دایی:«کریمی» مواظب صحبت کردنش باشد!

سومین نشست خبری سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در حالی برگزار شد که بخش عمده ای از آن مربوط به کناره گیری "علی کریمی" از تیم ملی بود.
▪ در حال حاضر وضعیت تیم ملی پیش از دیدار با کره شمالی چگونه است؟
ـ در دو روز اول به دلیل خستگی بازیکنان ناشی از حضورشان در لیگ برتر به تمرینات ریکاوری پرداختیم. در حال حاضر هم با تمام قوا در حال تمرین کردن هستیم که بتوانیم در روز بازی با کره شمالی سه امتیاز را کسب کنیم.
▪ برنامه شما برای دعوت از کریمی چه بود و چه شد که او به تیم ملی نیامد؟
ـ این برنامه ای بود که شما به آن پرداختید. وظیفه من به عنوان سرمربی تیم ملی این بود که بهترین ها را به تیم ملی دعوت کنم و من هم وظیفه ام را انجام دادم و بهترین ها را دعوت کردم.
▪ شما درباره کریمی قبل از دعوت شدنش به تیم ملی گفته بودید که او در هیچ تیمی بازی نمی کند. اما، ما می خواهیم بدانیم زندی در کجا بازی می کند که به تیم ملی دعوت شده و آیا نظارتی بر عملکرد او داشته اید؟
ـ هر کس که به تیم ملی دعوت می شود، مدت ها زیرنظر من و همکارانم بوده است. من دوستان زیادی در کشورهای مختلف دارم که بدون اینکه حقوقی دریافت کنند به صورت افتخاری با من همکاری می کنند. آنها عین چشمان من هستند. زندی هم در قبرس بازی می کند اگر نمی دانید بروید این را پیگیری کنید. درمورد کریمی هم باید توضیح کوتاهی بدهم. کریمی کاپیتان من در دیدار مقابل بحرین و کویت بود. در اردوی دوم در اردبیل هم به دلیل آسیب دیدگی که داشت تنها دوید و بعد آن مسایل به وجود آمد. پس از آن کریمی در هیچ باشگاهی بازی نمی کرد و به خاطر همین مساله او به تیم ملی دعوت نشد. اما، در این دوره به دلیل دو بازی خوبی که انجام داد، به تیم ملی دعوت شد.
▪ شما گفتید تا زمانی که من هستم کریمی جایی در تیم ملی ندارد. به نظر خیلی ها این حرف چندان سنجیده نبود و می تواند تبعات زیادی داشته باشد. آیا این حرف آخر شما در مورد کریمی است؟
ـ این حرف آخر من است. اما، شما به من بگویید این تبعات چیست؟
▪ خودتان بهتر می دانید که اگر خدای ناکرده تیم ملی به جام جهانی نرود خیل تماشاگران پرسپولیس چه فضایی را در ورزشگاه ها ایجاد می کنند.
ـ ببخشید. اگر قرار باشد به خاطر یک نفر تیم ملی به جام جهانی صعود نکند، ما باید همه چیزمان را جمع کنیم و برویم دنبال کارمان. پس نظم، عشق، علاقه و دیسیپلین کجا می رود. تیم ملی در دست من امانت است. این تیم نه مال من نه مال شماست بلکه برای این ملت و مملکت است. من امانتدار هستم و دوست دارم به نحو احسن از این امانت نگهداری کنم. وظیفه ام این بود که هر موقع کریمی عملکرد خوبی داشت او را به تیم ملی دعوت کنم اما، از شما یک سوال دارم خواهش می کنم این سوال را جواب بدهید. چند نفر از شما می دانستید که اگر کریمی به تیم ملی دعوت شود، پاسخ منفی به این پیشنهاد می دهد. کسی که به تیم ملی دعوت می شود، باید به این پیراهن عشق بورزد و هر موقع به این پیراهن رسید باید به آن وفادار باشد. اکثر شما می دانستید که اگر کریمی به تیم ملی دعوت شود، به تیم ملی نخواهد آمد. این از قبل برنامه ریزی شده بود. شما که این را می دانستید چرا در این دو، سه ماه این قدر بر روی این مساله اصرار کردید. اگر ایران را دوست دارید باید از تیم ملی حمایت کنید.
▪ اما، آقای دایی اگر شما هم جای کریمی بودید فکر می کنم چنین واکنشی نشان می دادید.
ـ اصلا و ابدا. در حال حاضر هم شاید من در تیم ملی از خیلی ها خوشم نیاید اما، به خاطر امانتی که در دست دارم، نظرات شخصی ام را اعمال نمی کنم. یک نفر به من بگوید شما که می دانستید کریمی به تیم ملی نمی آید پس چرا این قدر پافشاری کردید. می خواهم بدانم آیا ادبیاتی که در نامه کریمی استفاده شده بود، آیا ادبیات اوست؟ همه مسایل از امارات برنامه ریزی شده است. نمی خواهم اسم بیاورم. همه شما می دانید منظورم چیست. بدتر از همین نامه را هم برای باشگاه پرسپولیس فرستاده بودند که باشگاه پرسپولیس با اصلاح آن نامه را برای رسانه ها فرستاد. کدامیک از شما برنامه جمعه شب ورزش از نگاه دو را دیدید. دوست دارم به کسانی که به کریمی حق سکوت می دهند به او بگویند مواظب صحبت کردنش جلوی دوربین باشد. چه طور کسی می تواند این طور به تیم ملی کشورش توهین کند. اگر این برنامه را ندیده اید بروید CDاش را تهیه کنید و بعد بیاید با هم صحبت کنیم.
▪ اما، کار آن خبرنگار اشتباه بود. ضمن اینکه کریمی به تیم ملی هم توهین نکرد و تنها از باخت تیمش مقابل ابومسلم ناراحت بود.
ـ ما باید خودمان مواظب رفتارمان باشیم. قرار نیست من همه چیز را به زبان بیاورم. حالتش را جلوی دوربین نگاه کنید. من روزنامه های ماه های اخیر را دارم.خیلی از روزنامه ها نوشته بودند اگر کریمی به تیم ملی دعوت شود، پاسخ منفی به آن می دهد. اما، من یک درصد احتمال داده بودم که شاید کریمی به خاطر مصالح تیم ملی بیاید. من اگر با کریمی مشکلی داشتم که او را دعوت نمی کردم اما، من هیچ گاه مسایل شخصی را وارد تیم ملی نمی کنم. اگر تیم ملی موفق شود علی دایی به موفقیت دست یافته و اگر تیم ایران به جام جهانی برود، این قیمت علی دایی است که سه یا چهار برابر می شود. من بدم نمی آید که تیم ملی به جام جهانی برود و من هم در زندگی حرفه ای خود پیشرفت کنم. اما، شما ببینید ادبیات دو نامه گذشته علی کریمی به چه شکل بوده است. کریمی فوتبالیست خوبی است اما، ادبیات این دو نامه نشان می دهد که این مطالب برای کریمی نبوده است. بلکه صحبت های مشاوران اوست. کریمی نیز بازیکنی با قابلیت های فنی بالایی است که می تواند در بارسلون یا رئال مادرید بازی کند اما، این بازیکن مشاوران بدی دارد. در حالی که من یک بازیکن معمولی بودم که به دلیل مشاوره های خوب توانستم به موفقیت برسم.
▪ شما چگونه عنوان می کنید که خبرنگاران از تصمیم علی کریمی اطلاع داشتند. آیا خبرنگاری حاضر است این ادعای شما را تایید کند؟
ـ من حداقل پنج بریده روزنامه دارم که اعلام کرده اند از تصمیم علی کریمی برای نیامدن به تیم ملی خبر داشتند اما، به دلایلی چون رسم امانتداری و با بیان این موضوع در محافل خصوصی حاضر به انتشار آن نشدند. حتی من پیش از دعوت از کریمی مطلع شدم که مدیر برنامه های این بازیکن در مراسم عروسی یک خواننده ایرانی در دبی اعلام کرده است که کریمی به تیم ملی نمی آید. تیم ملی مانند یک قطار است که ما باید با آن برویم و هر کس که سوار این قطار نشود، جا می ماند. من نمی توانم کسی را به زور سوار این قطار کنم. بی تردید خودم هم تمام تلاشم را انجام می دهم تا کریمی بر روی این عقیده اش بیاستد. البته بسیار متاسفم که در فاصله سه روز مانده به بازی ایران مقابل کره شمالی و در حالی که چشم ملت به این بازی است، زمان خود را با پرداختن به این مسایل بی فایده سپری می کنید و به جای پرسیدن از مسایل فنی تنها به یک بازیکن می پردازیم. من تصور می کنم شما همه چیز را می دانید ما نباید خودمان را گول بزنیم اگر شما خبرنگاران از من خوش تان نمی آید حداقل رو راست باشید و حقیقت را بگویید. از من بد بنویسید اما، تیم ملی را کمک کنید. من وظیفه خود را انجام داد ه ام. در لیگ برتر اگر کریمی همان بازی مقابل پگاهش را انجام می داد، صد هزار سال او را به تیم ملی دعوت نمی کردم اما، کریمی در مقابل استقلال و ابومسلم بازی خوبی انجام داد و من هم به همین دلیل او را دعوت کردم تا وظیفه ام را انجام داده باشم.
▪ آیا قبل از بازی پرسپولیس و ابومسلم برای اعلام نام کریمی جلسه ای با نایب رئیس فدراسیون داشتید؟
ـ به هیچ عنوان. جلسه من با تاج تنها در رابطه با تیم ملی و پاداش عقب افتاده بازیکنان تیم بود. تاکنون من با کفاشیان، تاج و حتی علی آبادی رئیس سازمان تربیت بدنی نشستی برای انتخاب بازیکن نداشته ام. تمامی این مسایل ساخته و پرداخته رسانه هاست.
▪ رئیس فدراسیون اعلام کرده بود ناراحتی پیش آمده را از دل کریمی درمی آورد. آیا او در این رابطه با شما صحبت کرد؟
ـ کفاشیان با من صحبت کرد اما من به کفاشیان گفتم که مسایل فنی به عهده من است و کفاشیان هم گفت که نامه کریمی هر زمان به فدراسیون فوتبال برسد، آن را به من تحویل می دهد. (روابط عمومی فدراسیون گفت: هنوز نامه ای به دست ما نرسیده است)
▪ آیا فشار مسئولین در دعوت کریمی نقشی نداشت؟ دکتر احمدی نژاد در این مورد با شما صحبتی نکرده بود؟
ـ هیچ کدام از مسئولین در این باره فشاری به ما نیاوردند. موضوع پیشنهاد آقای احمدی نژاد نیز به چهار ماه پیش بازمی گردد که در آن زمان به رئیس جمهور پاسخ دادیم که اجازه دهید کارهای کوچک را ما انجام دهیم و در حال حاضر علی کریمی آماده نیست که احمدی نژاد نیز این موضوع را قبول کرد. من تاکنون با هیچ کدام از مسئولان در این زمینه صحبت نکرده ام. شما خبرنگاران نیز به خوبی می دانید که من فردی توصیه پذیر نیستم در کارم معتقدم که باید حریم ها حفظ شود. در هر صورت من کریمی را دعوت کرده ام اما، او خود به تیم ملی نیامد.
▪ شما عملکردتان را مطابق با منافع ملی می دانید اما، صحبت های شما فضای منفی ای را در اطراف تیم ملی ایجاد کرده. چرا می خواهید تمامی پل های پشت سر خود را خراب کنید. آیا نیامدن کریمی بخشی از تماشاگران تیم ملی را نمی گیرد؟
ـ این نظر شماست و من با وجود احترام به این نظر آن را قبول ندارم. در هر صورت کسی که تیم ملی را دوست دارد به ورزشگاه می آید و تیمش را تشویق می کند. کسانی که به موفقیت تیم ملی فکر می کنند، سکوت نخواهند کرد. آیا کریمی حداقل در نامه اش نمی توانست در ابتدا از دست اندرکاران تشکر کند که او را دوباره به تیم ملی دعوت کرده اند یا نمی توانست یکی، دو ماه پیش و در شرایطی که تیم ملی همانند این هفته بازی حساسی را پیش رو نداشت، خداحافظی اش از تیم ملی را اعلام کند. بی تردید کسی که خود را عاشق تیم ملی می داند، به این مسایل توجه می کند و برای آمدن به تیم ملی بهانه نمی آورد.
▪ نظر شما درباره "کریم باقری" بعد از مدتی تغییر کرد. ابتدا او را نیمکت نشین می دانستید اما، اکنون این بازیکن را دعوت کرده اید.
ـ وظیفه من بود که این کار را انجام دهم. کریم باقری پس از بازی مقابل عربستان بسیار عالی کار کرد و باید به تیم دعوت می شد. من کریم باقری را مانند برادرم دوست دارم و صلاح او را می دانم. پیش از زمان بازی مقابل عربستان اعتقادم درباره کریم این بود که ما در پست او بازیکنان بهتری داریم اما، اکنون معتقدم کریم باقری می تواند در ترکیب ثابت تیم باشد و بسیار هم مثمرثمر باشد.
