر معلوم شده که از هر چهار نفر یک نفر از عدد۱۳ می ترسد.
«اشتفان گرونه والد»، روانشناس آلمانی تاکید می کند که اعتقاد به نیروهای غیرعقلانی چنان در روح و جان انسان ریشه دوانده که حتی وقتی این اعتقادات را سرکوب می کنیم باز هم به آنها پایبند هستیم. در غیر اینصورت چرا باید برای اطمینان خاطر به چوب بزنیم.
امید به کمی خوش شانسی بهتر از ترس از بدشانسی های احتمالی است. «کریستین دافیدیس»، روانشناس و روان درمانگر آلمانی در این باره می گوید: در تشریح علت این که چرا تعداد افراد خرافاتی روزبه روز بیشتر می شود، باید دانست هنگامی که اطمینان خاطر وجود ندارد خرافات به فرد، اراده و پایداری می دهد.
فرد احساس می کند که همه چیز کاملا رو به راه و مرتب است، امروزه دیگر کلیسا نمی تواند در بسیاری از افراد امنیت و اطمینان ایجاد کند.
این روانشناس می گوید که زنان بر اساس نظرسنجی های انجام شده از مردان، خرافاتی تر هستند و علت آن است که زنان در مورد مسایل غیرعقلانی قدرت درک بهتری نسبت به مردان دارند. آنها می دانند که همه چیز در زندگی با عقل تحت اختیار فرد درنمی آید در نتیجه به الهامات قلبی و امیدواری ها در خرافات روی می آورند.
چنانچه بخواهیم بدانیم که آیا در پس بعضی از خرافات ذره ای هم حقیقت وجود دارد باید گفت که انسان خود شخصا کمی حقیقت برای آنها می سازد. به اعتقاد روانشناسان، آرزوها و امیال شخصی می توانند اشیا را به شکل نمادین درآورند لذا طلسم یا یک نظر قربانی دیگر، قابلیت های خود و دلخواه ما را مثل قدرت، توانایی و اعتماد به نفس، تقویت می کند.
وقتی جراتمان را از دست می دهیم، می توانیم آن را به شکل یک شی دوباره به دست آوریم و به این ترتیب دوباره جرائت پیدا کنیم. از این طریق یک اطمینان و اتکا به نفس درونی در فرد ایجاد می شود. وقتی نماد خوش شانسی انتظار فرد را برآورده نکند، او این جریان را توجیه می کند تا دوباره با نماد خوش شانسی خود تطبیق پیدا کند.
در این وضعیت او بیشتر خود را مقصر می داند و نمی خواهد طلسم جادویی را از دست بدهد. طلسم خوش شانسی، اعتقاد به ارتباط عالی با دنیای اطراف و در نتیجه اطمینان و آسودگی خاطر را به وجود می آورد. به همین دلیل فرد می خواهد آن را به دست آورد.
به عقیده روانشناسان; خرافات به طوری معمول بی ضرر است. با این همه دو موضوع مهم وجود دارد یکی این که انسان باید از خرافات فاصله بگیرد و بتواند به تصورات خود بخندد، دیگر این که هیچ کس نباید خود را اسیر و بسنده خرافات کند.
در واقع خرافاتی ترین فرد باید بتواند در ردیف ۱۳ سینما بنشنید، آن هم هنگامی که جز این ردیف هیچ جای دیگری برای نشستن وجود نداشته باشد، اگر فرد نتواند این کار را انجام دهد، نوعی رفتار و واکنش اجباری ناشی از خرافات در او به وجود می آید.
«دافیدیس» خاطرنشان می کند که هرچه بیشتر به اشیا»، مفهومی نمادین بدهیم به همان اندازه در زندگی وضع نامطمئن تری خواهیم داشت. بنابراین باید از خود بپرسیم چگونه می توانیم مطمئن تر و خاطر جمع تر باشیم؟ چون در پشت تصورات خرافاتی اغلب تصویری از ما وجود دارد که می تواند به ما کمک کند تا متحول شویم.
منبع : روزنامه ابتکار