پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

شهید آیت‌الله اشرفی اصفهانی امام جمعه کرمانشاه


شهید آیت‌الله اشرفی اصفهانی امام جمعه کرمانشاه
شهید عزیز محراب این جمعه ما ،‌ از آن شخصیت‌هایی بود که این جانب یکی از ارادتمندان این شخص والامقام بوده و هستم. این وجود پربرکت و متعهد را قریب شصت سال است می‌شناسم . مرحوم شهید بزرگوار حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا عطاءالله اشرفی را در این مدت طولانی به صفای نفس و آرامش روح و اطمینان قلب و خالی از هواهای نفسانی و تارک هوی و مطیع امر مولا و جامع علم مفید و عمل صالح می‌شناسم و در عین حال مجاهد و متهد و قوی النفس بود. او درجبهه دفاع از حق از جمله اشخاصی بود که مایه دلگرمی جوانان مجاهد بود و از مصادیق بارز "‌رجال صدقو ما عاهدوالله علیه "‌ بود و رفتن او ثلمه بر اسلام وارد کرد و جامعه روحانیت را سوگورا نمود. خداوند او را در زمره شهدای کربلا قرار دهد و لعنت و نفرین خود را بر قاتلان چنین شخص صالحی را که آزارش به موری نرسیده بود،‌ از ملت ما گرفتند و خود را در پیشگاه خدای متعال و در نزد ملت فداکار ،‌ منفورتر و جنایتکارتر از قبل معرفی کردند.
بخشی از پیام امام خمینی به مناسبت شهادت آیت الله اشرفی اصفهانی
در شعبان ۱۳۲۲ قمری ،‌ مطابق با ۱۲۸۱ شمسی ،‌ در خمینی شهر ( سده) از توابع اصفهان در خانواده‌ای روحانی و اهل علم ،‌فرزندی دیده به جهان گشود که او را عطاءالله نامیدند.
وی یگانه فرزند پسر مرحوم حجت‌الاسلام میرزا اسدالله ،‌ نوه مرحوم حجت‌الاسلام میرزا اسدالله نوه مرحوم حجت‌الاسلام میرزا محمد جعفر ،‌از علمای معروف سده و جدش از علمای معروف جبل آمل لبنان بود. مادر مکرمه ایشان از سلسله جلیله سادات اصفهان می‌باشد.
دروس ابتدایی را در همان خمینی شهر آموخت و در ۱۲ سالگی عازم اصفهان گردید و در طی ۱۰ سال ،‌ دروس ادبیات و سطح ،‌ فقه و اصول و یک دوره درس خارج اصول را در محضر اساتیدی چون آیات سید مهدی درچه‌ای ،‌ بروجردی ،‌سید محمد نجف‌‌آبادی ،‌ فشارگی ،‌ مدرس گذرانید .
در سال ۱۳۴۳ قمری ،‌ در ۲۰ سالگی جهت ادامه تحصیلات عازم قم گردید و مدت ۲۰ سال ،‌ در حالی که همسر و فرزندانش به علت فشار زندگی و تنگدستی که امکان اجاره اتاقی را در قم نداشت،‌ در اصفهان به سر می‌بردند خود در قم از محضر اساتید بزرگوار آیات شیخ عبدالکریم حائری حجت کوه‌کمره‌ای ،‌ حاج سید محمد تقی خوانساری و سید صدرالدین صدر بهره‌های فراوان برد و جزوات فقه و اصولی که در جلسات درس می‌نوشت هم اکنون موجود است . وی به سبب کوشش و جدیت زاید الوصفی که در یادگیری داشت، مورد توجه مراجع تقلید زمان خود، ‌بخصوص آیت‌الله سید محمد تقی خوانساری قرار گرفت و اولین اجازه اجتهاد از سوی معظم‌له به ایشان داده شد.
● امامت نماز جماعت در فیضیه
مرحوم آیت‌آلله خوانساری در مدرسه فیضیه اقامه جماعت می‌فرمودند و در غیبت ایشان امام نماز جماعت را به می‌داشتند و در غیاب این دو بزرگوار به اصرار طلاب آیت‌آلله اشرفی اقامه نماز می‌کردند و حتی یکبار امام به ایشان اقتدا کردند که این حکایت از زهد و تقوای آن بزرگوار دارد.
پس از ورود آیت‌الله العظمی بروجردی به قم و ارائه درس فقه و اصول از سوی معظم له ،‌ شهید اشرفی ضمن شرکت در درس ایشان و اهتمام در فراگیری چنان مورد عنایت قرار گرفت که چندین بار استاد به دیدار شاگرد خویش رفته و پس از دیدن دست نوشته‌های درس خود بسیار خرسند شده و برای و لوح تقدیر فرستادند شهید در طی مراحل تعلم شاگردان بسیاری تربیت کرد.
پس از مدتی آیت‌آلله العظمی بروجردی به وی دستور عزیمت به کرمانشاه و پذیرش مسئولیت نمایندگی خود را به ایشان دادند.
● از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا پیروزی انقلاب
پس از واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ شهید محراب در منطقه غرب کشور و شهر کرمانشاه به تبعیت از امام مبارزات خود را آغاز کرد و با نشر اعلامیه و نوار سخنرانی زمینه گسترش قیام را فراهم نمود پس از دستگیری امام ایشان در جهت جلب نظر علمای قم و بخصوص مراجع تقلید برای ادامه نهضت تلاش داشتند. به همین منظور به دیدار آیت‌الله العظمی گلپایگانی و سپس به دیدار آیت الله العظمی مرعشی نجفی رفته و از ایشان درخواست حمایت از حرکت امام را میکند و میان برنامه‌های این دو مرجع هماهنگی جدی به عمل می‌آورد.
با آزادی امام از زندان ،‌وی به اتفاق چند تن از علما به قم عزیمت کرده و با معظم‌له دیدار و با کسب اجازه کتبی وکالت و اجازه مطلق در امور حسبیه و شرعیه از جانب امام نماینده تام‌‌الاختیار ایشان در استان کرمانشاه می‌شود.
در زمان حیات مرحوم آیت الله حکیم مقدمات مرجعیت مطلقه امام را آماده کرد و در ماه های رمضان و محرم و صفر وایام فاطمیه ضمن دعوت از روحانیون مبارز و سوق دهی سخنرانی‌ها به مسأله مرجعیت امام اقدامات مهمی را در این زمینه انجام دادند به نحوی که تعدادی از سخنرانان در همین رابطه دستگیر و بازداشت شدند.
با ادامه مبارزات وی ،‌موج مخالفتها با او چه از سوی رژیم و چه برخی روحانی‌نماها شدت می‌گیرد و بارها ایشان را به تبعید و یا به زندان تهدید می‌کنند.
وی از امام به عنوان کسی که آز او ترک اولی سر نمی‌زند و ذره‌ای هوای نفس ندارد،‌ رهبر انقلاب مرجع تقلید جامع الشرایط اعلم ،‌اورع و ولی فقیه نام می‌برد.
هنگامی که موج جدید مبارزات مردمی به رهبری امام در ۱۹ دی ۱۳۵۶ آغاز گردید و این حرکت توفنده اقصی نقاط کشور را در بر گرفت ، ‌شهید اشرفی در کرمانشاه ، ‌رهبری مبارزات مردمی را عهده‌دار شد و با دعوت از روحانیون مبارز در هدایت مردم،‌ نقش مؤثری را ایفا نمود.
در یکی از تظاهراتی که علیه رژیم شاهنشاهی انجام شد مورد هجوم ماموران قرا گرفت و آسیب دید چند روز بعد مأموران حکومتی با حمله به منزل ایشان او را دستگیر و بدون این که اجازه خواندن نماز صبح را به وی بدهند با عجله به تهران منتقل و در کمیته شهربانی در سلول انفرادی زندانی کردند؛ اما به دنبال اعتراضات شدید مردم ف‌پس از چند روز آزاد شد و مجددا رهبری قیام مرد کرمانشاه را به عهده گرفت وی در همه تظاهرات و راهپیمایی‌ها پیشاپیش جمعیت حرکت می‌کرد و تا پایان مراسم حضوری فعال داشت. مراسم راهپیمایی روز عید فطر به شمار می‌آیند.
● انتصاب آیت‌الله اشرفی به امامت جمعه کرمانشاه
در مهرماه ۱۳۵۸ شمسی ،‌امام خمینی آیت‌الله اشرفی را به عنوان امام جمعه کرمانشاه منصوب فرمود. متن حکم اما بدین شرح می‌باشد:
باسمه‌تعالی
جناب مستطاب شیخ الاعلام و حجت الاسلام آقای حاج عطاءالله اشرفی اصفهانی دامت افاضاته امید است وجود شریف از بلیات محفوظ و به انجام وظایف الهی مشغول باشید.
ضمنا طوماری به امضای آقایان محترم علمای اعلام کرمانشاه واصل گردید که درخواست نموده بودند، جناب عالی فریضه نماز جمعه را در آن شهر اقامه فرمایید و با توجه به وضع زمان و احتیاج مسلمانان به این گونه اجتماعات مذهبی مناسب است دعوت آقایان محترم را بپذیرید و بدین وسیله جناب عالی به امامت نماز جمعه منصوب می‌شوید تا ان‌شاءالله تعالی هر چه با شکوهتر این فریضه الهی را در آن شهر اقامه نمایید.
از خدای تعالی ادامه توفیقات جناب عالی در راه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم
والسلام علیکم و رحمت الله
روح الله الموسوی الخمینی
● نقش شهید در دوران دفاع مقدس
با آغاز جنگ تحمیلی و بسیج همه جانبه مردم و قوای مسلح برای حضور در جبهه و پشتیبانی جبهه آیت‌الله اشرفی نیز در مدت ۲۵ ماه تا شهادتش در تمام خطبه‌های نماز جمعه و مصاحبه‌ها و پیام‌هایش به حضور مردم در جبهه‌ها تأکید می‌ورزیدند و خود نیز با حضور در جبهه‌ها به دیدار رزمندگان می‌شتافت و مقید بود که سخنرانی کند. اغلب با رزمندگان مصاحبه می‌کرد و با آنان به گفتگو می‌نشست و می‌فرمود‌:
"‌وقتی به جبهه می‌روم تامدتی روحیه‌ام قوی میشود."‌
علی رغم کهولت سن مسافتهای طولانی و راههای صعب العبور را به عشق دیدار دلاور مردان جبهه توحید با وسایل نقلیه نظامی در شرایط دشوار می‌پیمود. بارها در جبهه ایلام ، قصر شیرین و پادگان ابوذر ،‌ گیلان غرب ،‌نوسود،‌ بستان ،‌ آبادان،‌ خرمشهر ،‌ سومار حضور یافت و با سخنرانی‌های دلنشین به سپاهیان اسلام روحیه بخشید پس از آزادی قصر شیرین به آن شهر سفر کرد و با خواندن دو رکعت نماز شکر در مسجد این شهر ،‌سپاسگزاری خود را به درگاه خداوند به جای آورد.
وجود ایشان در مناطق عملیاتی سبب دلگرمی رزمندگان و باعث شور و شوق بسیار می‌گردید. یک بار پس از عزیمت به منطقه جنوب عازم شهر آزاد شده بستان شد و زیر بمباران وحشیانه دشمن وارد شهر گردید و از آنجا عازم آبادان شد. هنگام آغاز عملیات فتح المبین در دوم فروردین ۱۳۶۱ در قرارگاه حضور یافت و پیشنهاد کرد که عملیات به نام حضرت زهرا نامگذاری شود.
آیت‌الله اشرفی پس از آزادی خرمشهر ،‌ عازم اهواز شد و مردم این شهر نماز شکر را به امامت ایشان به جای آوردند بعد از ظهر همان روز علی رغم مخالفت فرماندهان به اتفاق امام جمعه اهواز عازم خرمشهر شد و پس از ورود به شهر ،‌ در مسجد جامع در جمع رزمندگان حضور یافت و فرمود:‌
"‌امروز یکی از روزهای مهم اسلامی و یوم‌الله است و ازجمله آرزوهای من فتح خرمشهر بود که به حمدالله من زنده ماندم و این روز را دیدم. "‌
در شب جمعه هشتم مهر ۱۳۶۱ شب عملیات مسلم بن عقیل در منطقه غرب حضور داشت و تا صبح به دعا و مناجات مشغول بود و لحظه‌ای به استراحت نپرداخت نزدیکیهای صبح یک عدد گلوله توپ در نزدیکی چادر ایشان منفجر گردید. فمراندهان جهت ترک آن حل اصرار کردند ، اما ایشان نپذیرفت و فرمود :‌ من از این محل نمی‌روم و آماده هر گونه مسأله‌ای هستم ،‌ زیرا خون من رنگی‌تر و جان من عزیزتر از این عزیزان رزمنده نیست من باید تا پایان عملیات اینجا باشم.." سرانجام شهید محلاتی ،‌ عبا و عمامه ایشان را برداشت و بر سر و دوش ایشان گذاشت و عصا را به دستش داد و او را عازم کرمانشاه کرد.
آیت‌الله اشرفی در پشت جبهه هم فعالیت‌های چشمگیری داشت از جمله آنها افتتاح حسابی در بانک برای جمع‌آوری کمکهای نقدی به جبهه‌ها بود. حساب دیگر نیز جهت کمک به مهاجرین جنگ افتتاح کردند. حساب دیگری نیز جهت بازسازی منطقه گیلان غرب که به استان کرمانشاه محول شده بود‌، اختصاص دادند
شهید به مسأله وحدت بین شیعه و سنی اهمیت فوق‌العاده می‌دادند اقدامات ایشان در این زمینه بسیار مؤثر واقع می‌شد.
● شهادت
منافقین ترور این بزرگوار را از مدت‌ها پیش در سرلوحه کار خود قرار داه بودند. اولین بار در سال ۱۳۵۹ منزل ایشان هدف یک بمب صوتی منافقین قرار گرفت که پس از انفجار ، به علت حاضر نبودن وی در محل حادثه این سوءقصد نافرجام ماند.
در دومین اقدام منافقین ، ‌در تیر ۱۳۶۰ هنگامی که آیت‌الله اشرفی برای اقامه نماز ظهر قصد ورود به مسجد را داشتند به ناگاه سه مهاجم مسلح از داخل یک اتومبیل به سوی وی آتش گشودند که گلوله‌ها به وی ا صابت نکرد. مهاجمین در حین فرار نارنجکی به سوی او پرتاب کردند که تعدادی بی‌گناه شهید و مجروح شدند. و به ایشان آسیبی نرسید.
سومین اقدام در روز جمعه ۲۳ مهر ۱۳۶۱ هنگامی که خطبه اول نماز را آغاز کرده بودند. یک نفر به طرف وی هجوم آورده ایشان را در آغوش گرفت و لحظه‌ای بعد بر اثر انفجار نارنجک معظم‌له در حالی که به حالت سجده به زمین افتاده بودند به شهادت رسیدند.
بدین ترتیب محراب خونین کرمانشاه ،‌ منزلگاه عروج گردید و به فرمایش امام "‌ شهادت او جامعه روحانیت را سوگوار کرد. "‌
در روز تشییع کرمانشاه یکپارچه تعطیل و در سراسر کشور عزای عمومی اعلام گردید.
جنازه آن بزرگوار پس از تشییع با شکوه ،‌بنا به وصیت ایشان به اصفهان انتقال و در قبرستان اصفهان (‌تخت فولاد) به خاک سپرده شد.
● پیام امام خمینی
امام خمینی به مناسبت این جنایت پیامی صادر فرمودند که گوشه‌هایی از آن به شرح زیر است:‌
"‌ ... چه سعادتمند و پیروزند آنان که در نشیب و فرازها و پستی و بلندی‌های حیات خویش به دام‌های شیطانی وسوسه‌های نفسانی نیفتاده و آخرین حجاب بین محبوب و خود را با محاسن غرق به خون خرق نموده و به قرارگاه مجاهدین فی‌سبیل‌الله راه یافتند چه سعادتمند و خوشبخت‌اند آنان که به دنیا و زخارف آن پشت پا زده و عمری را به زهد و تقوا گذرانده و آ‌خرین درجات سعادت را در محراب عبادت و در اقامه جمعه با دست یکی از منافقین و منحرفین شقی،‌ فایز و به والاترین شهید محراب که به دست خیانتکار اشقی الشقیا به ملا اعلا شتافت ملحق شدند.
و شهید عزیز محراب این جمعه ما ،‌ از آن شخصیت‌هایی بود که این جانب یکی از ارادتمندان این شخص والامقام بوده و هستم. این وجود پربرکت و متعهد را قریب شصت سال است می‌شناسم . مرحوم شهید بزرگوار حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا عطاءالله اشرفی را در این مدت طولانی به صفای نفس و آرامش روح و اطمینان قلب و خالی از هواهای نفسانی و تارک هوی و مطیع امر مولا و جامع علم مفید و عمل صالح می‌شناسم و در عین حال مجاهد و متهد و قوی النفس بود. او درجبهه دفاع از حق از جمله اشخاصی بود که مایه دلگرمی جوانان مجاهد بود و از مصادیق بارز "‌رجال صدقو ما عاهدوالله علیه "‌ بود و رفتن او ثلمه بر اسلام وارد کرد و جامعه روحانیت را سوگورا نمود. خداوند او را در زمره شهدای کربلا قرار دهد و لعنت و نفرین خود را بر قاتلان چنین شخص صالحی را که آزارش به موری نرسیده بود،‌ از ملت ما گرفتند و خود را در پیشگاه خدای متعال و در نزد ملت فداکار ،‌ منفورتر و جنایتکارتر از قبل معرفی کردند.
این بزرگوار مثل سایر شهدای عزیز ما به جوار رحمت حق پیوست و ملت مجاهد و قوای مسلح سلحشور ما با جوار رحمت حق پیوست و ملت مجاهد و قوای مسلح سلحشور ما با عزمی راسختر به پیشبرد انقلاب ادامه می دهند و آنان که به ادعای واهی خود کوس طرفداری از خلق را می‌زنند و با خلق خدا آن می‌کنند که همه می‌دانند در این جنایت عظیم چه توجیهی دارند؟ و با به شهادت رساندن عالمی خدمتگزار و پیرمرد بزرگوار هشتاد ساله چه قدرتی کسب می‌کنند و چه طرفی می‌بندند؟‌ و آنان که در سوگ این جنایتکاران اشک تمساح می‌ریزند و از جریان حکم خدا درباره آنان شکایت دارند، ‌چه انگیزه‌ای دارند؟‌"‌
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی