چهارشنبه, ۲۳ خرداد, ۱۴۰۳ / 12 June, 2024
مجله ویستا


موقعیت زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه های امریکا


مقاله حاضر برگرفته از كتاب "آموزش زبان فارسی : مشكلات و راهكارها" حاوی گزیده مقالات و گفتارهای پنجمین همایش (اسفند ۱۳۸۰)شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی در امریكای شمالی می باشد كه به هم آقای محسن سلیمانی گردآوری شده است .
در دهه سوم قرن بیستم بود كه طرح توسعه تحقیق و تدریس در رشته علوم انسانی در ایالات متحده امریكا ریخته شد و تا پایان جنگ دوم ، امریكا در این زمینه پیشرفت های زیادی كرد.به طو مشخص تر و در زمینه ایران شناسی و مطالعات مربوط به ایران باید گفت كه این برنامه ها در ایالات متحده امریكا قبل از جنگ دوم جهانی منحصر به چند دانشگاه بود و به طور كلی به مطالعات مذهبی بستگی داشت . بعد از جنگ علاقه بیشتری به این برنامه هامخصوصاً به زبان فارسی و تمدن ایران نشان داده شد.لایحه كنگره درسال ۱۹۵۸ مربوط به تعلیم و تربیت عمومی ، با در اختیار گذاردن اعتبارات مالی در وزارت آموزش و پرورش مشوِتوسعه ایران شناسی و دیگر مطالعات مربوط به كشورهای خاورمیانه و نزدیك شد و در نتیجه ، این برنامه ها به سرعت در سراسر امریكاگسترش یافت . چندی بعد بنیاد فورد با پرداخت كمك های بلاعوض به استادان و دانشجویان علاقه مند به این مطالعات ، از این برنامه هاپشتیبانی كرد. از سال ۱۹۵۸ تاكنون كمك های مالی وزارت آموزش و پرورش امریكا برای نگهداری و اداره مراكز تدریس و تحقیق در زمینه این مطالعات ، پرداخت حقوِ كادر آموزشی این برنامه ها، هزینه های تحصیلی دانشجویان ، تشكیل كلاس های تابستانی ، مسافرت ها و خریدلوازم آموزشی مربوطه به مصرف رسیده است .
در سال ۱۹۶۷ پیشرفت زیاد دیگری در اجرای این برنامه ها مشاهده شد. بدین طریق كه از یك طرف كادر متخصص جدید در این برنامه ها كه با كمك مالی وزارت آموزش و پرورش امریكا تربیت شده بود به گروه استادان موجود در این برنامه ها پیوست و از طرف دیگرتعداد دانشجویان در برنامه های لیسانس و فوِلیسانس كه به طور مستقیم و غیرمستقیم به مطالعه در زمینه ایران شناسی اشتغال داشتند به سرعت رو به افزایش گذاشت و تا پایان سال ۱۹۷۰ به حد اعلای خود رسید.به دنبال مهاجرت گروه كثیری از پژوهشگران و اساتید خارجی به امریكا، عده ای از متخصصان در رشته شرِشناسی نیز از ممالك مختلف به این سرزمین روی آوردند و به جمع مهاجران قبلی پیوستند. برای نمونه می توان از:
M. Dresden Richard, Ettinghausen, Hamilton Gibb, O. Grabar, G.E. von Grunebaum, Hoening, G. Lenczowski, J.Schacht
و در این اواخر از Bernard Lewis نام برد. نمایندگان ایران را در این مجمع افرادی مانند امین بنانی ، حافظ فرمانفرمایان ، علی جزایری ،خسرو مستوفی ، روح الله رمضانی و احسان یارشاطر تشكیل می دهند.وجود پژوهشگران ایرانی در ایالات متحده امریكا و شركت آنها در برنامه های تحقیقاتی و آموزشی شرِشناسی نه تنها سبب توسعه وپیشرفت مطالعات مربوط به ایران شده بلكه روش تحقیق و تدریس قدیمی اروپاییان را در مطالعات مذكور تغییر داده است . این تغییرات دررشته های مردم شناسی ، زبان شناسی ، موسیقی محلی ، ادبیات تطبیقی و علوم سیاسی بسیار آشكار است .
رشد سریع مطالعات مربوط به خاورمیانه مخصوصاً در ایالات متحده امریكا، نسل جدید و تربیت شده ای از محققان رشته های شرِشناسی را جانشین ایران شناسان قدیمی كرده و با پیشرفت های كنونی در این زمینه ها كه صرفاً نتیجه كاوش های مداوم علمی است امریكا به مركز مهم مطالعات مربوط به ایران تبدیل شده است .
البته در ۱۵ سال گذشته این مطالعات و تحقیقات در امریكا سیر نزولی داشته است به خصوص به دلیل روابط خاص سیاسی میان دوكشور ایران و امریكا و نیز این نكته كه امریكایی ها معمولاً می خواهند به آنچه یاد می گیرند عمل كنند. به علاوه در این زمینه مشكلاتی وجود داشته است . مثلاً اینكه اتباع امریكا به سادگی نمی توانند به ایران مسافرت كنند و در آنجا كار یا تحقیق كنند. سال ۱۹۷۶ در سفری كه به ایران داشتم در خیابانی در تهران ، یكی از دانشجویانم را دیدم و ایشان مرا به شام دعوت كردند. وقتی وارد خانه شان شدم چهار دانشجوی دیگرم را هم در خانه دیدم . این مثال را زدم كه نشان دهم در صورت وجود شرایط مناسب ، بسیاری با علاقه از فرصت سفر به ایران استفاده خواهند كرد.در سال های اخیر به دلیل مشكلات سیاسی و اقتصادی و تأثیرات آن روی آموزش و پرورش ، پیشرفت زیاد مطالعات و آینده آن به خطرافتاده است . وزارت آموزش و پرورش امریكا در این سال ها به تدریج در حال كاهش دادن پشتیبانی مالی خود از این برنامه ها بوده است ومتأسفانه چنین وضعی مصادف با بالا رفتن سریع مخارج تحصیل در دانشگاه های امریكا و به طور كلی بالا رفتن سطح زندگی در كشور دراین اواخر است . در حال حاضر شهریه یك سال تحصیل در دانشگاه های امریكا به طور متوسط ۲۵۰۰۰ دلار است و جای تأسف است كه كمك های مالی زیادی به دانشجویان نمی شود تا باری از روی دوش آنها برداشته شود. تعداد دانشجویان در برنامه های مربوط به مطالعات ایران رو به كاهش گذاشته است و در این اواخر عده كثیری از استادان متخصص و علاقه مند به این رشته ها برای حفظ سمت استادی خود،خود را برای تدریس در رشته هایی كه ربطی به مطالعات در زمینه ایران ندارد آماده می كنند.قبل از پرداختن به پیشنهادها و راه هایی كه شاید بتواند بعضی از این مسایل را حل كند باید توضیح مختصری درباره ساختمان وتشكیلات مربوط به ایران شناسی در ایالات متحده امریكا بدهم .در اینجا تفكیك بین دو عبارت یعنی ایران شناسی و مطالعات مربوط به ایران از هم ، لازم و مهم است . هسته مركزی ایران شناسی درامریكا عبارت است از:
۱ـ زبان فارسی
۲ـ ادبیات فارسی
۳ـ تمدن و فرهنگ ایرانی و
۴ـ مطالعات اسلامی
این برنامه ها در تعدادی از دانشگاه های ایالات متحده امریكا تدریس می شود و مراكزی كه آنها را به دانشجویان ارائه می دهد و معمولاًبه نام های زیر خوانده می شود:
ـ دپارتمان زبان ها و ادبیات خاور نزدیك
ـ دپارتمان زبان ها و ادبیات خاورمیانه
ـ دپارتمان زبان ها، ادبیات و تمدن های خاورمیانه و نزدیك
در این مراكز علاوه بر زبان فارسی ، زبان های عربی ، تركی و عبری نیز تدریس می شود. در دانشگاه هایی كه دپارتمان یا مركز مطالعات خاورمیانه وجود نداشته باشد زبان فارسی به ندرت تدریس می شود.
مطالعات مربوط به ایران شامل رشته های زیر است :
جغرافی و زمین شناسی
علوم كتابداری
باستان شناسی
هنر و معماری
جامعه شناسی
علوم سیاسی
مردم شناسی
زبان شناسی
اقتصاد
تاریخ
حقوِ
فلسفه
و مذهباین رشته ها را استادان متخصص در دپارتمان های مربوطه دانشگاه ها تدریس می كنند و هماهنگ كردن دروسی كه مربوط به خاورمیانه و نزدیك است زیرنظر مراكز شرِشناسی دانشگاه هاست . به این ترتیب هم دانشجویانی كه در ایران مشغول مطالعه هستند می توانند ازرشته مطالعات مربوط به ایران استفاده كنند و هم دانشجویان علاقه مند به مطالعات مربوط به ایران فرصت خواهند داشت كه در برنامه های ایران شناسی شركت كنند. علاوه بر رشته های مذكور، دانشجویان و استادان رشته های حقوِ، اقتصاد، كشاورزی ، شهرسازی ، تعلیم و تربیت ،روزنامه نگاری و بهداشت عمومی كه علاقه حرفه ای آنها را متوجه ایران و دیگر كشورهای خاورمیانه و نزدیك كرده است ، در فعالیت های این مراكز شركت می كنند.
مراكز مطالعات خاورمیانه و نزدیك
این مراكز اداری و آموزشی هستند. مسؤولیت آنها در توسعه دادن و هماهنگ كردن امور تحقیقاتی ، برنامه های آموزشی و معرفی و ارائه آنهابه دانشجویان و محققان در داخل و خارج از محیط دانشگاه هاست .
مراكز مطالعات خاورمیانه در ایالات متحده امریكا به دو كنسرسیوم شرقی و غربی تقسیم شده ، بدین وسیله با هم ارتباط دارند. یكی ازاین كنسرسیوم ها دانشگاه های شرِ و دیگری دانشگاه های غرب را زیر پوشش دارد. این كنسرسیوم ها عبارت است از:
كنسرسیوم شرقی
دانشگاه هاروارد
دانشگاه نیویورك
دانشگاه پرینستون
دانشگاه ایالت میشیگان
دانشگاه ایالت پنسیلوانیا
دانشگاه جرج تاون
دانشگاه بوستون
كنسرسیوم غربی
دانشگاه پورتلند در ایالت اورگان
دانشگاه كالیفرنیا در بركلی
دانشگاه كالیفرنیا در لوس آنجلس
دانشگاه ایالت شیكاگو
دانشگاه ایالت تگزاس در شهر آستین
دانشگاه ایالت یوتا در شهر سالت لیك سیتی
دانشگاه ایالت واشنگتن در شهر سیاتل
دانشگاه ایالت آریزونا
فعالیت دانشگاه های عضو این دو كنسرسیوم تاكنون بیشتر در تشكیل كلاس های تابستانی بوده است . این كلاس ها در طی سال های گذشته با حفظ نوبت هر سال در محلی تشكیل شده و مسؤولیت تدریس جامع و فشرده زبان های خاورمیانه و نزدیك را به عهده داشته است . نتیجه این كلاس ها تشریك مساعی بیشتر استادان ، استفاده بیشتر دانشجویان از منابع آموزشی و ازدیاد روزافزون دانشجویان بوده است . اما به طور كلی و همان طور كه گفتیم وضع تحقیقات و مطالعات مربوط به ایران و زبان فارسی در ۱۵ سال گذشته سیر نزولی داشته است . راه هایی كه می تواند جلوی این سیر نزولی را بگیرد و تضمین كننده پیشرفت و توسعه ایران شناسی در ایالات متحده امریكا باشدعبارت است از:
۱ـ اهدای كرسی های استادی به تعدادی از دانشگاه های منتخب كشور:
الف ) به كلیه دروس و برنامه های مطالعات مربوط به ایران قدیم و معاصر مركزیت دهد و حجم و كیفیت آنها را بالا ببرد؛
ب ) مقام و ارزش ایران شناسی را هم در دانشگاه ها و هم بین مردم امریكا زیادتر كند و
ج ) به دانشگاه ها در نقشی كه برای به وجود آوردن محیط تفاهم بین ایالات متحده امریكا و كشور ایران به عهده دارند، با افزایش روابط بین این دو كشور از طریق تشكیل همایش و انتشار مطالب تحقیقی و غیره كمك كند. از آنجا كه دانشگاه های ملی بیش از دانشگاه های دولتی آزادی عمل دارند، بهتر است كه این كرسی ها به دانشگاه های گروه اول اهدا شود.
۲ـ دادن بورس هایی به محققان و دانشجویان :
لازم است به این نكته اشاره كنم كه تقریباً تمام كسانی كه عربی ، تركی و عبری می خوانند و این زبان ها را تدریس می كنند از امكانات بورسی فراوانی برخوردار هستند كه با استفاده از آنها می توانند به كشورهای مربوطه سفر كنند و به تحقیق و تحصیل بپردازند.
۳ـ بالا بردن سطح معلومات امریكایی ها درباره ایران با پشتیبانی از اجرای برنامه های رادیویی ، تلویزیونی ، سخنرانی و تشكیل نمایشگاه .
۴ـ تشكیل كلاس های تابستانی در ایران برای دانشجویان امریكا:
این كلاس ها ضمن كمك به دانشجویان امریكایی در فرا گرفتن زبان فارسی ، آنها را با رسوم و عقاید ایرانی ها آشنا می كند
۵ـ اجرای برنامه های دید و بازدید محققان و دانشجویان :
تشكیل و اجرای این برنامه ها اجازه می دهد كه استادان ایرانی در ادبیات ، زبان ، تاریخ ، فلسفه و غیره ، چند ماهی را در دانشگاه های ایالات متحده امریكا گذرانده ، فرصتی برای تدریس و تحقیق و تبادل نظر با همكاران امریكایی خود به دست آورند. در نتیجه این دیدارها،برنامه دیدار متقابل به وجود آمده و فرصتی به محققان امریكایی متخصص در مطالعات مربوط به ایران خواهد داد كه برای مدتی دردانشگاه های ایران به تدریس بپردازند و به تحقیقات علمی خود ادامه دهند.
۶ـ اصلاح و توسعه وسایل كمك آموزشی :
برنامه رد و بدل كردن مطالب درسی مانند نوارهای زبان ، اسلاید، فیلم و مهم تر از همه نرم افزارهای رایانه ای و دیگر وسایل سمعی وبصری بین دو كشور ایالات متحده امریكا و ایران می تواند كمك بزرگی به بهبود وضع تدریس استادان دو كشور بكند. برای این كار می توان وجوه معینی برای خرید و ایجاد وسایل فنی و جدید آموزشی درنظر گرفت .
منبع : بنياد انديشه اسلامي