یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

وجود انسان دومین جلوه رحمت


وجود انسان دومین جلوه رحمت
از نمونه های رحمت خدا وجود انسان است كه اهل دل از او به عنوان جهان نفسی خبر می دهند .
چنانچه نور رحمت نمی تابید ، نه چیزی پدید می آمد و نه چیزی دوام و بقا داشت ، هر پدیده ای در حقیقت جلوه رحمت حق است .
. . . وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ كُلَّ شَیْء . . ..
. . . و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است . . .
انسان موجود بی ارزش و كوچك و محدودی نیست كه هم چون برخی حیوانات فضای زندگی اش لانه و غاری و یا درّه و جنگلی باشد ، همه دریاها و فضا و پهنه روی زمین و معادن و منابعش در اختیار اوست و روزی اش از پاكیزه ترین و بهترین روزی هاست نه چون روزی چهارپایان یا درندگان و پرندگان . . . كه با لاشه ای متعفن و یا مرداری بدبو یا علوفه ای پایمال شده و پژمرده و . . . سیر و سرگرم شود .
این همه برای این است كه قدر و ارزش و كرامت خود را بداند و به تحقق عملی استعدادهای خدادادی خویش بپردازد و همه وجودش را با خواسته های حضرت ربّ العزّه هماهنگ نماید تا در مقام قرب و جنت لقا و كاخ وصال و عرصه رحمت جایش دهند .
ابر و باد و مه و خورشید و فلك در كارندتا تو نانی به كف آری و به غفلت نخوری
همه از بهر تو سرگشته و فرمان بردار *** شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبری
راستی انسان چه موجود عجیبی است ، معجونی از آب و گل و عقل و فطرت و روح و نفس كه وزن عنصری اش اندك و وزن شخصیتی و هویتش عظیم و غیرقابل درك است .
او باید مادون خود را در راه برقراری حیاتش به كار گیرد و برای تنها مافوق خودش كه حضرت ربّ العزه است با كمال خلوص و عشق بندگی كند .
انسان به سبب رحمت رحمانیه و رحیمیه حق هم از نظر ظاهر بهترین و معتدل ترین صورت را و هم از نظر باطن نیكوترین سیرت را دارد، او مسجود فرشتگان است و عنایت و لطفی كه به او شده به فلك و ملك نشده است .
جان ها فلكی گردد اگر این تن خاكی *** بیرون كند از خود صفت دیو و ددی را
ارزش ذاتی انسان و رحمت الهی انسان از نظر آیات قرآن موجودی است كه استعدادهای فراوانی به او عنایت شده و دارای دو بال عقل و فطرت و نیرویی شگرف چون نفس نفیس و روح خدایی است به گونه ای كه او را از همه موجودات عرصه هستی ممتاز ساخته و مادون آفریدگار و سرآمد آفریدگان و گل سرسبد مخلوقات قرار داده است ، قرآن ، والایی و ارزش او را در سوره مباركه تین با چهار سوگند بسیار پر اهمیت خاطر نشان نموده می فرماید :
وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ * وَطُورِ سِینِینَ * وَهذَا الْبَلَدِ الاَْمِینِ * لَقَدْ خَلَقْنَا الاِْنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیم.
سوگند به انجیر و زیتون * و به طور سینا * و به این شهر امن * كه ما انسان را در نیكوترین نظم و اعتدال آفریدیم .
آری ; انسان بنا بر قضاوت قرآن از نظر ظاهر و باطن نیكوترین و بهترین و برترین است .
در میان موجودات آفرینش فقط انسان است كه از امتیازات خاص و استعدادهای ویژه و مایه های درونی و باطنی برخوردار است ، او نه چون حیوان است كه سر به زیر و دارای آفرینشی افقی و در حركت متكی بر چهار دست و پا و موتور محرك ترقی و كمالش شكم است كه هرچه فربه تر شود فقط از نظر وزن مادی سنگین تر می شود و اگر حلال گوشت باشد اندكی به قیمت مالی اش افزوده می گردد و نه چون درخت و نبات است كه عامل رشدش پایین ترین بخش آن یعنی ریشه است و عرصه رشدش تنها خاك و عالم مادّه .
انسان ، سروقامتی است كه مهم ترین بخش وجودش یعنی مغز این نیروی عظیم ادراكی و واسطه بین او و همه معارف و حقایق در سرش قرار دارد ، كنایه از اینكه راه رشد و كمالش به سوی عالم بالاست و مقصد نهایی حركت و سفر عمری اش حضرت حق جل و علاست .
او با این استعدادهای شگرفی كه دارد و با این سرمایه عظیم عقلی و فطری ، سر و كارش فقط و فقط باید با خدا باشد و آنچه را غیر خداست لازم است به عنوان ابزار و وسیله برای رسیدن به مقام قرب حق و لقای دوست و وصال محبوب به كار گیرد .
به خاطر استعدادهای باارزشی كه در اوست و محض عقل و فطرتی كه با ذات او و آب و گلش عجین است ، كتاب های آسمانی به ویژه كتابی چون قرآن و رهبرانی آسمانی چون پیامبران و امامان به استقبالش فرستاده شده اند ، تا با ارائه حقایق اعتقادی و ایمانی و حلال و حرام و مسائل بسیار عالی اخلاقی و تربیتی از وجود ذی جود او پذیرایی كنند و وی را به سوی ربّ كریم و پروردگار عزیزش راهنمایی نمایند تا در آن بارگاه باعظمت به خاطر اینكه وجودش را به وسیله وحی و پیامبران و امامان به ایمان و اخلاق و عمل آراسته نمود از رحمت ویژه محبوب برای ابد بهره مند گردد و در بستر قرب دوست بیارامد و از لقای معشوق ازل و ابد ، جاودانه لذّت ببرد .
خدای كریمی كه او را آفرید و اندام هایش را به قرار دادن هر عضوی در محل مناسب خودش طبق حكمت بالغه ، درست و منظم ساخت و با ایجاد توازن و تعاون میان اعضا در ایفای اهداف مربوطه تعدیل كرد و سامان داد و به هر صورتی كه خواست از نظر خصوصیات هر عضو و هیئت ، مجموعه اعضای وی را تركیب كرد ، سپس برای راه یافتنش بر عرصه رشد و كمال و ثمر دادن وجودش و نهایتاً برای رسیدن به رحمت خاص و اقامت گزیدن در بهشت قیامت او را به دست وحی و پیامبران و امامان سپرد .
چون استعدادهای انسان در سایه قرآن و هدایت انبیا و امامان به فعلیت درآید و به ایمان و اخلاق و عمل آراسته گردد ، به قله ارزش و كرامت نشیند و در والایی و ارزش ، به ویژه زمانی كه غرق در رحمت ویژه حق گردد ، فوق همه موجودات قرار گیرد و والی ملك مصر هستی گردد و شایستگی اش را برای مسجود ملائك قرار گرفتن اثبات نماید .
بر همین اساس است كه پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) فرمود :
« مَا مِنْ شَیء أكْرَمُ عَلَی اللهِ جَلَّ ذِكْرُهُ یَوْمَ القِیَامَهِٔ مِنْ بَنی آدم ».
در روز قیامت هیچ چیز نزد خدا از آدمی زاده گرامی تر نیست .
و در روایتی از حضرت امام باقر (علیه السلام) آمده است :
« وَمَا خَلَقَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ خَلْقاً أكْرَم عَلَی اللهِ عَزَّ وَجَلَّ مِنَ الْمُؤمِنَ لاَِنَّ الْمَلائِكَهَٔ خُدّامُ المُؤمِنینَ وَأنَّ جِوارَ اللهِ لِلمُؤمِنینَ وَأنَّ الجَنَّهَٔ لِلْمُؤمِنینَ وَأنَّ الحُورَ العِینَ لِلْمُؤمِنینَ ».
خدای عزّ و جلّ هیچ آفریده ای را نیافرید كه از مؤمن نزد خدا گرامی تر باشد ، زیرا فرشتگان خدمتگزار مؤمنان هستند و جوار خدا ویژه مؤمنان است و بهشت برای مؤمنان است و حور العین اختصاص به مؤمنان دارد .
انسان برتر از فرشتگانپیامبران و امامان معصوم ـ كه از جنس انسان اند و حجت های حق می باشند و فقط رهبران انسان ها نیستند ، بلكه بخاطر مقام علمی و عقلی و ایمانی و عملی رهبران انس و جن و فرشتگانند و بر همه آنان برتری دارند و وجودشان واسطه فیض بین خدا و بین موجودات است ـ از انسان نخواستند به غیر خدا سجده كند و نهایت تواضع را به غیر خدا به میدان بیاورد ولی به فرشتگان فرمان داده شد بر آدم (علیه السلام) سجده كنند ! !
در سوره مباركه بقره انسان كامل به عنوان معلم فرشتگان معرفی شده است !
قَالَ یَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ. . ...
خدا فرمود : ای آدم ! فرشتگان را از نام های آنان خبر ده . . .
حضرت امام باقر (علیه السلام) طبق روایتی پس از سخن درباره وفات آدم (علیه السلام)می فرماید :
تا آنكه نوبت نماز خواندن بر ( جنازه ) آدم رسید هبهٔ الله ( فرزند آدم ) گفت : ای جبرئیل ! جلو بایست و بر آدم نماز بخوان . جبرئیل گفت : ای هبهٔ الله ! خدا به ما دستور داد كه در بهشت بر پدرت آدم سجده كنیم پس ما را نسزد كه بر هیچ یك از فرزندانش امامت نماییم.
نظیر همین صحنه در معراج رسول خدا (صلی الله علیه وآله) رخ داده است ، حضرت امام صادق (علیه السلام) می فرماید :
شبی كه پیامبر (صلی الله علیه وآله) به معراج برده شد وقت نماز رسید ، جبرئیل اذان و اقامه گفت و سپس عرض كرد : ای محمد ! ( برای امامت نماز ) پیش برو ; پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود : تو پیش برو . جبرئیل گفت :
« إنّا لا نَتَقَدَّمُ الآدمیینَ مُنْذُ أُمِرنا بالسُّجُودِ لآدَمَ (علیه السلام) ».
از آن زمان كه به ما فرمان دادند بر آدم سجده كنیم ، خود را بر آدمیان مقدم نمی داریم .
ملاك برتریبا اینكه همه فرشتگان به پرستش و عبادت خدا اشتغال دارند و از هر معصیت و آلودگی پاك اند چرا و چگونه انسان به جایی می رسد كه از فرشته برتر می شود ؟ چرا فرشتگان خادم انسان اند ؟ چرا آنان از انسان پیش نمی افتند و به مقامی بالاتر دست نمی یابند ؟
روزی عبدالله بن سنان با حضرت امام صادق (علیه السلام) در این زمینه گفتگو داشت و نظیر این سؤالات را با حضرت مطرح كرد ، امام صادق (علیه السلام) در پاسخ او به سخنان امیرالمؤمنین (علیه السلام) استناد جست كه ایشان فرموده اند :
« إنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ رَكَّبَ فِی المَلائِكَهِٔ عَقْلا بِلا شَهْوَهٔ ، وَرَكَّبَ فِی البَهائِمِ شَهْوَهًٔ بِلا عَقْل وَرَكَّبَ فِی بَنِی آدَمَ كِلْتَیْهِما ، فَمَنْ غَلَبَ عَقْلُهُ شَهْوَتَهُ فَهُوَ خَیْرٌ مِنَ المَلائِكَهِٔ وَمَنْ غَلَبَتْ شَهْوَتُهُ عَقْلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِنَ البَهائِمِ ».
خدای عزّ و جلّ در ملائكه فقط عقل نهاده است خواهش های نفسانی كه به سوی گناه و معصیت می كشاند و سبب آلودگی معنوی می شود ندارند و در حیوانات فقط میل و خواهش نهاده است ، ولی به فرزندان آدم عقل و خواهش های نفسانی داده است ، پس كسی كه عقلش بر خواهش هایش پیروز گردد و زندگی اش در مسیر عقلانیت دینی و انسانی قرار گیرد از فرشتگان برتر و بالاتر و بهتر است و هركس خواهشش بر عقلش چیره شود از چهارپایان بدتر است .
با دقت در آیات كریمه قرآن و اینگونه روایات كه در كتاب های اصیل و پرقیمت نقل شده است روشن می شود كه خدا تا چه اندازه به انسان زمینه و میدان ترقی و استعداد و قابلیت رشد و كمال عنایت كرده است .
انسان ، اگر عقلش را با نبوت پیامبران و امامت امامان و به آیات خدا پیوند زند ، یقیناً از طریق این پیوند برتر و بهتر از فرشتگان می شود و اگر عقل را تعطیل كند و فقط به امور مادی بپردازد و بر حیاتی چون حیات حیوانات تكیه زند و شخصیت الهی و انسانی خود را به اسارت هوا و هوس و خواهش های بیجا و شیطانی دهد خود را در معرض سقوط و هلاكت قرار داده و وجودش را از همه حیوانات بری و بحری و وحوش صحرایی و بیابانی پست تر كرده و اضافه بر همه این امور به صف ناسپاسان و كفران كنندگان نعمت پیوسته است .
آری ; ارزش و والایی ویژه مؤمنان آگاه و دلدادگان بیناست ، بخصوص مؤمنانی كه پیامبران و امامان را ندیده اند ولی از طریق آیات و روایات منقّش روی صفحات كاغذ به حقیقت و راستی مؤمن شده اند و در راه ایمان ، در میدان هر نوع حادثه و بلا استقامت میورزند و ثبات قدم به خرج می دهند .
▪ در روایتی آمده :
روزی پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) از جمع اصحاب پرسیدند : چه ایمانی شگفت تر است ؟ برخی پاسخ دادند : ایمان فرشتگان ; حضرت فرمود : مگر چه چیز شگفت انگیزی در كیفیت ایمان فرشتگان است ؟ آیا وحی خدا بر آنان نازل می شود ؟ اصحاب عرض كردند : پس ایمان ما شگفت انگیز است ! حضرت فرمود : چه شگفتی در ایمان شما وجود دارد با توجه به اینكه شما مرا می بینید و با دیدن من ایمان آورده اید و اینگونه ایمان آوردن هنری به حساب نمی آید این بار یاران جوابی ندادند و عرض كردند : خود پاسخ ما را بفرمایید .
حضرت فرمود :
« إیمانُ قَوم فی آخِرِ الزَّمانِ بِسَواد عَلی بَیاض ».عجیب ترین و شگفت آورترین ایمان ها و باورها ، ایمان گروهی از مردم آخر الزمان است كه به وسیله خطی سیاه بر كاغذی سپید ایمان می آورند .
یعنی با اینكه معصوم و معجزاتش را ندیده اند و زمان او را درك نكرده اند فقط با تكیه بر آیات و روایات كه روی صفحات كتاب هاست دین باور و معتقد به معاد و دیگر اصول و فروع دین می شوند و از این راه خود را با تمام وجود به رحمت رحیمیه حق می رسانند .
نقش پیامبران در سعادت انسانپیامبران و امامان به اذن حق از مردم دعوت می كنند تا بذر توحید و اعتقاد به قیامت را در دل خاكیان بكارند ، به این امید كه خاكیان ، افلاكی شوند و از حالات حیوانی درآیند و در گردونه حالات ملكوتی قرار گیرند و نصیب عظیمی از رحمت و لطف حضرت حق را در دنیا و آخرت به خود اختصاص دهند .
بی تردید حضرت حق به عبادت و بندگی و طاعت و خدمت ما نیاز ندارد زیرا او غنی مطلق و بی نیاز حقیقی است ، این ما هستیم كه برای تكمیل كرامت و شرافت و شخصیت انسانی خود و تأمین سعادت دنیا و آخرتمان به الطاف او و به پرستش او و به بندگی و عبادت و طاعت و خدمت ، سخت نیازمندیم و اگر این نیاز را كه در جهت معنوی عین گرسنگی مادی است پاسخ ندهیم به هلاكت ابدی و شقاوت همیشگی دچار می شویم و همه راه ها به روی ما مسدود می شود و در ظلمتی فوق ظلمت ها قرار می گیریم .
پیامبران الهی و امامان معصوم ـ كه هر یك مظهر اسمای حسنای حق اند ـ نیز مانند خدا بشر را برای اهداف شخص خود نمی خواستند ، بلكه انسان را برای رساندنش به سعادت و رستگاری دعوت می نمودند و شگفت اینكه به دعوتِ تنها اكتفا نكردند بلكه در راه دعوت از همه هستی خود حتی جانشان برای خدا و تحقق توحید گذشتند .
دعوت آسمانی كه همه جلوه هایش در كتاب های الهی و به ویژه قرآن مجید و افق نبوت و امامت دیده می شود گوشه ای از فضل و رحمت بی نهایت حق نسبت به انسان است كه انسان اگر به این دعوت دقت عقلی كند و با گوش جان آن را بشنود ، بدون شك آن را اجابت می كند و نسبت به آن قدرشناسی می نماید و حاضر می شود همه هستی و جانش را در تحقق آن بكار گیرد ، ولی متأسفانه اكثر مردم در پرده غفلت به سر می برند و لباس كبر بر اندام باطنشان كه مانع رسیدن ندای حق به گوش دلشان است و هوای نفس و خواهش های بیجا و جاذبه های دنیایی آنان را از پاسخ گفتن به دعوت حق محروم كرده است .
لیاقت انسان برای راه یابی به پیشگاه ربوبیاز میان آفریده های بی شمار ، جن و فرشته و انس لایق و اهل عبادت ویژه اند و از میان این سه گروه ، انسان در این زمینه جایگاه خاصی دارد و نردبانی برای اوست كه می تواند از دیگران بالاتر رود ، تا جایی كه ملكوت عالم را بشناسد و به اسرار آن آگاه شود و به بارگاه ربوبی راه یابد و به مقام قرب حق برسد ، لحظه ای توجه به این همه لطف و مهر خداوندی ، انسان را سرمست و دیوانه می كند و به حقیقت سوگند ، جا دارد به سبب همین توفیق همه هستی خود را وقف عشق و پرستش حق كند .
حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) كه معنی انس با خدا و شیرینی و لذّت عبادت را چشیده است ، در مقام مناجات به حضرت محبوب عرضه می دارد :
ای خدایی كه به من اذن و اجازه دعا و سخن گفتن با خود را داده ای .
اگر حضرت او اجازه مناجات به درگاهش را نمی داد چه كسی جرأت و قدرت دعا و سخن گفتن داشت ؟
« أَیْنَ التُّراب وَرَبُّ الأَرْباب ؟ ».
انسان خاكی كجا و پروردگار همه فرمانروایان كجا ؟ !
و نیز آن حضرت به محبوب ازل و ابد عرض می كند :
« إلهی ! تَصاغَرَ عِنْدَ تَعاظُمِ آلائِكَ شُكری وَتضاءَلَ فی جَنْبِ إكرامِكَ إیّایَ ثَنایَ وَنَشرِی ».
معبودا ! در برابر بزرگی نعمت هایت سپاسم اندك و كوچك می نماید و ستایش و گزارشم در برابر آن همه اكرام و احترامی كه بر من نهادی كم و ناچیز است .
در هر صورت كرامت و ارزش كامل و حقیقی انسان هنگامی تحقق می یابد كه دعوت حضرت حق را اجابت كند و به تكالیف و مسؤولیت های شرعی و انسانی اش عمل نماید و در برابر دعوت شیطان و حزب او ، به ویژه در این عصر پر از فساد و فتنه و آشوب « نه » بگوید و به سینه نامحرم دست ردّ بزند .
عصر ارتباطات ، عصر دعوت به غیر حقاین روزگاری كه ما در آن به سر می بریم اگر آن را روزگار دعوت ها بنامیم سخنی بی جا نگفته ایم .
از آغاز صبح كه یك شهروند از خواب برمی خیزد و دو گانه ای برای یگانه به جای می آورد و برگی از برنامه های حیات بخش قرآن را تلاوت می كند ، اگر پیچ رسانه های تبلیغی میان منزل را باز كند با انواع فرستنده ها و دعوت ها مواجه می شود و با پا نهادن به بیرون منزل و كوچه و خیابان ، انواع دیوارنویسی ها ، اطلاعیه ها ، پوسترها و تابلوهای الكتریكی و . . . از چهار طرف او را به خود جلب می كنند و با اشاره و چشمك زدن ها برای شكار فكر و عقیده او هجوم می آورند .
در روزمرّه اگر با رسانه های نوشتاری و روزنامه ها و مجلات سر و كاری داشته باشد با انواع بیشتری از بنگاههای تبلیغاتی مواجه می گردد و بالاخره اگر اهل رسانه های مدرن ، پرظرفیت و جهانی مثل اینترنت و خبرگزاری ها باشد غرقاب اقیانوس هایی از خواهندگان و دعوت كنندگان و خوانندگان خواهد شد .
دعوت كنندگان به این هم قناعت نكرده اند ، بلكه برای دانش ارتباطات و رسانه ها دانشكده های ویژه ای تأسیس و بالاترین ظرافت ها و پیش رفته ترین ابزار و صنایع را نیز به كار می گیرند .
باید به این همه ، بهره گیری از انواع هنر و استفاده از احساسات بشری و . . . را نیز اضافه كرد تا قدری نحوه دعوت های پنهان نمایان گردد ، بدیهی است دعوت كنندگان و اهدافشان یكسان نیستند ، دروازه های این غوغاسرای پر زرق و برق به روی همه باز است ، از تبلیغ كالا و تجارت گرفته تا انواع مكتب ها و مذهب ها و احزاب و فلسفه ها عرضه می شود و از من و شما دعوت می شود ، صد رحمت به تبلیغات بازرگانی كه اهدافشان روشن و تا حدی كم غلّ و غش تر از دگران است ، معلوم است كه دنبال رونق بازار و جذب مشتری و كسب سود و كاسبی هستند ، ولی احزاب سیاسی ، مكتب های اجتماعی ، فلسفه های گوناگون شرقی و غربی ، چپ و راست و . . . می كوشند تا اهداف اصلی خویش را كه جدا كردن انسان از حق در همه زمینه هاست پشت نقاب خدمت به ما پنهان كنند و ماهیت حقیقی خود را پوشیده نگه دارند .
من و شما باید به این واقعیت توجه كنیم كه مشتریان مشرك و كافر فراوانی بر سر بازار یوسف فكر ما و دین ما صف كشیده اند و بازار بورس بسیار داغی داریم و خطر و حساسیت آن جاست كه آن ابزار در اختیار رجال سیاسی و اجتماعی آخر الزمان و انسان های شیطان صفت ، بیشتر قرار گرفته است .
در این میان كه بیشترین سرمایه گذاری تبلیغاتی برای خرید جان انسان و فكر و عقل و دین و آیین اش و به عبارتی عاشقانه در پی دلبری من و شما هستند ، خدای مهربان كه آفریننده ما و روزی دهنده به ماست و نهایتاً بازگشت ما به سوی اوست نیز ما را دعوت می كند ، تنها با یك تفاوت كه همه دعوت كنندگان زمینی ما را برای خود و حمل بار شهوات و امیال و خواسته های بی منطقشان می خواهند و می طلبند ، ولی حضرت حق ما را برای خودمان و كمال و رشدمان و سعادت دنیا و آخرت و وصل شدنمان به رحمت و لطفش و رسیدنمان به وصال و قربش می خواهد .
دگران اعم از شرقی و غربی و . . . مشتری فكر و دل و دین ما هستند و با انواع ابزار و وسائل ما را دعوت می كنند تا شیفته و فریفته آنان شویم و پس از پذیرش دعوت و مجذوب شدن و خود فروختن به آنان ، كارگری داوطلب و اجیری بی اجرت و مزدوری بی مزد در پی ترویج اهداف و خواسته هایشان باشیم . یك فرد مادی یا سیاسی ، یك حزب یا یك سازمان ، یك دفتر یا مكتب می كوشد تا با تبلیغات و دعوت یارگیری كند و از آراء بیشتری برخوردار گردد و صاحب كرسی ها و منصب های حكومتی بیشتر در یك كشور ، یا در یك منطقه و حتی در جهان گردد تا افسار خر مراد به دستش آید و آن را هر جا كه دل خواه اوست گرچه به زیان یك ملت یا ملت ها ، براند !
رحمت حق به انسان در قرآندر آیاتی كه به فضل و رحمت نسبت به انسان اشاره شده است حقایق عظیمه و معارف شریفه و مسائل كریمه ای مطرح است كه نشان می دهد فضل و رحمت خدا در حیات انسان جایگاه ویژه و موقعیّت خاصی دارد .
. . . فَلَوْ لاَ فَضْلُ اللهِ عَلَیْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِینَ.
. . . و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود ، البت
پایگاه استاد حسین انصاریان
منبع : عرفان