یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

عوامل اعتقادی در خوشبختی


عوامل اعتقادی در خوشبختی
● عوامل اعتقادی
الف ) توحید
ایمان به خداوند سبحان ۱) (الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ) (۱)
(کسانی که ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا آرام گیرد؛ بدانید که با یاد خداست که دلها آرام می گیرد کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کرده اند، خوشا به حالشان و نیک باد فرجامشان).
۲) رسول اللَّه(ص): طُوبی للمؤمنِ إذا أحسنَ قُبِلَ مِنه، و إذا أساءَ غُفرَ لَه. (۲)
خوشا به حال مؤمن، هنگامی که احسان کند از او بپذیرند و هنگامی که بد کند او را ببخشند.
۳) رسول اللَّه(ص) - عن جبرئیل عن إسرافیل فی فضل دعاء الجوشن -: إنّ اللَّهَ قالَ: طُوبی لِمَن آمنَ باللَّهِ و صَدّقَ بنَبیِّه و صَدّقَ بهذا الدعاءِ والثوابِ، و الویل کلّ الویل لمَن أنکَرهُ و جَحَدَهُ و لم یُؤمِن به. (۳)
رسول خدا(ص) - به نقل از جبرئیل از اسرافیل دربیان فضیلت دعای جوشن (۴) - فرمود: خداوند تبارک و تعالی فرموده است: خوشا به حال آن که به خداوند ایمان آورده، و به پیامبر او و این دعا و پاداش آن باور داشته باشد و وای و هزاران وای بر کسی که آن را انکار کرده و دروغ پندارد و به آن ایمان نداشته باشد.
۴) اللَّه تبارک و تعالی - فی الصحیفهٔ الرابعهٔ من صُحف إدریس النبیّ(ع) -: طُوبی لمَن آمنَ بهِ وصَدّقَ برُسُلِه وکُتُبِه، و وَقفَ عندَ طاعَتِه وانتهی عن مَعصیتِه. (۵)
خداوند تبارک و تعالی در چهارمین صحیفه ادریس پیامبر(ع) فرموده است: خوشا کسی که به خداوند ایمان آورد و پیامبران و کتابهای الهی را باور داشته باشد و در طاعت او پایداری ورزد و به نافرمانی از او پایان دهد.
یقین - الإمام علیّ(ع): طُوبی لِمن بُوشِرَ قَلبُه بِبَردِ الیَقینِ. (۶)
خوشا به حال آن که قلبش با خنکای یقین همراه باشد.
- الإمام علیّ(ع): طُوبی لمَن لَم تَغمّ علیه مُشتَبهاتُ الاُمورِ. (۷)
خوشا به حال کسی که امور مشتبه او را فرا نگیرد.
ب ) نبوت
▪ اسلام :
۱) رسول اللَّه(ص): أخبَرنی ربِّی قالَ:... طُوبی لمَن خَرجَ من الدُنیا علی دِینِک، و علامَتُه أنّه علی دِینِک، أنْ یرزُقَه اللَّهُ مَحبَّتَک و محبّهَٔ أهلِ بیتِکَ و قلیلٌ منهم إلّا فی آخرِ الزمانِ. (۸)
پروردگارم مرا چنین فرمود:... خوشا به حال آن که بر دین تو از دنیا برود و نشانه اینکه دین تو را پذیرا شده، آن است که خداوند، دوستی تو و دوستی اهل بیت تو را نصیبش می کند و این دسته (در این زمان) اندک اند، مگر در آخر الزمان (که بسیار خواهند بود).
۲) علی بن أسباط عنهم(ع): قالَ اللَّهُ تبارکَ و تعالی لعیسی(ع) (عند ما وصَفَ رسولَ اللَّهِ(ص) فسَألَه عیسی (ع): إلهی مَن هُو حتّی أُرضِیه ؟ فلَکَ الرِّضا): هُو محمّدٌ رَسولُ اللَّهِ إلی الناسِ کافّهًٔ، أقرَبُهُم مِنّی مَنزِلَهًٔ و أحضَرُهم (۹) شَفاعهًٔ، طُوبی لَه مِن نَبیٍّ، و طُوبی لاُمّتِه إنْ هُم لَقونِی علی سبیلِه. (۱۰)
علی بن اسباط از (یکی از) معصومان نقل می کند: (هنگامی که خداوند رسول خدا(ص) را توصیف می نمود، عیسی(ع) پرسید: بار خدایا او کیست که خشنودش سازم تا رضایت تو بدست آید) خداوند تبارک و تعالی خطاب به عیسی(ع) فرمود: او محمّد فرستاده خدا به سوی تمام مردم است، منزلتش از همه به من نزدیکتر و شفاعتش از همگان بیشتر است، خوشا به حال چنین پیامبری و خوشا به حال امّت او اگر در صراط و راه او باشند و به دیدار من آیند.
۳) آمنهٔ اُمّ النبیّ(ص): إنّه لمّا أخَذَنِی الطَّلْقُ و اشتدَّ بِی الأمرُ سَمعتُ جَلَبهًٔ (۱۱) و کلاماً لا یَشبَهُ کلامَ الآدمیّینَ (یقول):... فی أمانِ اللَّهِ و حِفظِه و کَلاءَتِه (۱۲) ، و قد حَشوتُ قَلبَکَ إیماناً و علماً و حِلماً و یقیناً و حکماً و أنتَ خَیرُ البَشرِ، طُوبی لِمن اتّبعکَ و وَیلٌ لمن تَخلّفَ عنکَ. (۱۳)
آمنه مادر پیامبر اکرم(ص) می فرماید: وقتی که درد زایمان وجودم را فرا گرفت و کار برایم دشوار شد، زمزمه هایی شنیدم که شباهتی به صدای آدمیان نداشت (که می گفت: ای نوزاد)... در أمان و حفظ و حراست خداوند باشی، همانا قلبت را از ایمان و دانش و بردباری و یقین و خرد لبریز ساختم، تو بهترین انسانهائی، خوشا به حال آنان که از تو پیروی کنند و بدا به حال آنان که از تو رویگردان باشند.
۴) أبوالحارثهٔ - هو من النصاری، الذین فی زمن رسول اللَّه(ص) : فی المفتاحِ الرابعِ من الوَحی إلی المسیحِ(ع)، قالَ اللَّهُ تبارَک وتعالی لِعیسی : إنّی أنا اللَّهُ لا إلهَ إلّا أنا الحَیُّ القَیّومُ... فآمِنوا بِی و بِرَسولِی النبیِّ الاُمّی الذی یکونُ فی آخِرِ الزمانِ نَبیِّ الرحمهِٔ... قالَ عیسی (ع): یا مالِکَ الدُّهورِ و عَلّامَ الغُیوبِ مَن هذا العبدُ الصالحُ الذی قَد أحَبَّهُ قَلْبِی و لَم تَرَهُ عَینی؟ قالَ اللَّهُ: ذاکَ خالِصَتِی ورَسُولِی المُجاهدُ... طُوباهُ، طوبی اُمّتِه. (۱۴)
ابو حارثه - از مسیحیان زمان رسول اللَّه(ص) - می گوید: در مفتاح چهارم از وحی خداوند به مسیح(ع) آمده است که فرمود: منم خداوندی که خدایی جز من نیست، حیّ و قیومم... پس به من و فرستاده من، پیامبر اُمّی، کسی که در آخر الزمان پیامبر رحمت است ایمان آورید... عیسی(ع) گفت: ای مالکِ روزگاران و دانای غیبها، این بنده صالح کیست که قلبم دوستار اوست ولی او را ندیده ام ؟ خداوند فرمود: او یار صمیمی و فرستاده مجاهد من است... خوشا بر او و خوشا بر امت او.
۵) رسول اللَّه(ص): طُوبی لِمَن رآنی وآمنَ بِی، طُوبی ثُمّ طُوبی - یَقولُها سبعَ مرّاتٍ - لِمَن لَمْ یَرَنِی و آمَنَ بِی. (۱۵)
خوشا به حال آن که مرا دید و به من ایمان آورد و خوشا و خوشا - و آن را هفت بار تکرار کرد - به حال آنان که مرا ندیدند و به من ایمان آوردند.
۶) قیلَ یا رسولَ اللَّه، أرایتَ مَن آمنَ بِکَ و لَم یَرَکَ، و صَدَّقَکَ و لَم یَرَکَ، ماذا لَهم؟ قال(ص): طُوبی لَهم - مَرّتین - اُولئکَ منّا و اُولئکَ مَعَنا. (۱۶)
به رسول خدا(ص) گفته شد: ای پیامبر خدا آیا می شناسی کسی را که شما را ندیده و به شما ایمان آورده باشد و شما را ندیده و تصدیقتان کرده باشد. (ای رسول خدا) چه سودی برای آنان است ؟ حضرت(ص) فرمود: خوشا به حال ایشان، خوشا به حال ایشان، آنان از ما و همراه ما هستند.
ج ) امامت
▪ تشیّع:
۱) رسول اللَّه(ص) - عندما قَبّلَ ما بین عَینی علیّ(ع) -: یا أبا الحسنِ، أنتَ عُضوٌ مِن أعضائی، تَزولُ حیثُ زِلتُ، و إنّ لکَ فی الجَنّهِٔ درجهًٔ و هیَ دَرَجهُٔ الوسیلهِٔ، فطُوبی لکَ و لِشیعتِکَ مِن بعدِکَ. (۱۷)
هنگامی که رسول خدا(ص) بین دو چشم علی(ع) را بوسید فرمود: اباالحسن ! تو عضوی از اندام من هستی، اگر من لغزش کردم تو هم لغزش می کنی، برای تو در بهشت درجه ای به نام درجهٔ الوسیلهٔ است، خوشا به حال تو و شیعیانت که پس از تو می آیند.
۲ ) الإمام علیّ(ع): الناسُ ثَلاثهُٔ أصنافٍ، صِنفٌ بَیِّنٌ بِنورِنا، و صِنفٌ یأکلونَ بِنا، و صِنفٌ اهتَدَوا بِنا و اقتَدَوا بأمرِنا و هُم أقلُّ الأصنافِ، اُولئکَ الشیعهُٔ النُّجَباءُ الحکماء، و العُلماءُ الفُقهاءُ، و الأتقیاءُ الأسخیاءُ، طُوبی لَهم و حُسنُ مآب. (۱۸)
مردم سه گروه اند؛ دسته ای بواسطه ما معروف و مشهور شده اند، دسته ای ما را وسیله آب و نان خود قرار داده اند، و دسته ای به وسیله ما هدایت شده اند و پیرو ما هستند و اینان از همه کمترند، آنان شیعیانی نجیب، حکیم، دانشمند، فقیه، پرهیزگار و بخشنده هستند، خوشا به حالشان و نیکو سرانجامی دارند.
۳) ایّوب السجستانی: کنتُ أطوفُ فاستَقبلَنی فی الطوافِ أنسُ بنُ مالِک، فقالَ لِی: ألَا اُبَشِّرکَ بشی ءٍ تَفرحُ بهِ؟ فقُلتُ: بلی . فقالَ: کُنتُ واقِفاً بینَ یَدَی النبیّ(ص) فی مسجدِ المدینهِٔ و هو قاعدٌ فی الروضهِٔ، فقالَ لِی: أسرِعْ و إئتنی بعلیِّ بنِ أبی طالِب. فذهبتُ فإذا علیٌّ و فاطمهَٔ(ع)، فقلتُ له: إنّ النبیَّ(ص) یدعوکَ. فجاءَ علیٌّ، فقال(ص): یا علیّ، سَلِّم علی جَبرئیلَ. فقال علیٌّ(ع): السلام علیکَ یا جَبرئیلُ. فَردَّ علیه جَبرئیلُ السلامَ، فقالَ النبیُّ(ص): إنّ جَبرئیلَ یقولُ: إنّ اللَّهَ تعالی یَقرأُ علیکَ السلامَ و یقولُ: طُوبی لَکَ و لِشیعتِکَ و مُحبِّیک، و الوَیلُ ثمّ الوَیلُ لمُبغِضیکَ. (۱۹)
ایوب سجستانی می گوید: طواف می کردم که به اَنَس بن مالک برخوردم، او به من گفت: آیا تو را به خبری که از آن خوشحال شوی مژده ندهم ؟ گفتم: بله (باخبرم ساز). گفت: در مسجد مدینه نزد پیامبر(ص) ایستاده بودم و حضرت در روضه مبارکه نشسته بود، به من فرمود: به سرعت علی بن ابی طالب را نزد من آور. و من رفتم، علی و فاطمه(ع) را یافتم، به او گفتم: پیامبر(ص) تو را فرا خوانده است. حضرت علی(ع) آمد و پیامبر(ص) فرمود: علی جان بر جبرئیل سلام کن. علی(ع) فرمود: السلام علیک یا جبرئیل. جبرئیل(ع) جواب سلام ایشان را داد، آنگاه پیامبر اکرم(ص) فرمود: جبرئیل می گوید؛ خداوند تبارک و تعالی بر تو سلام می فرستد و می فرماید: خوشا به حال تو یا علی و خوشا به حال شیعیان و دوستداران تو و وای وای بر دشمنان تو یا علی.
۴) رسول اللَّه(ص): طُوبی لِمَن تَمسّکَ بوِلایهِٔ علیٍّ(ع) مِن بَعدِی حتّی یَموتَ و یَلقانِی و أنا عَنه راضٍ. (۲۰)
خوشا بر آن که پس از من به ولایت علی(ع) چنگ زند تا آن که مرگش فرا رسد و مرا در حالی ملاقات کند، که از او راضی و خشنودم.
۵) رسول اللَّه(ص): لمّا اُسریَ بِی إلی السماء، و انتَهیتُ إلی سِدرَهِٔ المُنتهی... فَسمعتُ مُنادِیاً یُنادی مِن عِندِ رَبِّی: محمّدٌ خَیرُ الأنبیاءِ، و أمیرُالمؤمِنینَ علیٌّ خَیرُ الأولِیاءِ - علیهمُ الصلاهُٔ والسلامُ -... رَضیَ اللَّهُ عن علیٍّ و أهلِ وِلایتِه... طُوبی لَهُم، ثُمّ طُوبی لَهُم، یَغبِطُهُم (۲۱) الخَلائقُ یَومَ القیامهِٔ بمَنزِلَتهِم عِندَ رَبِّهم. (۲۲)
هنگامی که مرا شبانه به آسمان بردند (شب معراج) به سدرهٔ المنتهی رسیدم... آنگاه شنیدم ندا دهنده ای از جانب پروردگارم می گوید: محمّد بهترین انبیا و امیرالمؤمنین علی بهترین اولیاست - بر آنان درود و سلام -... خداوند از علی و پیروان ولایت او خشنود است، خوشا به حالشان، خوشا به حالشان، مردم در روز قیامت به خاطر منزلت و مقامی که نزد پروردگارشان دارند به حال آنان غبطه می خورند.
۶) رسول اللَّه(ص): طُوبی للمُوالینَ علیّاً(ع) إیماناً بمُحمّدٍ و تَصدیقاً لِمَقالِه، کیفَ یَذکُرُهُم اللَّهُ بأشرفِ الذِکرِ مِن فَوقِ عَرْشِه. (۲۳)
خوشا به حال آنان که ولایت علی(ع) را پذیرفته اند در حالی که به محمّد ایمان داشته و سخنان او را تصدیق می کنند، چگونه خداوند با گرانمایه ترین پیامها از بالای عرش، از آنان یاد می کند.
۷) رسول اللَّه(ص): یا علیّ، خَلَقَ اللَّهُ الناسَ من أشجارٍ شَتّی ، و خَلَقنِی و أنتَ مِن شَجَرهٍٔ واحِدهٍٔ، أنا أصلُها و أنتَ فَرعُها، فطُوبی لِعَبدٍ تَمَسّکَ بأصلِها و أکَلَ مِن فَرْعِها. (۲۴)
علی جان، خداوند مردم را از درختان (و سرشتهای) گوناگون آفرید ومن و تو را از یک درخت (وسرشت) آفرید، من تنه وساقه آن درختم وتو شاخه آن، پس خوشا به حال کسی که به اساس و بُن این درخت چنگ زند واز شاخه آن تغذیه کند.
۸) الإمام الصادق(ع): سألَ عُمَرُ بنُ عتبهَٔ عن رسول اللَّه(ص): أخبِرنی عن هذا الرجلِ (یعنی علیاً(ع)) و قولِکَ فیه «مَنْ کنتُ مَولاهُ فهذا عَلیٌّ مَولاهُ» أمِنکَ أمْ مِن رَبِّکَ ؟ قال(ص): الوَحیُ إلیَّ مِن اللَّهِ و السَفیرُ جَبرئیلُ و المُؤذِّنُ أنا و ما آذنتُ إلّا ما أمَرنِی. فَرفَعَ المَخزُومِی رأسَهُ إلی السَماءِ فقالَ: «اللّهُمّ إنْ کانَ مُحمّدٌ صادِقاً فِیما یَقولُ فأرسِل عَلَیَّ شَواظَاً مِن النارِ»، فَوَاللَّهِ ما سارَ غیرَ بعیدٍ حتّی أظَلّتْهُ سَحابَهٌٔ سوداءُ... فأحرَقَتْهُ النارُ... فهَبَطَ جَبرئیلُ و هو یَقولُ: اقرأ یامُحمّدُ (سَألَ سائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقعٍ لِلْکافِرِینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ) (۲۵) السائلُ عُمرُ و المُحتَرِفُ عُمرُ. فقالَ النَبیُّ(ص) لأصحابِه: رَأیتُم؟ قالُوا: نَعم. قالَ(ص): و سَمِعتُم؟ قالوا: نَعم. قالَ(ص): طُوبی لِمَن والاهُ و الوَیلُ لِمَن عاداهُ. (۲۶)
وقتی که عمر بن عتبه مخزومی از رسول خدا(ص) پرسید: مرا از مقام این مرد (علی(ع)) آگاه ساز و بگو اینکه گفتی: «هر که مولایش منم، این علی مولای اوست» از سخنان توست یا از پروردگار تو؟ پیامبر(ص) فرمود: «این وحی از طرف خداوند به من بود که پیام آورش جبرئیل و اعلام کننده آن منم و من چیزی را اعلام نمی کنم مگر آن که به آن امر شده باشم.» عمر بن عتبه سرش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا اگر محمّد در آنچه می گوید راستگوست، پس شعله ای از آتش بر من فرو فرست.» به خدا سوگند هنوز زمان زیادی نگذشته بود که ابر سیاهی بر او سایه افکند... پس آتش عذاب الهی او را فرا گرفت، سپس جبرئیل نازل شد وگفت: یا محمّد (این آیه را) بخوان (درخواست کننده ای، خواست که عذابی بر او واقع شود و برای کافران بازدارنده ای از آن عذاب نیست) آن درخواست کننده عمر بود و هم او بود که به آتش سوخت. سپس پیامبر(ص) به اصحابش فرمود: دیدید (چه شد)؟ گفتند: آری. فرمود: شنیدید (چه گفت)؟ گفتند: آری. پیامبر(ص) فرمود:خوشا به حال آنان که او (علی(ع)) را دوست بدارند و وای بر آنان که با او دشمنی ورزند.
۹) الإمام الصادق(ع): إنّ یَومَ النَورُوز هُوَ الیَومُ الذی أخذَ فِیهِ النَبیُّ لأمیرِالمُؤمِنینَ(ع) العَهْدَ بِغَدِیر خُم (۲۷) ، فأقرّوا لُه بالوِلایهِٔ، فطُوبی لِمَن ثَبَتَ عَلیها و الوَیلُ لِمَن نَکَثَها. (۲۸)
نوروز همان روزی است که پیامبر(ص) در غدیر خم برای امیرالمؤمنین(ع) عهد و پیمان گرفت، و مردم به ولایت علی(ع) اقرار نمودند. پس خوشا به حال آنان که بر این عهد و پیمان ثابت قدم بمانند و وای به حال آنان که پیمان خود را زیر پای نهند.
۱۰) الإمام الصادق(ع) - فی زیارهِٔ علیٍّ(ع) -: طُوبی لِی إنْ کُنتُم مَوالِیَّ أنّی عَبْدُکُم، و طُوبی لِی إنْ قَبلْتُمونِی عَبْداً. (۲۹)
امام صادق(ع) - در (تعلیم) زیارت مرقد امام علی(ع) - می فرماید: خوشا به حال من اگر شما آقای من باشید و من عبد شما باشم و خوشا به حال من اگر مرا به عنوان عبد و بنده خود بپذیرید.
۱۱) العاقب، أسقف نجران - فی المفتاحِ الرابعِ مِن الوَحیِ إلی المَسیحِ(ع) -: قالَ اللَّهُ عزّوجلّ فی صِفَهِٔ مُحمّدٍ(ص) واُمّتِه: طُوبی لاُمّتِه الذینَ علی مِلَّتِه یَحْیُونَ، و علی سُنَّتِه یَموتُونَ، و مَعَ أهلِ بَیتِه یَمِیلُونَ، آمِنِینَ، مُؤمِنینَ، مُطمَئنّینَ. (۳۰)
عاقب، اسقف نجران می گوید: - در مفتاح چهارم از وحی خداوند به مسیح(ع) آمده است - خداوند تبارک و تعالی در توصیف محمّد(ص) و امتش فرمود: خوشا زندگی امّت محمّد، آنان که با آداب و دستورات دین او زندگی می کنند و بر شیوه و شریعتِ سنت او می میرند و به اهل بیت او (ائمه اطهار) تمایل دارند، در حالی که در امنیت و ایمان و اطمینان هستند.
۱۲) فاطمهٔ بنت أسد - بعدَ أنْ دَخَلتْ بیتَ اللَّهِ الحَرامَ و وَلدَتْ علیاً(ع)-: فلَمّا أرَدْتُ أنْ أخرُجَ هَتفَ بِی هاتِفٌ؛ یا فاطِمهُٔ، سَمِّیهِ عَلیّاً، فَهُو علیٌّ و اللَّهُ العَلیُّ الأعلی یَقولُ: إنّی شَقَقتُ اسمَهُ مِن اسمِی، و أدّبْتُه بأدَبی، و وَقَفْتُه علی غامِضِ عِلْمِی، و هو الذِی یُکسِّرُ الأصنامَ فی بَیتِی، و هُو الذِی یُؤذِّنُ فَوقَ ظَهرِ بَیتِی، و یُقدِّسُنی و یُمجِّدُنی، فطُوبی لِمن أحَبَّهُ و أطاعه و وَیلٌ لِمن أبغَضَهُ و عَصاهُ. (۳۱)
فاطمه بنت اسد (مادر حضرت علی(ع)) - پس از آن که به درون کعبه رفت و علی(ع) متولد شد - می گوید: هنگامی که خواستم بیرون روم، هاتفی به من گفت: فاطمه، او را علی نام بگذار که او والاتر است و خداوندِ بلند مرتبه می فرماید: بدرستیکه نام او را از نام خودم گرفتم و با آداب خودم او را ادب آموختم و او را بر پوشیدگیها و دشواریهای علم خویش آگاه ساختم، اوست که بتها را در خانه من می شکند، اوست که بر بام مسجدالحرام اذان سر می دهد و مرا به پاکی می ستاید و به بزرگی یاد می کند، خوشا زندگی آن که او را دوست دارد و اطاعتش کند و بدا برآن که او را دشمن بدارد و نافرمانیش کند.
▪ شناخت ائمه اطهار(ع) :
۱) رسولُ اللَّه(ص): سألتُ جبرئیلَ عَن صاحِبِ العِلْمِ، فقالَ: هُم سِراجُ (۳۲) اُمّتِکَ فی الدُنیا و الآخِرهِٔ، طُوبی لِمن عَرَفَهُم و أحَبَهُم و الوَیلُ لِمن أنکرَ مَعرفَتَهم و أبَغَضهُم و مَن أبَغَضهُم شهِدنا أنّه فِی النارِ و مَن أحَبَّهُم شَهِدنا أنّه فی الجَنَّهِٔ. (۳۳)
از جبرئیل پرسیدم، صاحب علم کیست؟ گفت: آنان در دنیا و آخرت چراغ امت تو هستند، خوشا به حال کسی که آنان را بشناسد و دوست بدارد و وای بر آن که شناخت آنان را انکار کند و با ایشان دشمنی ورزد و هر که با آنان دشمنی کند، ما شهادت می دهیم که جایگاه او آتش است. و هر که آنان را دوست بدارد ما گواهی می دهیم که مأوای او بهشت است.
۲) عمران بن خاقان الوافد - لحاجب بن سلیمان أبی موزج -: إنّانَجِدُ فی التَوراهِٔ ثَلاثهَٔ عَشرَ اسماً، مِنها مُحمُّد و إثنا عَشَر بَعدَهُ مِن أهلِ بَیتِه... (ثمّ قرأ منه ما تَرجَمتُه) إنّ شَموعَلی (شموعل - خ ل) یَخرُج مِن صُلْبِه ابنٌ مُبارکٌ، صَلواتِی علیهِ و قُدسِی، یَلدُ اثنا عَشَر وَلَداً یَکونُ ذِکْرُهم باقِیاً إلی یَومِ القِیامِهٔ، و عَلیهمُ القِیامهُٔ تَقومُ، طُوبی لِمَن عَرَفَهم بِحَقِیقتهم. (۳۴)
عمران بن خاقان الوافد - که بزرگِ یهودیان زمان رسول اللَّه(ص) بود و سپس مسلمان شد - به حاجب بن سلیمان گفت: ما در تورات سیزده نام را یافته ایم که یکی از آنان محمّد و دوازده اسمِ پس از آن اهل بیت او هستند... (سپس بخشی از زندگی نامه هر یک از آنان را خواند) که از نسل شموعلی (شموعل) فرزند خجسته ای پدید می آید -که درود و ستایشم بر او باد - از او دوازده فرزند متولد می شود که تا روز قیامت از آنان یاد می شود، خوشا به حال کسی که حقیقت آنان را بشناسد.
▪ محبت ائمه اطهار(ع):
۱) رسول اللَّه(ص) - فی أحوال القیامهٔ -: یأتِی النِداءُ مِن قِبَلِ اللَّهِ عَزّوجلّ یسمع النَبِیِّینَ و الصِدِّیِقینَ و الشُهداء و المُؤمنینَ: هذا حَبیبِی مُحمّدُ و هذا وَلیِّی عَلیٌ ّ، طُوبی لِمَن أحَبَّهُ وَ ویلٌ لِمَن أبغَضَه و کَذَبَ علیه. (۳۵)
رسول خدا(ص) درباره چگونگی حالات قیامت می فرمود: (در آن روز) ندایی از جانب خداوند عزّوجلّ می آید که، پیامبران و صدّیقان و شهدا و مؤمنان آن را می شنوند (که می گوید:) این دوست من محمّد و این یار و دوستدار من علی است، خوشا به حال آن که او را دوست بدارد و بدا به حال آن که او را دشمن شمارد و بر او دروغ بندد.
۲) رسول اللَّه(ص) - لعلیِّ(ع) -: إنّ اللَّهَ اطّلَعَ إلی الأرضِ فاختارَنِی، ثُمّ اطّلعَ إلیها ثانِیهًٔ فاختارَکَ، أنتَ أبُو ولدِی، و قاضِی دَینِی، و المُنجِزُ عِدَاتِی (۳۶) ، و أنتَ غَداً علی حَوضِی، طُوبی لِمَن أَحبَّکَ و وَیلٌ لِمَن أبغَضَکَ. (۳۷)
رسول خدا(ص)- خطاب به علی(ع) - فرمود: خداوند یک بار بر زمین نظر افکند و مرا (به عنوان پیامبر) برگزید، سپس بار دیگر بر زمین نظر افکند و تو را (به عنوان جانشین و امام پس از من) برگزید. علی جان تو پدر فرزندان من و ادا کننده دین من و وفا کننده وعده های من هستی، تو فردا(ی قیامت) در کنار حوضِ (کوثر) من قرار داری، خوشا به حال آن که تو را دوست بدارد و بدا به حال آن که تو را دشمن شمارد.
۳) رسول اللَّه(ص) - لعلیِّ(ع) -: طُوبی ثُمَّ طُوبی (ثُمَّ طُوبی - خ د) لِمَن أحَبَّکَ و وَفی لَکَ. (۳۸)
رسول خدا(ص) خطاب به امام علی(ع) - فرمود: خوشا و خوشا و خوشا به حال کسی که تو را دوست دارد و به تو وفادار باشد.
۴) رسول اللَّه(ص) - فی حَقِّ الحسنین(ع) مخاطباً به جبرئیلُ(ع) -: هُما سَیِّدا شَبابِ أهلِ الجَنّهِٔ، طُوبی لِمَن أحَبَّهُما و أباهُما و اُمَّهُما، و وَیلٌ لِمَن حارَبَهُم و أبغَضَهُم. (۳۹)
رسول خدا(ص)- خطاب به جبرئیل(ع) - فرمود: حسن و حسین آقایان و سروران بهشتیان هستند، خوشا به حال کسی که حسن و حسین و پدر و مادر آنان را دوست بدارد و وای بر کسی که با آنان ستیز و دشمنی ورزد.
۵) أبو حارثهٔ - هو من النصاری الذین فی زمن رسول اللَّه(ص) -: فِی المِفتاحِ الرابعِ مِن الوَحی إلی المَسیح(ع)، قالَ اللَّهُ تَبارکَ وتعالی عِندَما سألَه عیسی (ع): هَلْ لَهُ (محمّدٌ(ص)) بَقیّهٌٔ ؟ - یَعنی ذُرّیهًٔ - قَالَ (اللَّهُ تَبارکَ و تعالی ): نَسْلُه (۴۰) مِن مُبارکهٍٔ صِدِّیقهٍٔ یکونُ لَه مِنها ابنهٌٔ لَها فَرْخانِ سَیّدانِ یَستَشهِدانِ، أجعلُ نَسْلَ أحمدَ مِنهُما، فَطُوباهُما و لِمَن أحَبَّهُما وشَهدَ أیّامَهُما. (۴۱)
ابو حارثه - از مسیحیان زمان رسول اللَّه(ص) - می گوید: در مفتاح چهارم از وحی خداوند به مسیح(ع) آمده است، وقتی که عیسی(ع) از خداوند پرسید: خداوندا آیا محمّد(ص) فرزندانی هم دارد ؟ خداوند تبارک و تعالی فرمود: نسل محمد از (خدیجه) زنی فرخنده و صدّیقه است که از آن زن برای پیامبر دختری متولد می شود که آن دختر دو کودک بزرگمنش - که به شهادت می رسند - به دنیا می آورد. نسل (پیامبرم) احمد را از آن دو کودک قرار دادم، خوشا به حالشان و خوشا به حال کسانی که آنان را دوست دارند و روزگار ایشان را دریابند (و آنان را یاری کنند).
۶) رسول اللَّه(ص) - عندَما سَألَه نَعْثَل الیهودِی عن وَصیِّه -: إنّ وَصیِّی و الخَلِیفهَٔ مِن بَعدِی عَلیُّ بنُ أبِی طالِب(ع) و بَعدَهُ سِبطایَ؛ الَحسنُ ثُمّ الحُسینُ، یَتلُوهُ تِسعهٌٔ مِن صُلْبِ الحُسینِ، أئمّهُٔ الأبرارِ... طُوبی لِمَن أحَبَّهم و الوَیلُ لِمُبِغضِیهِم. (۴۲)
رسول خدا(ص) - وقتی که نعثل یهودی از جانشین او پرسید - فرمود: وصی من و جانشین پس از من علی بن ابی طالب(ع) است و پس از او دو نواده من، حسن و سپس حسین هستند و به دنبال حسین، نُه تن از فرزندان حسین، که آنان امامِ نیکوکارانند... خوشا به حال کسی که آنان را دوست بدارد و وای بر آن که آنان را دشمن شمارد.
۷) رسول اللَّه(ص): مَن رَزَقَهُ اللَّهُ حُبَّ الأئمّهِٔ مِن أهلِ بَیتِی فقَد أصابَ خَیرَ الدُنیا و الآخرهِٔ، فَلا یَشُکَّنَّ أحَدٌ أنّهُ فِی الجَنّهِٔ، فإنّ فی حُبِّ أهلِ بَیتِی عِشرونَ خِصلَهًٔ، عَشرٌ مِنها فی الدُنیا و عَشرٌ مِنها فی الآخِرهِٔ، أمّا التی فی الدُنیا؛ الزُهدُ، و الحِرْصُ علی العَمَلِ، و الوَرَعُ فی الدِینِ، و الرَغبهُٔ فی العِبادَهِٔ، و التَوبهُٔ قَبلَ المَوتِ، و النَشاطُ فی قِیامِ اللیلِ، و الیَأسُ مِمّا فی أیدِی الناسِ، و الحِفظُ لأمرِ اللَّهِ و نَهیِهِ عزّ وجلّ، و التاسعهُٔ؛ بُغضُ الدُنیا؛ و العاشرهُٔ؛ السَخاءُ. و أمّا التی فی الآخرهِٔ؛ فلا یُنشرُ لَه دِیوانٌ، و لا یُنصبُ لَه مِیزانٌ، و یُعطی کِتابَهُ بیَمِینهِ، و یُکتبُ لَه بَراءهٌٔ مِن النارِ، و یُبیّضُ وَجهُهُ، و یُکسی من حُلَلِ الجَنّهِٔ، و یُشفَّعُ فی مائهٍٔ مِن أهلِ بَیتهِ، و یَنظُرُ اللَّهُ عزّ وجلّ إلیه بالرحمهِٔ، و یُتوَّجُ مِن تِیجانِ الجَنّهِٔ، و العاشِرهُٔ؛ یَدخُلُ الجَنّهَٔ بغَیرِ حِسابٍ، فطُوبی لمُحبِّی أهلِ بَیتِی. (۴۳)
هر کس که خداوند محبّت امامان اهل بیت مرا به او عطا کند، به خیر دنیا و آخرت رسیده است، چنین کسی تردید نکند، که او حتماً در بهشت است. چرا که در محبّت اهل بیت من بیست خصلت است؛ ده خصلت آن در دنیا ظاهر شده و ده خصلت آن در آخرت. امّا خصلتهای دنیائی (عبارتند از): زهد، تلاش بسیار بر عمل (به دستورات دینی)، ورع و پارسایی در دین، رغبت و تمایل به عبادت، توبه و پشیمانی پیش از مرگ، نشاط و شادابی در نماز شب، امید نبستن به مال مردم (قناعت)، مراقبت بر انجام حلال و ترک حرامِ خداوند عزّوجلّ و خصلت نهم ستیزه جویی با (تمایلات) دنیا و خصلت دهم سخاوت و بخشندگی است.
و امّا ویژگیهایی که در آخرت دارد؛ نامه عملش باز نمی شود، ترازوی عدل الهی برای محاسبه اعمالش قرار داده نمی شود، نامه عمل او را به دست راستش می دهند، رهایی از آتش برایش نوشته می شود، چهره اش سپید و نورانی می شود، زیورهای بهشتی به او پوشانده می شود، و شفاعت صدنفر از خانواده اش را می پذیرند، خداوند عزّوجلّ با نظر لطف و رحمت به او می نگرد، تاجی از تاجهای بهشتی بر سرش نهاده می شود، و دهمین ویژگی آن که بدون حساب داخل بهشت می شود. خوشا به حال دوستداران اهل بیتم.
۸) الإمام علیّ(ع): یا مَعشَرَ الصَحابهِٔ ! واللَّهِ ما تَقدّمتُ علی أمرٍ إلّا ما عَهدَ إلیَّ فیهِ رَسولُ اللَّهِ(ص)، فطُوبی لمَن رَسَخَ حُبُّنا أهلَ البیتِ فی قَلْبِه لیَکونَ الإیمانُ أثبتَ فی قَلبِه مِن جَبلِ اُحُد فی مَکانِه، و مَن لَم تَصِر مَودّتُنا فی قَلبِه، انماثَ (۴۴) الإیمانُ فی قلبِه کانِمیاثِ المِلْحِ فی الماءِ. (۴۵)
ای گروه صحابه! به خدا سوگند دست به کاری نزدم مگر آن که رسول خدا(ص) در آن کار با من عهد و پیمان بست. خوشا آن را که محبت ما اهل بیت بگونه ای در قلبش رسوخ کند که ایمان قلبی اش از کوه احد استوارتر باشد و هر کس که مودّت و دوستی ما در قلبش جای نگیرد، ایمان از قلب او محو می شود، چنانکه نمک در آب ذوب و ناپدید می گردد.
۹) رسول اللَّه(ص) - لجُندبِ بن جُنادهَٔ الیَهودی عندما أسلمَ -: یاجُندُبِ فی زَمَنِ کُلِّ واحدٍ مِنهُم جَبّارٌ یَعتَرِیهِ و یُؤذِیهِ، فإذا عَجّلَ اللَّهُ خُروجَ قائمِنا یَملأُ الأرضَ قِسْطاً و عَدْلاً کما مُلئتْ ظُلْماً و جَوْراً. ثمّ قال(ص): طُوبی للصابِرینَ فی غَیبَتِه، طُوبی للمُقِیمِینَ علی مَحبَّتِهم، اُولئکَ وَصَفَهمُ اللَّهُ فی کِتابهِ و قالَ: (الَّذِینَ یُؤمِنُونَ بِالْغَیْبِ) (۴۶) و قالَ: (اُولئکَ حِزْبُ اللَّهِ ألا إنّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) (۴۷) . (۴۸)
رسول خدا(ص) - خطاب به جندب بن جناده یهودی، هنگامی که مسلمان شد- فرمود: جندب! در زمان هر یک از جانشینان معصوم من، سلطان ستمگری مسلط می شود و آنان را می آزارد، و هنگامی که خداوند در فرج قائم آل محمّد تعجیل کند (و او ظهور نماید) زمین را عدل و داد فرا می گیرد، چنانکه ظلم و ستم آن را فرا گرفته بود. آنگاه پیامبر(ص) فرمود: خوشا روزگار آنان که در زمان غیبت (بر دشواریها) صبر نمایند و خوشا به حال آنان که بر دوستی ائمه اطهار(ع) در غیبت (امام زمان(ع)) پایدار بمانند، آنان کسانی اند که خداوند در قرآن اینگونه توصیفشان نموده است و فرموده است: (آنان که به غیب ایمان می آورند. ) و فرموده: (آنان حزب خدا هستند، آری حزب خداست که رستگارانند.)
۱۰) رسول اللَّه(ص) - لاُبیّ بن کعب عندما یتذکّرُ المهدی(ع) -: یااُبیّ، طُوبی لِمَن لَقِیَهُ، طُوبی لِمَن أحَبَّهُ و طُوبی لِمَن قالَ بهِ، یُنجِیهمُ اللَّهُ مِن الهَلَکهِٔ بالإقرارِ بهِ. (۴۹)
رسول خدا(ص) - هنگامی که ابی بن کعب، مهدی(ع) را یاد می کرد - فرمود: یا اُبی، خوشا به حال آنان که او را ببینند و خوشا به حال آنان که او را دوست بدارند و خوشا به حال آنان که از او بگویند، (چرا که) خداوند تبارک و تعالی به خاطر اقرار به امامتِ او، مردم را از هلاکت نجات می دهد.● پیروی از ائمه اطهار(ع)
۱) رسول اللَّه(ص): لا یَتمُّ الإیمانُ إلّا بِمَحَبَّتِنا أهلَ البیتِ، و إنّ اللَّهَ تَبارکَ و تَعالی عَهدَ إلیَّ أنّهُ لا یُحبُّنا أهلَ البیتِ إلّا مؤمنٌ تقیٌ، و لا یَبغَضُنا إلّا مُنافِقٌ شَقیٌّ، فطُوبی لمَن تَمسَّکَ بِی و بالأئمّهِٔ الأطهارِ من ذُرِّیَّتِی. (۵۰)
ایمان کامل نمی شود، مگر با محبّت ما اهل بیت، و خداوند تبارک و تعالی با من پیمان بسته است که ما اهل بیت را دوست نمی دارد مگر مؤمن با تقوی ، دوست نمی دارد و با ما دشمنی نمی ورزد مگر منافق بدبخت، پس خوشا به حال آنان که به من و ائمه اطهار که فرزندان من هستند تمسّک (وتوسل) جویند.
۲) رسول اللَّه(ص) - لعلیٍّ و فاطمهَٔ (ع) -: طُوبی لمَن کانَ مَعکُم، وطُوبی لمَن أعَزَّکُم إذا خَذَلَکُم الناسُ، و أعانَکُم إذا جَفاکُم الناسُ، و آواکُم إذا طَرَدَکُم الناسُ، و نَصَرَکُم إذا قَتَلَکُم الناسُ، الوَیلُ لَکُم مِن اُمّتِی و الویلُ لاُمّتِی من اللَّهِ. (۵۱)
رسول خدا(ص) - خطاب به علی و فاطمه (ع) - فرمود: خوشا بر آنان که با شما هستند و خوشا بر آنان که شما را عزیز و گرامی می دارند، در آن هنگام که مردم شما را خوار می شمارند، به فریادتان می رسند، هنگامی که مردم بر شما ستم روا دارند ، پناهتان می دهند، هنگامی که مردم شما را از خود می رانند ، به یاریتان بر می خیزند، زمانی که مردم شما را می کُشند، وای از ستمکاری امت من بر شما و وای از کیفر خدا بر امتم.
۳) رسول اللَّه(ص) - عندما سألَه نَعثلُ الیهودی عَن وصیِّه -: إنّ وَصِیِّی و الخَلیفهَٔ مِن بَعدِی علیُّ بُن أبی طالِب(ع)، و بَعدَه سِبطَایَ الحَسنُ و الحُسینُ، یَتلُوهُ تِسعهٌٔ مِن صُلْبِ الحُسینِ، أئمّهُٔ الأبرارِ... طُوبی لِمَن تَمَسَّکَ بِهم و الوَیلُ لِمُبغِضِیهِم. (۵۲)
رسول خدا(ص) - وقتی که نعثل یهودی از جانشین او پرسید - فرمود: وصی من و جانشین پس از من علی بن ابی طالب(ع) است و پس از او دو نواده من حسن و حسین هستند و به دنبال حسین، نُه تن از فرزندان حسین، که آنان امامِ نیکوکارانند... خوشا به حال کسی که به آنان تمسک جوید و بدا بر دشمنان ایشان.
۴) رسول اللَّه(ص): طُوبی لِمَن... اتّبعَ الأخیارَ مِن عِترَتِی مِن بَعدِی. (۵۳)
خوشا به حال کسی که... پس از من، برگزیدگان عترتم را پیروی کند.
۵) رسول اللَّه(ص): یا عَلیُّ... طُوبی لِمَن أطاعَکُم و وَیلٌ لِمَن عَصاکُم. (۵۴)
علی جان !... خوشا به حال آنان که از شما (اهل بیت) پیروی کنند و وای به حال آنان که شما را نافرمانی کنند.
۶) الإمام الحسن(ع): مُحمّدٌ و علیٌّ أبَوا هذه الاُمّهٔ، فطُوبی لِمَن کانَ بِحقِّهما عارِفاً، و لَهُما فی کلِّ أحوالِه مُطِیعاً، یَجعَلُه اللَّهُ مِن أفضلِ سُکّانِ جِنانِه، و یُسْعِدُه بِکَراماتِه و رِضوانِه. (۵۵)
محمّد و علی پدران این امت هستند، پس خوشا بر آنان که به حقّ آن دو آشنا باشند و در هر حال، از آنان پیروی کنند. (که در این حالت) خداوند آنان را از برترین ساکنان بهشت خویش قرار دهد و آنان را با کرامت و رضوان خویش سعادتمند گرداند.
۷) الإمام علیّ(ع): شِیعتُنا ثلاثهُٔ أصنافٍ؛ صِنْفٌ یَصِلُونا، و صِنْفٌ یَصِلُونَ الناسَ، و صِنْفٌ وَالَوا وَلِیَّنا و عادَوا عَدُوَّنا، اُولئکَ الأولیاءُ الأخیارُ، الحُکماءُ العُلَماءُ، و طُوبی لَهم و حُسْنُ مآب. (۵۶)
شیعیان ما سه گروه اند: گروهی (فقط) با ما رابطه دارند و گروهی با دیگران (حاکمان جور) و گروه سوم دوستان ما را دوست خود و دشمنان ما را دشمن خود می شمارند، آنان (دسته سوم) دوستان برگزیده و حکیمان دانشمندند، خوشا به حالشان و نیک باد فرجامشان.
۸) الإمام الباقر(ع): یَأتِی علی الناسِ زَمانٌ یَغیبُ عَنهم إمامُهم، فَیَا ُطوبی للثابِتِینَ علی أمرِنا فِی ذلک الزمانِ، إنّ أدنی ما یَکونُ لَهم مِن الثَوابِ أنْ یَنادِیهمُ الباری جَلّ جلالُه فیَقولُ: عِبادِی و إمائی، آمنْتُم بِسِرِّی، و صَدَّقتُم بِغَیبِی، فابْشِرُوا بحُسْنِ الثَوابِ مِنِّی، فأنتُم عِبادِی و إمائی حَقّاً، مِنکُم أتَقَبّلُ، و عَنکُم أعفُو، و لکم أغفِرُ، و بِکُم أسقِی عِبادِی الغَیثَ، و أدفعُ عنهمُ البَلاءَ و لَولاکُم لأنزَلْتُ عَلیهمُ عَذابِی. (۵۷)
روزگاری بر مردم خواهد رسید که امامشان در غیبت است، پس خوشا به حال آنان که در آن روزگار بر ولایت ما ثابت قدم بوده و پایداری کنند، (وبدانند) کمترین پاداش آنان این است که خداوند جل جلاله خطاب به ایشان می گوید: بندگان و کنیزان من، به سرّ من ایمان آوردید، و غیب مرا تصدیق نمودید، پس بشارتتان باد به پاداش نیکوی من، که شما به حقّ، بندگان و کنیزان من هستید، (اعمالتان را) از شما می پذیرم و از شما درگذرم، و به خاطر شما (بندگان گنهکارم را) می بخشم و به خاطر شما باران رحمتم را بر بندگانم فرو می فرستم، و بلا را از آنان دور می سازم و اگر شما نبودید برایشان عذاب فرو می ریختم.
۹) الإمام الباقر(ع): طُوبی لِمَن کانَ فی زُمرَهِٔ رَسولِ اللَّهِ غَداً و أهلِ بَیتِه. (۵۸)
خوشا به حال آنان که فردا(ی قیامت) در گروه رسول خدا و اهل بیت او باشند.
۱۰) الإمام الصادق(ع): طُوبی لِمَن تَمسَّکَ بأمرِنا فی غَیبَهِٔ قائِمنا، فلَم یَزِغْ قَلْبُه بعدَ الهِدایهِٔ. (۵۹)
خوشا بر آنان که در غیبت قائم آل محمّد به ولایت ما تمسّک جویند (که در این صورت هدایت شده اند) و پس از هدایت، قلبشان (از راه راست) منحرف نشود.
۱۱) الإمام الکاظم(ع): طُوبی لِشِیعتِنا المُتَمَسِّکینَ بحَبْلِنا فی غَیبَهِٔ قائِمنا، الثابِتِینَ علی مُوالاتِنا و البَراءَهِٔ من أعدائِنا، اُولئکَ مِنَّا و نَحنُ مِنهم، قَد رَضُوا بِنا أئمَّهًٔ و رَضینا بِهم شِیعهًٔ، فطُوبی لَهم، ثُمّ طُوبی لَهم، و هُم واللَّهِ مَعَنا فی دَرَجاتِنا یومَ القِیامهِٔ. (۶۰)
خوشا به حال شیعیان ما، آنان که در زمان غیبت قائم آل محمّد به ریسمان ما ائمه چنگ می زنند، بر دوستی ما و دوری از دشمنانمان ثابت قدم و استوارند، آنان از ما هستند و ما از آنانیم، آنان به امامت و پیشوائی ما خشنودند و ما هم از پیروی و شیعه بودن آنان خشنودیم، خوشا به حالشان، خوشا زندگیشان. به خدا سوگند آنان روز قیامت در مقام و جایگاه ما ائمه و در کنارمان خواهند بود.
۱۲) رسول اللَّه(ص): طُوبی لِمَن أدرَکَ قائمَ أهلِ بَیتِی و هو مُقْتدٍ به قَبلَ قِیامِه، یَأتَمُّ به و بِأئّمهِٔ الهُدی مِن قَبْلِه، و یَبَرأُ إلی اللَّهِ عزّوجلّ مِن عَدوِّهم، اُولئکَ رُفَقائی و أکَرمُ اُمّتی عَلَّی . (۶۱)
خوشا به حال آنان که قائم اهل بیت مرا (مهدی(ع)) دریابند، در حالی که پیش از قیام وی، پیرو او شده، دنباله روی او و امامان هدایتگر پیش از او باشند و از دشمنانشان دوری گزینند، آنان دوستان من و گرامیترین افراد امت، نزد من هستند.
۱۳) الإمام الجواد(ع): إذا ماتَ إبنِی عَلیٌّ بَدَأَ سِراجٌ بَعْدَه ثُمّ خَفی، فَوَیلٌ لِلمُرتاب و طُوبی لِلغَریبِ الفارِّ بِدِینِه، ثُمّ یَکونُ بَعدَ ذلکَ أَحداثٌ تَشِیبُ فیها النَّواصی و یَسیرُ الصُّمَّ الصِّلابَ. (۶۲)
پس از مرگ فرزندم علی (امام هادی(ع)) نوری می درخشد (امام عسکری(ع)) و پس از آن خاموشی و خفاست (غیبت امام زمان(ع)) پس وای بر آن که شک کند و خوشا به حال غریبانی که برای حفظ دین خود بگریزند (تقیه کنند، یا از حکّام ستمگر دور شوند)، سپس از پس این روزگاران، دشواریهایی پیش خواهد آمد که موهای سر از غم و غصه سپید می شود و زندگی بسی سخت و دشوار می گردد.
۱۴) رسول اللَّه(ص): طُوبی لِمَن کان مِن أولیاءِ الحُسَینِ و شِیعتِه، هُم واللَّهِ الفائزُونَ یَومَ القِیامَهِٔ. (۶۳)
خوشا به حال دوستداران و پیروان حسین، به خدا سوگند آنان روز قیامت از پیروزمندان و برندگان هستند.
۱۵) الإمام الصادق(ع): مَرَّ أمیرُالمَؤمنینَ(ع) فی اُناسٍ مِن أصحابِهِ بِکَربَلا، فَلمّا مَرَّبها اغرَورَقَتْ عَیناهُ بالبُکاءِ، ثُمّ قالَ: هذا مَناخُ رِکابِهم وهذا مَلقی رِحالِهم، هاهُنا تُهراقُ دِماؤهم، طُوبی لَکِ مِن تُربهٍٔ، عَلیکِ تُهراقُ دِماءُ الأحِبَّهِٔ. (۶۴)
امیر المؤمنین(ع) با گروهی از اصحابش از کربلا می گذشت، هنگامی که به سرزمین کربلا (محل شهادت امام حسین(ع)) رسید، اشک در چشمانش حلقه زد و فرمود: اینجا اقامتگاه کاروانشان و این مکانِ فرود بار سفرشان است و همینجا خونشان ریخته می شود، خوشا بر تو ای تربتی که خون محبوبان (خدا و پیروان حسین) بر تو ریخته می شود.
۱۶) الإمام الصادق(ع): بَیْنا الحُسینُ عِندَ رَسول اللَّهِ(ص) إذْ أتاهُ جَبرَئیلُ(ع) فقالَ: یا مُحمّدُ أتُحبُّه ؟ قالَ(ص): نَعمْ. قالَ: أما إنّ اُمّتَکَ سَتَقتُلُه. فَحَزَنَ رَسولُ اللَّهِ(ص) حُزْناً شَدیداً، فقالَ جبرئیلُ(ع): أیسرّک أنْ اُرِیکَ التُربهَٔ التی یُقتلَ فِیها؟ قالَ(ص): نَعمْ. (و عِندَما رَأها) قالَ رَسولُ اللَّهِ(ص): طُوبی لَکِ مِن تُربهٍٔ، و طُوبی لِمَن یُقتَلُ فِیکِ. (۶۵)
هنگامی که حسین نزد رسول خدا(ص) بود، جبرئیل(ع) نزد حضرت آمد و عرض کرد: محمّد! آیا دوستش داری ؟ فرمود: آری. جبرئیل گفت: ولی امّت تو بزودی او را خواهند کُشت، در این هنکام رسول خدا(ص) بسیار اندوهناک شد، آنگاه جبرئیل(ع) عرض کرد: آیا اگر سرزمینی را که حسین در آن به شهادت می رسد به تو نشان دهم خوشحال می شوی ؟ حضرت(ص) فرمود: بله، (و وقتی که آن سرزمین را دید) فرمود: خوشا بر چنین سرزمینی و خوشا به حال کسی که بر روی تو به خون می غلتد.
▪ انتظار فرج
۱) الإمام الصادق(ع): یا أبا بصیر، طُوبی لِشِیعهِٔ قائمِنا المُنتَظِرینَ لِظُهورِهِ فی غَیبَتِه، و المُطِیعِینَ لَه فی ظُهورِه، اُولئکَ أولیاءُ اللَّهِ الذینَ لا خَوفٌ عَلیهِم و لا هُم یَحزَنُون. (۶۶)
ابوبصیر! خوشا به حال شیعیان قائم آل محمد، آنان که در زمان غیبت او، ظهورش را انتظار می کشند و هنگامی که او ظهور کند، گوش به فرمان او هستند، آنان دوستان و یاران خدایند، کسانی که ترس و اندوهی به دل ندارند.
۲) فی زیارهٔ الحُجّهِٔ بنِ الحسن(ع): طُوبی لِمَن سَعَدَ بِوِلایتکَ، و وَیلٌ لِمَن شَقِیَ بِجُحُودِکَ. (۶۷)
در زیارتنامه امام زمان(ع) آمده است: خوشا به حال آنان که با قبول ولایت تو (در زمان غیبت و پس از آن) به سعادت برسند و بدا بر آنان که با انکار آن به تیره روزی برسند.
صبر بر سختیهای غیبت امام عصر(ع) ۱ - رسول اللَّه(ص): - لجندُبِ بن جنادهَٔ الیهودی عندما أسلَمَ -: یاجُنْدُبُ، فی زَمَنِ کُلِّ واحدٍ مِنهم سُلطانٌ یَعتَرِیهِ و یُؤذِیهِ، فإذا عَجَّلَ اللَّهُ خُروجَ قائِمنا یُملأُ الأرضُ قِسْطاً و عَدْلاً کما مُلئتْ جَوْراً و ظُلْماً. ثُمّ قال(ص): طُوبی لِلصابِرینَ فی غَیبَتِه، طُوبی للمُقیمِینَ علی مَحبَّتِهم اُولئکَ وَصَفَهمُ اللَّهُ فی کتابهِ و قالَ: (الَّذِینَ یُؤمِنُونَ بِالْغَیْبِ) (۶۸) و قالَ: (اُولئکَ حِزْبُ اللَّهِ ألا إنّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) (۶۹) . (۷۰)
رسول خدا(ص) - خطاب به جندب بن جناده یهودی، هنگامی که مسلمان شد- فرمود: جندب! در زمان هر یک از جانشینان معصوم من، سلطان ستمگری مسلط می شود و آنان را می آزارد، و هنگامی که خداوند در فرج قائم آل محمّد تعجیل کند (و او ظهور نماید) زمین را عدل و داد فرا می گیرد، چنانکه ظلم و ستم آن را فرا گرفته بود. آنگاه پیامبر(ص) فرمود: خوشا روزگار آنان که در زمان غیبت (بر دشواریها) صبر نمایند و خوشا به حال آنان که بر دوستی ائمه اطهار در غیبت (امام زمان(ع)) پایدار بمانند، آنان کسانی اند که خداوند در قرآن اینگونه توصیفشان نموده است و فرموده است: (آنان که به غیب ایمان می آورند.) و فرموده: (آنان حزب خدا هستند، آگاه باشید حزب خداست که رستگارانند.)
۲) الإمام علیّ(ع) - فی أوصافِ أصحابِ المَهدی(ع) -: اللّهُمَّ و إنّی لأعلَمُ أنّ العِلمَ لا یأزَرُ کُلُّه و لا یَنقَطِعُ مَوادُّه، و أنّکَ لا تُخْلِی أرضَکَ مِن حُجّهٍٔ لَکَ عَلی خَلقِکَ، ظاهِرٌ لَیسَ بِالمُطاعِ أو خَائِفٌ مَغْمورٌ، کی لاتَبطُلَ حُجّتُکَ، و لا یَضِلَّ أولیاؤکَ بَعدَ إذْ هَدَیتَهُم، بَل أینَ هُم و کَمْ ؟ اُولئک الأقَلُّونَ عَدَداً، و الأعظَمُونَ عِندَ اللَّهِ جَلَّ ذِکُره قَدْراً، المُتّبِعونَ لِقادَهِٔ الدِینِ، الأئمّهِٔ الهادِینَ، الّذینَ یَتَأدَّبُونَ بِآدابِهم، و یَنْهَجُونَ نَهْجَهُم، فَعِندَ ذلکَ یَهجِمُ بِهمُ العِلْمُ علی حَقیقهِٔ الإیمانِ، فَتَستَجِیبَ أرْواحُهم لِقادَهِٔ العِلْمِ و یَسْتَلِینُونَ مِن حَدِیثِهم ما اسْتَوعَرَ علی غَیرِهِم، و یَأنَسُونَ بِما اسْتَوحَشَ مِنهُ المُکَذِّبُونَ و أباهُ المُسْرِفُونَ، اُولئکَ أتباعُ العُلَماءِ، صَحبُوا أهلَ الدنیا بِطاعَهِٔ اللَّهِ تَبارکَ و تعالی و أولیائِهِ، و دانُوا بالتَّقیهِٔ عن دِینِهم و الخَوفِ مِن عَدوِّهم فَأرواحُهم مُعلَّقهٌٔ بِالمَحلِّ الأعلی ، فُعلماؤهُم و أتباعُهم خُرْسٌ صُمتٌ فی دَولهِٔ الباطِلِ، مُنتظِرُونَ لِدَولَهِٔ الحَقِّ، و سَیُحقُّ اللَّهُ الحَقَّ بِکَلِماتِه و یَمْحَقُ الباطِلَ. ها، ها، طُوبی لَهم علی صَبرِهم علی دِینِهم فی حالِ هُدنَتِهم،و یا شَوقَاهُ إلی رُؤیَتِهم فی حالِ ظُهورِ دَولَتِهم، و سَیَجمَعُنا اللَّهُ و إیّاهُم فی جَنّاتِ عَدنٍ و مَن صَلَحَ مِن آبائِهم و أزواجِهم و ذُرِّیاتِهم. (۷۱)
امام علی(ع) - در وصف یاران حضرت مهدی(ع) - فرمود: بارخدایا من می دانم که بساط علم و دانش برچیده نمی شود و مایه هایش از میان نمی رود (یعنی هیچگاه روی زمین را کفر و ضلالت محض فرا نمی گیرد و همیشه کم و بیش آثاری از توحید و هدایت یافت می شود) می دانم که تو روی زمین را از حجّت خود بر خلق خالی نمی سازی که او یا آشکار است و فرمانش نبرند (مانند امیرالمؤمنین و امام حسن(ع) در دوران خلافت خود) و یا ترسان و پنهان (مانند امام زمان(ع)) تا حجت تو باطل نگردد (و مردم بهانه ای نداشته باشند) و دوستان تو بعد از آن که هدایتشان فرمودی گمراه نشوند، ولی آنان کجایند و چقدر ؟ تعدادشان بسیار اندک است و نزد خدای جلّ ذکره ارزشی بسیار بزرگ و گرامی دارند، آنان پیرو پیشوایان دین و امامان هدایتگرند. همان کسانی که به آداب ائمه پرورش یافته و به راه ایشان رفته اند.
و در اینجاست که دانش، حقیقت ایمان آنان را در بر می گیرد و روحشان، ندای پیشوایان دانش را لبیک می گوید و همان سخنانی که بر دیگران مشکل آید برای آنان دلنشین باشد و به آنچه تکذیب کنندگان، از آن وحشت دارند و متجاوزان سرباز می زنند انس و الفت دارند.
آنان پیرو علما هستند، برای اطاعت خدای تبارک و تعالی و اولیای او، با اهل دنیا معاشرت کنند، نسبت به دین خود و از ترس دشمن، تقیه را آئین خود سازند، روح ایشان با جایگاهی رفیع گره خورده است، و دانشمندان و پیروانشان در زمان دولت باطل، زبان در کام و خاموش اند و همیشه در انتظار دولت حق چشم به راه و آماده اند، ونزدیک است که خدا هم با کلمات خود (کلمات ائمه یا آیات قرآن و یا با تقدیر خود) حق را استوار سازد و باطل را از میان بر دارد.
های، های، خوشا به حالشان که در زمان صلح و آرامش، بر دینشان شکیبایی ورزیدند، و چه شوقی به دیدار آنان به هنگام برپایی دولتشان دارم، خدا ما و ایشان و پدران و همسران و فرزندان نیکوکارشان را در بهشت برین گرد هم خواهد آورد.
▪ یاری امام عصر(ع)
۱) الإمام الباقر(ع) - فی أمرِ ظهورِ المَهدی(ع) -: یا طُوبی لِمَن أدرَکَهُ و کانَ من أنصارِه، و الوَیلُ کُلُّ الوَیلِ لِمَن نَاوَاهُ و خَالَفَهُ، و خَالَفَ أمرَهُ و کانَ مِن أعدائِه. (۷۲)
امام باقر(ع) - در باره ظهور مهدی(ع) - فرمود: خوشا زندگی آنان که او را ببینند و از یاوران او باشند و وای و هزاران وای بر آنان که با او و برنامه او دشمنی و ستیزه کنند و در زمره دشمنان او باشند.
۲) الإمام الباقر(ع) - فیما سَألتْهُ اُمّ هانی عن آیهٔ (فَلا اُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ الْجَوارِ الْکُنَّسِ) (۷۳) -: نِعمَ المَسألهٔ سَألتِنی یا اُمَّ هانِی، هذا مَولودٌ فی آخِرِ الزَمانِ هُو المَهدیُّ مِن هذه العِترَهِٔ، تَکونُ لَهُ حَیْرَهٌٔ و غَیْبَهٌٔ یَضِلُّ فیها أقوامٌ و یَهتَدی فیها أقوامٌ، فیا طُوبی لَکِ إن أدَرکْتِیهِ، و یا طُوبی لِمَن أدَرَکَه. (۷۴)
امام باقر(ع) - در پاسخ به امّ هانی که از آیه (نه! سوگند به اختران گردان نهان شوند و از نو آیند) پرسید، فرمود: امّ هانی! خوب مسئله ای پرسیدی، این مولودی در آخر الزمان است. او مهدی این خاندان است، او را سرگردانی و غیبتی است که در آن کسانی گمراه و مردمانی هدایت می شوند پس خوشا به حال تو اگر او را ببینی و دریابی و خوشا به حال آن که او را درک کند و دریابد.
۳) الإمام الصادق(ع) - فی وصفِ المهدی(ع) -: هُوالمُفرِّجُ للمکربِ عن شِیعتِه، بَعدَ ضَنَکٍ شَدیدٍ و بَلاءٍ طَویلٍ و جَورٍ، فطُوبی لِمَن أدرَکَ ذلک الزمانَ. (۷۵)
امام صادق(ع) در توصیف امام مهدی(ع) : اوست که پس از سختیهای شدید و مصیبتها و ستمهای طولانی پیروانش را از غم می رهاند، پس خوشا به حال کسانی که آن زمان را دریابند.
سوگواری ائمه اطهار(ع) ۱ - الإمام الصادق(ع) - لأصحابِه و هُم جُلوسٌ حَولَه -: إنّکم لَتَذکُرونَ مُصیبَتَنا أهلَ البیتِ، و ما مُنِعْنا مِن حُقوقِنا، فأیدِینا مِن حُقوقِنا صَفراتٍ ؟ فقالوا: بلی یابَن رَسول اللَّهِ، و إنّا لنَبکِی علیه.
فقال(ع): طُوبی لِرِیحِکُم و أرواحِکُم، ضَمِنْتُ لَکُم الضَمانَ، بضَمانِ اللَّهِ و ضَمانِ رَسولِهِ، و ضَمانِ علیٍّ بن أبی طالِب، فَأعِیْنُونا علی تِلکَ بالوَرَعِ. (۷۶)
امام صادق(ع) - خطاب به یارانش در حالی که پیروانش گرد ایشان حلقه زده بودند - فرمود: آیا شما از مصیبتها و حقوقی که از ما دریغ کرده اند - و دست ما از حقّمان خالی است - یاد می کنید ؟ اصحاب گفتند: آری ای فرزند رسول خدا و ما بر آن مصائب اشک می ریزیم و گریه می کنیم. حضرت فرمود: خوشا به عطر و بوی شما و خوشا به روح و روانتان، من برای شما ضمانت می کنم که خداوند ضامن شما شود و رسول خدا ضامن شما شود و علی بن ابی طالب ضامن شما شود، ولی شما نیز در برابر این ضمانت با دوری از گناه مارا یاری کنید.
▪ زیارت مرقد امام حسین(ع)
۱) الإمام الصادق(ع): فإذا انقَلَبْتَ مِن عِندِ قَبرِ الحُسینِ(ع) ناداکَ مُنادٍ، لو سَمعتَ مَقالَتَه لأقَمْتَ عُمرَکَ عِندَ قَبرِ الحُسینِ(ع)، و هو یَقولُ: طُوبی لَکَ أیُّها العَبدُ قَد غَنِمْتَ وسَلِمتَ، قَد غُفِرَ لَکَ ما سَلَفَ، فاستأنِف العَمَلَ. (۷۷)
وقتی که از زیارت مرقد حسین(ع) باز می گردی، ندا دهنده ای تو را خطاب می کند که اگر گفته او را می شنیدی، تمام عمرت را در کنار مرقد حسین(ع) می گذراندی، آن منادی می گوید: خوشا به حالت ای بنده (خدا)، همانا غنیمت ارزشمندی بدست آوردی و در امان شدی، گناهان گذشته ات بخشوده شد، پس عمل از سر گیر.
۲) الإمام السجاد(ع): مَن أحَبَّ أنْ یُصافِحَهُ مائهُٔ ألفِ نَبِیٍّ و أربعهٌٔ و عُشرونَ ألفِ نَبِیٍّ فَلْیَزُرْ الحُسینَ(ع) لَیلهَٔ النِصفِ مِن شَعبانَ، فإنّ المَلائکهَٔ و أرواحَ النَبِیِّینَ یستَأذِنُونَ اللَّهَ فی زِیارَتِه، فیَأذَنُ لَهم، فطُوبی لِمَن صَافَحَهم و صافَحُوهُ. (۷۸)
هر کس دوست دارد که صد و بیست و چهار هزار پیامبر با او مصافحه کنند، باید مرقد امام حسین(ع) را در شب نیمه شعبان زیارت کند، زیرا فرشتگان و روح پیامبران (در آن شب) برای زیارت مرقد حسین(ع) از خداوند اجازه می گیرند و خداوند به آنان اجازه می دهد، پس خوشا به حال آنان که با ایشان مصافحه کنند
د ) معاد
▪ عمل برای آخرت:
۱) الإمام الصادق(ع) - فی وَصِیّتِه لعبدِاللَّهِ بنِ جُندب -: طُوبی لعَبدٍ طَلَبَ الآخرهَٔ و سَعی لها. (۷۹)
امام صادق(ع) - در وصیتش به عبداللَّه بن جندب - فرمود: خوشا به حال بنده ای که آخرت را بجوید و برای آن بکوشد.
۲) علی بن أسباط عنهم(ع)- فی بیانِ ما وَعَظَ اللَّهُ تبارکَ وتَعالی بهِ عیسی(ع) -: طُوبی لکَ یابنَ مَریَم إنْ کُنتَ لَها (الآخرهَٔ) مِن العامِلِینَ معَ آبائکَ آدمَ و إبراهِیمَ فی جَنّاتٍ و نَعِیم، لا تَبتَغی بها بَدَلاً و لا تَحویلاً کذلکَ أفعلُ بِالمُتّقِینَ. (۸۰)
علی بن اسباط از (یکی از) معصومان: - در کلامی که خداوند تبارک و تعالی عیسی(ع) را موعظه می نمود - نقل می کند: خوشا به حال تو ای فرزند مریم، اگر از کسانی باشی که برای آخرت کار می کنند، (که در این صورت) با پدرانت آدم و ابراهیم در میان بهشت و نعمتهای خدا خواهی بود (مکانی که) به جای آن، چیز دیگری را جایگزین نمی خواهی، (بدان که) من با تقواپیشگان این چنین خواهم کرد.
۳) الإمام علیّ(ع): طُوبی لِمَن کَذّبَ مُناهُ (۸۱) و أخرب دنیاه لعمارهٔ اُخراه. (۸۲)
خوشا به حال آن که آرزوهایش را تکذیب کند (و فریب آنان را نخورد) ودنیای خود را برای آبادانی آن جهان ویران سازد (آخرت را بر دنیا ترجیح دهد).
۴) علی بن عیسی رفعه - فیما ناجاه اللَّه به موسی(ع) فقال اللَّه له-: یا موسی، أبناءُ الدُنیا و أهلُها فِتَنٌ بَعضُهم لبَعضٍ، فکُلٌّ مُزَیّنٌ له ما هُو فیه، و المُؤمنُ مَن زُیِّنتْ له الآخرهُٔ، فهو یَنظُرُ إلیها ما یَفتِرُ، قد حالَتْ شَهوَتُهابَینَهُ و بَینَ لذَّهِٔ العَیشِ فأدلجَتْهُ (۸۳) بالأسحارِ کفِعلِ الراکبِ السائقِ إلی غایَتِه، یَظلُّ کئیباً و یُسمی حَزیناً، و طُوبی لَه لَو قَد کُشِفَ الغِطاءُ ماذا یُعایِنُ مِن السُرورِ. (۸۴)
علی بن عیسی در حدیثِ مرفوعی روایت می کند- در آن کلماتی که موسی(ع) با خداوند مناجات کرد - خداوند به او فرمود: موسی! برخی فرزندانِ دنیا و اهل دنیا در کار یکدیگر فتنه می کنند و (بدان که) هر کس در هر چه هست همان برایش آرایش و زینت است، پس مؤمن کسی است که آخرت در نظرش زیبایی و زینت دارد، و از این رو یکسره و بدون فتور و سستی به آن می نگرد.
عشق به آن جهان میان او و لذتهای زندگی دنیا فاصله انداخته و همان عشق است که او را در سحرگاهان از جا می کند و همانند رفتار سواری که مرکب را به سوی منزل و مقصد می راند، روزش را به اندوه (رسیدن به مقصد) و شبش را به غم (رسیدن به منزل حقیقت) می گذراند. خوشا به حال او وقتی که پرده این جهان از برابر دیدگانش به کنار رود، چه شادی و سروری را به چشم خواهد دید.
۵) الإمام علیّ(ع): طُوبی لِمَن خافَ العِقابَ، و عَملَ للحِسابِ. (۸۵)
خوشا به حال آن که از کیفر و جزای (اعمالش) در هراس است و برای روزِ حساب در تلاش.
۶) الإمام علیّ(ع): طُوبی لِمَن ذَکَر المَعادَ، و قَنَعَ بالکَفافِ، و أعَدَّ للحسابِ. (۸۶)
خوشا به حال آن که به یاد آخرت باشد و (در زندگی) به کفاف (۸۷) قانع باشد و خود را برای (جواب در) روز حساب آماده سازد.
۷) الإمام علیّ(ع): طُوبی لِمَن أحسَنَ إلی العِبادِ و تَزَوَّدَ لِلمعادِ. (۸۸)
خوشابه حال آن که با بندگان خدا نیکی کند وبرای آخرت خود زاد و توشه برگیرد.
۸) الإمام علیّ(ع): طُوبی لِمَن أرادَ المَعادَ، و عَملَ للحِسابِ، و قَنعَ بالکَفافِ، و رَضِیَ عنِ اللَّهِ عزّوجلّ. (۸۹)
خوشا به حال آن که آهنگ آخرت کند و برای (جواب در) روز حساب بکوشد و به کفاف در زندگی قانع و از خداوند عزّوجلّ خشنود باشد.
۹) الإمام علیّ(ع): طُوبی لِمَن بادَرَ الأجَلَ، و اغْتَنَمَ المهل (۹۰) ، و تَزوَّدَ من العَمَل. (۹۱)
خوشا به حال آن که بر أجل پیشی گیرد و فرصتها(ی زندگی) را غنیمت شمرد و با کار(های نیکو) برای آخرت زاد و توشه فراهم سازد.
۱۰) الإمام علیّ(ع): طُوبی لِمَن... أحرَزَ أمرَ آخِرَتِه. (۹۲)
خوشا به حال آن که... کار آخرتش را فراهم آورده باشد.
▪ عفو الهی در آخرت:
۱) رسول اللَّه(ص):... المَوتُ أوّلُ مَنزِلٍ مِن منازِلِ الآخِرهِٔ، و آخِرُ مَنزِلٍ مِن مَنازِلِ الدُنیا، فطُوبی لِمَن أکرَمَ عِندَ النُزولِ بأوَّلِها، و طُوبی لِمَن أحسنَ مُشایَعَتَه فی آخرِها. (۹۳)
مرگ اولین منزل از منازل آخرت و آخرین منزل از منزلهای دنیاست، پس خوشا به حال آن که، وی را هنگام ورود در نخستین منزلِ (آخرت) گرامی بدارند و خوشا به حال آن که در آخرین منزل (دنیا) از او مشایعت و همراهی شایسته ای به جا آورند.
۲) اللَّه تبارک و تعالی فی الصَحیفهِٔ الثالثهِٔ والعشرین مِن صُحفِ إدریسَ النبی(ع): سَیَعودُ کُلُّ شَی ءٍ إلی عُنصُرِه (۹۴) ... و تَقومُ القِیامَهُٔ، و طُوبی للناجِینَ و وَیلٌ للهالِکِینَ. (۹۵)
خداوند تبارک و تعالی در بیست و سومین صحیفه ادریس پیامبر(ع) فرموده است: بزودی هر چیز به اصل خویش باز می گردد... و قیامت بر پا می شود، پس خوشا به حال آنان که (از شدت حساب در قیامت) نجات یابند و بدا بر آنان که هلاک شدگان باشند.
۳) الإمام السجاد(ع) - فی مُناجاتِه للهِ عزّوجلّ: طُوبی لِمَن رَضِیتَ عَنهُ، و وَیلٌ لِمَن سَخطتَ علیه. (۹۶)
خوشابه حال آن که تو از او خشنود باشی و وای بر آن که تو بر او غضبناک گردی.
۴) الإمام علیّ(ع) - فی قولِه تَعالی (عَسَی أنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَاماً (۹۷) مَحْمُوداً) (۹۸) -: فطُوبی لِمَن کانَ لَهُ فی ذلک المَقامِ حَظٌّ و نَصِیبٌ و وَیلٌ لِمَن لَم یَکُن لَه فی ذلکَ المقامِ حَظٌّ و نَصیبٌ. (۹۹)
امام علی(ع) در موردآیه (امید است که پروردگارت تو را به مقامی ستوده برساند) می فرماید: خوشا به حال کسی که از آن جایگاه سهمی داشته باشد و وای بر کسی که از آن جایگاه بهره و سودی نداشته باشد.
▪ ورود به بهشت:
۱) رسول اللَّه(ص): لَمّا خَلَقَ اللَّهُ جَنّهَٔ عَدْنٍ... أمَرَها فاهتَزَّتْ و نَطَقتْ فقالتْ: أن لا إلهَ إلّا أنتَ، الحَیُّ القَیّومُ، فطُوبی لِمَن قُدِّرَ لَه دُخولِی. قالَ اللَّهُ سُبحانَه: و عِزَّتِی و جَلالِی و ارتِفاعِ مکانِی، لا یَدخُلُکِ مُدْمنُ خَمرٍ، و لا مُصِرٌّ علی رِبا، و لا فَتّانٌ - و هو النَمّامُ -. (۱۰۰)
وقتی که خداوند بهشت جاویدان را آفرید، به آن امر کرد، پس تکانی خوردو به سخن آمد و گفت: تو خداوندی هستی که خدای دیگری جز تو نیست، حیّ و قیّومی، پس خوشا به حال آن که برای او تقدیر شد که در من داخل شود. آنگاه خداوند سبحان فرمود: به عزت و جلال و بلند مرتبگی ام سوگند، که شرابخوار و رباخوار و فتنه گر - که همان سخن چین باشد - را درون تو راه نمی دهم.
۲) رسول اللَّه(ص) - فی تَفسیرِ قَولِه عزّوجلّ (فِی جَنّاتِ عَدْنٍ) (۱۰۱) -: عَدْن، دارُ اللَّهِ التی لَم تَرَها عَینٌ و لَم تَخطُر علی قَلْبِ بَشَرٍ، لا یَسکُنُها غیرُ ثلاثهٍٔ: النَبیِّینَ و الصِدِّقِینَ و الشُهداءِ. یَقولُ اللَّهُ عزّوجلّ: طُوبی لِمَن دَخَلَکِ. (۱۰۲)
رسول خدا(ص) - در تفسیر آیه (در بهشت جاویدان) - فرمود: «عدن» خانه خداست، خانه ای که هیچ چشمی آن را ندیده و (تصورش) بر قلب کسی خطور نکرده است و هیچ کس در آن ساکن نشده مگر سه دسته: پیامبران، صدیقان و شهدا. خداوند عزّوجلّ می فرماید: خوشا به حال آن که در تو جای گیرد.
۳) رسول اللَّه(ص): إنّ فِی الجَنّهِٔ لَمُجتَمَعاً للحُورِالعِینِ یَرفَعنَ بأصواتٍ لَم یَسمَع الخلائقُ مِثلَها... طُوبی لِمَن کانَ لَنا و کُنّا لَه. (۱۰۳)
حوریان در بهشت همایشی ویژه دارند که صدای خود را بطوری که مردمان مانند آن را نشنیده اند بلند می کنند و می گویند:... خوشا به حال آنان که برای ما باشند و ما برای آنان باشیم.
۴) رسول اللَّه(ص): إنّ اللَّهَ خَلَقَ جَنّهَٔ عَدْنٍ و بَناها بِیَدِه، لِبْنَهًٔ (۱۰۴) مِن ذَهبٍ و لبْنَهًٔ مِن فِضَّهٍٔ، و جَعَلَ مَلاطَها المِسکُ و تُرابَها الزَعفَرانُ و حَصباءَها (۱۰۵) اللُؤلُؤ، ثمّ قالَ لها «تَکلَّمِی» فقالت: قد أفلَحَ المُؤمِنونَ. فقالَتْ المَلائکُهٔ: طُوبی لَکِ مَنزلُ المُلوکِ. (۱۰۶)
خداوند تبارک و تعالی بهشت جاویدان را آفرید و آن را به دست قدرت خود بنا نمود، خشتی از طلا و خشتی از نقره بر هم نهاد و ملاط آن از مُشک، و خاکش را از زعفران، شن و ریگش را از مروارید قرار داد، سپس به بهشت فرمود: سخن بگو. بهشت به سخن آمد و گفت: بیقین مؤمنان رستگار شدند. آنگاه فرشتگان گفتند: خوشا به حالت ای بهشت که جایگاه بزرگان شدی.
۱. سوره رعد: آیه ۲۸ - ۲۹.
۲ . الفردوس بمأثور الخطاب: ۲ / ۴۴۸ / ۳۹۳۵.
۳ . مهج الدعوات: ۲۲۹، بحار الأنوار: ۹۴ / ۴۰۰ / ۴ به نقل از «مهج الدعوات» در هر دو کتاب از امام کاظم از پدرانش(ع) از رسول خدا(ص).
۴ . دعای جوشن کبیر، دعایی است که هزار نام از اسماء اللَّه در آن ذکر شده است. این دعا در مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی نقل شده است.
۵ . بحار الأنوار: ۹۵ / ۴۵۷.
۶ . غرر الحکم: ۴ / ۲۴۵ / ۵۹۶۸.
۷ . غرر الحکم: ۴ / ۲۴۶ / ۵۹۷۴.
۸ . مناقب الإمام أمیرالمؤمنین(ع) للکوفی: ۲ / ۱۸۰ / ۶۵۷ و ص ۱۶۸ / ۶۴۷.
۹ . حضرهم شفاعه: ای شفاعته حاضرهٔ مهیأهٔ لکل من یستحقها (مرآهٔ العقول: ۲۵/ ۳۳۳).
۱۰ . الکافی: ۸ / ۱۳۹ / ۱۰۳، بحار الأنوار: ۱۴ / ۲۹۷ / ۱۴ به نقل از «الکافی».
۱۱ . جلَبَهٔ الرجال: اختلاط الاصوات (مجمع البحرین: ۲/ ۲۵).
۱۲ . کلأهُ: حفِظهُ (مجمع البحرین: ۱/ ۳۶۰).
۱۳ . کمال الدین: ۱۷۶ / ۳۲، أمالی الصدوق: ۲۱۸ / ۲، روضهٔ الواعظین: ۷۶، بحارالأنوار: ۱۵ / ۲۵۶ / ۸ به نقل از «کمال الدین».
۱۴ . إقبال الأعمال: ۲ / ۳۴۰، بحار الأنوار: ۲۱ / ۳۱۷ به نقل از «إقبال الأعمال» و رجوع کنید به الاختصاص: ۱۱۳.
۱۵ . الخصال: ۳۴۲ / ۶، بحارالأنوار: ۲۲ / ۳۰۵ / ۱ به نقل از «الخصال»، مسند ابن حنبل: ۴ / ۳۱۰ / ۱۲۵۷۹، صحیح ابن حبّان: ۱۶ / ۲۱۳ / ۷۲۳۰، مسند أبی یعلی: ۲ / ۱۲۹ / ۱۳۶۹، تاریخ بغداد: ۴ / ۹۱.
۱۶ . المعجم الکبیر: ۱ / ۲۱۲ / ۵۷۶، مسند ابن حنبل: ۶ / ۱۳۶ / ۱۷۳۹۳ بدون ذکر «اُولئک منّا و اُولئک معنا»، کنزالعمّال: ۱۴ / ۴۷ / ۳۷۸۹۸ به نقل از «أبو نعیم».
۱۷ . مائهٔ منقبهٔ: ۱۰۸ / ۵۳.
۱۸ . مختصر بصائر الدرجات: ۱۰۴.
۱۹ . مائهٔ منقبهٔ: ۱۳۳ / ۷۹، بحارالأنوار: ۲۷ / ۱۱۷ / ۹۷ به نقل از «دفائن النواصب».
۲۰ . الاُصول الستهٔ عشر: ۱۳۱.
۲۱ . الغَبْط: حسد خاص، یقال: غبطتُ الرجل اغبطه غبطاً: اذا اشتهیت ان یکون لک مثل ما له وان یدوم علیه ما هوفیه (النهایهٔ: ۳/ ۳۳۹).
۲۲ . تفسیر فرات الکوفی: ۵۸۶ / ۷۵۶، بحارالأنوار: ۳۶ / ۱۴۶ / ۱۱۷ به نقل از «تفسیر فرات الکوفی» در هر دو کتاب به نقل از امام باقر(ع) از رسول خدا(ص).
۲۳ . التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری(ع): ۶۱۶ / ۳۶۱، بحارالأنوار: ۶۸ / ۳۷ / ۷۹ به نقل از «التفسیر المنسوب...» در هر دو کتاب به نقل از امام سجاد(ع) از رسول خدا(ص).
۲۴ . أمالی الطوسی: ۶۱۰ / ۱۲۶۱، بحار الأنوار: ۱۵ / ۱۹ / ۳۰ به نقل از «أمالی الطوسی» در هر دو کتاب به نقل از امام سجاد از پدرانش(ع) از رسول خدا(ص).
۲۵ . سوره معارج: آیه ۱ - ۲.
۲۶ . جامع الأخبار: ۴۹ / ۵۳، بحارالأنوار: ۳۷ / ۱۶۷ / ۴۲ به نقل از «جامع الأخبار».
۲۷ . واقعه غدیر خم که در هجدهم ذی الحجهٔ سال دهم هجری قمری واقع شده است، در برنامه کامپیوتری أبوثمامه - که تاریخهای قمری را به شمسی و میلادی تبدیل می کند - مطابق با ۲۸ اسفند سال دهم هجری شمسی است، لذا با احتساب اندکی جابجایی در تاریخ ایام، امکان وقوع این واقعه در نوروز زیاد می باشد.
۲۸ . عوالی اللآلی: ۳ / ۴۱ / ۱۱۶، بحارالأنوار: ۵۹ / ۱۱۹ به نقل از «المهذّب البارع».
۲۹ . بحارالأنوار: ۱۰۰ / ۳۴۵ / ۳۲ به نقل از «المزار الکبیر».
۳۰ . الاختصاص: ۱۱۳.
۳۱ . معانی الأخبار: ۶۲ / ۱۰، علل الشرائع: ۱۳۶ / ۴.
۳۲ . السراج: فی الأصل المصباح وربما یستعار لغیره (مجمع البحرین: ۲/ ۳۰۹).
۳۳ . إرشاد القلوب: ۱۶۶.
۳۴ . بحارالأنوار: ۳۶ / ۲۲۵ / ۲۲ به نقل از «مقتضب الأثر».
۳۵ . معانی الأخبار: ۱۱۶ / ۱، علل الشرائع: ۱۶۵ / ۶، تفسیر القمّی: ۲ / ۳۲۵، بحارالأنوار: ۷ / ۳۲۷ / ۲ به نقل از «تفسیر القمی» با کمی اختلاف.
۳۶ . العِدهٔ: الوعد ویجمع علی عِدات (لسان العرب: ۳/ ۴۶۲).
۳۷ . بشارهٔ المصطفی: ۱۶۳، بحارالأنوار: ۳۹ / ۲۱۶ / ۷ به نقل از «بشارهٔ المصطفی» در هر دو کتاب به نقل از امام رضا از پدرانش(ع) از علی(ع).
۳۸ . تفسیر الفرات للکوفی: ۲۱۶ / ۲۸۸ به نقل از امام علی(ع) از رسول خدا(ص).
۳۹ . أمالی الطوسی: ۵۰۰ / ۱۰۹۵، بحار الأنوار: ۲۵ / ۱۱۱ / ۷۶ به نقل از «أمالی الطوسی» در هر دو کتاب به نقل از امام صادق(ع) از رسول خدا(ص).
۴۰ . النسل: الوَلَد (مجمع البحرین ۵/ ۴۸۳).
۴۱ . إقبال الأعمال: ۲ / ۳۴۰، بحارالأنوار: ۲۱ / ۳۱۷ به نقل از «إقبال الأعمال».
۴۲ . کفایهٔ الأثر: ۱۳، فرائد السمطین: ۲ / ۱۳۴ / ۴۳۰، بحار الأنوار: ۳۶ / ۲۸۴ / ۱۰۶ به نقل از «کفایهٔ الأثر».
۴۳ . الخصال: ۵۱۵ / ۱، روضهٔ الواعظین: ۲۹۸، مشکاهٔالأنوار: ۸۱، بحارالأنوار: ۲۷ / ۷۸ / ۱۲ به نقل از «الخصال».
۴۴ . مُثْتُ الشی ء فی الماء: أذبتُه فانماث هو فیه انمیاثا (مجمع البحرین: ۲/ ۲۶۵).
۴۵ . کتاب سلیم بن قیس: ۲ / ۳۸۰ / ۴۰، بحارالأنوار: ۳۹ / ۳۵۲ / ۲۶ به نقل از «کتاب سلیم بن قیس» بدون ذکر «لیکون الإیمان فی قلبه...».
۴۶ . سوره بقره: آیه ۳.
۴۷ . سوره مجادله: آیه ۲۲.
۴۸ . کفایهٔ الأثر: ۶۰، بحارالأنوار: ۳۶ / ۳۰۶ / ۱۴۴ به نقل از «کفایهٔ الأثر».
۴۹ . کمال الدین: ۲۶۸ / ۱۱، عیون أخبار الرضا(ع): ۱ / ۶۳ / ۲۹، إعلام الوری: ۳۸۱، بحارالأنوار: ۳۶ / ۲۰۸ / ۸ به نقل از «کمال الدین»، در تمام کتابها به نقل از امام جواد از پدرانش(ع) از رسول خدا(ص).
۵۰ . کفایهٔ الأثر: ۱۱۰، بحار الأنوار: ۳۶ / ۳۲۲ / ۱۷۸ به نقل از «کفایهٔ الأثر».
۵۱ . تأویل الآیات الظاهرهٔ: ۲ / ۷۵۲.
۵۲ . کفایهٔ الأثر: ۱۳، فرائد السمطین: ۲ / ۱۳۴ / ۴۳۰، بحار الأنوار: ۳۶ / ۲۸۵ / ۱۰۶ به نقل از «کفایهٔ الأثر».
۵۳ . الکافی: ۸ / ۱۶۹ / ۹۰ به نقل از امام باقر(ع) از رسول خدا(ص)، تحف العقول: ۳۰، بحار الأنوار: ۷۶/ ۱۳۱ / ۴۲ به نقل از «الکافی».
۵۴ . أمالی المفید: ۱۱۰ / ۹، بحارالأنوار: ۲۳ / ۱۴۲ / ۹۳ به نقل از «أمالی المفید» در هر دو کتاب به نقل از امام رضا از پدرانش(ع) از رسول خدا(ص).
۵۵ . التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری(ع): ۳۳۰ / ۱۹۲، بحارالأنوار: ۲۳ / ۲۵۹ / ۸ به نقل از «التفسیر المنسوب...».
۵۶ . شرح الأخبار: ۳ / ۴۸۹ / ۱۴۱۶.
۵۷ . کمال الدین: ۳۳۰ / ۱، بحارالأنوار: ۵۲ / ۱۴۵ / ۶۶ به نقل از «کمال الدین».
۵۸ . شرح الأخبار: ۳ / ۴۸۸ / ۱۴۱۴.
۵۹ . کمال الدین: ۳۵۸ / ۵۵، معانی الأخبار: ۱۱۲ / ۱، بحارالأنوار: ۵۲ / ۱۲۳ / ۶ به نقل از «کمال الدین».
۶۰ . کمال الدین: ۳۶۱ / ۵، کفایهٔ الأثر: ۲۶۵، إعلام الوری: ۴۳۳، بحار الأنوار: ۵۱ / ۱۵۱ / ۶ به نقل از «کمال الدین».
۶۱ . کمال الدین: ۲۸۷/ ۱، الغیبهٔللطوسی: ۴۵۶/ ۴۶۶، الخرائج والجرائح: ۳/ ۱۱۴۸، بحارالأنوار: ۵۲ / ۱۲۹ / ۲۵ به نقل از «الغیبهٔ للطوسی» در تمام کتابها با کمی اختلاف.
۶۲ . الغیبهٔ للنعمانی: ۱۸۶ / ۳۷، بحارالأنوار: ۵۱ / ۱۵۷ / ۳ به نقل از «الغیبهٔ للنعمانی».
۶۳ . أمالی الصدوق: ۱۲۰ / ۳، بحارالأنوار: ۴۴ / ۲۲۵ / ۵ به نقل از «أمالی الصدوق» در هر دو کتاب به نقل از امام باقر(ع) از رسول خدا(ص).
۶۴ . خصائص الأئمّهٔ(ع): ۴۷، کامل الزیارات: ۲۶۹، قرب الإسناد: ۲۶ / ۸۷، بحار الأنوار: ۱۰۱ / ۱۱۶ / ۴۴ به نقل از «کامل الزیارات» در هر دو کتاب به نقل از امام صادق از پدرانش(ع).
۶۵ . أمالی الطوسی: ۳۱۴ / ۶۳۸، کامل الزیارات: ۵۹ / ۱ و ص ۶۰ / ۵، بشارهٔ المصطفی: ۲۱۴، بحارالأنوار: ۴۴ / ۲۳۵ / ۲۲ به نقل از «کامل الزیارات».
۶۶ . کمال الدین: ۳۵۷ / ۵۴، بحارالأنوار: ۵۲ / ۱۵۰ / ۷۶ به نقل از «کمال الدین».
۶۷ . مصباح الزائر: ۴۳۸، بحارالأنوار: ۱۰۲ / ۹۹ / ۲ به نقل از «مصباح الزائر».
۶۸ . سوره بقره: آیه ۳.
۶۹ . سوره مجادله: آیه ۲۲.
۷۰ . کفایهٔ الأثر: ۶۰، بحارالأنوار: ۳۶ / ۳۰۶ / ۱۴۴ به نقل از «کفایهٔ الأر».
۷۱ . الکافی: ۱ / ۳۳۵ / ۳.
۷۲ . الغیبهٔ للنعمانی: ۲۵۵ / ۱۳ و ص ۲۳۵ / ۲۲، مختصر بصائر الدرجات: ۲۱۳، بحار الأنوار: ۵۲ / ۲۳۱ / ۹۶ به نقل از «الغیبهٔ للنعمانی».
۷۳ . سوره تکویر: آیه ۱۵ - ۱۶.
۷۴ . کمال الدین: ۲۳۰ / ۱۴، بحار الأنوار: ۵۱ / ۱۳۷ / ۴ به نقل از «کمال الدین».
۷۵ . کمال الدین: ۳۳۵ / ۵، بحار الأنوار: ۵۲ / ۱۲۹ / ۲۴ به نقل از «کمال الدین».
۷۶ . مناقب الإمام أمیرالمؤمنین(ع) للکوفی: ۲ / ۲۹۲ / ۷۶۳.
۷۷ . کامل الزیارات: ۱۵۳ / ۴ / و ص ۲۰۷ / ۵، بحار الأنوار: ۱۰۱ / ۶۷ / ۵۸ به نقل از «کامل الزیارات».
۷۸ . إقبال الأعمال: ۳ / ۳۳۹، بحار الأنوار: ۱۱ / ۵۸ / ۶۱ به نقل از «إقبال الأعمال».
۷۹ . تحف العقول: ۳۰۱، بحار الأنوار: ۷۸ / ۲۸۰ / ۱ به نقل از «تحف العقول».
۸۰ . الکافی: ۸ / ۱۳۶ / ۱۰۳، تحف العقول: ۴۹۸، بحار الأنوار: ۱۴ / ۲۹۳ / ۱۴ به نقل از «الکافی».
۸۱ . المنی: جمع المُنیهٔ وهو ما یتمناه الانسان ویشتهیه ویقدّر حصوله (مجمع البحرین: ۱/ ۴۰۱).
۸۲ . غرر الحکم: ۴ / ۲۴۲ / ۵۹۵۸.
۸۳. أدلج إدلاجاً: سار اللیل کله، وربما اطلق الادلاج علی العبادهٔ فی اللیل توسعاً (مجمع البحرین: ۲/ ۳۰۱).
۸۴ . الکافی: ۸ / ۴۷ / ۸، تحف العقول: ۴۹۴، بحارالأنوار: ۱۳ / ۳۳۶ / ۱۳ به نقل از «تحف العقول».
۸۵ . غرر الحکم: ۴ / ۲۴۷ / ۵۹۷۷.
۸۶ . شرح نهج البلاغهٔ لابن ابی الحدید: ۲۰ / ۲۵۷ / ۱۶.
۸۷ . کفاف، آن مقدار از روزی و قُوت است که انسان را بس باشد (فرهنگ معین).
۸۸ . غررالحکم: ۴ / ۲۴۱ / ۵۹۵۵.
۸۹ . المعجم الکبیر: ۴ / ۵۶ / ۳۶۱۸، نهج البلاغهٔ: حکمت: ۴۴، روضهٔ الواعظین: ۴۹۷، مشکاهٔ الأنوار: ۱۲۷، بحارالأنوار: ۳۲ / ۵۵۳ / ۴۶۲ به نقل از کتاب «صفین» در تمام کتابها با کمی اختلاف.
۹۰ . المهل: التؤدّهٔ والتباطؤ (النهایهٔ: ۵/ ۳۷۵).
۹۱ . غرر الحکم: ۴ / ۲۴۴ / ۵۹۷۵.
۹۲ . غرر الحکم: ۴ / ۲۴۴ / ۵۹۶۵.
۹۳ . مصباح الشریعهٔ: ۴۵۷، بحارالأنوار: ۶ / ۱۳۳ / ۳۲ به نقل از «مصباح الشریعهٔ» در هر دو کتاب به نقل از امام صادق(ع) از رسول خدا(ص).
۹۴ . العنصر: الأصل و النسب (مجمع البحرین: ۳/ ۴۰۸).
۹۵ . بحارالأنوار: ۹۵ / ۴۶۸.
۹۶ . الصحیفهٔ السجادیهٔ الجامعهٔ: ۵۹۶، دعای ۲۵۷.
۹۷ . مقام محمود، مقام شفاعت کبری برای رسول خدا (ص) در روز قیامت است و براین تفسیر روایات شیعه و سنی از پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) اتفاق دارند. (تفسیر المیزان: ۱۳ / ۱۷۶)
۹۸ . سوره اسراء، آیه ۷۹.
۹۹ . التوحید: ۲۶۱ / ۵، الإحتجاج: ۱ / ۵۶۷ / ۱۳۷، بحار الأنوار: ۷ / ۱۱۹ / ۶ به نقل از «التوحید».
۱۰۰ . النوادر للراوندی: ۶، مستدرک الوسائل: ۹ / ۱۵۰ / ۱۰۵۲۲ به نقل از «النوادر للراوندی».
۱۰۱ . سوره توبه: آیه ۷۲.
۱۰۲ . تفسیر مجمع البیان: ۵ / ۷۷، بحار الأنوار: ۸ / ۸۵ به نقل از «تفسیر مجمع البیان»، تفسیر جامع البیان (تفسیر الطبری): ۶ / ۱۸۰.
۱۰۳ . سنن الترمذی: ۴ / ۶۹۴ / ۲۵۶۴، مسند ابن حنبل: ۱ / ۳۲۹ / ۱۳۴۲ در هر دو کتاب به نقل از امام علی (ع) از رسول خدا(ص)، تفسیر القمی: ۲ / ۸۲، بحارالأنوار: ۸ / ۱۲۰ / ۱۱ به نقل از «تفسیر القمی».
۱۰۴ . اللَبْنْ: - کحمل - : ما یعمل من الطین ویبنی به، الواحدهٔ: لبنهٔ (مجمع البحرین:۶/ ۳۰۶).
۱۰۵ . الحصباء: صغار الحصی (مجمع البحرین: ۲/ ۴۳).
۱۰۶ . المعجم الأوسط: ۴ / ۹۹ / ۳۷۱۰.
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید