دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

طرح حمله در چانکایا


طرح حمله در چانکایا
برای مقام های بغداد در روزهای پایانی سال میلادی اتفاقی از این تلخ تر نبود که آتش جنگ تازه در مرزهای شمالی این کشور افروخته شود.
دامنه مناقشه ترکیه و عراق اکنون به نقطه ای رسیده که انتظار هر رخداد ناگواری از آن می رود. آخرین اظهارات ۲ رهبر کردتبار عراق ( طالبانی و بارزانی ) در مهم ترین مصاحبه مطبوعاتی شان در یکشنبه اربیل گویای این واقعیت ناخوشایند بود که فعلاً از مذاکره و دیپلماسی در این شرایط کاری ساخته نیست. آنها گفتند نیروهای پ.ک.ک - اپوزیسیون مسلح ترکیه - را تحویل نمی دهیم و تأکید کردند که امکان این که بغداد یک جبهه جنگ علیه این نیروها درشمال عراق بگشاید فراهم نیست.
پیامی که کاخ چانکایا ( نهاد ریاست جمهوری) ارتش مهیای رزم ترکیه از این سخنان برداشت کرد همان بود که تیتر اغلب روزنامه های آنکارا شد یعنی این که اردوغان نباید کلید حل مسأله پ.ک.ک را در مناسبات دوستانه اش با زمامداران بغداد بجوید.
در نگاه اول به نظر می آید که هرسه دولتی که پای شان در تله بحران جدید گرفتار شده یعنی ترکیه، عراق و آمریکا راضی به گسترش این بازی خطرناک نیستند. زیرا تجربه وسابقه طولانی این بحران این درس را به آنها گوشزد می کند که این کشمکش از آن دست بازی های پرهزینه است که برنده ای نداشته است. اما با آن که دیپلماسی هر ۳ کشور از میل به استفاده از ابزار مذاکره برای حل و فصل آن سخن به میان می آورند اما هیچ کدام اراده جدی نشان نمی دهند به این دلیل ساده که فضایی از سوء ظن بر روابط آنها حکمفرماست. نباید این نکته مهم را از نظر دورداشت که مجوز این رویارویی بزرگ زمانی صادر شد که مردان آنکارا از پاسخ های واشنگتن به خواسته های راهبردی خویش مبنی بر قطع حمایت آنها از پ.ک.ک ناامید شدند.
بنابراین بحرانی که فضای شهرهای مرزی ۲ کشور همسایه را در ناامنی غوطه ور کرده است از دید بسیاری از ناظران، یک کشمکش کور است. بحرانی است که افق ها و هدف های آینده آن با ابهام سنگین روبرو است. آنچه از خبرهای پشت صحنه این ماجرا پیداست فرصت های گفت و گو و مذاکره میان طرف های این بحران یکی پس ازدیگری از دست می رود و متأسفانه مرزهای سوق الجیشی شمال عراق که در ۶ سال اخیر امنیتی نسبی را تجربه کرده بود به کارزار خونین جدید تبدیل می شود.
روابط خارجی مقام های عراق در ۶ سال ایام اشغال با دولت آنکارا در فضایی از تفاهم پیش رفته بود - میان دولت اردوغان و دولت مالکی - طالبانی اعتمادی نظیر دوستی بغداد با تهران حاکم بود اما اکنون به نظر می آید شخص اردوغان نیز که از ابتدا عزم خویش را بر همسویی با بغداد گذاشته بود از جانب ژنرال های ترک به سوی یک انتخاب جدید سوق داده می شود.
پروژه ای که ارتش ترکیه امضای آن را از مجلس و دولت اسلامگرای این کشور گرفت پروژه ای سخت و دشوار است.
فرماندهان ارتش ترکیه در آخرین جلسه شان با مقامات سیاسی ارشد ترکیه طرح جنجالی نابود کردن شورشیان حزب کارگران کردستان ترکیه (پ ک ک) راتصویب کرده اند. حتی در بیانیه ای که صادر شد آمده که ترکیه برای مبارزه با چریک های «پ ک ک» آماده است هر بهایی را بپردازد.
با این تصمیم نه فقط مردم عراق بلکه مردم ترکیه که دوران ۵ ساله اول اردوغان را درآرامش و رفاه به سرکردند اکنون دلواپس آینده گشته اند. به این ترتیب در عالم سیاست، بحران امروز ترکیه و عراق ابعادی فراتر از یک مناقشه محلی پیدا می کند. درست است که این کشمکش حلقه ای از زنجیره یک بحران ۳۰ ساله میان ارتش ترکیه و شورشیان کرد این کشور است که در ارتفاعات عراق پناه گرفته اند اما به دلیل پیوند پیچیده ای که جنگ داخلی عراق با نقش های آمریکا برقرار کرده باید به عنوان قطعه ای متفاوت در سیاست منطقه ای آنکارا دیده شود.
● مسأله چیست ؟
روشن است که توفانی که این بار از بستر مناسبات ترکیه با کردهای ناراضی برخاسته است ریشه در زخمی کهنه دارد.
از آن زمان که نطفه یک هسته شورش مسلحانه در روستای فیس شهرستان لیجه در استان دیاربکر بسته شد تاکنون پ.ک.ک با یگان ۵ هزار نفری به فرماندهی سمی باییک به یک نیروی برهم زننده ثبات این کشور تبدیل شده است. سازمان شورشیان کرد ترکیه زمانی شکل گرفت که بسیاری از دیگر دهات کردنشین این منطقه در دهه ۱۹۹۰ تخلیه شد و ساکنانش به ناچار آنجا را ترک گفتند. عبدالله اوجالان نخستین بار در اواخر پائیز سال ۱۹۷۸ همرزمانش را در این روستا گرد هم آورد و سنگ بنای حزب کارگران کردستان (پارتیا کارکه رین کوردستان، پ ک ک) را در اینجا گذارد. در طول سال های ۲ دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی، شرق و جنوب شرقی ترکیه شاهد جنگ های داخلی میان نیروهای ترکیه و حزب جدایی طلب کارگران کردستان (پ ک ک) بوده که در طی آن بیش از ۳۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند. پ ک ک با آن که مشی مسلحانه آن مورد اعتراض بسیاری از مردم کرد است و به اعتقاد سعاد، روزنامه نگار مستقل کرد، هراس مردم از پ.ک.ک و رهبر آن باعث شده که در طول این سال ها کسی نتواند در این منطقه خواسته قلبی و مخالفت واقعی خود را با این گروه به زبان بیاورد اما آنها با پرچم احیای حقوق فرهنگی و سیاسی جامعه کرد ها سر به شورش برداشته اند.
در طول ۲ دهه گذشته صدها دختر و پسر جوان، بخصوص در دوران اوج فشار نظامی بر نواحی کردنشین راهی کوهستان ها شدند و تنها تعداد اندکی از آنها داوطلبانه خود را تسلیم کرده اند.
البته در سال ۲۰۰۳ دولت ترکیه اعلام کرد که اعضای پ.ک.ک در صورت تسلیم داوطلبانه از بازجویی های سخت در امان خواهند ماند و تنها به ۲ تا ۵ سال زندان محکوم خواهند شد ولی تاکنون تعداد کمی حاضر به تسلیم شده اند.
بار دیگردر تابستان ۲۰۰۴ جدایی طلبان کردستان به دنبال آنچه خود عملیات حذفی مقامات ترکیه علیه جنگجویان خود نامیدند، آتش بس ۵ ساله بین خود و دولت ترکیه را شکستند. از آن زمان تاکنون زد و خورد های میان این ۲ گروه در جنوب شرقی ادامه دارد که در این خشونت ها افراد زیادی جان خود را از دست داده اند.
به اعتقاد یک روزنامه نگار که با ساکنان مناطق کردنشین ترکیه گفت و گو کرده است در حال حاضر کردهای ترکیه از سویی هنوز اعتماد کافی به اصلاح مشی حاکمیت پیدا نکرده اند و از سوی دیگر بعضی نیز از واکنش سران پ.ک.ک می هراسند. لذا موضوع ترس از هر ۲یعنی با لانه کردن پ.ک.ک در کوه های قندیل در شمال عراق از طرفی و اختلاف میان آنها و عبدالله اوجالان از طرف دیگر در کمرنگ شدن رابطه مردم جنوب شرقی ترکیه و این حزب تأثیرگذار بوده است. اما باز هم طرفداران پ.ک.ک به نوعی گروهی از مردم، بویژه طبقه پائین دست را تحت سیطره خود دارند.
این روزنامه نگار تأکید می کند که با این که رهبر این گروه اوجالان در زندان است سایه اش همچنان بر سر این نواحی حس می شود.» وحداقل از هر خانواده در دیاربکر و شهرهای اطراف یکی عضو این گروه است چنان که در بیشتر تظاهرات و حتی تجمع های غیرسیاسی این منطقه، همواره تصاویر اوجالان در کنار پرچم پ.ک.ک برافراشته می شود.
در برهه کنونی به نظر می آید که پ.ک.ک فرصت تازه برای مبارزه پیدا کرده است و این گروه با تشکیل یک حکومت خود مختار در اربیل پشتوانه تازه یافته است. دولت ترکیه همواره شکایت داشته که حزب کارگران کرد ترکیه (پ. ک. ک)همچنان در کردستان عراق پایگاههای خود را دارد و نفرات این حزب هر بار پس از انجام دادن حملات خود در خاک ترکیه به آن سوی مرز می گریزند و در خاک عراق پناه می گیرند.
اما عامل دیگری که روابط اربیل و آنکارا را بحرانی کرده است این که، دولت ترکیه نسبت به منابع نفت عراق در استان کرکوک که خارج از تسلط دولت خودگردان کرد است ادعا دارد و بارها تهدید کرده که با مداخله نظامی هم که شده اجازه نخواهد داد این منابع در اختیار کردها قرار گیرد. کرکوک با دارا بودن ۴ درصد ذخیره نفت جهان و ۴۰ درصد ذخیره نفت عراق، موضوع بسیار حساسی است. اگر کرکوک مملو از نفت پایتخت دولت کرد شمال عراق شود، آنکارا در مناطق کمتر توسعه یافته جنوب و شرق ترکیه به شدت تحت فشار قرار خواهد گرفت. به این صورت تحولات شمال عراق در ۱۵ سال اخیر آرام، آرام شکل استراتژیک جدی تری به خود گرفته است و هر بار آنکارا با قول های واشنگتن، خویشتنداری خود را حفظ کرده است.
از آن روز تاکنون مقامات کرد عراقی بارها نسبت به احتمال مداخله نظامی ترکیه در عراق ابراز نگرانی کرده و هشدار داده اند. حتی مسعود بارزانی که اداره کردستان عراق را در دست دارد در مصاحبه ای به ترکیه هشدار داده بود که اگر به مداخله نظامی در مناطق کردنشین عراق دست بزند و نسبت به منابع نفتی این مناطق ادعاهایی مطرح کند، دولت کرد هم مدعی دیاربکر، بزرگترین شهر کردنشین ترکیه خواهد شد.
● پرونده بحران در دست اردوغان
برای دولت اردوغان که یکی از اصول سیاست آن حل و فصل معضلات استان های جنوب شرقی و تأمین حقوق اقلیت های کرد است در طلیعه دوران جدیدش این بحران یک بدشانسی بزرگ باید تلقی شود.
دولت اردوغان با آن که از حساسیت های افکار عمومی و ارتش این کشور نسبت به مسأله کرد ها با خبر بود نگاهی متفاوت در دوران ۵ سال گذشته به این مسأله نشان داد و تلاش کرد تا در عرصه سیاست خارجی راهی متفاوت را برای حل این مسأله در پیش گیرد.
این نگاه نوین اردوغان بلافاصله بازتاب عمیق خویش را در جریان انتخابات آشکار کرد به نحوی که او بخش غالبی از آرای خویش را از میان جمعیت۱۴ میلیون نفری کرد این کشور بدست آورد.
محور اصلی برنامه اردوغان در حوزه های کردنشین این بود که به یک اعتمادسازی دست زد وکوشید تا رسوبات سنگین بدبینی را از نگاه مردم استان های جنوب شرقی بزداید تا حدی که سعی کرد بخشی از خواسته های این طیف مانند تعلیم زبان کردی یا ورود نمایندگان کرد به مجلس برآورده شود.
از طرف دیگر اردوغان از لطمه ای که پروژه نظامی شدن مسأله کردها بر چهره بین المللی این کشور وارد کرده بود آگاه بود و با این واقعیت روبرو شد که برای اصلاحات داخلی و گذشتن از دروازه اروپا هم باید به حل این مسأله و خارج کردن پوشه کردستان از فایل ژنرال ها مبادرت کند.
بنابراین از عوارض سوء بحران اخیر این است که اولاً برنامه راهبردی اردوغان را برای اصلاح سیاست میلیتاریستی آنکارا در استان های کردنشین متوقف می کند و ثانیاً طرح نزدیکی او به اروپا را با وقفه جدی روبرو می سازد.
در روزهای اخیر این خطر به طور جدی حس شده که محافل یا کشورهایی که در ردیف رقیبان دولت اردوغان هستند یا آن که از قدرت یابی یک دولت اسلامگرا منافع خویش را در مخاطره می بینند از این فرصت برای تضعیف او بهره بگیرند.
به این صورت می توان گفت که جنگ در عمق خاک عراق برای اردوغان و گل یک انتخاب ناخواسته بلکه انتخابی است که شرایط و بازیگران محیط سیاسی بر آنها تحمیل می کنند چنان که در روزهای گذشته همه خبرها حاکی از این بود که دولت آنکارا از سوی افکار عمومی و ارتش تحت فشار است تا در مقابل حملات جدایی طلبان کرد از داخل خاک عراق، حرکت نظامی جدی نشان دهد.
حتی اکنون که صدای طبل جنگ برخاسته است هنوز تیم اردوغان برای تعدیل سیاست نظامیان یا اولویت دادن مذاکره بر جنگ تلاش می کنند.
این نکته را از لحن بیانیه نهایی آنکارا می توان فهمید که با آن که لحن آن بسیار تند است،اما این سند به نحوی تنظیم شده که ترکیه را متعهد به اقدام نظامی فوری در عراق نمی کند.
به این ترتیب از پرسش های مهم در بحبوحه لشکرکشی ارتش ترکیه به مرزهای عراق این است که همراهی اردوغان با این حرکت در روابط ۲ جناح قدرت چه تحولی ایجاد خواهد کرد. سود و زیان جناح اسلامگراهای حاکم بر دولت و مجلس ترکیه در امضای تصمیم جنگی چیست. آیا درست است که این اتفاق موضع ارتش و لائیک ها را تقویت و پایگاه سیاسی و اجتماعی اردوغان و گل را تضعیف می کند؟
در این راستا ۲ دیدگاه متفاوت مطرح شده است: از نگاه برخی ناظران حادثه اخیردرعین حال که نزد افکارعمومی ترکیه آزمونی برا ی سنجش میزان حساسیت دولت گل و اردوغان به اصول تمامیت ارضی این کشور است اما نخستین فرصت همکاری دولت اردوغان و رقیبان لائیک او است لذا او تلاش می کند از این اتفاق برای ترمیم مناسبات خود با ارکان حاکمیت که هنوز میانه خوشی با اسلامگرایان ندارند بهره گیرد. لذا این ناظران تصمیم پارلمان اسلامگرا برای مقابله مسلحانه با پ.ک.ک را حاوی ۲ پیام همدلی این گروه با افکارعمومی خشمگین ترکیه و نیز ابراز همبستگی اردوغان با ژنرال های ترک که خواهان حمله به کردستان عراق اند می دانند.
اما دیدگاه عده دیگر ناظران این است که این اتفاق در هر حال به ضرر حزب عدالت وتوسعه تمام خواهد شد زیرا برنده اصلی آن نظامیان هستند. زیرا آنها با این بحران، موقعیت ازدست رفته خویش را ترمیم خواهند کرد.
● محور تضاد در روابط آنکارا و آمریکا
دولت اردوغان در غائله ای که به پا شده است دست پنهان آمریکا را دخیل می بیند. این مسأله که ابتدا در قالب تماس های محرمانه میان آنکارا و واشنگتن مطرح می شد اکنون به صورت علنی تیتر رسانه های آنکارا می شود که پ.ک.ک در دور جدید رویارویی با ارتش ترکیه به سلاح ونقشه های آمریکایی متکی است.
بنابراین به موازات این کشمکش و گلوله باران مرزهای عراق شاهد یک آتش باران سیاسی میان ترکیه و آمریکا هستیم. حتی به نظر می آید که تصمیم آنکارا به شروع جنگ این بدبینی را رفع نکرده است.
نخست وزیر ترکیه می گوید کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا، از وی خواسته اقدام نظامی را برای چند روز به تأخیر بیندازد.
از این روست که به تازگی کاخ سفید ۲ پیام به آنکارا مخابره کرده است. یک پیام برای اطمینان دادن به مردم ترکیه است که آمریکا نگرانی های آنها را جدی می گیرد؛ تدبیری که ممکن است احساسات ضد آمریکایی مردم ترکیه را، که اخیراً رو به افزایش بوده، کاهش دهد. پیام دیگر هم برای رهبری دولت محلی کردستان عراق است؛ آمریکا با همکاری با ارتش ترکیه به آنها هشدار می دهد که اگر می خواهند مانع از حمله نظامی ترکیه به شمال عراق شوند باید علیه گروه پیکارجوی کارگران کردستان ترکیه (پ.ک.ک)، وارد عمل شوند.
البته برخی از ناظران براین باورند که دولت بوش و اردوغان در پس این بحران در پی کسب امتیازات سیاسی هم هستند از جمله این که آنکارا سعی می کند در تقسیم قدرت آینده عراق سهم آن محفوظ شود و مانورهای سیاسی دولت و پارلمان در ترکیه بیش از آن که زمینه سازی برای حمله نظامی به شمال عراق باشد، اقدامی برای تحت فشار قرار دادن آمریکا است؛ چرا که رهبران ترکیه بخوبی واقفند که در صورت مداخله نظامی در شمال عراق، خطرات مخالفت شدید آمریکا را به جان خواهند خرید، رئیس سرویس اطلاعاتی ترکیه چندی پیش گفت: سیاست صبر و میوه چینی، دیگر پاسخگوی نیازهای ترکیه نیست و ترکیه لاجرم باید سیاست ابتکاری و تهاجمی خود را در عراق آغاز کند، بی صبری ترکیه البته دلایل واقعی دارد. ترکیه معتقد است وقتی رهبران پ. ک. ک به راحتی برای مداوا و تجدید نیرو در حضور آمریکایی ها در شمال عراق رفت و آمد می کنند، این امر نمی تواند بدون رضایت آمریکا باشد. آنکارا صریحاً از آمریکا خواسته است همان گونه که ترکیه از واشنگتن در مسأله حادثه ۱۱ سپتامبر حمایت کرد، آمریکا نیز باید از آنکارا در قبال پ. ک. ک حمایت کند.
اما شواهد موجود نشان می دهد که تنش آمریکا و ترکیه دست کم در حال حاضربر سرسلاح های آمریکایی که پ.ک.ک با آن به قتل افسران ترکیه می پردازد تا بدان حد است که مجالی برای این گونه زد و بندها باقی نمی ماند.
محمد بخشنده
منبع : روزنامه ایران