پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

دیپلماسی، راهکار مبارزه با تهدیدات موشکی


دیپلماسی، راهکار مبارزه با تهدیدات موشکی
سرمایه گذاری ایالات متحده امریکا در بخش نظامی طی چند سال گذشته رشد قابل توجهی داشته است. یکی از بخش هایی که این کشور سرمایه گذاری هنگفتی را روی آن آغاز کرده است طرح این کشور در خصوص سپر موشکی است. مقامات امریکایی ادعا می کنند این طرح را برای مقابله با تهدیدات موشکی کشورهای به اصطلاح شرور به اجرا می گذارند؛ تهدیداتی که البته هر روز با سرعت بیشتری کمتر و کمتر می شوند.
در صورتی که بودجه درخواستی جرج بوش رئیس جمهور امریکا در کنگره تصویب شود، این کشور در حدود ۱۲ میلیارد دلار روی طرح سپر ضدموشک های بالستیک سرمایه گذاری خواهد کرد. این مبلغ سرمایه گذاری روی سپر موشکی در تاریخ نظامی امریکا بی سابقه خواهد بود. این مبلغ سرمایه گذاری حتی ۳ برابر بیشتر از سرمایه گذاری امریکا در زمینه دفاع موشکی در سال های جنگ سرد است. دولت امریکا همچنین در نظر دارد تا ۶ سال آینده مبلغ ۶۰ میلیارد دلار روی سیستم دفاع موشکی سرمایه گذاری کند. این مبلغ آنقدر زیاد است که هیچ یک از فرماندهان ارشد نظامی پنتاگون در هیچ دوره یی حتی خوابش را هم نمی دیدند اما آنچه این سرمایه گذاری هنگفت را با تردید مواجه می کند این است که در حقیقت آنچه این سیستم دفاعی قصد مقابله با آن را دارد در حال کاهش یافتن است.
مجله معتبر «فارین پالیسی» در شماره اخیر خود در گزارشی از توان موشکی کشورهای قدرتمند دنیا می نویسد؛« امروز در مقایسه با ۲۰ سال پیش تعداد موشک ها، برنامه های موشکی و دشمنان مسلح به سلاح موشکی که بتوانند ایالات متحده امریکا و نیروهایش را در جای جای دنیا با خطر مواجه کنند، بسیار کمتر است. تعداد موشک های آماده به شلیک کشورهای روسیه و چین از سال ۱۹۸۷ تاکنون ۷۱ درصد کاهش یافته است. تعداد موشک های میان برد بالستیک نیز که رو به متحدان امریکا در اروپا و آسیا هدف گیری شده بود به میزان ۸۰ درصد کاهش یافته است.» علاوه بر این اکثر ۲۸ کشوری که هیچ موشک بالستیکی در اختیار ندارند تنها از توان موشکی موشک های «اسکاد» برخوردارند که برد آنها تنها ۶۰۰ کیلومتر است و البته روز به روز هم قدیمی تر و از کارافتاده تر می شوند. حتی تعداد کشورهایی که سعی در دستیابی به توان موشکی موشک های بالستیک دارند نیز رو به کاهش است.
البته این به آن معنا نیست که بگوییم دنیای ما عاری از خطر است. روسیه هنوز ۶۶۰ موشک قاره پیما دارد که می تواند ایالات متحده را با خطر مواجه کند. چین هم ۲۰ موشک قاره پیما با توان حمل کلاهک هسته یی دارد. اما مساله اینجاست که این سلاح ها هدف اصلی برنامه دفاع موشکی امریکا نیست.
این مساله بسیار واضح و مبرهن است که سپر موشکی امریکا در چک و لهستان با هدف تهدید روسیه و چین نصب نمی شود چراکه اصولاً آنها نمی توانند تهدیدی برای روسیه و چین باشند. هر دو کشور روسیه و چین از این قابلیت تکنولوژیک برخوردارند تا با نصب تجهیزاتی روی موشک هایشان از رهگیری جلوگیری کنند. حقیقت این است که از زمان مطرح شدن بحث دفاع موشکی در میان معادلات قطب های نظامی جهان، دیپلماسی در مقایسه با رادارهای رهگیر، نقش موثرتری در خلع سلاح موشکی کشورها بازی کرده است. توافقنامه یی که در پی مذاکرات ۸ساله «رونالد ریگان» رئیس جمهور اسبق امریکا با مقامات اتحاد جماهیر شوروی سابق امضا شد، منجر به این شد که شوروی سابق، گنجایش زرادخانه موشک های دوربرد خود را تا نصف کاهش دهد. این توافقنامه همچنین به طور کامل تعداد ۸۰۰ موشک کوتاه برد و میان برد روسیه را از رده خارج کرد. این توافقنامه ها حتی می توانست ممنوعیت جهانی ساخت موشک های کوتاه برد و میان برد را در پی داشته باشد. در عین حال مذاکرات دیگری نیز پیشرفت هایی را در این خصوص حاصل کرد. لیبی در سال ۲۰۰۳ پس از یک سری مذاکرات برنامه های ساخت موشک های بالستیک خود را کنار گذاشت. کره شمالی نیز آزمایش موشک های دوربرد خود را کنار گذاشته و اگر گفت وگو های اخیر با مقامات این کشور نتیجه بخش باشد، این کشور برنامه ساخت این موشک ها را کاملاً خاتمه خواهد داد. از سوی دیگر افسران ارشد پنتاگون هرگز طرفدار این نیستند که میلیاردها دلار روی برنامه هایی سرمایه گذاری شود که دست آخر سودی برای سربازان شان به همراه نخواهند داشت. اگر تاکنون نیز این افسران ارشد در برابر هزینه کردن میلیون ها دلار روی طرح سپر موشکی، سخنی در اعتراض به میان نیاورده اند به این دلیل است که بودجه طرح سپر موشکی به عنوان جزیی از بودجه وزارت دفاع امریکا، هر دو ذیل یک ماده از لایحه بودجه، تقدیم کنگره می شود و اعتراض افسران ارشد به کاسته شدن از بودجه وزارت دفاع خواهد انجامید.
تهدید موشک های بالستیک محدود و در حال کاهش است و تنها راه حل برای مقابله با این تهدید، استفاده از ابزار دیپلماسی است که تا به حال نیز نتیجه خوبی در برداشته است. امروز دلایل زیادی برای پذیرش این مدعا وجود دارد که استراتژی دیپلماتیک برای حل این مشکل درست مانند زمانی که در دهه ۱۹۸۰ کارگر بود، می تواند موفق عمل کند. اگر مقامات سیاسی که در زمان جنگ سرد قدرت را در دست داشتند امروز بر مسند کار بودند مسلماً از محدودیت هایی که در خصوص تهدید دیگر کشورها به وجود آمده است، استفاده کرده و از رویارویی مستقیم با یکدیگر پرهیز می کردند. مخلص کلام اینکه اگر ایالات متحده امریکا بتواند هرچه زودتر به تعادل و توازنی میان ارزیابی واقع گرایانه تهدیدات، بودجه ریزی هوشمندانه و دیپلماسی قدرتمند و فعال برسد، بهتر و دقیق تر می تواند تهدیداتی را که به واقع جهان را در قرن بیست و یکم تهدید می کنند، بشناسد؛ تهدیداتی که یکی از آنها تمایلات نظامی گری امریکا طی چند سال اخیر و همچنین پافشاری امریکا بر طراحی و نصب سپر موشکی اش در اروپا و بخش هایی از آسیا است.
آرمین منتظری
منبع : روزنامه اعتماد