جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


جهانی شدن و تاثیر آن بر صنایع نفت و گاز


جهانی شدن و تاثیر آن بر صنایع نفت و گاز
جهانی شدن اقتصاد تاثیر شگرفی بر صنایع نفت و گاز، از جمله روابط تولیدکنندگان و مصرف کنندگان جهانی گذاشته است و کشورهای مختلف باید با رویکردی جهانی به مسائل پیرامون خود توجه می کنند. کشورهای جهان با پدیده ای به نام جهانی شدن و سازمان تجارت جهانی مواجهند. با بررسی جایگاه کشورها در این فرایند می توان نیازهای سرمایه ای بخش نفت و گاز و روابط بلند مدت و راهبردهای مورد نیاز را برآورد کرد و در برنامه های توسعه ای کشور گنجاند. بدون وجود اطلاعات دقیق پیرامون وضیعت جهان و جایگاه کشورها، دستیابی به اهداف راهبردی بلندمدت و توسعه ایی امکان پذیر نخواهد بود.
اقتصاد کشورهای جهان اعم از توسعه یافته و یا در حال توسعه به شدت به انرژی های فسیلی به ویژه نفت و گاز وابسته است، بنابراین تحولات جهانی و بازارهای نفت و گاز از حساسیت زیادی برخوردار است. سازمان تجارت جهانی که یکی از نمودهای جهانی شدن در عرصه اقتصاد است، به عنوان یک فرایند و جریان رو به جلو به عنوان متغیری مستقل و صنایع نفت و گاز و تحولات بازارهای جهانی نفت و گاز که تحت تاثیر شرایط جهانی قرار دارند به عنوان متغیری وابسته در نظر گرفته شده است. تلاش بر این است با ارائه تعاریف دقیق و علمی از جهانی شدن و تاثیر آن بر صنایع نفت و گاز جایگاه کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در این عرصه مشخص شود و راهکارهای مناسب برای دستیابی به بیشترین منافع از این پدیده برای کشورمان معرفی گردد.
● مقدمه
امروزه جهانی شدن بویژه در بعد اقتصادی آن به سرعت در حال تکامل است. این فرایند با توجه به گستردگی و پیچیدگی ماهوی آن که نشأت گرفته از نظام سرمایه داری است الزام های بسیاری را به کشورها وارد ساخته است و کشورها اعم از توسعه یافته و در حال توسعه مجبور به پذیرش این الزام ها و مشارکت در این فرایند هستند. در این میان کشورهای توسعه یافته به دلیل توانمندی ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و قرار داشتن در بطن اقتصاد جهانی سرمایه داری از توانایی نفوذ در قوانین اقتصاد جهانی و همچنین کنترل فرایند ادغام خود در این عرصه برخوردار هستند.
اما کشورهای در حال توسعه یا توسعه نیافته مشارکت ناچیز در این فرآیند دارند. این جوامع به دلیل ضعف زیر ساخت های اقتصادی و عدم تجربه نهادینه شدن الگوهای توسعه نه تنها بر ایجاد، تقویت و یا تغییر قوانین سیستم اقتصاد جهانی نقش یا تاثیری ندارند بلکه مدیریت موثری نیز بر مشارکت یا ادغام خود در این فرایند ندارند. با این حال کشورهای در حال توسعه ملزم به پذیرش الزام های فرایند جهانی شدن اقتصاد هستند. بهترین راه و عملکرد در این زمینه، برنامه ریزی دقیق و سازنده است که در جذب بیشتر سرمایه گذاری های مستقیم خارجی و ارتقاء منزلت در تجارت جهانی تبلور می یابد.
اقتصاد در جهان امروز بیشترین نقش را در تحول های سیاسی و اجتماعی ایفا می کند به عبارت دیگر اقتصاد تنظیم کننده کلیه رفتارها و حتی برخوردها و چالش هایی است که در ارتباط بین جوامع و دولت ها رخ می دهد. جهانی شدن اقتصاد در این میان آن را در جوامع بشری بیش از پیش پررنگ کرده است.
طبق تعریف صندوق بین المللی پول، جهانی شدن اقتصاد به افزایش وابستگی های اقتصادی متقابل کشورها، در سطح دنیا از طریق گسترش تعداد و تنوع معامله های بین مرزی کالاها و خدمات و جریانات سرمایه بین المللی و همچنین گسترش سریع و وسیع تکنولوژی اطلاق می گردد. پیشرفت های تکنولوژیکی به طور قابل ملاحظه ای هزینه های معاملاتی را کاهش می دهند و همزمان منجر به تغییرات ساختار تجارت بین المللی می شوند و با ایجاد تلاش های جهانی در زمینه آزادسازی های تجاری رشد تجارت جهانی را تسریع می بخشد. بنابراین اثرات خارجی نوآوری های تکنولوژیکی که منجر به تغییرات ساختار تجارت بین المللی در سطح دنیا می شود از مهمترین منابع رشد تولید جهانی است.
توسعه تکنولوژیکی، موتور جهانی شدن اقتصاد در دنیاست بر طبق نظر ایده پردازان جدید تجارت، از یک سو اثرات خارجی تکنولوژیکی، مهمترین عامل در شکل گیری ساختار تجارت و فرآیند تخصیص بین المللی می باشد و از سوی دیگر نیز شکاف تکنولوژیکی میان کشورهای صنعتی و در حال توسعه که منبع تجارت جهانی است، به دو دلیل،
۱) توجه در افزایش مخارج تخمین و توسعه در کشورهای در حال توسعه،
۲) اشاعه مستمر اطلاعات از کشورهای صنعتی به سایر کشورهای کمتر می شود.
جهانی شدن اقتصاد صرفه های اقتصادی و سیاست گذاری های جهانی را با ایجاد فرصت ها و چالش های جدید فراهم می سازد.
۱) مبانی نظری جهانی شدن
تاریخچه فرایند جهانی شدن نشان می دهد که جهانی شدن از ابتدای خلقت آدمی شروع گردیده به طوری که یکی از محققان بانک جهانی سه دوره مختلف را برای آن ذکر نموده است. دوره اول تاپایان قرن پنجم، دوره دوم از قرن پنجم تا قرن نوزدهم و دوره سوم از پایان جنگ سرد تا به حال و در هر دوره کشوری هدایت کنندگی امور را به عهده داشته و اولویت حرکت جهانی شدن از بعد اقتصادی در اواخر قرن نوزدهم شروع شد .
پیامدهای منفی بعد از جنگ جهانی اول نظیر کسری موازنه پرداخت ها، تورم، کاهش شدید ارزش پول، اختلال در مبادلات بازرگانی و بیکاری گسترده موجب گردید کشورها به اتخاذ سیاست های حمایتی شدید از صنایع داخلی و اقدامات تلافی جویانه در قبال شرکای تجاری خود متوسل شوند. در نتیجه بحران ۱۹۲۹ به وجود آمد و تجارت جهانی به شدت رو به کاهش نهاد.
با شروع جنگ جهانی دوم کشورهای اروپایی اقداماتی را جهت پایه گذاری یک نظام مالی، پولی و تجاری بر مبنای اصل عدم تبعیض و مبادله آزاد کالا و خدمات نمودند، از جمله پیمان آتلانتیک (۱۹۴۱- فوریه) و موافقت نامه وام – اجاره ( فوریه – ۱۹۴۲). بعد از جنگ جهانی دوم در ۱۹۴۴ کنفرانسی در برتن وودز با شرکت نمایندگان ۴۴ کشور تشکیل گردید و طی آن صندوق بین المللی پول، بانک ترمیم و توسعه تشکیل گردید و در ۱۹۴۷ منشور تجارت جهانی تدوین گردید. متعاقب آن هشت دور مذاکرات ادواری گات انجام شد. هدف این مذاکرات کاهش تعرفه های گمرکی و آزادی تجارت جهانی بود.
گسترش و پیچیدگی مسائل مربوط با تجارت چند جانبه و عدم پاسخگویی گات به آن ها موجب شد تا سازمان تجارت جهانی که نهاد بین المللی با ساختار سازمان دائمی است، به وجود آید. اهداف گات بالابردن سطح زندگی مردم کشورهای عضو، فراهم نمودن امکانات ایجاد اشتغال کامل، افزایش درآمدهای واقعی، بالابردن سطح تقاضا، بهره برداری موثر از منابع جهانی و گسترش تولید و تجارت بین المللی بود که در سازمان تجارت جهانی علاوه بر این اهداف گسترش تولید و تجارت خدمات و استفاده از منابع جهانی و حمایت از محیط زیست و رشد پایدار نیز اضافه گردید .
هم اکنون سازمان تجارت جهانی ۱۴۹ عضو از مجموع ۱۹۳ کشور جهان دارد و ۱۴۵ کشور یعنی سه چهارم کشورهای جهان عضو کامل سازمان تجارت جهانی به شمار می روند و تنها ۴۸ کشور یعنی یک چهارم کشورهای جهان هنوز به عضویت کامل این سازمان در نیامده اند.
نکته قابل توجه این است که کشورهای عضو بیش از ۹۵ درصد تجارت جهان و کشورهای غیر عضو کمتر از ۵ درصد از تجارت جهانی را در اختیار دارند.
۱-۱) ابزارهای جهانی شدن
ابزارهایی که باعث جهانی شدن اقتصاد کشورها شده:
۱) سرمایه گذاری خارجی و سایر جریان های سرمایه
۲) تجارت بین الملل
۳) تولید بین المللی (بین المللی شدن تولید)
۴) تبادل تکنولوژی
سرمایه گذاری خارجی معمولا در دو قالب سرمایه گذاری پرتقوی خارجی ( FPI) و سرمایه گذاری مستقیم خارجی ( FDI ) صورت می گیرد. سرمایه گذاری خارجی در صورت فعالیت مطلوب به بهتر شدن اوضاع اقتصادی و خروج از بحران و رکود می انجامد و یکی از مهمترین ابزارهای جهانی شدن اقتصاد می باشد و نقش موثری در دیگر ابزارهای جهانی شدن نظیر بین المللی شدن تولید و انتقال تکنولوژی دارد. جهت تسهیل گردش سرمایه در سطح جهان و بالابردن ضریب امنیتی آن، تمامی نهادهای مرتبط برنامه هایی را تدوین کردند و امکان تحرک سرمایه و ورود و خروج آن در مواقع لزوم را فراهم نموده اند.
سرمایه گذاری خارجی به عنوان یک پدیده جهانی در اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم مطرح است. کشورهای در حال توسعه به اولویت هایی نظیر رشد مستمر درآمد در اقتصاد از طریق افزایش نرخ سرمایه گذاری، تقویت ظرفیت های تکنولوژی و مهارتی و بهبود توان رقابتی محصولات صادراتی و ایجاد بستر مناسب رقابتی در محیط آزاد اقتصادی نیاز دارند.
برای دسترسی به اهداف فوق، باید به آماده سازی بستر جدید برای ارتباط با اقتصاد جهانی که همراه با رشد سریع دانش، کوچک شدن فضای اقتصاد و تغییرات سریع در شرایط رقابتی و تکامل و بهبود سیاست های مربوط به این زمینه را فراهم سازند.
رشد اقتصادی و همچنین رشد مستمر درآمدهای اقتصادی، زمانی می تواند پایدار باشد که کشورها به فعالیت هایی با ارزش افزوده بالاتر، مبادرت ورزند. سرمایه گذاری خارجی در این زمینه نقش مهمی را ایفا می کند. دلایلی که به نظر آنکتاد و شرکت های سرمایه گذار می توانند به توسعه اقتصادی کمک کنند، به شرح زیر است.
۱) ورود منابع مالی در طرح های بلند مدت از پرداخت بدهی برای کشور میزبان آسان تر و بهتر است.
۲) با ورود تکنولوژی که از طریق سرمایه گذاری خارجی وارد شده، کارایی افزایش می یابد.
۳) دسترسی به بازار برای کشور میزبان افزایش می یابد و با بهره گیری از مزیت نسبی به افزایش کارایی و در نتیجه به گرفتن هرچه بیش تر سهم بازار بین المللی منجر می شود.
۴) شرکت های سرمایه گذار به دانش فنی پیشرفته و نیروی انسانی با مهارت بالا دسترسی جهانی داشته و با آوردن این نیروها و آموزش مهارت ها و فنون مدیریت به کشور میزبان مهارت و فنون مدیریت بسیار بالایی را موجب می شود.
۵) شرکت های سرمایه گذار به دلیل دارا بودن تکنولوژی پیشرفته و سیستم های مدرن مدیریتی، به محیط زیست سالم تر جهانی کمک می کنند.
سرمایه گذاری خارجی می تواند پیامدهای منفی در کشورهای در حال توسعه داشته باشد.
۱) بهبود وضیعت ارزی حاصل از جریان سرمایه گذاری موقتی است و در بلندمدت این جریان بر تراز پرداخت ها اثر منفی می گذارد. بدین علت که با ورود کالاهای واسطه ای و سرمایه ای وضعیت حساب جاری متزلزل شده و با باز گرداندن اقلامی نظیر سود، دستمزد متخصصین و مدیران، حساب سرمایه در بلند مدت نیز بدتر می شود.
۲) سرمایه گذاری خارجی، خالص درآمد ارزی کمی برای میزبان به همراه دارد زیرا نهادهای مورد استفاده وارداتی است تا داخلی و در نهایت این که معمولا قسمت آخر تولید که بازدهی پایین دارد، در کشور میزبان انجام می شود.
۳) سرمایه گذاری خارجی بیشتر در راستای تامین بازارهای داخلی کشور میزبان است تا صادرات این محصولات و برخی معقتدند این سرمایه گذاری ها منجر به دو قطبی شدن اقتصاد داخلی می شود و درصد کمی از نیروی کار در مهارت های بالا استخدام می شوند و این به توزیع نابرابر درآمد و ثروت منجر می شود. مخالفین ورود سرمایه گذاری خارجی زیان آن را بیشتر از منافع آن می دانند. با این همه باید به این نکته اشاره کرد که برخورداری از ضررها یا منافع آن بستگی زیادی به آمادگی و بستر سازی مناسب اقتصاد کشور میزبان دارد. همان طور که تجربه برخی کشورها (کشورهای جنوب شرقی آسیا) نشان داد ایجاد بستر مناسب برای جذب سرمایه های خارجی منجر به بومی شدن تکنولوژی نیز می شود (نمونه آن چین و مالزی می باشد).
تجارت بین الملل که دیگر ابزار جهانی شدن اقتصاد است، از طریق تسهیل در مبادلات جهانی به افزایش حجم تجارت جهانی می انجامد که خود باعث جهانی شدن بیشتر می شود.
براساس نظرات اقتصادی، تجارت آزاد باعث شکل گیری تولید بر پایه مزیت نسبی شده و در نهایت منجر به تولید بین المللی و صادرات کالاها و خدماتی می شود که باتوجه به منابع موجود در کشور میزبان با هزینه کمتری تولید شده و با ورود ارز می توان به واردات کالاها و خدماتی دست زد که مزیت کمتری داشته و گران تولید می شود. سازمان تجارت جهانی نقش بسیار مهمی در این میان داشته است.
در مقابل این نظریه برقراری اقتصاد بازار و ادغام اقتصادها نگرانی هایی نظیر شکل رقابت با محصولات خارجی در بازارهای داخلی، ایجاد سازگاری برای تغییر در بازارهای صادراتی، چگونگی جلوگیری از انتقال بحران های خارجی همگام با پیشرفت سریع تکنولوژی جهانی و توان سازگاری با تغییر سلیقه مصرف کنندگان را ایجاد نموده است.
اما باید به این نکته اشاره کرد که تجارت آزاد می تواند زمینه اشتغال بهتر را فراهم ساخته و بازارهای بزرگتر و کاراتری را موجب شود و با به حداقل رساندن هزینه ها به حداکثر سود دست یافت. واردات در ایجاد فرصت ها و رشد اقتصادی نیز موثر است زیرا می تواند انگیزه ای برای نوآوری و اختراعات در داخل باشد. واردات کالاهای سرمایه ای نیز می تواند صنایع کشور را رقابتی تر کرده و در نهایت منجر به کاهش تورم شود.
بنابراین تجارت آزاد و جهانی شدن نیز باید با هدف ایجاد بستر سازی مناسب صورت پذیرد تا منجر به رشد بیشتر و اشتغال و کارایی شود. در نهایت باید به این نکته اشاره نمود که افزایش حجم تجارت جهانی نمی تواند بیانگر افزایش رفاه و بهره مندی و پیشرفت یکسان در همه کشورها شود زیرا یکی از عوامل اصلی که به تولید جهانی می انجامد، تکنولوژی پیشرفته است که کشورهای در حال توسه و عقب مانده از آن محرومند و این خود منجر به ایجاد شکاف هرچه بیشتر بین کشورهای فقیر و غنی می گردد.
تولید بین الملل با شدت گرفتن روند جریان سرمایه صورت گرفت. تولیدی می تواند قابل رقابت باشد که با نیروی مغز برتر و خلاق تر صورت گرفته باشد. در فرایند تولید جهانی، تخصصی شدن کارها مطرح است که نسبت مستقیم با ارتقاء سطح دانش و فن آوری دارد. ارتقای فن آوری بر تقسیم کار و در نتیجه توزیع امکانات بین بازار کار و سرمایه و تقسیم بازار کار به دو قسمت کارگران دارای مهارت بالا و امنیت شغلی بالا و کارگران کم مهارت تر که در معرض ناامنی شغلی قرار دارند، می انجامد. کاهش نقش نیروی کار ساده در تولید و به تبع آن کاهش سهم هزینه نیروی کار در کل هزینه تولیدات صنعتی از اهمیت نیروی کار در تولید می کاهد و باتوجه به روند پیشرفت تکنولوژی و فن آوری مجموع تغییرات در جهت جانشینی دانش و سرمایه به جای نیروی کار ساده پیش می رود. به عنوان مثال حدود ۷۰ درصد هزینه تولید میکرو چیپس های نیمه هادی مربوط به دانش مورد نیاز یعنی تحقیق و توسعه و فقط حدود ۱۲ درصد هزینه تولید آن مربوط به نیروی کار ساده می باشد.
انتقال تکنولوژی یکی دیگر از ابزارهای جهانی شدن است و به روش های مختلفی می تواند صورت گیرد. مهمترین روش های انتقال تکنولوژی به شرح زیر است:
▪ انتقال تکنولوژی به وسلیه کتاب، نشریه و دیگر وسایل ارتباط جمعی
▪ انتقال تکنولوژی به وسیله تربیت نیروی انسانی ماهر که در خارج دوره دیده و به داخل بر می گردند
▪ انتقال تکنولوژی به وسیله همکاری های فنی بین دو کشور می تواند صورت پذیرد
▪ استخدام کارشناسان خارجی و برگزاری کنفرانس ها و همایش های فنی تخصصی
▪ واردات محصولات واسطه ای تکنولوژی بر
▪ واردات ماشین آلات و تجهیزات همراه با نوشته ها و اطلاعات فنی مربوطه
▪ سرمایه گذاری مستقیم خارجی
▪ موافقت نامه های رسمی برای استفاده از دانش فنی حق انحصاری اختراع، فرایندهای تولید و علائم تجاری
برخی از محققین روش های اصلی انتقال تکنولوژی را فروش مجوز استفاده (لیسانس) و سرمایه گذاری خارجی می دانند و انتخاب بین سرمایه گذاری خارجی و خرید لیسانس به هزینه مبادله یا ادامه فعالیت تکنولوژیک بستگی دارد. هرچه هزینه مبادله تکنولوژی بالاتر باشد، انگیزه برای سرمایه گذاری خارجی بیشتر و اگر سرمایه گذاری خارجی سودآور نباشد، انتقال از طریق لیسانس ترجیح دارد.
تولید تکنولوژی در کشورهای پیشرفته تر با هزینه های گزافی که صرف تحقیق و توسعه می شود، صورت می گیرد و هر دلاری که برای تحقیق و توسعه هزینه می شود، هشت برابر دلاری است که برای خرید ماشین آلات جدید صرف می شود، بازده دارد. زیرا ابداع و تولید تکنولوژی ارزش بسیار زیادی دارد. بنگاه ها برای طراحی استراتژی رقابتی دو راه پیش رو دارند یکی سیر کاهش هزینه ها که بازده آن غیرمستقر و دیگری سیر ابداع و اختراع که بازده مستمر و رو به رشدی خواهد داشت، است.
۱-۲) جهانی شدن و محیط زیست
با اعمال سیاست های آزادسازی تجارت جهانی که منجر به بهره برداری بیش از حد منابع شده محیط زیست به خطر افتاده و به همین دلیل معاهدات بین المللی زیست محیطی تدوین شده است.
۲) مبانی نظری جهانی شدن اقتصاد و تأثیر آن بر صنایع نفت و گاز
۲-۱) اثرات جهانی شدن اقتصاد در صنایع نفت و گاز را در سه مورد می توان خلاصه کرد:
۱) جهانی شدن و تغییر ساختار صنایع نفت و گاز
۲) تاثیر منابع مالی که یکی از وجوه مهم جهانی شدن اقتصاد است بر صنایع نفت و گاز
۳) گسترش تکنولوژی مدرن و پیشرفت سریع ارتباطات که یکی از نمودهای جهانی شدن به شمار می رود
سود صنعت نفت طی دهه ۹۰ و بعد از آن به طور چشمگیری افزایش یافته که از دلایل آن می توان به:
۱) وضع استانداردهای زیست محیطی و رویکرد کشورها به استفاده بیشتر از گاز، این صنعت را با رشد چشمگیر سرمایه گذاری مواجه کرده و خواهد کرد زیرا پیش بینی می شود که تقاضای گاز بسیار افزایش یابد.
۲) ورود بازیگران جدید به این عرصه با منابع مالی زیاد و تمایل به سرمایه گذاری های عمده و سرمایه گذاری در پروژه هایی که سود پایین داشت، اشاره نمود. خصوصی سازی، مقررات زدایی و دفع کنترل ها به دلیل اعمال قوانین سازمان تجارت جهانی در برخی کشورهای جنوب شرقی آسیا عوامل بالا را تشدید نمود و در کل بازدهی صنعت نفت کاهش یافت. شرکت های نفتی از سال ۲۰۰۰ به بعد به کاهش هزینه ها دست زدند تا بتوانند سود تولید را افزایش دهند و از طرف دیگر به افزایش سرمایه گذاری در این بخش متمرکز شده اند. طبق پیش بینی های انجام شده تا سال ۲۰۳۰ شاهد ۴/۵ تریلیون دلار سرمایه گذاری در بخش نفت خواهیم بود.
۳) افزایش کارایی و جذابیت اقتصادی نیروگاه های سیکل ترکیبی
باتوجه به مطالب ارائه شده در مورد بازار نفت و گاز و ویژگی های خاص این دو بازار و ریسک زیاد و سرمایه بر بودن این دو صنعت نقش و جایگاه برخی مناطق مانند خاورمیانه و آفریقا که از پتانسیل های زیادی برای عرضه نفت و گاز در آینده برخوردار است، نیاز به تجدید ساختار این دو صنعت در این مناطق برای بالابردن افزایش کارایی و کاهش ریسک سرمایه گذاری و کاربرد تکنولوژی مدرن در این دو بخش حائز اهمیت می باشد. کشورهای این مناطق عمدتاً در حال توسعه بوده که برای جذب سرمایه گذاری خارجی نیاز به تغییرات زیربنایی در قوانین و مقررات و ساختار حقوقی شان دارند و این کشورها برنامه های تعدیل اقتصادی که توسط صندوق بین المللی پول و بانک جهانی تدوین شده است، را دنبال کنند و با فراهم کردن بستر مناسب برای رشد و ارتقای سطح سرمایه گذاری، ضریب امنیت سرمایه را برای پذیرش سرمایه گذاری بالا ببرند.
سرمایه گذاری خارجی در صنایع نفت و گاز می تواند با ایجاد رشد مستمر درآمد در اقتصاد و تقویت ظرفیت های تکنولوژی و مهارتی و بهبود توان رقابتی محصولات ایجاد شده که لزوماً نفت و گاز فیزیکی نمی باشد (مثلاً با تقویت بنیه علمی و تخصصی نیروهای آموزش دیده با تولید دانش فنی در این رابطه و بالابردن کیفیت و ایجاد محصولات مرتبط پتروشیمی، توانایی ساخت پالایشگاه، تبدیل فرآورده های نفتی به مواد واسطه ای صنایع دیگر و . . . ) اشاره کرد.
برای دستیابی به اهداف بالا، باید آماده سازی بستر جدید برای ارتباط با اقتصاد جهانی که همراه رشد سریع دانش و تغییرات بنیادی در شرایط رقابتی و تکامل و بهبود سیاست های مربوط در این زمینه را فراهم سازند.
رشد اقتصادی و رشد مستمر زمانی اتفاق می افتد که کشورها بتوانند فعالیت های دارای ارزش افزوده بالاتر و جدیدتر را گسترش دهند و به تولید کالا و خدماتی مبادرت ورزند که به صورت مستمر موقیعت آن ها را در یک بازار رقابتی حفظ کنند. در بخش نفت و گاز با ایجاد خدمات مختلف مرتبط و تولید کالاهایی که ارزش افزوده بالاتری دارند، همانند صنایع پتروشیمی و واسطه ایی و تولید دانش فنی به این مهم دست یابند.
سرمایه گذاری خارجی با ورود تکنولوژی مدرن همراه بوده که در بخش نفت و گاز تکنولوژی پیشرفته در همه بخش های آن حائز اهمیت ویژه ای می باشد به طور کلی اثر تکنولوژی در بخش نفت و گاز از دو جنبه حائز اهمیت می باشد:
۱) اثر تکنولوژی بر هزینه های تولید
۲) اثر تکنولوژی بر افزایش ضریب بازیافت در صنایع نفت و گاز
هزینه عملیاتی در میادین دریای شمال در دهه ۹۰ میلادی، ۶۶ درصد نسبت به قبل کاهش داشته که ۸۰ درصد این کاهش مربوط به تکنولوژی است، هزینه استخراج هر بشکه نفت که زمانی بالای ۱۰ دلار بود، اکنون به حدود ۵-۴ دلار کاهش یافته و ضریب بازیافت از مخازن که قبلاً ۲۰-۱۵ درصد بود، اکنون به بالای ۴۰ درصد افزایش یافته است.
مهمترین کاربرد تکنولوژی در فرایند اکتشاف مربوط به مطالعات لرزه نگاری است که از شیوه دو بعدی به سه بعدی و اکنون به چهاربعدی تحول یافته که عامل زمان نیز وارد شده و خود این عامل می تواند به شناخت مسیر مهاجرت ذخایر نفتی، تغییر دما و یا میزان فشار میدان کمک کند.
در زمینه استخراج، مهمترین تحولات تکنولوژی به انواع حفاری های افقی و انحرافی بر می گردد.
در بخش های دیگر صنایع نفت و گاز که شامل استخراج، ضریب بازیافت استخراج و جلوگیری از افت فشار آن و سیستم های کنترل تولید و استفاده از فن آوری اطلاعات در سیستم های اطلاعات مدیریتی و ویدئو کنفرانس ها، نمود تکنولوژی بسیار چشمگیر است.
شاید مهمترین وجه تکنولوژی در صنایع نفت و گاز، تکنولوژی ارتباطات و گستردگی شبکه ای آن است. گسترش روش های معاملات الکترونیکی در بازارهای نفت و گاز می تواند نقش و حضور دلالان این عرصه را کمرنگ تر نموده، شناخت قیمت ها بیشتر شده و هزینه های معاملاتی به شدت کاهش یابد. در نهایت اثرات تکنولوژی و بازارهای نفت در ایجاد بورس های نفتی و در نتیجه کاهش اختیار و قدرت کشورهای تولید کننده در قیمت گذاری نفت بسیار چشمگیر است و به نظر می رسد که باید منتظر تحولات عظیم تری در این عرصه باشیم.
نتیجه این که کاربرد تکنولوژی پیشرفته در صنایع نفت و گاز باعث کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری و رشد تولیدات این بخش می شود و باتوجه به این که ذخایر نفتی خاورمیانه در نیمه دوم ورود به افت خود به سر می برد، کاربرد تکنولوژی در این منطقه بسیار حائز اهمیت است.
بحث اصلی در بحث تکنولوژی صنایع نفت و گاز عامل کلیدی ابداع تکنولوژی می باشد.
ابداع تکنولوژی توسط انسان و نیروی فکر آن است که عامل کلیدی در ایجاد فن افزار (ایجاد تکنولوژی) است. فن افزار بدان معنی است که اطلاعات توسط نیروی انسانی در تجهیزات تجسم یابد و در نهایت سازمانی که تکنولوژی در آن ایجاد شده، اهمیت می یابد یا به عبارت بهتر چارچوب مدیریتی که تکنولوژی ایجاد شده را رهبری می کند.
بازاریابی برای تکنولوژی و توسعه آن نیز نقش مهمی در پیشرفت تکنولوژی دارد . عناصر یاد شده یعنی نیروی فکر، اطلاعات، فن افزار، مدیریت و بازاریابی تاثیر متقابلی بر یکدیگر داشته و تنها تکیه بر یک عنصر اثر مورد نظر را نخواهد داشت . لزوم نگرش صحیح و به کارگیری موارد یاد شده در تولید تکنولوژی مورد نیاز صنایع نفت و گاز در کشور ما و دیگر کشورهای در حال توسعه بسیار جدی می باشد.
لزوم نگرش جدی به مسئله تحقیق و توسعه در صنایع نفت وگاز در کشور ما و دیگر کشورهای در حال توسعه و بالا بردن بودجه اختصاص یافته به این بخش می تواند یکی از راهکارهای اساسی در توسعه صنایع نفت و گاز و در نهایت توسعه اقتصاد ملی شود.
نتیجه کلی این است که مراکز تحقیق و توسعه و ایجاد پایگاه های رشد علوم پایه (دانشگاه ها) در ایجاد تکنولوژی های راهبردی در صنایع نفت و گاز نقش اصلی را دارند.
● جمع بندی و نتیجه گیری
نظام تجاری در سازمان های جهانی نظارت بر پایه تجارت آزاد و حذف محدودیت ها بنا شده است و در چنین شرایطی تجارت و توسعه مکمل یکدیگرند. وضع و اجرا موافقت نامه های متعدد تجاری از سوی کشورهای پایه گذار سازمان جهانی تجارت که عمدتا صنعتی و پیشرفته نیز است. سودهای کلان تجاری حاصل از تجارت آزاد را نصیب آنها کرده و به انباشت سرمایه انجامیده است. شرایط رقابتی شدید و بازار جهانی شرکت های عظیم را وادار کرده تا دست به تحرک سرمایه به سوی مناطقی بزنند که دارای مزیت نسبی بیش تر برای تولید ارزان تر باشد از جمله نیروی کار و منابع اولیه ارزان تر و فراوان تر .
کاربرد تکنولوژی پیشرفته در صنایع جهانی منجر به تولید جهانی با قیمت های بسیار پایین و انبوه شده است. نتیجه این که کشورهایی که بازیگران اصلی جهانی شدن و سازمان جهانی تجارت هستند، حداکثر منافع را کسب نموده و کشورهای در حال توسعه و عقب مانده که عموماً تازه به این سازمان پیوسته و یا در حال پیوستن هستند،. بیش ترین خسارت را از این قوانین می بینند. اما این به این معنی نیست که موافقت نامه های سازمان جهانی تجارت هیچ کمکی به کشورهای در حال توسعه نکرده است. قوانینی برای کشورهای در حال توسعه نیز درج گردیده و بهره مندی از مزایای عضویت در سازمان تجارت جهانی تا حد زیادی بستگی به شرایط و بستر سازهای مناسب و برنامه ریزی برای آن می باشد .
روند الحاق به سازمان تجارت جهانی طولانی، پیچیده و دشوار بوده و نیازمند تدارک همه جانبه در سطح ملی، مذاکرات دشوار موشکافانه در سطح چند جانبه است و با وجود اینکه پیوستن کشورها به این سازمان یک امر اختیاری و آزادانه می باشد، بسیاری از کشورهای در حال توسعه احساس می کنند که وارد شدن به این سازمان بهتر از خارج ماندن از آن است و دلایل آنها در اصول اساسی آن از قبیل اصل عدم تبعیض و اصل شفافیت نهفته است به طوریکه با پیوستن به آن از تمامی منافعی که اعضاء به یکدیگر اعطا کرده اند، بهره مند می شوند در عین حال عدم عضویت یک کشور به مفهوم آن است که در تجارت جهانی باید موافقت نامه های تجاری دو جانبه با تک تک شرکای تجاری منعقد نمایند که این نیازمند منابع و هزینه های بیشتر است. از طرف دیگر با پیوستن به این سازمان می توان قدرت چانه زنی خود را افزایش داده و بر روند تصمیم گیری و تصمیم سازی سازمان موثر باشند.
بنابراین جهانی شدن به عنوان فرایندی رو به جلو و اجتناب ناپذیر مطرح است و رقابت تنگاتنگ در عرصه انرژی و به ویژه نفت و گاز که حاصل جهانی شدن اقتصاد است، منجر به تجدید ساختار در صنایع نفت و گاز گردیده که خود شامل خصوصی سازی، ادغام ها، تغییر مقررات، تجدید ساختار سازمانی و اداری شرکت های مرتبط و . . . است .
آنچه مسلم است رقابت در بخش نفت و گاز در فرایند جهانی شدن پیچیده تر و شدیدتر خواهد شد. دولت ها و سرمایه گذاران در امر انرژی می بایست از نیروهای عظیمی که باعث بروز این تغییرات می شوند، آگاهی یابند.
صنایع نفت و گاز باید سعی در ایجاد مزیت رقابتی کنند. عوامل مهمی که در این مورد مطرح است، به شرح زیر است:
۱) مقیاس فعالیت: شرکت های بزرگ نفت و گاز برای تقلیل هزینه هر واحد تولید با بهره گیری صرفه های ناشی از مقیاس از فرصت های موجود بهره گرفته و به دلیل گستردگی که در منابع مالی دارند، امکان تأمین مالی پروژه های نفت و گازی در سراسر دنیا را خواهند داشت.
۲) تکنولوژی: ویژگی مشخص و بارز صنعت نفت و گاز تکنولوژی بالای آن است و نوآوری در کاربرد تکنولوژی های پیشرفته برای این صنعت حیاتی است.
۳) نیروی انسانی: شاید به جرأت بتوان گفت که صنایع نفت و گاز از بالاترین نیروهای متخصص با دانش فنی بسیار بالا برخوردار است لذا سرمایه گذاری در جهت ارتقاء دانش فنی و تخصصی به نیروهای انسانی می تواند انحصارهای جدیدی در مورد نیروی انسانی ایجاد کند
۴) تشکیلات: صنایع نفت و گاز با داشتن تشکیلات بسیار گسترده و پیچیده باید با ایجاد و انعطاف پذیری بیش تر، خلاقیت های جدید ایجاد کند
۵) مشارکت ها: هیچ شرکت نفتی و گازی قادر به فعالیت واحد نمی باشد و بهترین شرکت های موجود بالاترین مشارکت ها را در بخش های مدیریتی، فن آوری و تکنولوژی در جهان دارند.
۶) شهرت: برای جلب امکانات بازار و بازاریابی صحیح باید اطلاعات درستی از توانایی های هر شرکت نفتی وجود داشته باشد و شهرت جهانی شرکت های نفتی و گازی حائز اهمیت است.
۷) مدیریت ریسک: صنایع نفت و گاز به دلیل شرایط خاص در امر اکتشاف، تولید و استخراج و پیش بینی ناپذیر بودن قیمت ها، همواره در معرض ریسک بالا قرار دارند لذا مدیریت ریسک یکی دیگر از عوامل کلیدی در این صنایع می باشد .
عوامل یاد شده نشان می دهد که موفقیت در صنعت نفت و گاز آسان نیست و هر شرکتی در آینده قادر نخواهد بود که به موفقیت دست یابد و آینده صنایع نفت و گاز بسیار رقابتی بوده و فقط موفق ترین شرکت ها قادر به ادامه فعالیت وتداوم آن خواهند بود .
● پیشنهادات:
پیشرفت در صنایع نفت و گاز و تأمین مالی برای این امر در گرو کاربرد صحیح تکنولوژی، روش های تجاری و بازارهای سرمایه است.
صنایع نفت و گاز با دارا بودن وجه مشخصه زیر ساخت های پیچیده، گران قیمت، گسترده و با پیشینه ای طولانی، روند تحولاتشان در‌آینده بیشتر تکاملی است و کاربرد وسیع تکنولوژی در این عرصه می تواند باعث جهش های عمده ای شود.
تأمین منابع مالی برای پیشبرد اهداف توسعه ایی در بخش نفت و گاز در آینده بسیار چشمگیر است، به طوریکه آینده این دو صنعت از آن کسانی خواهد بود که در امر تخصص گرایی منابع انسانی سرمایه گذاری های جدی انجام دهند.
پایین آوردن ریسک برای جذب سرمایه گذاری های خارجی برای تحقق برنامه های بلند مدت و کاربرد تکنولوژی مدرن و توجه به سرمایه گذاری و اهمیت دادن به بخش تولید تکنولوژی در این دو صنعت می تواند بازیگران عرصه این دو صنعت را در آینده مشخص نماید.
نویسنده:علی امامی میبدی - فرزانه علمی
منبع: شانا
منبع : خبرگزاری فارس