▪ لیست جدید شما کمترین انتقادها را داشته است. بازیکنان سایپا کمتر شده اند و بازیکنان شاخصی به تیم ملی آمده اند. آیا این نشان دهنده تغییر نگرش شماست؟
ـ از ابتدا هم گفتم که نیاز به زمان دارم تا بازی های لیگ برتر را ببینم. در زمان بازی مقابل عربستان رقابت های لیگ برتر هنوز آغاز نشده بود اما، اکنون فرصت بیشتری داشتیم و بی تردید بازیکنان جدید به مرور به تیم ملی دعوت می شوند و حتی جای ثابتی پیدا می کنند. مطمئن باشید که نفرات جوان تر به آرامی جای خود را در تیم ملی پیدا می کنند. بی تردید اشتباهاتی نیز وجود دارد و ما نمی توانیم تمامی بازیکنان فوتبال را دعوت کنیم.
▪ آیا دعوت چهار بازیکن از استقلال بیشتر به دلیل جذب تماشاگران این تیم نبود؟
ـ من به این مسایل فکر نمی کنم. ما در عربستان ۱۷، ۱۸ تماشاگر که کارمندان سفارت ایران بودند، داشتیم و همچنین تعدادی از کارمندان پاکستانی و افغانی سفارت ایران و به غیر از آنها کس دیگری را نداشتیم اما، من هیچ گاه به این مسایل فکر نکرده ام.
▪ شما همیشه می گویید تیم ملی فعلی یکی از کم حاشیه ترین تیم ها بوده است. اما، همیشه بعد از مصاحبه های شما حاشیه هایی به وجود می آید.
ـ مطمئنا علی دایی چهره ای است که همیشه بحث هایش حاشیه ایجاد کرده است. اما، من حرف های حقیقت را زده ام. شما باید از تیم ملی و دایی حمایت کنید. مگر این من بودم که به تیم ملی پشت کردم. پس چرا کسی از دایی حمایت نکرد. همین الان هم می گویم در تیم ملی فعلی خبری از بی انضباطی نبوده است. به من حق بدهید که حقایق را بگویم. اگر شما درباره کریمی از من نپرسید طبیعی است که من هم حرفی در این باره نخواهم زد اما، وقتی از من در این باره می پرسید، من هم مجبورم حقایق را بگویم چون حرفم واقعیت است، باعث می شود هزار برداشت مختلف انجام گیرد. متاسفانه بعد از قضیه کریمی بعضی از روزنامه ها تیتر زدند کریمی یک، دایی هیچ. اشکالی ندارد بگذارید در چنین مسایلی بازنده باشم اما، من می خواهم تیم ملی کشورم موفق باشد.
▪ آیا شما برای بازی با کره از قطبی مشورت می گیرید؟
ـ اصلا و ابدا. کره جنوبی فعلی با تیم سابق تفاوت بسیار کرده است. هم بازیکنانش تغییر کرده اند و هم مربی اش عوض شده است. اگر بدانم کسی هست که می تواند به تیم ملی کمک کند حتما از نظر او استفاده می کنم. اگر من از قطبی سوال کنم بزرگ می شوم و کوچک نمی شوم.
▪ نمی خواهیم دوباره به مساله کریمی بازگردیم. اما، معتقدیم کریمی در نگارش نامه اش دچار اشتباه شده است. اما آیا بهتر نبود با کریمی به عنوان یکی از بازیکنان اسثتنایی فوتبال ابتدا صحبت می کردید و بعد او را به تیم ملی دعوت می کردید؟
ـ شرایط ایشان با دیگر بازیکنان هیچ فرقی نمی کند. شاید او لیونل مسی ایران باشد اما، فوتبال بازی ۲۴ نفری است و ۱۱ نفر در زمین آن را به نمایش می گذارند. ما می خواهیم گروهی بازی کنیم و کسانی را داریم که می توانند جای خالی ایشان را پر کنند. هر کس می خواهد در تیم ملی بازی کند باید عطش داشته باشد. اگر من جای او بودم به تیم ملی می آمد. تیم ملی چیز دیگری است و نمی توان با هیچ چیز دیگر آن را مقایسه کرد.
▪ آیا فرد دیگری به کادرفنی اضافه می شود؟
ـ ما با روته مولر صحبت کردیم. قرار بود که او فردا به ایران بیاید اما، من گفتم دو روز قبل از بازی با کره شمالی فایده ای ندارد. اما، مطمئنا از بازی با امارات روته مولر به ما اضافه می شود ضمن آنکه قرارداد او تنظیم شده و از ابتدای سال ۲۰۰۹ به طور رسمی در کنار ما خواهد بود.
▪ آیا درست است که گفته می شود شما با نیکبخت برای بازگشتش به تیم ملی جلسه داشته اید؟
ـ خیر چنین چیزی نیست. نیکبخت بعد از بازی با کویت به من زنگ زد و گفت که نمی تواند در آن بازی همراه تیم ملی باشد. من هم گفتم ایرادی ندارد اما، نیکبخت فعلی با نیکبخت گذشته به لحاظ فنی یکسان نبوده است. اگر او آماده باشد مثل سایر بازیکنان به تیم ملی دعوت می شود.
▪ کره شمالی با چه سیستمی بازی خواهد کرد؟
ـ اجازه بدهید که ما کار خودمان را انجام بدهیم. ا ما، باید بگویم کره شمالی از سیستم سه، شش، یک استفاده می کند. به طوری که سه بازیکن خط دفاع این تیم به صورت خطی بازی می کنند. با این حال بگذارید درباره مسایل فنی خودمان به جمع بندی برسیم. شاید من نتوانم مثل شما خبر بدهم و بنویسم اما، اجازه بدهید به من به عنوان کسی که چهار پیراهن بیشتر در زمین پاره کرده، درمورد مسایل فنی تصمیم گیری کنم. دروغ نیست اگر بگویم بیش از ۱۵ ساعت روی آنالیز بازی های کره شمالی کار کرده ام.
▪ آقای دایی تا به حال اظهارنظری صریح درباره دادگاه مایلی کهن نداشته اید. تنها یک بار گفته شد که شما گفتید با عذرخواهی مایلی کهن مشکل برطرف می شود. آیا درست است که دو پیشکسوت این چنین با هم رفتار کنند؟
ـ من هیچ وقت نگفته ام که مایلی کهن باید عذرخواهی کند. از روز اول بحث مان روی این بود که حق باید ثابت شود. مردم باید بدانند که حق با کیست. مایلی کهن بزرگ و استاد من است اما، این حقی است که نمی شود از آن گذشت. چطور من شدم آدم قلدر و آرم پیراهنم کنده شد. آیا تا به حال از من مصاحبه ای سراغ دارید که درباره این مساله صحبت کنم اما، می خواهم بدانم براساس چه سندی مایلی کهن پس از جام جهانی آن حرف ها را زد. اگر مایلی کهن یک قدم برداشته بود، تمام مسایل حل شده بود. چه طور من می شوم آدم قلدر اما، وی می شود کارشناس نساجی و ایشان نسبت به کیفیت لباس هایم ایراد می گیرد. هر چند خیلی از چیزهای او را قبول ندارم اما، همواره به او احترام گذاشته ام. پس از جام جهانی ما را گذاشتند کنار دیوار و تیر باران مان کردند اما الان می گویند گذشت کنید. شما یک قدم بردار اگر من هزار قدم برنداشتم، حق با شماست. الان وی هم حرف می زند اما، من باز هم سکوت کرده ام.
▪ به نظر می رسد وزن کادرفنی سنگین نیست و این کادر فنی در بازی های بزرگ نمی تواند تصمیمات بزرگی بگیرد.
ـ اتفاقا وزن کادر فنی سنگین است. من و همکارانم هر کدام بیش از ۱۰۰ کیلو وزن داریم و خیلی سنگین هستیم. قبول ندارم که این کادر نمی تواند در بازی های حساس تصمیم گیری کند. در بازی های قبلی نشان دادیم که می توانیم در لحظات سخت تصمیم درستی بگیریم. مگر ما سخت تر از بازی با عربستان داریم. همیشه گفته ام که علاقه ای به نیمکت شلوغ ندارم.
پس از پایان کنفرانس مطبوعاتی خبرنگار یکی از شبکه های رادیویی بین المللی از دایی پرسید آیا موقع پرسیدن این سوال ها از خبرنگارها عصبانی شدید که دایی با خنده گفت: با آمادگی لازم به این کنفرانس آمده بودم. می دانستم که چه کسی، چه چیزی می پرسد. به همین خاطر عصبانی نشدم. خبرنگار پرسید، چرا به خبرنگاران انتقاد می کنید؟ که دایی با خنده گفت همان طور که آنها انتقاد می کنند من هم حق دارم از آنها انتقاد کنم.

منبع : روزنامه ابتکار