یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

ظهور آرام چین و هند در عرصه جهانی‌


ظهور آرام چین و هند در عرصه جهانی‌
چین و هند، که هر دو از قدرتهای هسته ای بوده و روی هم دو و نیم میلیارد نفر جمعیت دارند، به آرامی در حال ظهور به عنوان دو قدرت بزرگ اقتصادی هستند در حالی که ایالات متحده در جنگی طولانی به بهانه مبارزه با ترور در افغانستان و عراق در حال از دست دادن خون و سرمایه است.
به قول چارلز دیکنز گویا این عصر:”هم عصر عقل است و هم عصر حماقت... هم فصل نور است و هم فصل تاریکی، هم بهار امید است و هم زمستان نا امیدی.”
ممکن است به خاطر ناآرامی ها در تبت امید چین برای افتتاح بی دردسر بازیهای المپیک تحقق نیابد.
جورج بوش رئیس جمهور آمریکا در مکالمه ای تلفنی با هوجین تائو همتای چینی خود در روز ۲۶ مارس گذشته از سرکوب نظامی طولانی ترین قیام تبتی ها طی دو دهه حکمرانی چین ابراز نگرانی کرد. بوش از چین خواست با نمایندگان دالای لاما رهبر در تبعید تبت گفتگوهای جدی برگزار کند.
کاخ سفید و بوش مایل نیستند به خاطر سرکوب روحانیون بودائی و دیگر مخالفان حکومت چین توسط ارتش آن کشور بازیهای المپیک را تحریم کنند و استدلال می کنند که المپیک رویدادی ورزشی است نه سیاسی.‌
هو رئیس جمهور چین به بوش گفت که اعتراضات در تبت به هیچ وجه مسالمت آمیز نبوده است. رهبر چین گفت به تماسها با دالای لاما ادامه خواهد داد اما فقط در صورتی که او از در خواست استقلال تبت از چین دست بردارد. دالای لاما که اکنون در هند زندگی می کند، بارها اعلام کرده است که تلاش ندارد در بازیهای المپیک خرابکاری کند اما خواستار خودمختاری واقعی برای تبت به عنوان بخشی از خاک چین است.‌
برخی کارشناسان غربی هشدار می دهند که سال ۲۰۰۸ بطور بالقوه همانقدر که ممکن است برای تلاشهای چین بمنظور درخشش در صحنه جهانی موفقیت آمیز باشد، ممکن است فاجعه بار نیز باشد.
پایتخت چین در جریان بازیهای المپیک میزبان ۳۱ هزار خبرنگار خواهد بود و هرگونه نشانه اعتراض یا تلاش برای فرونشاندن نارضایتی با خشونت برای حکومت پکن فاجعه بار خواهد بود.
هم اکنون فعالان حقوق بشر در آمریکا و اروپا خواستار تحریم بازیهای المپیک هستند. چیزی که حاکمان کمونسیت در پکن نمی خواهند، کدر شدن تصویر طلائی رویدادهای جهانی المپیک و یا احیای خاطرات بد اعتراضات سیاسی گذشته است که بطور فزاینده مانع تحقق اهداف اعلام شده بازیهای المپیک در دوران مدرن - یعنی ایجاد دوستی جهانی- شده است.‌
به عنوان مثال ایالات متحده بعد از کلی بحث و جدل در اعتراض به اشغال افغانستان توسط شوروی بازیهای المپیک سال ۱۹۸۰ مسکو را تحریم کرد. حدود ۶۴ کشور دیگر هم بازیهای سال ۱۹۸۰ را تحریم کردند. اتحاد شوروی هم به همراه ۱۵ کشور سوسیالیستی دیگر به بهانه اقدامات امنیتی بازیهای المپیک سال ۱۹۸۴ که در لس آنجلس برگزاری شد را تحریم کردند.‌
● منظر تاریخی
حالا که به زمان برگزاری بازیهای المپیک پکن نزدیک می شویم بگذارید ظهور و سقوط امپراتوریها را از منظر تاریخ مربوط به خودشان بررسی کنیم.
در کتاب “ریشه های شرقی تمدن غربی” نوشته پروفسور جان هابسون انگلیسی به نحو تعجب برانگیزی اظهار شده است که چین، هند و مسلمانان عرب خاورمیانه پدران اصلی جهانی سازی طی سالهای ۵۰۰ تا ۱۸۰۰ پس از میلاد مسیح بوده اند. او مدعی است که همین موضوع باعث ظهور غرب گردید.‌
به نوشته این پروفسور انگلیسی، بین سالهای ۱۵۰۰ تا ۱۸۰۰ پس از میلاد مسیح، مجموع اقتصادهای چین و هند ۵۰ درصد تولید ناخالص داخلی کل جهان را تشکیل می داد. اکنون بعد از حدود دو قرن استعمار و افول، اقتصادهای چین و هند با انقام جوئی در حال بازگشت به صحنه جهانی هستند. آمار مربوط به این امر تعجب برانگیز هستند. پس از گذشت بیش از ۲۰۰۰ سال که از احداث دیوار بزرگ چین می گذرد، چین به تازگی کار احداث سد عظیم و سه گانه و معروف خود بر روی رودخانه یانگ تسه را تکمیل کرده که بزرگترین سدی است که تاکنون ساخته شده است. این کشور همچنین مرتفع ترین خط آهن جهان را میان پکن و لهاساف مرکز تبت راه اندازی کرده است.‌
چین امروزه بیش از ۱/۳ تریلیارد دلار ذخیره ارزی دارد. بیشتر کشورهای جهان از کاهش سرعت رشد اقتصادی و حتی رکود اقتصادی ناخشنود و در رنج هستند. اما چین بطور بی سابقه در حال صرف هزینه برای ساخت و ساز در داخل بوده و با صرف ۴۰ میلیارد دلار برای برگزاری بازیهای المپیک در روزهای هشتم تا ۲۴ اوت امسال خود را در معرض دید جهانیان قرار داده است.
استادیوم عظیمی که چین به تازگی احداث کرده بخشی از فضای سبزی است که برای المپیک در نظر گرفته شده و دارای ۳۰۰۰ هکتار انواع زمین ورزشی از هر رشته ای مانند تنیس گرفته تا پرتاب تیر با کمان است. این استادیوم گنجایش ۱۰ هزار ورزشکار و بیش از ۵۵۰ هزار تماشاچی را دارد.‌
● نفوذ فزاینده
پکن سال گذشته سه میلیارد دلار صرف پاکسازی هوا کرد. در این راستا چین کارخانه های دودزا را بست و مانع احداث تاسیسات آلوده کننده محیط زیست شد. طی بازیهای المپیک قرار است از تردد نیمی از سه میلیون و ۳۰۰ هزار خودرو پایتخت چین در خیابانهای این شهر جلوگیری شود.
چین که پرجمعیت ترین کشور جهان است طی سه دهه گذشته خود را از یکی از فقیرترین کشورهای دنیا در قرن بیستم به سومین قدرت اقتصادی بزرگ جهان تبدیل کرده است.
در عین حال این کشور سال گذشته با پشت سر گذاشتن افریقای جنوبی برای اولین بار طی بیش از یک قرن بزرگترین تولید کننده طلا در جهان شد.
چین در سال میلادی گذشته بیش از ایالات متحده که بزرگترین کشور مصرف کننده انرژی، مواذ غذائی و کالاهای صنعتی جهان است در رشد اقتصادی جهانی سهم داشت. اخیرا چین با پشت سر گذاشتن آمریکا، به بزرگترین تولید کننده گاز کربنیک جهان مبدل شد. از زمان انقلاب فرهنگی فاجعه بار مائوتسه تونگ و مرگ وی در سال ۱۹۷۶، چین،۴۰۰ میلیون نفر را از فقر خارج کرده است. این میزان ۷۵ درصد کل فقرزدائی در جهان طی قرن گذشته بوده است.‌
در عین حال هیچ نشانی در دست نیست که نشان بدهد حکومت چین قصد کناره گیری از قدرت را داشته باشد و همچنان به گسترش نفوذ خود در خارج، از میادین نفتی ومعادن فلزات آفریقا تا مراکز مالی لندن ادامه می دهد.‌
امسال مازاد تجاری چین با بقیه دنیا از ۱۳۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۷ به ۲۹۰ میلیارد دلار خواهد رسید. حالا دیگر در مسائل جهانی مختلف از گرمایش زمین گرفته تا دارفور و کره شمالی، نظرات چین و تمایل آن کشور به اقدام، پیش فرض لازم هر راه حل بین المللی شده است.
در انتخابات ریاست جمهوری امسال امریکا صدای طبلهای حمایت از تولید کنندگان داخلی بلندتر از قبل به گوش می رسد. در عین حال، پکن نیز با موضوعاتی نظیر افزایش تورم در تایوان و نقش خودش به عنوان بزرگترین منابع عمده انرژی جهان دست به گریبان خواهد بود.
کسرتجاری آمریکا با چین ۲۷۵ میلیارد دلار است. سال گذشته امریکائی ها ۳۴۰ میلیارد دلار اسباب بازی ، مبلمان، دارو و دیگر محصولات چینی وارد کردند. چین فقط به ارزش ۶۵ میلیارد دلار به کارخانه های آمریکائی سفارش خرید داد.
بنا به گزارش اداره آمار نیروی انسانی ایالات متحده، از ژوئیه ۲۰۰۵ به این سو چین اجازه داده تا ارزش واحد پولش (یوان) حدود ۱۵ درصد افزایش یابد اما بهای واردات چین طی همین دوره به شدت افزایش یافته است.‌
کارشناسنان آمریکائی پیش بینی می کنند که طی ۲۵ سال آینده حدود ۱۰ تریلیارد دلار- یعنی بیش از ۶۰ درصد تمام پولی که تا کنون بر روی آینده انرژی سرمایه گذاری شده - به بخش تولید برق سرازیر خواهد شد، بخصوص در چین، هند و ایالات متحده.
در بخش تولید برق بخش اعظم سرمایه ها صرف ذغال سنگ، انرژی هسته ای و گاز طبیعی خواهد شد. چین و هند به سرعت در حال بنانهادن اساس برتری اقتصادی خود در جهان هستند. این دو کشور با ارتشهای بزرگی که دارند، همچنین در مسیر تبدیل شدن به قدرتهای نظامی اول جهان قرار دارند.
در سال ۲۰۰۳، تولید ناخالص داخلی چین و هند، روی هم حدود ۹۱ درصد تولید ناخالص داخلی آمریکا بود. حالا پیش بینی می شود که در سال ۲۰۳۰ مجموع تولید ناخالص داخلی آن دو کشور حدود دو برابر تولید ناخالص داخلی آمریکا شود.‌
● هند چندان هم از چین عقب نیست
به گفته اقتصاددانان غربی اقتصاد هند ممکن است تا اواسط قرن از اقتصاد آمریکا پیشی گرفته و بعد از اقتصاد چین در جایگاه دوم جهان قرار گیرد.
کارشناسان انرژی آمریکائی پیش بینی می کنند که تا سال ۲۰۳۰، تقاضای جهانی برای نفت حدود ۱۲۰ میلیون بشکه در روز بشود. در برخورد قریب القوع شرق و غرب برای تسلط بر منابع تمام شدنی انرژی و مواد خام جهان، مجموع تقاضاهای چین و هند برای نفت حدود نیمی از این افزایش کل خواهد بود.
در حال حاضر، ایالات متحده بزرگترین مصرف کننده نفت در جهان است که ۲۵ درصد از ۷۰ میلیون بشکه تولید نفت جهان را مصرف می کند. چین که چهار برابر آمریکا جمعیت دارد فعلا هفت درصد از این میزان را به مصرف می رساند.
امروزه، ۵۰ درصد نفت و گاز اروپا از روسیه، نروژ و الجزایر تامین می شود. هر روز هفت میلیون بشکه نفت از طریق تنگه هرمز و اروند رود که میان ایران و عراق قرار دارد صادر می شود.‌
بعلاوه، کشورهای آسیائی بیش از دو تریلیارد دلار ذخایر ارزی دارند که عمدتا به دلار است. اتفاق بزرگی که اخیرا روی داده اما توجه چندانی به آن نشده تشکیل سازمان همکاری شانگهای، در سال ۲۰۰۱ به عنوان وزنه متقابل روسی - چینی، در مقابل گسترش نفوذ ایالات متحده در کشورهای آسیای میانه است که حتی ممکن است کشورهائی مانند هند، پاکستان و ایران را هم به عضویت بپذیرد. بخش اعظم نفت تولیدی ایران هم اکنون به چین صادر می شود.‌‌ ‌
در سالهای اخیر سطح روابط چین و عربستان بی سر و صدا به نحو چشمگیری ارتقا یافته است . این ارتقا روابط شامل کمکهای نظامی چین به عربستان و دریافت حقوق اکتشاف نفت و گاز از عربستان است.
اکنون احتمال داده می شود نرخ رشد اقتصادی چین حدود ۱۰ درصد باشد. آیا چیزی می تواند این حرکت شتاب دار به جلو را مختل کند؟ ما می توانیم نظاره گر تاثیرات اجتماعی ناشی از این تغییرات از جمله جابجائی جمعیت و برخورد توسعه صنعتی با ارزشهای سنتی باشیم. تمام این تغییرات در اوضاع چین ممکن است باعث به راه افتادن ناآرامی ها در آن کشور باشد و حکومت چین شاید بتواند و شاید نتواند آن ناآرامی ها را کنترل کند.‌
هم اکنون گزارش شده که آلودگی صنعتی، تولید ناخالص داخلی چین را کاهش داده است. کمتر از نیمی از جمعیت آن کشور به آب آشامیدنی تمیز دسترسی دارد. در شمال خشکی زده چین مشکل جدی کم آبی وجود دارد. هفت شهر از آلوده ترین شهرهای جهان در چین قرار دارد.‌
بنابراین در میان مدت، نقش چین و هند در جهان ممکن است عمدتا به این بستگی داشته باشد که آنها چگونه تغییرات داخلی خود را مدیریت خواهند کرد.‌
● چالشی بزرگ
آیا حباب چین خواهد ترکید؟ آیا طبقه شهری متوسط تازه ای که در آن کشور بوجود آمده قادر به تحمل افول اقتصادی شدید خواهد بود. حزب کمونیست چین احتمالا در چنان شرایطی اعمال قدرت و نفوذ خواهد کرد. در عوض این امر باعث توقف هرگونه حرکتی به سوی دمکراسی و عدالت اجتماعی خواهد شد.‌
اصلا ممکن است رشد اقتصادی هند هرچند که از رشد اقتصادی چین کمتر است، پایدارتر از آن باشد. اقتصاد هند همچنان در حال تغذیه طبقه متوسط مصرف گرا و پر اشتهای خود است که گوئی سیری ندارد. هند به خاطر اختلاف فلسفه حکومتی خود با چین، بیشتر به توان و زیاده خواهی گروههای صنعتی بزرگ خود و نه فعالیتهای دولتی در این زمینه اتکا خواهد داشت.‌
از آنجا که ماهیت چالش چین کمونیست در تاریخ بشر بی سابقه است، پاسخ به اینکه چین چه خواهد کرد پاسخی تخیلی است.
جهان باید بیاموزد که با طبقات متوسط چنین و هندی که در آینده ای قابل پیش بینی قدرت را در آن دو کشور در دست خواهند گرفت کنار بیاید.
نوشته: محسن علی
مترجم: جمشید سلمانیان
منبع : روزنامه رسالت