یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


فرزند خاک، نسل از یاد رفته سینمای دفاع مقدس


فرزند خاک، نسل از یاد رفته سینمای دفاع مقدس
چند سالی است که ژانر دفاع مقدس به نوعی در سینمای ایران فراموش شده و حتی جشنواره آن نیز برگزار نمی شود. اندک فیلم هایی هم که مضامین دفاع مقدسی را محور داستان خود قرار داده اند، به عناوین مختلف مورد بی مهری قرار می گیرند و مانند فرزند خاک در هفت سینما و بدون زیر نویس اکران می شوند!
دهه ۶۰ و ۷۰ سینمای ایران شاهد تولید آثاری در ژانر دفاع مقدس بود که در هر یک از این دهه ها، فیلمسازان رویکردهای خاصی نسبت به این گونه سینمایی داشتند.
در دهه ۶۰ داستان فیلم ها در جبهه های جنگ و حواشی مربوط به حضور رزمندگان در دوران هشت ساله دفاع مقدس می گذشت و در دهه هفتاد و اوایل هشتاد بیشتر آثار بر محور حوادث بعد از جنگ و سرگذشت رزمندگان، جانبازان و اسرا معطوف بود.
سرگذشت آدم هایی که سال ها در جبهه جنگیده بودند و حالا بعد از گذشت این مدت باید رویه زندگی خود را عوض کرده و به اصطلاح هم رنگ جماعت می شدند.
بسیاری از آنها نمی توانستند خود را با شرایط موجود تطبیق دهند و به نوعی مبارزه با وضع موجودشان را پیشه راه خود قرار می دادند مانند حاج کاظم در آژانس شیشه ای یا قاسم در ارتفاع پست .
در این دو دهه آثار قابل توجهی در ژانر جنگی تولید شد که بسیاری از آنها توانستند در بین تماشاگران جایی برای خود باز کنند و حتی نظر منتقدان و سایر سینماگران را نیز به خود جلب کنند. فیلم هایی که توسط ابراهیم حاتمی کیا، احمدرضا درویش، مرحوم رسول ملاقلی پور و. . . ساخته شدند نمونه بارزی از این گونه هستند که در جشنواره های مختلف سینمایی جوایز زیادی را به خود اختصاص دادند.
● فرزند خاک نسل فراموش شده سینمای ایران
چند سالی است که این گونه سینمایی طرفداران چندانی ندارد و آنهایی هم که در این ژانر فیلم می ساختند، به دنبال ساخت فیلم های تجاری رفته اند. مانند حاتمی کیا که امسال فیلم دعوت را با استفاده از ستاره های سینما ساخته است. اما در این میان برخی فیلمسازان جوان و تازه کارتر نسبت به این گونه سینمایی رغبت نشان می دهند و هر از چندگاهی فیلمی با این مضامین می سازند. یکی از این نمونه ها فیلم فرزند خاک به کارگردانی محمدعلی آهنگر است.
این فیلم با دست مایه قرار دادن سوژه ای جدید در ژانر دفاع مقدس توانسته به یکی از آثار در خور توجه در این زمینه تبدیل شود. آهنگر به همراه محمدرضا گوهری یکی از نویسندگان این فیلم حدود ۹ سال تلاش و تحقیق کرده اند تا بتوانند اثر خود را ثبت کرده و برای کارشان پروانه ساخت بگیرند. آهنگر با ساخت این فیلم نشان داد که می تواند به یکی از فیلمسازان مطرح این ژانر فراموش شده، تبدیل شود.
در پس روزهای تار انتظار، مینا یافته که مسافر گمشده اش در دیاری غریب چشم به راه اوست. مینا تاب ماندن ندارد، دل به دریا می زند و سر به کوه. . . راه دلدار صعب و طولانی است، و آتش شوق مینا سخت پرشراره. . . راهنمای مینا گواناست، زن جوان کرد که بار درماندگی پیرش کرده و این دو، همسفران سفری تلخ و شیرینند. . . تلخ عین عسل...
محور این فیلم داستان زنی را به تصویر می کشد که معتقد است همسر مفقودالاثرش در دیاری غریب چشم به راه اوست. مینا به شهرهای مرزی و کردنشین سفر می کند تا بتواند اثری از شوهر گمشده اش بیابد. در این فیلم مهتاب نصیرپور، شبنم مقدمی، حمید ابراهیمی، قاسم زارع، حسین آهنگر و. . . به ایفای نقش پرداخته اند.
● داستانی جذاب در پس منطقه ای دورافتاده
داستان این فیلم بسیار جذاب است. شاید کمتر کسی بداند که در مناطق مرزی زنان و دخترانی هستند که برای امرار معاش خود اقدام به تحقیق و تفحص در مناطق مختلف برای یافتن جسد شهدا می کنند. فیلم درونمایه تلخی دارد اما به هیچ وجه تماشاگر در هیچ صحنه ای با آشفتگی مواجه نیست و خط کلی داستان به خوبی حفظ شده است.
بازی هنرپیشه های این فیلم چه در نقش های اصلی و چه فرعی، به خوبی یادآور مردمانی است که در این مناطق زندگی می کنند و دقیقا مطابق با روحیات آنهاست. مهتاب نصیرپور در این فیلم به خوبی توانسته در نقش گوانا، زن کرد و رنج کشیده ای ظاهر شود که تا انتها تماشاگر را با خود همراه می کند. در فرزند خاک گویش ها بسیار درست هستند. مهتاب نصیرپور و سایر بازیگران این فیلم با ظرافت این گویش را به بازی خود اضافه کرده اند به طوری که یکی از عوامل جذاب این فیلم، گویش و لهجه بازیگران آن است. علیرضا زرین دست هم در مقام مدیر فیلمبرداری توانسته در بسیاری از صحنه های فیلم، از قاب دوربین خود تصاویر درخشانی بر پرده نقره ای ایجاد کند.
گریم و دکوپاژ فیلم نیز حرفی برای گفتن دارد و در موفقیت این فیلم نقش زیادی را ایفا می کنند.
● فرزند خاک به راحتی ساخته نشد
نصیرپور در این باره به خبرنگار برنا می گوید: فرزند خاک اصلا به راحتی ساخته نشده است. من چون زودتر از بقیه عوامل به گروه سازنده این فیلم پیوستم، شاهد تلاش های تهیه کننده و کارگردان بودم تا بتوانند کار را به سلامت تمام کنند. این کار بنا به دلایلی زمانی که قرار بود فیلمبرداری آن آغاز شود، ۹ ماه به تعویق افتاد و بعد از این مدت هم با شروع کار تصویربرداری من شاهد بودم که چه حساسیت هایی در بین عوامل تولید برای ساخت این پروژه وجود داشت. این بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون یادآورشد: من ۹ سال پیش آقای آهنگر را دیدم که دنبال فیلمنامه فرزند خاک بود و سال گذشته موفق شد که این فیلم را به مرحله تولید و ساخت برساند. در طول مدت فیلمبرداری هم با مشکلات زیادی مواجه شدیم. یادم هست برای گرفتن صحنه هایی که مربوط به بنه و در میان دره بود، آقای میراعلایی درخواست کرین کردند و حتی مجبور شدیم یک روز کار را تعطیل کنیم اما به دلیل این که بیشتر گروه ها هم زمان با ما مشغول کار بودند، کرین در اختیار گروه سازنده فرزند خاک قرار نگرفت و آقای زرین دست مجبور شد با امکاناتی که در اختیار داشت، تصویربرداری کند.
● این فیلم درباره بخشی از تاریخ فراموش شده است
سید احمد میراعلایی تهیه کننده این فیلم نیز درباره سختی هایی که به همراه گروهش برای این فیلم کشیده است، می گوید: آقای آهنگر و گوهری زحمات زیادی برای شکل گرفتن و تصویب این فیلمنامه کشیدند. فرزند خاک فیلم راحتی نبود. این فیلم درباره بخشی از تاریخ است که تاکنون نادیده گرفته شده است. موضوع فرزند خاک صاحب زیاد دارد آن هم صاحبان ارزشی مانند خانواده شهدا. کاری هم که صاحب زیاد داشته باشد، مطرح کردن آن هم جرات می خواهد.
میراعلایی تصریح کرد: باید جرات زیادی داشته باشی تا چنین موضوعی را به شکل زیبای سینمایی و در عین حال مستند روایت کنی. حرف هایی که در این فیلم زده می شود به شکل بسیار ظریفی حرف دل بچه های تحقیق و تفحص است. بسیاری از فیلمنامه نویسان ما این سوژه ها را به دلیل این که هویت ملی ماست، دوست دارند اما به دلیل سختی هایی که دارد به طرف آن نمی روند،ولی در فرزند خاک این اتفاق افتاد.
وی افزود: فرزند خاک با سختی ها و مشکلات زیادی ساخته شد، شاید اگر آقای آهنگر به جای دو ماه، شش ماه برای ساخت این فیلم فرصت داشت فیلم بهتری هم می ساخت. من در هنگام ساخت فرزند خاک به آقای آهنگر گفتم که برای دو ماه بودجه داریم و اگر کار بیشتر طول بکشد تنها خدا می تواند به ما کمک کند.
میراعلایی ادامه داد: ما توانستیم در این مدت دو ماه، کار را به نحو احسن پیش ببریم. اما بحث در اینجاست چرا کاری که مخلصانه تمام عوامل برای آن زحمت کشیده اند و به اعتقاد من و سایر کسانی که این فیلم را دیده اند نتیجه خوبی هم داده و بیشتر تماشاگران از آن راضی بوده اند، به آن توجه نشد.
● ۹ سال وقت خود را صرف ساخت فرزند خاک کردم
محمد علی آهنگر کارگردان این فیلم نیز در این باره می گوید: من ۹ سال برای نوشتن فیلمنامه فرزند خاک زحمت کشیدم اما متاسفانه برچسب سفارشی بودن به آن می زنند. پس اگر سفارشی بود چرا این مدت زمان را برای تصویب فیلمنامه صرف کردم. من در طول این مدت با چندین معاونت سینمایی و روسای بنیاد سینمایی فارابی روبه رو شدم تا بتوانم این فیلمنامه را به تصویب برسانم. در بنیاد شهید هم یک سال و نیم برای بازنویسی فیلمنامه به همراه آقای گوهری وقت گذاشتیم. هر بار رئیسی که عوض می شد، نفر بعدی طرح را نمی پذیرفت. سه نفر از افرادی که در طول این مدت به من در تحقیق درباره موضوع فیلم کمک کردند، شهید شدند.
وی یادآورشد: هر جایی که می خواستم بروم و درباره این فیلم صحبت کنم اول وحشت می کردند. به آنها می گفتم اول اجازه بدهید که من داستانم را برای شما تعریف کنم. من چندین بار در مدت ۹ سالی که مشغول کار کردن برروی فیلمنامه این فیلم بودم، با افراد و نهادهای مختلف قرارداد بستم اما رئیس آن نهاد که عوض می شد، کار ما هم به تعویق می افتاد و باید این پروسه زمانی را برای راضی کردن مسوول جدید مجدد طی می کردیم و در این میان تنها زحمت های من به هدر می رفت.
این کارگردان اظهارکرد: من می توانستم زمان بسیار کمتری را صرف ساخت یک فیلم شهری کنم و خودم را به این دردسر بزرگ گرفتار نکنم، پس این کار نمی تواند سفارشی باشد. من به همراه سایر عوامل برای به ثمر رسیدن آن زحمت های زیادی کشیده ام.
● اگر امکانات سایر کارگردانان را داشتم، بن هور می ساختم
آهنگر به سختی هایی که در موقع ساخت فیلم فرزند خاک برای وی و گروهش به وجود آمده بود، اشاره کرد و افزود: عدالت باید درباره تمام فیلمسازان رعایت شود، زمانی که من این فیلم را می ساختم هیچ امکاناتی وجود نداشت، آقای زرین دست برای گرفتن برخی از صحنه ها به کرین نیاز داشت اما به دلیل این که در اختیار بقیه بود، نتوانستیم بسیاری از خواسته هایمان را عملی کنیم. برای فیلم فلان آقا میلیارد میلیارد هزینه می کنند، به طور مثال یک سکانس را در زمستان می گیرد، همان سکانس را دوباره در بهار می گیرد، بعد دلش می خواهد که در تابستان هم بگیرد تا تصویرش زیباتر شود. من هم اگر این قدر امکانات داشته باشم، بن هور می سازم.
سال هاست که ژانر دفاع مقدس نیز مانند کار برای کودک ونوجوان، در سینمای ایران به فراموشی سپرده شده و اگر هم یک فیلمسازی جسارت ساخت فیلمی با این مضمون را در سر می پروراند، باید چند سال از عمر خود را صرف تصویب فیلمنامه، گرفتن پروانه ساخت نمایش کند و در هنگام اکران هم با بی مهری تمام فیلمش که توانسته هم نظر منتقدان و هم مردم را در جشنواره جلب کند، در تعداد محدودی سینما اکران می شود! و در عوض فیلم های به اصطلاح اجتماعی و گیشه پسند مدت ها بر روی پرده سینماها حکمرانی می کنند.
فیلمسازی که با شرایط اقتصادی فعلی سینما بدون توجه به گیشه اقدام به ساخت فیلمی با مضامین پیامدهایی که برای خانواده های شهدا پس از جنگ تحمیلی وجود دارد، می پردازد، تلاشش قابل ستایش است و برای همین منتقدان ونویسندگان سینمایی تصمیم می گیرند تا در دومین جشن خود به بازیگر این فیلم و کارگردانش تندیس اهدا و از زحمات آنها قدردانی کنند.
آهنگر با فرزند خاک ثابت کرد هنوز هم سوژه هایی از دوران دفاع مقدس و پیامدهای آن وجود دارد که می تواند دست مایه فیلمی قرار بگیرد و سینمای بحران زده فعلی را از فقر سوژه های ناب و بکر نجات دهد.
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید