پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا
بالهای شکسته
تاریخ نشر : ۸۴۰۲۰۵
تیراژ : ۱۵۰۰
تعداد صفحه : ۱۸۶
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۹۳۷۳۲-۶-۸
رده دیویی : ۸۱۳.۵۴
نوع اثر : ترجمه
زبان کتاب : فارسی
قطع : رقعی
جلد : گالینگور
محل نشر : تهران
نویسنده : خلیلجبران - جبران
مترجم : حسننژاد - بهروز
این رمان، حکایت عشق راوی است به 'سلمی کرامه' که این گونه آغاز میشود: 'آنگاه که عشق، چشمانم را با فروغ جادوییاش برگشود و روحم را برای نخستین بار، با سر انگشتان آتشینش لمس کرد؛ من هیجده سالهای بیش نبودم. 'سلمی کرامه'، نخستین زنی بود که، نخستین بار با شیرینکاریهای پسندیدهاش روحم را بیدار کرد و پیشاپیش من به بهشت عاطفههای برینم برد؛ به گونهای که روزها به سان رویاها و شبها به سان عروس میگذشتند و سپری میشدند'. راوی در توصیف سلمی کرامه میگوید: 'سلمی کرامه در بیروت، نماد زن تنومند شرقی بود، اما وی مانند بسیاری از کسانی بود که پیش از دورانشان میزیستند و قربانی دوران حاضر بودند. مانند شکوفهای بود که جریان جویبار، او را ربود و در کاروان زندگی به اجبار به سوی نگونساری سوق داد'. باری! منصور بیگ با سلمی ازدواج کرد و با هم در منزلی فاخر که در ساحل دریا، بلندای بیروت، سر به فلک کشیده بود، سکونت گزیدند. با این همه عشق راوی به سلمی هم چنان باقی است.... و پژواک گذشته را با او تکرار میکند. سرانجام سلمی پسی از آن که فرزندی به دنیا میآورد، خود و او هر دو به کام مرگ میروند.
تیراژ : ۱۵۰۰
تعداد صفحه : ۱۸۶
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۹۳۷۳۲-۶-۸
رده دیویی : ۸۱۳.۵۴
نوع اثر : ترجمه
زبان کتاب : فارسی
قطع : رقعی
جلد : گالینگور
محل نشر : تهران
نویسنده : خلیلجبران - جبران
مترجم : حسننژاد - بهروز
این رمان، حکایت عشق راوی است به 'سلمی کرامه' که این گونه آغاز میشود: 'آنگاه که عشق، چشمانم را با فروغ جادوییاش برگشود و روحم را برای نخستین بار، با سر انگشتان آتشینش لمس کرد؛ من هیجده سالهای بیش نبودم. 'سلمی کرامه'، نخستین زنی بود که، نخستین بار با شیرینکاریهای پسندیدهاش روحم را بیدار کرد و پیشاپیش من به بهشت عاطفههای برینم برد؛ به گونهای که روزها به سان رویاها و شبها به سان عروس میگذشتند و سپری میشدند'. راوی در توصیف سلمی کرامه میگوید: 'سلمی کرامه در بیروت، نماد زن تنومند شرقی بود، اما وی مانند بسیاری از کسانی بود که پیش از دورانشان میزیستند و قربانی دوران حاضر بودند. مانند شکوفهای بود که جریان جویبار، او را ربود و در کاروان زندگی به اجبار به سوی نگونساری سوق داد'. باری! منصور بیگ با سلمی ازدواج کرد و با هم در منزلی فاخر که در ساحل دریا، بلندای بیروت، سر به فلک کشیده بود، سکونت گزیدند. با این همه عشق راوی به سلمی هم چنان باقی است.... و پژواک گذشته را با او تکرار میکند. سرانجام سلمی پسی از آن که فرزندی به دنیا میآورد، خود و او هر دو به کام مرگ میروند.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران انتخابات سیدابراهیم رئیسی دولت سیزدهم مجلس شورای اسلامی روز دختر رافائل گروسی رئیس جمهور سید ابراهیم رئیسی رهبر انقلاب حجاب مجلس
قتل تهران پلیس هواشناسی شهرداری تهران وزارت بهداشت بارش باران آموزش و پرورش سیل فضای مجازی سلامت قوه قضاییه
گاز دولت مسکن خودرو قیمت دلار مالیات قیمت طلا قیمت خودرو حقوق بازنشستگان ایران خودرو بازار خودرو بانک مرکزی
نمایشگاه کتاب نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون ازدواج کتاب محمدمهدی اسماعیلی سینمای ایران سریال دفاع مقدس تئاتر موسیقی سینما
هواپیما دانشجویان دانش بنیان اینوتکس
رژیم صهیونیستی اسرائیل جنگ غزه فلسطین آمریکا رفح حماس روسیه حمله به رفح نوار غزه ترکیه مصر
رئال مادرید فوتبال استقلال پرسپولیس لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ لیگ برتر بازی باشگاه استقلال لیگ برتر ایران ذوب آهن نساجی
تبلیغات اینترنت اپل سامسونگ ناسا عیسی زارع پور آب گوگل مایکروسافت
سرطان هندوانه کنسرو بیماران خاص آسم سنگ کلیه بیمه سبزیجات اعتماد به نفس