جمعه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 10 May, 2024
مجله ویستا
ادبیات انگلیسی در قرون وسطی
قرون وسطی یا سدههای میانه در ادبیات انگلیسی به مدت ۸۰۰ سال است و از سرود کدمون (Cædemon۰۳۹;s Hymn) در اواخر قرن هفتم میلادی تا ظهور نمایشی به نام نمایشنامه همگان (Everyman) در پایان قرن ۱۵ به طول میانجامد. این دوره را به عنوان عصر فئودالیسم و عصر شوالیهگری نیز می شناسند، چرا که فئودالیسم نظام اقتصادی و سیاسی ای بود که بیشتر اروپا به ویژه بخش غربی آن در این دوره در آن بسر می برد. مورخین، این دوره را به دو بخش تقسیم کردهاند، قرون ابتدایی آن را عصر تاریکی نامیدهاند تا آن را از قرون بعدی که در آنها فرهنگ اروپایی به بالاترین درجهٔ خود در تاریخ میرسد جدا کرده باشند. اگر چه این تقسیمبندی گمراه کننده است - زیرا عصر تاریکی زیاد هم تاریک نبود - با اینحال این امر که دوران قرونوسطی انگلیسی به دو بخش تقسیم میشود درست است. انگلیسی کهن (یا آنگلوساکسون) و انگلیسی میانه. این دو دوره دقیقا با اشغال جزیره توسط ویلیام دوک نرمنها در سال ۱۰۶۶ میلادی از هم جدا میشوند. درست چند سال بعد از این واقعه فرهنگ و زبان انگلیسی شدیداً تحت تأثیر قوم غالب قرار میگیرد و در کالبد ادبیات انگلیسی روح تازهای دمیده میشود.
خواندن متون انگلیسی کهن برای همگان غیر ممکن است. به همین دلیل رشته دانشگاهی جداگانهای به نام زبان انگلیسی کهن به این مهم اختصاص یافته است. با آنکه تاریخ نویسان امروزی هنوز هم قرنهای پنجم تا پانزدم را قرون وسطی می دانند، اما اینک می پذیرند که این هزار سال در تمامی تاریخ جهان یا حتی اروپا یک دروازه نبوده است. از نظر اکثر دانشوران امروزی قرون وسطی تنها قسمتی از فرایند رشد تمدن غرب از یونان تا به امروز بوده است.
اما تاریخ نویسان رنسانس با نوشتههای خود بر نگرش عمومی به قرون وسطی تاثیر خاصی گذاشته اند. این دانشوران قرون وسطی را چونان عصری واپسگرا به تصویر کشیدهاند که در آن مردم نادان و خرافاتی بودند، هنر، ادبیات، و آموزش از میان رفته بود و پیشرفت در همه زمینهها باز ایستاد. این تاریخ نویسان بر این باور بودند که اروپای عصر رنسانس وارث مستقیم یونان و روم باستان است و به هیچ وجه وام دار ده قرن بین سقوط روم و زمان خود نیست. قرون وسطی از آنها چیزی جز هزارسال عقب ماندگی فکری و بیعدالتی اجتماعی که دوران کلاسیک باستان را از عصر نوین روشنگری جدا میکرد، نبود. اما درست است که نادانی و خرافه باوری در قرون وسطی وجود داشته است اما این در یونان و روم باستان هم وجود داشته و امروز نیز وجود دارد و نباید در باره دامنه این مسایل و دشواریهای دیگر جامعه قرون وسطی مبالغه کرد.
واقعیت آن است که قرون وسطی عقب مانده تر از دوران کلاسیک یونان و روم نبود. درست است که فرهنگ آن با فرهنگ تمدنهای باستانی متفاوت بود، اما به هر حال این فرهنگ از درون همان جامعههای قدیمی تر سر بر آورده بود و تمدن قرون وسطی از تمدن دنیای باستان پایین تر نبود. به واقع یک دلیل اهمیت قرون وسطی برای ما این است که آفریننده یک تمدن بود.
افزون بر آن تمدن قرون وسطی پیش درآمد مستقیم فرهنگ مدرن غربی است. قرون وسطی عصری بود که آداب و رسوم و الگوهای غرب در آن شکل گرفت و بسیاری از چیزها که امروز در نظر ما عادی جلوه میکند سر رشته آن مربوط به قرون وسطی است. در عین حال نباید فراموش کرد که مردم قرون وسطای اولیه بخش بزرگی از دست آوردهای تمدن روم را از دست دادند، اما به هیچ وجه تمام آن تمدن از دست نرفت و آنها ضمن تلاش برای بازسازی فرهنگ از دست رفته روم، راههای کاملآ تازهای را برای انجام امور خود ابداع کردند.
مثلآ فئودالیسم سر برآورد یا اختراعات و اکتشافات جدید در عرصه کشاورزی شکل گرفت. نباید فراموش کرد که تا قبل از سال ۵۰۰ میلادی اروپا محدود به تمدن مدیترانه بود یعنی فقط روم و یونان و این در قرون وسطی بود که اروپا به سمت شمال و غرب کشیده شد.
● رویدادهای مهم
▪ ۴۵۰: پیروزی قوم آنگلوساکسون.
▪ ۵۹۷: آگوستین مقدس به کنت میرسد. آغاز تبدیل قوم آنگلوساکسون به مسیحیت.
▪ ۸۹۹-۸۷۱: پادشاهی شاه آلفرد.
▪ ۱۰۶۶: پیروزی نورمنها.
▪ ۱۲۰۰: آغاز دوران میانهٔ ادبیات انگلیسی.
▪ ۱۴۰۰-۱۳۶۰: اوج ادبیات میانه انگلیسی: جفری چاسر؛Piers Plowman؛ Sir Gawain and the Green Knight .
▪ ۱۴۸۵: چاپ کتاب Morte Darthur اثر سر توماس مالروی توسط ویلیام کاکستون. این کتاب جزو اولین کتب چاپشده در انگلستان است.
● شاعران و نویسندگان سرشناس این دوره
▪ جفری چاسر (۱۴۰۰-۱۳۴۳)
▪ سر توماس مالروی (۱۴۷۱-۱۴۰۵)
▪ ویلیام کاکستون (۱۴۹۱-۱۴۲۲)
یکی از منابع: کوریک، جیمز، آ.: قرون وسطای اولیه، ترجمه مهدی حقیقت خواه. برگرفته از وبگاه فریا
خواندن متون انگلیسی کهن برای همگان غیر ممکن است. به همین دلیل رشته دانشگاهی جداگانهای به نام زبان انگلیسی کهن به این مهم اختصاص یافته است. با آنکه تاریخ نویسان امروزی هنوز هم قرنهای پنجم تا پانزدم را قرون وسطی می دانند، اما اینک می پذیرند که این هزار سال در تمامی تاریخ جهان یا حتی اروپا یک دروازه نبوده است. از نظر اکثر دانشوران امروزی قرون وسطی تنها قسمتی از فرایند رشد تمدن غرب از یونان تا به امروز بوده است.
اما تاریخ نویسان رنسانس با نوشتههای خود بر نگرش عمومی به قرون وسطی تاثیر خاصی گذاشته اند. این دانشوران قرون وسطی را چونان عصری واپسگرا به تصویر کشیدهاند که در آن مردم نادان و خرافاتی بودند، هنر، ادبیات، و آموزش از میان رفته بود و پیشرفت در همه زمینهها باز ایستاد. این تاریخ نویسان بر این باور بودند که اروپای عصر رنسانس وارث مستقیم یونان و روم باستان است و به هیچ وجه وام دار ده قرن بین سقوط روم و زمان خود نیست. قرون وسطی از آنها چیزی جز هزارسال عقب ماندگی فکری و بیعدالتی اجتماعی که دوران کلاسیک باستان را از عصر نوین روشنگری جدا میکرد، نبود. اما درست است که نادانی و خرافه باوری در قرون وسطی وجود داشته است اما این در یونان و روم باستان هم وجود داشته و امروز نیز وجود دارد و نباید در باره دامنه این مسایل و دشواریهای دیگر جامعه قرون وسطی مبالغه کرد.
واقعیت آن است که قرون وسطی عقب مانده تر از دوران کلاسیک یونان و روم نبود. درست است که فرهنگ آن با فرهنگ تمدنهای باستانی متفاوت بود، اما به هر حال این فرهنگ از درون همان جامعههای قدیمی تر سر بر آورده بود و تمدن قرون وسطی از تمدن دنیای باستان پایین تر نبود. به واقع یک دلیل اهمیت قرون وسطی برای ما این است که آفریننده یک تمدن بود.
افزون بر آن تمدن قرون وسطی پیش درآمد مستقیم فرهنگ مدرن غربی است. قرون وسطی عصری بود که آداب و رسوم و الگوهای غرب در آن شکل گرفت و بسیاری از چیزها که امروز در نظر ما عادی جلوه میکند سر رشته آن مربوط به قرون وسطی است. در عین حال نباید فراموش کرد که مردم قرون وسطای اولیه بخش بزرگی از دست آوردهای تمدن روم را از دست دادند، اما به هیچ وجه تمام آن تمدن از دست نرفت و آنها ضمن تلاش برای بازسازی فرهنگ از دست رفته روم، راههای کاملآ تازهای را برای انجام امور خود ابداع کردند.
مثلآ فئودالیسم سر برآورد یا اختراعات و اکتشافات جدید در عرصه کشاورزی شکل گرفت. نباید فراموش کرد که تا قبل از سال ۵۰۰ میلادی اروپا محدود به تمدن مدیترانه بود یعنی فقط روم و یونان و این در قرون وسطی بود که اروپا به سمت شمال و غرب کشیده شد.
● رویدادهای مهم
▪ ۴۵۰: پیروزی قوم آنگلوساکسون.
▪ ۵۹۷: آگوستین مقدس به کنت میرسد. آغاز تبدیل قوم آنگلوساکسون به مسیحیت.
▪ ۸۹۹-۸۷۱: پادشاهی شاه آلفرد.
▪ ۱۰۶۶: پیروزی نورمنها.
▪ ۱۲۰۰: آغاز دوران میانهٔ ادبیات انگلیسی.
▪ ۱۴۰۰-۱۳۶۰: اوج ادبیات میانه انگلیسی: جفری چاسر؛Piers Plowman؛ Sir Gawain and the Green Knight .
▪ ۱۴۸۵: چاپ کتاب Morte Darthur اثر سر توماس مالروی توسط ویلیام کاکستون. این کتاب جزو اولین کتب چاپشده در انگلستان است.
● شاعران و نویسندگان سرشناس این دوره
▪ جفری چاسر (۱۴۰۰-۱۳۴۳)
▪ سر توماس مالروی (۱۴۷۱-۱۴۰۵)
▪ ویلیام کاکستون (۱۴۹۱-۱۴۲۲)
یکی از منابع: کوریک، جیمز، آ.: قرون وسطای اولیه، ترجمه مهدی حقیقت خواه. برگرفته از وبگاه فریا
منبع : مطالب ارسال شده
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
رئیس جمهور رئیسی مجلس شورای اسلامی انتخابات دولت انتخابات مجلس سید ابراهیم رئیسی سیدابراهیم رئیسی مجلس رافائل گروسی حجاب رهبر انقلاب
ایران آتش سوزی گروگانگیری هواشناسی تهران قتل شهرداری تهران پلیس فضای مجازی بارش باران سیل آموزش و پرورش
گاز سهام عدالت دولت سیزدهم نمایشگاه نفت قیمت طلا قیمت دلار پالایش و پتروشیمی خودرو قیمت خودرو مالیات مسکن حقوق بازنشستگان
نمایشگاه کتاب کتاب ازدواج نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون سینمای ایران سریال حضرت معصومه (س) محمدمهدی اسماعیلی سینما دفاع مقدس تئاتر
غزه رژیم صهیونیستی فلسطین حماس جنگ غزه ولادیمیر پوتین رفح حمله به رفح نوار غزه چین مصر طوفان الاقصی
فوتبال استقلال پرسپولیس رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ لیگ برتر باشگاه استقلال بازی باشگاه پرسپولیس ذوب آهن دورتموند
هوش مصنوعی فناوری فیبرنوری اپل ناسا ایلان ماسک سامسونگ گوگل پارک فناوری پردیس
تخم مرغ سرطان روغن زیتون هندوانه بیماران خاص کبد چرب ناباروری