یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


جشن‌ها و سرورها ، استان قزوین


جشن و سرورهای مردم قزوین بر دو گونه‌اند : یكی، جشن‌ها و عیدهای ملی و مذهبی، و دیگری، جشن‌های خصوصی. جشن‌ها و عیدهای ملی و مذهبی شامل عید نوروز، عید قربان، عید غدیرخم، عید فطر، روزهای تولد امامان و معصومان، عید مبعث و تولد حضرت رسول (ص) است كه مانند دیگر استان‌های ایران برگزار می‌شوند و ویژگی خاصی كه قابل بررسی باشد، در آن‌ها دیده نمی‌شود. از آن میان، برخی از جشن‌ها از جمله عید نوروز، به شكل گسترده و همه‌جانبه و باشكوهی برگزار می‌شوند.
در میان طایفه‌های ساكن در استان قزوین، «كله‌بزی»‌ها یا مرغه‌ای‌ها به لحاظ ویژگی برگزاری آیین‌ها و رسم‌‌ها، جایگاه جالب‌توجهی دارند. اكثر عادت‌ها و باورها و رسم‌های كله‌بزی‌ها، به نوعی، با آیین‌ها و رسم‌های زرتشتیان پیوند دارند و شباهت‌های فراوانی با آن‌ها دارند.
برای پیشواز عید نوروز و تحویل سال، هر ساله معمولاً از اول چله بزرگ زمستان، هر خانواده مراغی به فراخور استطاعت خود، جانور نری را اعم از بره، بزغاله و یا حتی خروس، پروار می‌كند تا برای عید آماده قربانی كردن شود. جای جانور باید در ته چاه یا در مكانی باشد كه بانگ خروس به گوش او نرسد. پس از چهل روز كه از پرورش جانور گذشت و به اصطلاح فربه شد، آن را قربانی می‌‌كنند و مجلس شب‌نشینی مفصلی تشكیل می‌دهند كه تقریباً هم‌‌زمان با شب آخر چله‌ بزرگ است. در این جشن، خوراكی‌هایی را كه با گوشت جانور قربانی پخته‌اند، با میوه و شیرینی و آجیل‌های گوناگونی كه تهیه كرده‌اند، در سفره می‌چینند و همگی بر گرد سفره می‌نشینند. آن‌گاه پیرمردی كه ریاست آن‌ها را دارد و معتمد محل است،‌ كله بزی را در میان سفره و در جایی بلند قرار می‌دهد و پارچه ظریفی روی آن می‌كشد. سپس درباره‌ حوادث سال آینده از كله بز پرسش‌هایی می‌كند و از كله بز پاسخ می‌شنود. آن‌گاه به خوردن و نوشیدن می‌پردازند و جشن را با شادمانی به پایان می‌برند.
كله‌بزی‌ها پنج روز پایان سال را مانند زرتشتیان، روزهایی ویژه می‌دانند و بعضی رسم‌های ویژه را در آن روزها به جای می‌آورند و از جمله برای مردگان خیرات می‌كنند. در روز سیزده‌به‌در، جشنی به نام «گل‌گندم» برپا می‌كنند كه در آن، زن‌ها و دخترها با لباس‌های تمیز و نو، دست در دست هم حلقه می‌زنند و ترانه‌ای می‌خوانند كه مطلع آن این است :

گل گندم، گل گندم، گل گندم گل سرخ و سفید سودای مردم

یكی دیگر از رسم‌هایی كه در شب یلدا برگزار می‌شود و خاص كله‌بزی‌های رودبار است، رسم پیشگویی است. مراغی‌ها سالی یك شب انجمن یا میهمانی مفصلی دارند كه همه پیرمردها در آن گرد می‌آیند. در این انجمن زن‌ها و افراد خارج از گروه كله‌بزی‌ها، حق حضور ندارند. برای محرمانه ماندن این میهمانی، در پشت‌بام و اطراف اتاقی كه جایگاه انجمن است، عده‌ای را به نگهبانی می‌گمارند تا اشخاص غیرمجاز به آنجا نزدیك نشوند. در این میهمانی، پیشگویی‌هایی درباره كشاورزی، دام‌ها و خوبی یا بدی محصول و كیفیت هوا و بارندگی و سرما و حوادث مهمی چون جنگ‌ها یا بیماری‌ها و غیره انجام می‌شود.
این پیشگویی با كله بزی انجام می‌گیرد و همانند پیشگویی یا فال «مروا» و «مرغو» (Omen = Praesagium) نزد یونانیان و رومیان و اقوام دیگر است كه با قربانی كردن جانورانی چون گاو، گوسفند و مرغ انجام می‌گرفت.
مراسم عروسی نیز در میان این گروه از مردم قزوین خصوصیات ویژه‌ای دارد. سن بلوغ در میان كله‌بزی‌های قزوین برای دختران 15 سال و برای پسران 18 سال است. كله‌بزی‌ها در میان خود همسرگزینی می‌كنند و از ازدواج با افراد غیرمراغی خودداری می‌كنند. عقد ازدواج را یكی از عاقدین رودبار مطابق قانون اسلام جاری می‌كند. ولی بعد توسط بزرگ گروه، تشریفات عقد و خواندن دعاهای ویژه آن را مطابق اعتقادات خود برگزار می‌كنند. مراغی‌ها تعدد زوجات را كفر می‌دانند و اگر مردی دو زن اختیار كند،‌ او را از میان خود طرد می‌كنند و عملش را حرام می‌دانند. مردی كه زنش بمیرد، دیگر زن نمی‌گیرد و هم‌چنین اگر زنی شوهرش درگذشت، دیگر شوهر نمی‌كند. طلاق دادن زن در میان مراغی‌ها، كاری بسیار سخت و دشوار است؛ زیرا مردی كه زنش را طلاق دهد، هرگز نمی‌تواند زن بگیرد و هم‌چنین زنی كه طلاق گرفت، تا آخر عمر نمی‌تواند شوهر كند.
دختر و پسر، پس از ازدواج، رسم‌هایی چون سِدره پوشیدن و كستی‌بستن را اجرا می‌كنند. این رسم، یادآور آیین زرتشتی است. سدره، پیراهن سفید و ساده گشادی است كه بلندی آن تا بالای زانو می‌رسد و بی‌یقه است. كستی یا كشتی نیز بندی است سفید و باریك و بلند كه از هفتاد و دو نخ از پشم سفید گوسفند تابیده می‌شود و هر زرتشتی پس از هفت ‌سالگی از پوشیدن سدره كه جامه‌ پارسایی و پرهیزگاری است و از بستن كستی كه بندِ بندگی خداوند است، ناگزیر است.
برگزاری‌ رسم‌های عید نوروز در استان قزوین همانند نقاط دیگر كشور است؛ به این خاطر، نیازی به شرح مفصل آن نیست. در زیر به چگونگی برگزاری مراسم عروسی و ازدواج در روستاهای استان، به اختصار اشاره می‌كنیم ؛
مراسم عروسی دارای مرحله‌هایی هم‌چون خواستگاری، نامزدی، عقدكنان و ... است. در رسم خواستگاری، و در نخستین میهمانی، دختر برای پذیرایی از میهمانان فقط آب خوردن می‌برد. بار دوم نیز كه میهمانان (خواستگاران) برای گرفتن پاسخ آمدند،‌ باز هم دختر با آب از آن‌ها پذیرایی می‌كند. اگر دختر مورد پسند خواستگار واقع شد و خانواده‌ عروس هم داماد را پسندیدند. بار سوم دختر با شیرینی و چای از خواستگار پذیرایی می‌كند.
هنگام جاری شدن عقد، دو دختر روی سر عروس قند می‌سایند. به جز چیزهایی كه به طور معمول در سفره عقد می‌چینند،‌ كاسه آبی هم در سفره عقد می‌گذارند و یك برگ سبز نیز در آب آن می‌اندازند. پس از گرفتن «بلی» از دختر، آب كاسه را روی سر و بدن عروس می‌ریزند.
در شب عروسی،‌ هنگامی كه عروس و داماد به حجله می‌روند، هر یك سعی می‌كند پای دیگری را به اصطلاح لگد كند؛ زیرا معتقدند آن‌كه پایش در رو قرار می‌گیرد، بر دیگری تسلط خواهد داشت و خواه‌ناخواه دیگری از وی تمكین خواهد كرد. در این مراسم، معمولاً پای داماد بر روی پای عروس قرار می‌گیرد. در شب عروسی، مادر داماد «دیزندان» (دیزندان شی‌‌ای است مثلث شكل از آهن كه روی تغار می‌‌گذارند و كیسه‌ای كه آن را از آب انگور پر كرده‌اند، روی آن قرار می‌دهند و سنگ بزرگی نیز بر روی كیسه می‌گذارند. آب‌انگور قطره‌قطره در تغار جمع می‌‌شود؛ آن‌گاه با آن شیره انگور می‌پزند.)‌ و سه‌پایه‌ای جلوی راه عروس می‌گذارد تا زبان عروس به اصطلاح كوتاه باشد و در طول زندگی به مادرشوهر و شوهر خود معترض نباشد.