جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نگاه به تحولات اخیر عراق


نگاه به تحولات اخیر عراق
تحولات کنونی عراق از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و می تواند سرنوشت این کشور و کشورهای پیرامونی آن را تحت تأثیر جدی قرار دهد. از این رو بحث درباره عراق، بحث ازایران نیز محسوب می شود و باید با حساسیت تمام ابعاد و اجزای آن را مورد بررسی قرار داد.
هفته گذشته آمریکایی ها برای شکستن قفل توافقنامه- یا به قول عراقی ها اتفاقیه- به دو ابتکار جدید و اساسی دست زدند. آنان از یک سو مسعود بارزانی رئیس حزب دموکرات کردستان عراق را به واشنگتن فراخوانده و درصدد بر آمدند کردها که اینک پست های مهم ریاست جمهوری عراق، وزارت خارجه، معاون نخست وزیر و چند وزارت خانه و نیز حدود ۴۴ کرسی از مجموعه ۲۷۵ کرسی مجلس عراق را در اختیار دارند، از حکومت فعلی این کشور جدا کنند و از این طریق شیعیان و سنی های عراق را وادار به پذیرش و امضای توافقنامه نمایند. مقامات ارشد آمریکا در جریان دعوت غیرقانونی از رئیس حزب دموکرات بر بسیاری از برنامه های سیاسی این حزب که مورد توافق دولت مرکزی و قانونی بغداد نیست، صحه گذاشته و وعده دادند که اقدامات خود را برای تحقق آن ها به کار خواهند بست. بعضی از تمناهای بارزانی جنبه ضدملی داشته و منشأ تهدیدات منطقه ای به حساب می آید. در واقع آمریکایی ها در جریان فراخواندن بارزانی به واشنگتن تلاش کردند تا توأمان دولت عراق و دولت های همسایه عراق- ترکیه، ایران و سوریه- که مخالف امضای «توافقنامه فعلی» هستند را برای پذیرفتن شرایط پراز تهدید متقاعد نمایند.
اقدام آمریکا از این جهت بی سابقه است که پیش از این مقامات کاخ سفید آن دسته از خواسته هایی که بارزانی در جریان سفر اخیر به واشنگتن مطالبه می کرد را «غیرقانونی» می دانستند و حتی رایس حدود سه ماه پیش که به بغداد آمده بود از دیدار با بارزانی اجتناب و علت آن را استفاده وی از پرچمی غیر از پرچم ملی عراق اعلام کرد. آنچه در جریان سفر اخیر بارزانی به آمریکا گذشت خود دلیل جداگانه ای است- به منزله آفتاب آمد دلیل آفتاب- که آنچه آمریکایی ها به شدت دنبال می کنند با سیادت و استقلال عراق منافات دارد و بوی تجزیه طلبی و انحلال دولت واقعی در عراق می دهد و البته ایستادن در برابر آن یک وظیفه ملی برای عراقی ها و یک وظیفه منطقی و قانونی برای دولت های همسایه عراق است.
اقدام دوم آمریکایی ها برای شکستن قفل توافقنامه، حمله به خاک سوریه بود. این عملیات در شامگاه روز یکشنبه هفته پیش با استفاده از چهار بالگرد انجام شد و به شهید و زخمی شدن حدود ۲۳ نفر از شهروندان عادی سوریه منجر گردید. این تجاوز از طریق یک پایگاه نظامی آمریکایی- عین الاسد- در نزدیکی مرزهای سوریه صورت گرفت و آمریکایی ها اقدام خود را با دولت عراق هماهنگ نکردند و اینک نیز خود را پاسخگوی دولت عراق نمی دانند. تجاوز آمریکا از طریق عراق به یک کشور همسایه دقیقاً اثبات می کند که حساسیت کشورهای همسایه عراق روی توافقنامه مورد اشاره کاملاً درست و مناسب می باشد. این تجاوز نشان می دهد که آمریکایی ها به هیچ وجه قصد ندارند عراق را ترک کنند و مایلند این کشور را پایگاهی برای تهدید همسایگان آن و اهرمی برای تحمیل سیاست های منطقه ای خود قرار دهند.
اما در خصوص این دو موضوع نکته های گفتنی دیگری نیز وجود دارد:
آمریکا در تلاش برای جدا کردن کردها از دولت عراق به نتیجه نمی رسد هر چند کردها بی میل نیستند از موقعیت نظامی آمریکا در عراق برای نزدیک شدن به برنامه های سیاسی خود استفاده کنند ولی به خوبی می دانند که آمریکایی ها تعیین کننده معادله سیاسی عراق نیستند و کردها برای حفظ آنچه دارند به مساعدت و همراهی دولت عراق و دولت های همسایه بسیار بیش از کمک آمریکا نیاز دارند. از این رو وقتی مسعود بارزانی در گفت وگو با یک روزنامه اروپایی اعلام کرد اگر توافقنامه امنیتی سیاسی بغداد-واشنگتن توسط دولت نوری المالکی امضا نشود او مفاد آن را در استانهای شمالی عراق به اجرا می گذارد، جلال طالبانی رئیس جمهور کرد عراق واکنش نشان داد و گفت: «کردستان بخشی از عراق است و از تصمیمات دولت عراق حمایت می کند و حرکت انفرادی آن بی معناست.»
درباره حمله آمریکا به سوریه نیز باید اذعان کرد که این حمله همراه با مقدمه سازی بوده است آن ها طی هفته های گذشته به گسترش چند پایگاه نظامی خود در نزدیکی مرزهای عراق و انتقال جنگ افزارهای جدید مبادرت ورزیدند و با حمله به روستایی در سوریه تلاش کردند به کشورهای همسایه و دولت عراق بگویند موضوع جدی است. آمریکایی ها گمان می کنند جدی تلقی کردن تهدید از سوی همسایگان، همراهی آنان را جلب می کند. این در حالی است که اولاً کشورهای عراق، سوریه و ایران وجود آمریکا در منطقه و از جمله حضور نظامی آنها در عراق را «تهدید بزرگ» می دانند و از این رو خواهان خروج کامل آمریکا از عراق و از کل منطقه هستند، اما اگر آمریکایی ها تصور می کنند عینی شدن تهدید، پذیرش تهدید را در پی دارد اشتباه می کنند. بر همین اساس دولت سوریه بعد از تجاوز آمریکا به روستای خود، مرزبانان خود که تاکنون مانع نفوذ شبه نظامیان عرب از مرزهای سوریه به داخل عراق بودند را فراخواندند تا آمریکایی ها دریابند که با تهدید سوریه خود را در معرض تهدید قرار داده اند. اعزام فوری مرزبانان عراقی- ذیل نام واکنش سریع- به سمت مرزهای سوریه خود بیان کننده اهمیت و حساسیت اقدام سوریه می باشد حالا فرض کنید یکی دیگر از کشورهای همسایه بخواهد اقدام مشابهی در مرزهای خود انجام دهد و راه مرزها را برای مخالفان حضور نظامی آمریکا در منطقه- که به میلیون ها نفر می رسند- باز کنند، چه اتفاقی برای آمریکایی ها می افتد؟
اما در این میان یک سؤال جدی مطرح است؛ جدال آمریکا با عراق از یک سو و آمریکا و کشورهای منطقه به کجا می انجامد؟ بعضی از تحلیلگران با اشاره به حجم حضور نظامی آمریکا در عراق و توان سیاسی و اقتصادی این کشور و شرایط نه چندان مساعد عراق معتقدند آمریکایی ها یا طرف عراقی را وادار به امضای توافقنامه می کنند و یا آن را برکنار کرده و دولت دلخواه خود را سر کار می آورند.
واقعیت این است که آمریکایی ها از سالهای قبل به دنبال جایگزینی نوری مالکی بوده اند ولی اقدامات و پیگیری های آنان به هیچ وجه آمریکایی ها را به مقصود نزدیک نکرده است. تلاش برای به نخست وزیری رساندن ایاد علاوی- یک شیعه بعثی- بخشی از این پروژه بوده است. بر همین اساس می توان با قاطعیت گفت آمریکا نمی تواند دولت عراق را سرنگون کند نه از این جهت که دستگیری چند عنصر مسئول شیعه و غیرشیعه عراق برای کشوری که حدود ۳۰۰ هزار نیروی نظامی و شبه نظامی در عراق دارد کار محالی است بلکه از این رو که مشکل اصلی آمریکا از لحظه ای شروع می شود که دولت کنونی عراق از سوی آمریکایی ها برکنار شده باشد. آنان به هیچ وجه قادر به مقابله با مردم عراق که اینک از سوی دولت عراق به شدت- و با هزینه- کنترل می شوند، نخواهند بود. این در حالی است که شیعیان و سنی های مخالف تداوم حضور نظامی آمریکا در عراق برخلاف ۵ سال پیش دارای سازمان و نیرو و امکانات آموزش دیده ای هستند که می توانند به طور سازمان یافته و مداوم با نظامیان و شبه نظامیان آمریکایی برخورد کنند. بر همین اساس سخن از برکناری دولت عراق که پیش از همه آمریکایی ها از آن سخن گفته اند، شلیک با تفنگ بدون فشنگ است.
اما در عین حال فشارهای کنونی و پی درپی آمریکا دولت عراق را به سوی پذیرش نوعی از «قرارداد» که متضمن دو نکته اساسی باشد سوق می دهد؛ حضور نظامی کوتاه مدت و ضابطه مند آنقدر که مجال برای خروج آرام آمریکا از عراق فراهم باشد؛ تقویت روابط درونی و گسترش ارتباط شیعیان و اهل سنت و نیز گسترش روابط فراگیر عراق با کشورهای همسایه عراق به گونه ای که با خروج آمریکا از عراق نوعی از تعهد جمعی برای مقابله با هر نوع هرج و مرج و بی نظمی به وجود آید. این تغییر جدید در مفاد توافقنامه و تبدیل آن به قرارداد مورد اشاره، اگرچه با متن پیشنهادی آمریکا تفاوت های اساسی دارد ولی دولت و ملت عراق می دانند که هرگونه توافقنامه ای با آمریکای اشغالگر می تواند عواقب زیانبار و بعضاً غیرقابل جبرانی برای این کشور مسلمان در پی داشته باشد.
آمریکایی ها ناچارند این واقعیت را بپذیرند که تداوم حضور در عراق ممکن نیست کما اینکه اعمال فشار بر همسایگان عراق نیز زمینه سلطه آنان را بر منطقه فراهم نمی کند و لذا به طور کلی ایستادگی عراقی ها و همسایگان این کشور در برابر مطامع خطرناک آمریکا مانع از تحقق اهداف آمریکا در عراق است.
سعدالله زارعی
منبع : روزنامه کیهان