سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


زندگی جدید در شهرهای کوچک


زندگی جدید در شهرهای کوچک
صبح از خانه بیرون آمده اید، باید بچه ها را به مدرسه برسانید، سرکار بروید، ترتیب کلاس بعدازظهر پسرتان را بدهید، دختر سرماخورده را به پزشک برسانید، هرچند نهار ظهر بچه ها آماده است، اما برای شام چیزی ندارید و هنگام برگشتن به خانه باید خرید هم بکنید. در ضمن هدیه تولد خواهرتان نیز نباید از قلم بیفتد و اگر قرار باشد فکری به حال تاسیسات گرمایش منزل هم بکنید که این روزها پرسروصدا کار می کند و همسرتان هم به دلیل دوشغله بودن اصلا امکان فکرکردن به آن را ندارد که دیگر نور علی نور است...
زندگی در شهرهای بزرگ هر روز ابعاد پیچیده تری می یابد. از لیست معمولی کارهای پایان ناپذیر و ضروری روزانه که بگذریم مشکل اصلی در اینجاست که ترافیک همیشه مسدود شهر بزرگی چون تهران امکان عملی شدن همه این کارها را فراهم نمی کند و تازه با یکی، دو ساعت چرخیدن در سطح شهر، اگر باوجود آلودگی هوا دچار یکی از آن سردردهای شایع و وحشتناک معمول نشدید باید خدا را شکر کنید که بسیار خوش شانس بوده اید و آن وقت تازه باید امیدوار باشید که همین قدر شانس را در زمینه خوش قول بودن دیگرانی که با آنها سروکار دارید هم داشته باشید.
چون آنها هم در همین شهر زندگی می کنند و با همین مشکلات دست به گریبان هستند. هیچ بعید نیست معلم فرزندتان در ترافیک گرفتار شده باشد و به موقع به کلاس نرسد، تعمیر کار که برای تعمیر به خانه دیگری رفته به دلیل نبودن صاحبخانه در ساعت مقرر، دیرتر کارش را تمام کند و درنتیجه دیرتر به شما برسد و خلاصه زنجیره به هم پیوسته ای از ماجراها که هر روز در شهرهای بزرگ دنیا و یا بهتر بگوییم ابرشهرها تکرار می شود.
دهه اخیر اما زندگی ابرشهرها را در سراسر دنیا دستخوش تغییراتی ساخته است که می تواند برای ما ساکنان شهر بزرگی مثل تهران و یا دیگر شهرهای بزرگ امیدوارکننده باشد. از آنجا که هر پدیده ای طبق نظر فلاسفه، مرگ را در خود می پروراند و فارغ از عنصر نابودی در طی زمان نیست، ابرشهرهای جدید نیز با ایجاد این مشکلات پایان ناپذیر که زاییده شیوه گسترش و رشد غول آسای آنها بوده است، روبه زوال می روند.
امروز دیگر شهرهای بزرگی چون نیویورک، پاریس، مکزیکوسیتی یا ریودوژانیرو جایی برای بزرگ ترشدن ندارند و با محدودیت های هرچه بیشتری که در زمینه تهیه مسکن برای شهروندان به وجود آمده، بسیاری از افراد طبقه متوسط که امکان صرف بخشی مهمی از درآمدشان را برای تامین مسکن ندارند، به شهرهای اقماری روی آورده اند.
هرچند پدیده شهرک نشینی از نیمه دوم قرن بیستم رواج یافت و به عنوان راه حلی برای گریز از شهرهای بزرگ مطرح شد، اما مهم این است که ساکنان ابرشهرها که از خانه های حومه شهرشان فقط برای خوابیدن شبانه استفاده می کردند، به تدریج دریافتند که بهتر است به جای این کار به شهرهای کوچکتری روی آورند که هم امکان تهیه مسکن در آنجا مناسب تر است و هم امکان رفت وآمدهای شهری فراهم تر و هزینه ها بالطبع پایین تر.
به این ترتیب دور جدیدی از زندگی شهرها آغاز شده است که در آن شهرهای کوچک با شتاب هرچه بیشتر به مکانی مناسب برای زندگی بدل می شوند و خانواده می تواند از آرامش زندگی در شهر کوچک برخوردار باشد، به مدد در دسترس بودن خطوط اینترنت و وسایل ارتباطی با هرجا که می خواهد در ارتباط باشد. از هوای پاک استفاده کند و در عین حال ارتباط کاری خود با ابرشهر را نیز حفظ کند.
البته نباید فراموش کرد که گسترش شبکه های رفت وآمد، خطوط پرسرعت مترو و قطارهای بین شهری موجب عملی شدن این امکان شده اند.به این ترتیب در سراسر دنیا پیش بینی می شود که شهرهایی در فهرست بزرگ شدن قرار بگیرند که پیش از این حتی نامشان نیز مطرح نبود. یکی از جالب ترین این شهرها شهر تولوز است، شهری کوچک و بی صدا در فرانسه که تاکنون همه شهرتش را مدیون نام هانری لوترک نقاش و طراح برجسته اش در آغاز قرن بیستم بود و اکنون از چنان جاذبه ای برخوردار شده که به فکر برگزاری المپیک تابستانی ۲۰۱۶ افتاده است و البته در این زمینه لازم است تا رقیب دیگری به نام فوکوکای ژاپن را پشت سر بگذارد.
از همین رو قرن ۲۱ قرن شهرنشینی نامیده شده است، تداوم سیل مهاجرت از روستاها به شهرهای کوچک و در کنار آن فرار شهرنشینان از شهرهای بزرگ، شهرهای کوچک را پررونق کرده و تعداد آنها را در فهرست مراکز آماری به سرعت افزایش می دهد. این سرنوشتی است که نه فقط برای کشورهای اروپایی که به دلیل کوچک بودن مساحت هایشان امکان جابه جا شدن را به راحتی فراهم آورده اند که برای کشورهای بزرگ و پرجمعیتی چون چین و هند نیز پیش بینی شده است و دلیل آن جز غیرقابل سکونت بودن ابرشهرها چیز دیگری نیست.
این در حقیقت واکنشی است که نسبت به زندگی دشوار در شهرهای بزرگ به صورت خود به خودی در سراسر جهان در حال انجام گرفتن است. البته طبیعی است که تمرکز در شهرهای کوچک موجب جلب توجه بازرگانان، خدمات و حتی سرمایه گذاری های اقتصادی شده و امکانات مورد نیاز برای زندگی در این مراکز را افزایش می دهد.
جمعیت شناسان این واکنش را امری بدیهی در سراسر جهان می دانند، آنها معتقدند با بالارفتن هزینه های زندگی در ابرشهرها به ویژه در مناطق مناسب این شهرها، اقشار متوسط یا باید زندگی در حومه را بپذیرند و یا برای فرار از رفت وآمد طولانی روزانه به شهرهای کوچکی روی آورند که با هزینه های کمتر امکان زندگی راحت تری را ارائه می کنند.
به این ترتیب هرچند عضو شاغل خانواده مجبور است تا با فاصله بیشتری از دیگر اعضای خانواده زندگی کند، اما به تدریج و با سکونت افراد بیشتر در همان شهرهای کوچک نیز امکان به دست آوردن کار گسترش می یابد و این افراد نیز از ابرشهرها کنده می شوند. به این ترتیب امکان ایجاد یک شبکه اقتصادی خودکفا و بدون نیاز به ابرشهرها در این شهرهای کوچک گسترش می یابد و مردم ترجیح می دهند بدون وابستگی به شهرهای بزرگ به زندگی خود ادامه دهند. این در شرایطی است که نیروهای کار در این شهرهای کوچک حتی اگر درآمد کمتری داشته باشند، به دلیل صرف هزینه های کمتر، احساس آرامش خیال بیشتری را تجربه می کنند.
در عین حال گسترش تکنولوژی امکان داشتن خدمات مناسب، روزنامه های سراسری در کنار روزنامه های محلی و نیز امکانات آموزشی و دانشگاه ها را فراهم آورده است.یکی دیگر از امکاناتی که به ویژه در اروپا موجب توجه مردم به شهرهای کوچک شده است، امکان جذب توریست در شهرهایی است که از جاذبه های گردشگری برخوردارند و توانایی جذب میهمان و بالطبع امکانات مالی را دارند. این شهرها به تدریج موجب تمرکز مراکز تجاری شده و سرمایه جدیدی را به شهرها تزریق می کنند.
به این ترتیب می توان انتظار داشت که شهرهای کوچک دیگر به عنوان شهرهای درجه دوم و یا حتی چندم مطرح نباشند و با سرمایه گذاری های دولتی نقش جدیدی در توسعه ملی ایفا کنند.
البته این اتفاقی است که با سرمایه گذاری دولتی و بخش خصوصی در بسیاری از شهرهای کوچک اروپایی که توانایی جذب توریست داشته اند، در دهه های گذشته افتاده است. برای مثال شهر مایورکا زادگاه پیکاسو در کشور اسپانیا سال گذشته به مناسبت صدوبیست وپنجمین سالگرد تولد این هنرمند بزرگ چنین تجربه ای را از سرگذراند.
اما آنچه مهم است، این است که سرمایه گذاری ها موجب جلب دایمی ساکنان شده و آنهارانه به صورت فصلی که به صورت دایمی ساکن شهرهای کوچک می سازد. این شهرها که در سیا و در کشورهای پرجمعیتی چون هند، ژاپن و چین شکل یافته اند از این امکان برخوردارند که با الگو قراردادن ابرشهرها از تکرار آنچه به زندگی دشوار در این شهرها انجامید فاصله بگیرند و بر طبق پتانسیل های ذاتی و بومی خود شیوه هایی را به کار بندند که با آداب و رسوم و شرایط آب وهوایی و جغرافیایی ساکنان شان هماهنگی داشته باشد.
بهره گرفتن از خطوط هوایی به عنوان مکمل خطوط ریلی روشی است که امروز برای کاستن زمان رفت و آمد به شهرهایی که از این ظرفیت برخوردارند موردتوجه قرار گرفته و به ویژه امکان ارتباط با پایتخت و حضور داشتن در مراکز تجاری را هرچه بیشتر تسهیل می کند.همه این عوامل نشان دهنده زنده بودن جهان بشری است. جهان مثل یک موجود زنده وقتی در نقطه هایی از وجودش احساس درد کرد، بالطبع در مورد ایجاد پادتن هایی برمی آید تا خطر را از وجودش دور سازد و زندگی آرام تری را برای سلول های زنده اش فراهم آورد.
رویا دیانت
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید