چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

۲ جنگ سؤال برانگیز


۲ جنگ سؤال برانگیز
كانون تحولات خونین خاورمیانه از بغداد به غزه وبیروت درحال انتقال است.۲ نزاع خونین در ۲ شهر مهم لبنان وفلسطین نگاه افكار عمومی را از اوضاع عراق به سوی كرانه های مدیترانه معطوف كرد.وقایع غزه وطرابلس گرچه شبیه هم نیستند اما هر۲ جنگ به صورتی همزمان آغازشده واهدافی مبهم دارند وبه یك اندازه ناظران را مبهوت وافكارعمومی را نگران كرده اند وعجیب تراین كه آتش هر۲جنگ برسر ساكنان مظلوم فلسطین آوارمی شود وتابه امروز بیشترین قربانی ها از افراد غیرنظامی فلسطین بوده اند.
جنگ غزه كه شاید شدید ترین رویارویی نظامی این رژیم پس ازجنگ ۳۳ روزه با جبهه مقاومت اسلامی باشد در اوج مذاكرات سازش و با تصمیم ناگهانی دولت اولمرت برای آن چه كه انهدام زیرساخت قدرت حماس می نامد،شروع شد.دراین جنگ ارتش صهیونیستی بخش عمده ای از استعدادنیروی هوایی و زمینی خود را واردصحنه كرده واز اعمال بدترین روش های سركوب وآدم ربایی پرهیز نمی كند.اما جنگ درطرابلس حكایت دیگری دارد،ازهر نظراین حادثه یك پدیده تازه برای مردمان حوالی مدیترانه است.
یك سوی این نزاع ارتش لبنان است وسوی دیگر آن به گروه سلفی كوچك اما مرموز وناشناخته منتهی می شود كه گرچه مقام های امنیتی لبنان آدرس آن را از یك اردوگاه فلسطینی به نام نهرالبارد می دهند اما شعارها ورفتار این گروه تاكنون رنگ ولعاب جنگجویان خاورمیانه غربی یعنی سلفی های عراق راداشته است. آنها به شیوه مرسوم القاعده وطالبان خود را مجاهد معرفی می كنند، نام حركت های خشونت بارخود را جهاد می گذارند و درنهایت با به تن كردن لباس رزمندگان فلسطین هدف تأسیس سازمان خویش را بیرون راندن رژیم صهیونیستی و آمریكا از جهان اسلام اعلام می كنند.اینك ملت های خاورمیانه با ۲جنگ غافلگیرانه وسؤال برانگیز در۲نقطه حساس این منطقه روبه روشده اند.
دراین میان افكارعمومی توجه خودرا به ابعاد غیرانسانی دو جنگ متمركزكرده است واین كه دراین ۲هفته عوامل هر۲ ماجرا صحنه هایی از خشونت را كه خارج ازتحمل روحی انسان است آفریده اند.صهیونیست ها درحدی بی سابقه به ربودن هواداران جنبش حماس و وزرا و وكلای این جنبش اقدام كرده وهمه خانه ها ومنازل ساكنان غزه را زیر آتش هواپیما و زرهپوش هایشان گرفته اند وكمی آن سوی میدان یعنی درطرابلس گروه سلفی موسوم به فتح الاسلام به نمایش عملیات های رعب آور برادران القاعده ای خود درعراق درنهرالبارد سرگرم است؛ از سربریدن سربازان لبنانی گرفته تا انجام حملات انتحاری در میان خیل ساكنان بی دفاع اردوگاه.این تراژدی را تصمیم های نادرست دولت سنیوره دربیروت تكمیل كرده و با وارد كردن ارتش لبنان به كمپ و سكونتگاه های آوارگان فلسطین یك فاجعه انسانی را دراین محل رقم زده است.
اما ناظران خاورمیانه دركنار فاجعه انسانی این۲ جنگ نگاه خود را به زوایای سیاسی این حوادث نابهنگام متوجه ساخته اند.به این دلیل ساده ومهم كه این دو واقعه ازآن دست حوادث زودگذر ومقطعی نیستند.غزه وطرابلس ۲ نقطه توقف ومنشأ فصل تازه ای از معادلات سیاسی پیچیده وپنهان سیاسی خاورمیانه هستند.
چرا خطر نزاع نهرالبارد جدی است؟ (چشم انداز یك رویارویی بزرگ درنزاعی كوچك) «فاصله جنگ وصلح درخاورمیانه چند روز وچند ساعت است ،عمر قراردادها وپیمان های سازش، برخی اوقات به یك هفته نمی رسد. اینجا سیاست بر پایه اصل غافلگیری نهاده شده است ،این حوادث هستند كه سیاستمداران واحزاب را دنبال خود می كشانند ونه اینكه رجال سیاسی وقایع را رقم بزنند.»
این شرح حال سیاست خاورمیانه است كه بارها وپس از وقوع هرجنگ یا بحرانی برزبان وقلم تحلیلگران حرفه ای این منطقه جاری می شود.این بار نیز همه چیز درخاورمیانه دریك لحظه فروریخت و دوشهر بزرگ فلسطین ولبنان گویی با یك زلزله سیاسی درگردابی از ناامنی وآتش غوطه ور شدند.اماآیا براستی جنگ اخیر درطرابلس یا غزه یك سونامی طبیعی یا یك بلای نابهنگام بود؟
شاید با كمی اغماض بتوان آتش بازی اخیر اسرائیل درغزه را با همین چارچوب نگریست وهمه كشتارها وآدم ربایی چند روزاخیراین شهر را به حساب خوی وخلق پیش بینی ناپذیر سیاستگذاران افراطی تل آویو گذاشت اما آیا به همین راحتی می توان بحران عمیق وسركش نهرالبارد را فقط به اراده یك گروه شبه نظامی كه شمارنیروهای آن از۳۰۰ نفر تجاوزنمی كند و عمری كوتاه تر از همه گروه های منطقه دارد، گذاشت؟
تردیدی نیست كه واقعه نهرالبارد یك استثنا برهمه قواعد یاد شده تحلیلگران خاورمیانه است.مشتی از اسرار و رموز اطراف این حادثه را دربرگرفته است كه هركدام از ناظران وسیاستمداران اكنون به فراخور اطلاع خود درپی گشودن بخشی از گره این معما هستند.رازهای این حادثه فقط درناشناخته بودن چهره گروه ماجراجوی فتح الاسلام نیست كه آرام آرام هویت سلفی وتبارالقاعده ای آن برای همه عیان می شود بلكه بار اصلی این ابهام درتشخیص مسیر جنگی است كه به دست این گروه شعله ور شده است.
جنگی كه ابتدا تصور می رفت یك نزاع محلی وتكراری از نوع دعوای همیشگی عوامل امنیتی لبنان وكمپ نشینان فلسطینی است اكنون آهنگ وسمت وسوی یك بحران بین المللی را یافته است.درست به همین دلیل رهبر جنبش حزب الله زنگ خطر یك بحران بزرگ تر را به صدا درآورد.سخنرانی وتحلیل جمعه شب نصرالله شاید ازآن دست سخنانی باشد كه به دلیل توجه به زوایای تیره این جنگ درخاطرها بماند.
هنوز یك هفته ازآغاز این نزاع محلی نمی گذرد كه نشانه های یك رویارویی منطقه ای وفرامنطقه ای درآن نمایان شده است.به نحو سؤال انگیزی ارتش لبنان درمواجهه با اندك طغیانگران سلفی دچار سرگشتگی شده است ودولت حزبی بیروت با استفاده ازاین فرصت، متحدان بین المللی خود یعنی آمریكا وفرانسه را به لبنان كشانده است.
پایه استدلال نصرالله وهمه كسانی كه پشت داستان نهرالبارد ردپای یك نزاع بزرگ را دیده اند فقط این نیست كه اوضاع ازدست ارتش لبنان خارج شده است یا سیاستگذاران سودجوی بیروت، طرابلس را به حال خود رها كرده اند، شواهد نگرانی آنان را باید دراظهارات رهبران سلفی های درگیر این جنگ و نیز درموضع گیری سران آمریكا جست وجو كرد كه اكنون به یك طرف این بحران تبدیل شده اند.
سران سلفی فتح الاسلام جنگ خود را حلقه ای از زنجیره منازعه خاورمیانه ای القاعده با آمریكا خوانده اند. آنها كتمان نكرده اندكه این حادثه امتداد حوادث عراق وافغانستان است.درهمین راستا شبه نظامیان این گروه درنهرالبارد همقطاران خود رابه یاری طلبیده اند.هم اكنون شواهد فراوان به دست آمده است كه شاكرالعبسی همرزم ابومصعب زرقاوی كه اكنون به عنوان رئیس گروه فتح الاسلام مطرح است دراردوگاه فلسطینیان مأوا گزیده تا پایگاهی تازه برای القاعده درحساسترین نقطه خاورمیانه فراهم كند و به آرزوی دیرین بن لادن وسران این تشكیلات كه درپی مفری برای عبور به سرزمین های اشغالی بودند، دست یابد.
اما درسوی دیگرآمریكایی ها كه اكنون بابرقراری پل ارتباط نظامی به آسانترین شكل، مجوز حضور نظامی درلبنان را به چنگ آورده اند درهمه گفتارهای دیپلماتیك خود چشم انداز یك نزاع بزرگ را درلبنان ترسیم می كنند.كاندولیزا رایس وجورج بوش درنخستین واكنش خود جنگ گروه العبسی را به عنوان یورش كل القاعده وانمود كردند.گذشته ازاین حجم تجهیزات وجنگ افزارهایی كه هواپیماهای آمریكایی درپروازهای شبانه روزی خود راهی بیروت كرده اند، گویاترین سند یك حركت راهبردی است كه مردان كاخ سفید برای ورود در بازی نظامی بزرگ دراین نقطه خاورمیانه آغازكرده اند.
كسی ازمیانجیگران ومعماران صلح عربی سراغ نمی گیرد؟ شاید حیرت انگیز ترین بخش داستان خشونت وكشتاردرطرابلس وغزه این باشد كه این ۲ جنگ درفصلی آغاز شدكه نه فقط غرب كه همه رهبران عرب آن را بهار صلح خاورمیانه خوانده بودند.هنوز بساط رایزنی و میانجیگری درقاهره ،ریاض و امان برای ایجاد مصالحه در بیروت وغزه بر پا بود كه هواپیماهای جنگی اسرائیل وشبه نظامیان فتح الاسلام آرامش لبنان وفلسطین را برهم زدند.
بنابراین دركنارپرسش های مهمی كه حول ارتباط زنجیره ای بحران طرابلس با جنگ عراق یا همان احتمال عراقیزه كردن فضای لبنان وفلسطین مطرح است یك سؤال بزرگ در باره چگونگی نقل وانتقال ناگهانی فضای خاورمیانه از چرخه مذاكره وسازش به فضای جنگ درمیان است.
آیا براستی گروه میانجیگران آمریكایی وعربی از این نقشه خونین صهیونیست ها درغزه یا القاعده درلبنان بی خبر بودند ؟
این سؤال با مرور دروقایع سیاسی منتهی به این ۲ جنگ وجهه ای موجه ترپیدامی كند.
سران كشورهای عربی در ریاض سال جدید رابا تصویب طرح سازش با اسرائیل آغازكردند حتی بیش از آن كه اسرائیل به فكر صلح با اعراب باشد، سران عرب چراغ سبز صلح یك طرفه با اسرائیل نشان دادند.اجلاس ریاض برطرح سازش بیروت مهرتأیید زد طرحی كه در تاریخ ۲۸ مارس ۲۰۰۲ از سوی سران عرب در بیروت تصویب شد كه شامل عقب نشینی كامل اسرائیل از سرزمین های اشغالی عرب (۱۹۶۷) و برپایی دولت مستقل فلسطینی به پایتختی قدس و بازگشت پناهندگان فلسطینی به كشورشان در برابر روابط طبیعی كامل با اسرائیل بود.با آن كه این طرح به اطلاع اسرائیل و جامعه بین الملل رسید، اما اسرائیل هیچ نگاه مثبتی به آن نكرد. شیمون پرز، معاون نخست وزیر رژیم صهیونیستی اعلام كرد كه اسرائیل، با پذیرش طرح صلح عربی به شكل كنونی آن، موافقت نمی كند.
وی ادامه داد : محال است این درخواست مطرح شود و پیشنهاد، همان طور كه هست، مورد پذیرش قرار گیرد، زیرا اگر اسرائیل با این طرح موافقت كند، گفت وگوها معنایی نخواهد داشت با این حال بار دیگر این طرح در دستور كار همه همایش های سران عرب قرار گرفت تا پوشش مناسبی برای عادی سازی روابط با اسرائیل قرار گیرد حتی دراجلاس قاهره پس از اجلاس شرم الشیخ آنها میزبان یك جلسه جنجالی دیگر شدند كه در آن ۲ كشورمصرو اردن مأموریت پیگیری طرح صلح ریاض را برعهده گرفتندوباب مذاكره رسمی با صهیونیست ها را این باربامجوز وبه نمایندگی از ریاض گشودند.
به هر حال پایتخت های عربی درخاورمیانه درست چند ساعت پیش از ۲جنگ با ترافیك دیدارهای دیپلماتیك روبرو بودند.دراین فهرست بلند ملاقات ها ورایزنی های مهم دیدار دیك چنی از ریاض به عنوان پایتخت جدید مذاكرات سازش خاورمیانه قرارداشت.از طرفی نیز رایس درتدارك دیداری تازه بود. وزیر خارجه آمریكا آن قدرافق سازش رانزدیك نشان می داد كه حتی قرارگذاشته بود یك ماه یكبار به منطقه بیاید.درتكمیل این حلقه های آشتی جویی، دفترابومازن واولمرت بیش ازهمیشه به هم نزدیك شده بود وآن ۲ نیز به تأسی از رایس قرارملاقات هفتگی گذاشته بودند.درامان وقاهره غوغایی از مذاكره وصلح برپا بود ورهبران عرب هیچ فرصتی را برای تحقق طرح صلح موعود ریاض ازدست نمی دادند تاجایی كه حتی اجلاس مشترك با اروپا كه باز درآستانه ۲ جنگ اخیربرپا شد برای آخرین باربر طرح صلح عربی مهر تأیید زد.
اما چگونه شد كه آن غوغای صلح به توفان جنگ در۲منطقه ای منجر شد كه قراربود فرمول صلح مشترك اعراب وآمریكا درآنجا پیاده شود. آیااین بارهم سران عرب بایك فریب بزرگ ازسوی حریف حرفه ای صهیونیست خود روبه رو شده اند؟
‌● سورپریزالقاعده واسرائیل برای اعراب
در این فضای غبارآلودی كه نزاع لبنان وبحران غزه ایجاد كرده است، جهان عرب دریك سكوت عجیب فرورفته است معلوم نیست كه این سكوت نشانه یك شوك بزرگ وغافلگیری است كه برآنها عارض شده است یا آن كه سران عرب مانند گذشته چاره حفظ منافع خود را درسكوت وخاموشی برابرحركت اسرائیل وهمراهی با طرح آمریكا می بییند.
آن چه روشن است گریبان سران عرب كه دراین ۲ سال دركسوت میانجیگران ،گروه های لبنانی وفلسطینی رابه امید صلح به ریاض وقاهره كشانده بودند درچنگ یك مؤاخذه تاریخی گرفتارخواهد ماند.شایدزخم نهرالباردوغزه التیام یابد اما ضربه ای كه فلسطینی ها ولبنانی ها امروزازسكوت اعراب می برند به راحتی فراموش نشود.همه طراحان صلح عربی، بیروت وغزه را دراین ۲ جنگ خانمانسوز تنها گذاشته اند.این درحالی است كه ناظران با قاطعیت می گویند كه سكوت اعراب بزرگ ترین مجوز حضورنظامی آمریكا دربحران لبنان و محرك افزایش خشونت اسرائیل درغزه شده است .
شاید اكنون ناظران با دقت بیشتردرسخن قبل از جنگ نصرالله را مرور می كنند كه گفت، طرح صلح پیشنهادی كشورهای عربی بسیارنابهنگام وبدفرجام است ودست اعراب را مقابل صهیونیست ها خواهد بست وبه جای منافع فلسطینیان به منافع آمریكا و اسرائیل خدمت خواهد كرد .رهبر جنبش حزب الله لبنان كه یك باردرتابستان گذشته اشتباه بودن اندیشه سیاسی وخطای محاسباتی سران عرب دركانون بازی خاورمیانه رابه اثبات رساند، اكنون با غائله خونین الباردوغزه كه همه امید ها ورشته های مذاكره سران قاهره وریاض را بربادداد، می تواند باردیگرسرخود رابالا گرفته وبگوید كه جهان عرب درراهی پرخطا وپرخطر گام برمی دارد.
محمد بخشنده
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید