پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

ارتش و سیاست خارجی آمریکا


ارتش و سیاست خارجی آمریکا
«در حالی كه آمریكا در عراق درگیر ناآرامی های مدنی و بی ثباتی اقتصادی است، برخی از بخش های دولت آمریكا به دنبال راه كارهایی برای اتخاذ سیاست های جایگزین برای سیاست هایی هستند كه طی چهار سال گذشته در بغداد دنبال شده اند.
جستجو برای یك رویكرد متفاوت هم روی چگونگی جلوگیری از درگیری در آینده و همچنین روی چگونگی فائق آمدن بر عواقب اجرای سیاست های جدید تمركز دارد. این اقدامات را تاثیرگذاری، برقراری ثبات و بازسازی بنامید.»
پایگاه اینترنتی آمریكایی بولتن آنلاین در گزارشی درباره نقش روز افزون ارتش آمریكا در سیاست خارجی این كشور نوشته است: «به نظر می رسد این جستجو به طرز قابل توجهی ارتش را بیش از سایر بخش های غیر نظامی دولت به خود مشغول كند. در حقیقت رویكرد آمریكا در قبال آینده امنیت جهانی تقریبا ماهیت نظامی دارد.
دیگر محورهای طراحی استراتژیك یا طراحی پس از جنگ در دولت آمریكا وجود ندارد و دولت این كشور بدون فكر كردن درباره این مساله در حال حركت به سمت تكیه كردن بر ابزارهای نظامی خود برای تامین امنیت ارتش خود است.بیایید با «تاثیرگذاری» و آنچه كه به اصطلاح «جنگ دراز مدت» نامیده می شود، آغاز كنیم. موضوع «تاثیر گذاری» از سوی وزارت امور خارجه یا شورای امنیت ملی مطرح نشده است .
این مساله در اصل به سال ۱۹۹۷ و بازبینی دفاعی چهار ساله كه در زمان ویلیام كوهن، وزیر دفاع وقت آمریكا صورت گرفت، باز می گردد. هدف از این تاثیر گذاری این بود كه جو بین المللی تا حدی كه خطر مبارزه آزاد كاهش یابد، تحت تاثیر قرار گیرد.»در ادامه این گزارش آمده است: «تاثیر گذاری به راحتی می تواند به عنوان آنچه كه دولت بوش و نئومحافظه كاران به عنوان اختیارات خود در عراق ( سرنگونی رژیم صدام ، برقراری دموكراسی در بغداد و خاورمیانه) می دانستند، توصیف شود.
اما این واژه تا همین اواخر (زمانی كه جیمز كارت رایت، فرمانده استراتژیك ارتش آمریكا، از آن برای توصیف بخش در حال رشد ماموریت خود استفاده كرد) محو و ناپدید شده بود.همان گونه كه كارت رایت در ماه مارس به كمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان گفت تاثیرگذاری قبل از شروع جنگ صورت می گیرد و آن جایی است كه شما می خواهید پیروز شوید.
وی به آمریكا پیشنهاد كرد كه به كشورها كمك كند مرزهای خود را كنترل كنند و از آنچه كه در درون مرزهایشان اتفاق می افتد باخبر شوند.ایده جنگ طولانی مدت به طور كامل در بازبینی دفاعی چهار ساله در سال ۲۰۰۵ مطرح شد.
این طرح ریزی استراتژیك نه تنها چندین عنصر جنبشی دارد، بلكه بر لزوم حضور گسترده بین المللی در نبرد جهانی علیه تروریسم نیز تاكید دارد.شگفت انگیز است كه این تفكر طولانی مدت و بسیار استراتژیك از سوی ارتش مطرح می شود و با شدت و دقت بیشتری نسبت به هر جای دیگر، روی راهكارهای امنیت ملی تمركز دارد. بله ما دارای استراتژی امنیت ملی هستیم ولی این مساله كلی است و تفكر استراتژیك محسوب نمی شود.تفكر دولت روی عواقب درگیری ها ( مشكلات برقراری ثبات و بازسازی) تمركز دارد.
اما تفكر خلاقانه جزء به جزء در پنتاگون اتفاق می افتد. وزیر دفاع وقت آمریكا درنوامبر۲۰۰۵ درباره نقش ارتش در عملیات های برقراری ثبات و بازسازی یك دستور العمل دفاعی جدید ارایه كرد. این دستور العمل عملیات های S&R را باید برنامه ای هم ردیف عملیات های جنگی ارتش آمریكا دانست.این راهكار در یك مرحله به واقعیت اعتراف می كند.
درسی كه برخی از جنگ عراق گرفته اند این است كه ارتش تا حد زیادی عواقب حمله به عراق را نادیده گرفته است زیرا دولت آمریكا فروپاشی نظم و آرامش، بی كفایتی دولت عراق و وضعیت اسفناك اقتصادی عراق را پیش بینی نكرده بود. نیروهای آمریكایی كه هیچ طرح و برنامه ای برای برقراری امنیت، كنترل یا بازسازی عراق ندارند، در حالی در تلاش برای پاسخگویی هستند كه از سویی شاهد فروپاشی عراق در دوران پس از جنگ هستند.
ارتش نهادی نیست كه دست روی دست بگذارد و بدون جستجوی راهكاری بهتر، شاهد شكست باشد.پنتاگون درعراق و افغانستان برنامه های آموزش نظامی برای نیروهای پلیس و ارتش ترتیب داده است. پنتاگون از سال ۲۰۰۳ برنامه های بازسازی اقتصادی خود ( برنامه واكنش فوری) را انجام داده است. پنتاگون امروز به دنبال این است كه هر دوی این برنامه ها را جهانی كند.»این گزارش می افزاید: «تفكر خلاقانه ارتش در این دو كشور متوقف نمی شود.
مجله اینساید دیفیس در ماه مارس گزارش داد كه ارتش در حال ارایه پیش نویس طرحی موسوم به «طرح اقدام» است تا مسوولیت های S&R خود را تحت دستور العمل جدید وزارت دفاع به اجرا درآورد. این طرح یك طرح وسیع و گسترده است.
مركز فرماندهی آموزش و دكترین ارتش برای كمك به پیگردهای جنایی در كشورهای میزبان و ارتقای سطح آموزش پلیس برای جمع آوری اسناد و مدارك جنایی، یك آزمایشگاه پزشكی قانونی دایر خواهد كرد.
یگان های پزشكی ارتش برای برقراری ارتباط با مقامات پزشكی محلی، در دست گرفتن كنترل بیمارستان ها و كلینیك ها و نظارت روی تامین مایحتاج پزشكی تیم های ویژه ای را ایجاد خواهند كرد.اما در این تفكرات خلاقانه، نهادهای غیر نظامی چه نقشی دارند؟ وزارت خارجه آمریكا در تفكرات استراتژیك بلندمدت هیچ سابقه ای ندارد.دفتر برقراری ثابت و بازسازی وزارت خارجه آمریكا برای ایجاد هماهنگی بین آژانس ها در واكنش به چالش S&R ایجاد شد ولی این دفتر در خارج از عراق تشكیل شد و در لبنان نیز به حاشیه رانده شد و به تازگی با دفتر مدیر كمك های خارجی ادغام شده است.
آژانس توسعه بین الملل آمریكا در زمینه های پزشكی از جمله برقراری ارتباط با وزارتخانه های پزشكی در كشورهای میزبان تجربه بالایی دارد و وزارت دادگستری آمریكا نیز در زمینه پیگردها و اسناد و مدارك جنایی صاحب دانش است.اما شورای امنیت ملی با اجتناب از برعهده گرفتن وظیفه ایجاد هماهنگی بین آژانس های مختلف و طرح ریزی برای عراق وافغانستان، این امور را به وزارت دفاع واگذار كرده است.
اشباع ارتش با انبوهی از وظایف و ماموریت ها خطر بزرگی محسوب می شود آن هم در شرایطی كه ارتش تمایل دارد مسوولیت تاثیرگذاری بلند مدت برجوبین المللی را به نهادی واگذار كند كه مهمترین دغدغه آن بازدارندگی و جنگ است. این عملیات های جدید نه تنها حائز اهمیت هستند بلكه بهترین حالت در یك رویكرد استراتژیك گسترده محسوب می شوند.
ماموریت های S&R نقش ارتش را از مسوولیت های نظامی اش فراتر برده و به جایی می كشانند كه عملا ارتش نسبت به غیر نظامیان كارایی چندان بالاتری ندارد. هنگامی كه مسوولیت ها و اختیارات ارتش افزایش می یابند، كشور دیگر برای توسعه و افزایش توانایی های غیر نظامیان در انجام این ماموریت های غیر نظامی تلاش نمی كند.»در انتهای این گزارش آمده است: «اساسا سوال اینجاست كه آمریكا در امور بین المللی چگونه وارد می شود؟ آیا با استناد به توان نظامی همه كاره خود این كار را انجام می دهد یا با یك راهكار متعادل سیاسی؟ آیا به تنهایی این كار را می كند یا با كمك متحدان و دوستان خود؟
اگر ما این وظایف را به ارتش واگذار كنیم، نیروهای مسلح تضعیف شده و نخواهند توانست ماموریت های اصلی خود انجام دهند و با عدم توسعه راهكارهای متعادل سیاسی، ما احتمالا به دلیل تنبلی و بی تحركی، راهكارهای غیر نظامی خودمان را بیش از پیش تضعیف خواهیم كرد. در پایان، اگر ما تمام وظایف و مسوولیت ها را به ارتش واگذار كرده و آن را مجبور كنیم كه رو در روی جهان بایستد، این كار به جای این كه امنیت ما را در بلند مدت افزایش دهد باعث كاهش آن خواهد شد.»
منبع : روزنامه ابرار