دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


تنها صداست که می ماند


تنها صداست که می ماند
با صدای ابوسفیان او را می شناسیم وقتی كه می گفت: «شرف من پشت شترهام است». قبل از این كه بابالنگ دراز را ببینم، شعری در مورد آن شرلی می شنیدم، افسانه شجاعان و تعداد زیادی فیلم وسترن (ازجمله خوب، بد، زشت) ما را در برابر صدای او می گذارد. گفته می شود دوبلورها، هنرپیشه های نشسته هستند. كسانی كه دیده نمی شوند ولی فیلم ها را قابل دیدن می كنند. فیلم ها از گذرگاه حنجره همین مردان و زنان به جغرافیای زبان فارسی عبور می كند. احتمالاً هم عقیده هستید كه بهترین صدای سیاه در ایران از آن نصرالله متقالچی است. كسی كه وقتی با او مصاحبه می كنید نمی دانید در حال مصاحبه هستید یا در حال دیدن یك فیلم سینمایی، با دوبله او.
▪ لطفاً كمی راجع به نسل اول دوبلورها بگویید.
ـ قسمتی از آنچه در این باره می توانم بگویم مربوط می شود به شنیده های من از زمانی كه هنوز وارد دوبله نشده بودم و بقیه را هم چون خودم در صحنه بودم با چشم خود دیده ام. كسانی كه دوبله را شروع كردند اغلب از تئاتر وارد این كار شدند مانند زنده یاد موبدی، زرندی، ایرج دوستار و آقایان رسول زاده، هوشنگ بهشتی، تقی ظهوری، جلیل وند، مقامی، اسماعیلی، لطیف پور و خانم ها كاظمی، كسمایی و دیگرانی كه نامشان الآن در خاطرم نیست. اینان همت گماشتند و كارهای بزرگی انجام دادند و دوبله را شكافتند و به قله رفیع خودش رساندند و به نظر من این صعود تا سال ۵۶ ادامه داشت.
▪ به نظر شما دلیل قدرت آنها چه بود؟
ـ آنها قوی نبودند. فرهاد بودند. مانند فرهاد كه عاشق بود و سنگ سخت برایش بی معنا بود آنها نیز عاشق كارشان بودند و بخاطر آن فرهادگونه تلاش می كردند.
▪ دوبله چطور وارد ایران شد و در چه سالی؟
ـ دو دانشجوی ایرانی كه یكی از آنها دكتر كوشان بود در سال ۱۳۲۴ در تركیه مشغول دوبله فیلم برای ایران شدند كه بخاطر جنگ جهانی دوم نتوانستند آنها را وارد ایران كنند. بعد عده ای به ایتالیا رفتند و همین كار را انجام دادند. در داخل ایران اینطور بود كه دو نفر جلوی پرده می ایستادند و فیلم را ترجمه می كردند (كه یكی از آنها پدرزن من بود كه از فرانسه به فارسی ترجمه می كرد). در سال های بعدی كم كم دوبله در ایران رواج یافت.
▪ چه زمانی دوبلورها وارد استودیو شدند و نخستین استودیوها در ایران كجا بود؟
ـ تقریباً از سال ۱۳۳۵-۱۳۳۴ آغاز شد و اینطور كه شنیده ام نخستین استودیو، استودیوی سانترال واقع در میدان انقلاب فعلی بود. دیگری در مجیدیه فعلی كه من برای نخستین بار به آنجا رفتم و استودیو اطلس فیلم. كم كم استودیوها هم زیاد شد. چون مردم برایشان جالب بود كه به سینما بروند و ببینند هنرپیشه های خارجی به فارسی صحبت می كنند.
▪ شما جزو كدام نسل هستید؟ نسل شما چه تفاوتی با گذشتگان داشت؟
ـ تقریباً نسل دوم هستیم. آنها خوب بودند و ما سعی كردیم راه دیگر و بهتری برویم. ما در كارمان ظرافت بیشتری داشتیم. در سال ۴۱ كه من وارد این كار شدم. عده ای دیگر هم آمدند ولی نماندند و آنهایی كه ماندند برای خود جایگاهی ساختند و آن را محكم كردند. البته ما كار خاصی نكرده ایم. ما فقط دقت زیادی به خرج دادیم و ما نسل دیگری از فرهاد بودیم در كوه دیگر.
▪ شما به ادبیات مسلط هستید. آیا نسل اول هم همینطور بود. به نظر شما یك دوبلور به چه دانشی نیاز دارد؟
ـ یك دوبلور به هر دانشی نیاز دارد. هرچقدر اطلاعاتش بیشتر باشد به همان اندازه در كارش دقیق تر و موفق تر است. به نظر من یك گوینده یا مجری یا گزارشگر بایستی اطلاعاتش زیاد و به روز باشد و تهیه كننده، دو برابر آنها. چرا كه باید به گوینده بگوید كه چطور اجرا كند و بتواند اشتباهات گوینده را بگیرد و این اطلاعات می تواند در هر زمینه ای باشد از نجاری و معماری گرفته تا دروس فیزیك و شیمی و ادبیات و ریاضی. این علوم برای استفاده شدن به وجود آمده اند و یكی از آن موارد استفاده در دوبله است.
▪ در دكلمه شعرها چه كسانی را موفق می شناسید؟
ـ فقط كار های آقای خسرو شكیبایی و شاملو خوب هستند. بخاطر این كه دیگران حس و صدای لازم را ندارند. صدایی كه مخاطب یك ساعت یا بیشتر می خواهد گوش كند، باید صدایی خاص و جذاب باشد. و شعر را درست و خوب بخواند. این كه یك نفر شاعر شعر است، دلیل نمی شود كه شعر را هم خوب بخواند. چرا كه شاعر، گوینده نیست. مثلاً اخوان ثالث افكاری بلند را به صورت شعر آورده و شعر هایش را آنطور كه دوست داشته خوانده است اما قواعد فن بیان آنگونه خواندن را نمی پذیرد. وظیفه گوینده این است كه بازیبایی كلام و در نظر گرفتن قواعد سراغ شعر برود و آن را اجرا كند.
▪ نظرتان درباره بحث های مربوط به تعیین شرایط سنی و تحصیلی برای گوینده ها و دوبلورها چیست؟
ـ گوینده ها و دوبلورها انجمن دارند كه در این موارد تصمیم گیری می كند.
در انجمن گویندگان هیأتی مخصوص این كار وجود دارد. این هیأت تصمیم می گیرد چه كسانی را به استودیوها بفرستد. ممكن است جوانی كه وارد این حرفه می شود چیزی بلد نباشد اما استعداد داشته باشد. همانطور كه ما هم وقتی وارد این كار شدیم تا این حد اطلاعات نداشتیم. همه به مرور زمان یاد گرفتیم چطور تیشه بزنیم.
الآن چون جامعه پیشرفت كرده، می شود حد و حدودی را قائل شد. مثلاً این كه صدایش در چه حدی است و آیا می تواند از این صدا استفاده كند. آیا تلفظ حروف را درست انجام می دهد و یا این كه پرده زیر زبانش چه انداز ه ای است. اما بازهم استعداد حرف اول را می زند و شرط های دیگر دست و پاگیر است.
▪ سیستم های دیجیتالی كه اخیراً استفاده از آنها باب شده چه تأثیری بر دوبله دارد؟
ـ این كار مانند كوه نوردی با هلیكوپتر است. این تكنیك پیشرفته كه شما به آن دیجیتالی می گویید برای كار ما مانند سرطان است بخاطر این كه از آن به درستی استفاده نمی كنند. مثلاً اگر گوینده جایی از متن را درست اجرا نمی كند دیگر اهمیت نمی دهند و می گویند ادامه دهد و سپس آن را به وسیله باند دیگری درست می كنند و به هم وصل می كنند و این كار، گوینده را تنبل بار می آورد. زمانی كه ما با ضبط كار می كردیم و این نوع سیستم ها نبود باید بر می گشتیم و مطلب را از اول می خواندیم. در نتیجه باعث می شد تمركز فكری مان را بالا ببریم و خوب تمرین كنیم تا دوباره اشتباه نكنیم. كارما حوصله زیادی می طلبد استفاده نابجا از این سیستم ها همه را بی حوصله كرده است. این سیستم ها بد نیستند اما به درستی از آنها استفاده نمی شود. مانند چاقوی تیزی كه باید مواظب باشیم درست از آن استفاده كنیم تا صدمه نبینیم.
اما این دستگاه ها سرعت دوبله را بالا برده اند و به تازگی كارهای زیادی را با آن انجام داده اند.
سرعت در كار خوب است. اما وقتی نتیجه نامطلوب باشد پس زیانبار است. وقتی خیابان شلوغ است شما نمی توانید سرعت داشته باشید باید با حوصله جلو بروید.
▪ آیا به خاطر همین سیستم های دیجیتالی و تنبلی نسل معاصر است كه كشور ما دیگر جزو كشورهای صاحب دوبله نیست؟
ـ شما درست گفتید و علت را یافتید. من و همكارانم كه همان آدم های گذشته هستیم و حرفه ای تر هم شده ایم. دلیل دیگر تهیه كنندگان و مسئولان كار هستند كه دوبله را خوب نمی فهمند و به آن علاقه مند نیستند، فقط می خواهند برنامه پر شود رسانه ها و مؤسساتی كه دایر می شوند (و حتی تلویزیون) نسبت به دوبله بی اهمیت شده اند. برای ترجمه از هر مترجم تازه كاری كه با دیكشنری ترجمه می كند و پول كمتر می گیرد استفاده می كنند خوب وقتی پی كار اینقدر سست ریخته شد، خود ساختمان هم سست شده و با یك تكان فرومی ریزد.
▪ به نظر می رسد انجمن گویندگان جوان و صدا و سیما موازی كاری می كنند. این وضعیت مایه پیشرفت است یا خیر؟
ـ عده ای آماتور با همین سیستم های دیجیتالی وارد این عرصه شده اند و فیلم های انیمیشن را دوبله كرده و به صورت رایگان به تلویزیون داده اند، آنها هم پخش می كنند. وقتی كه فیلم پخش شده گویی مجوز ارشاد برایش صادر شده در بازار فروخته شده است. اگر تهیه كنندگان و صاحبان كار می دانستند دوبله یعنی چه اصلاً به این كارها بها نمی دادند و آنها را پخش نمی كردند. وزارت كار به دوبله به چشم یك حرفه نگاه می كند. در صورتی كه این اصلاً حرفه نیست و به وزارت كار مربوط نمی شود. البته به تازگی این كار ممنوع شده و در حال جمع كردن این فیلم ها هستند.
در واقع این نوع تصمیم گیری ها در صدا و سیما باعث پائین آمدن سطح عمومی دوبله می شود. صرفاً لهجه ها را به صورت ابزاری استفاده كردن، با چیزی به نام دوبله متفاوت است.
▪ به تازگی در روزنامه ها تعداد زیادی آگهی جذب گوینده می بینید. اینها چه سازمان هایی هستند و آیا مجوز دارند؟
ـ به نظر من باید وزارت ارشاد جلوی آنها را بگیرد. این یك كلاهبرداری است. جوانان علاقه مند كه عشق به گویندگی دارند به آنها مراجعه می كنند و آنها پول زیادی می گیرند و بعد از او می خواهند یك جمله بگوید و بلافاصله او را رد می كنند، اما در انجمن های اصلی وقتی گوینده وارد می شود او را ۶ ماه كارآموزی می فرستند بعد مدیر دوبلاژ نظر می دهد كه او به درد این كار می خورد یا نه. كسانی كه این آگهی ها را می دهند بدون داشتن هیچ مدركی از این كار سوء استفاده می كنند و ماهیانه چند میلیون درآمد كسب می كنند.
▪ شاید یكی از دلایل بد شدن دوبله ها زیاد شدن شبكه های تلویزیونی و فیلم های انیمیشن و كمی دوبلور است به نظر شما این طور نیست؟
ـ خیر. اینها همه بهانه است و ربط مستقیمی به بد شدن دوبله ندارد. همین همكاران فعلی و باتجربه هرچقدر فیلم لازم باشد دوبله می كنند. همین حالا هم بعضی از دوستان جوان هستند كه صداهای خوبی دارند و بسیار بااستعداد و باتجربه هستند مانند آقای كسروی كه می گویند حنجره طلایی دارد. من به تلویزیون و مؤسسات پیشنهاد دادم به جای اینكه از صفر شروع كنند و به دنبال دوبلور بگردید بیایید و از اینها استفاده كنید كه سابقه كار دارند.
▪ برای بهتر شدن وضع دوبله چه پیشنهادی دارید؟
ـ باید مترجم های باتجربه انتخاب شوند و خوب ترجمه كنند و اول پی كار را خوب بریزند و با دوبلورهای خوب و باتجربه كار كنند و اگر می بینید فلان آدم فیلمی را بهتر دوبله می كند كار را به او بسپارند و مدیران و مسئولان كسانی باشند كه بتوانند دوبله خوب و بد را از هم تشخیص دهند.
▪ متقالچی یك صدا و تصویر محبوب است كه ما سال هاست می شناسیم. به نظر می رسد ایشان به تازگی نسبت به مخاطبان كم لطف شده اند، چرا؟
ـ من نزدیك به ۵ سال است كه دیگر با تلویزیون كار نمی كنم و اگر چیزی هم پخش می شود از كارهای قدیم است كه ما یك دفعه از آنها پول گرفتیم و چند دفعه در تلویزیون پخش می شود. این كار اصلاً درست نیست. كار با تلویزیون مشكلات زیادی دارد.
▪ به كدام كارتان از همه بیشتر علاقه دارید؟
ـ من تمام كارهایم را دوست دارم. هر میوه ای، مزه ای دارد و من تمام رل ها و دوبله هایم را دوست دارم، چه یك كلمه و چه یك رل. مثل وقتی كه در فیلم محمد رسول الله بازی كردم واقعاً زحمت كشیدم.
زینب بردبار
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید