دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

شکست تمام عیار آمریکا در عراق


شکست تمام عیار آمریکا در عراق
روز ۲۷ نوامبر گذشته پارلمان عراق با اکثریت آرا توافق امنیتی با آمریکا را تصویب کرد که بر اساس آن قرار است ۱۵۰ هزار نیروی آمریکایی در آن کشور تا ۳۰ ژوئن ۲۰۰۹، از شهرها، شهرک‌ها و روستاها، و تا ۳۱ دسامبر ۲۰۱۱ از تمام خاک عراق خارج شوند. قرار است ظرف چند هفته دولت عراق مسئولیت نظامی منطقه الخضرا بغداد، یعنی قلب قدرت نظامی آمریکا در عراق را در دست بگیرد. شرکتهای امنیتی خصوصی مصونیت حقوقی خود را از دست خواهند داد. عملیات نظامی آمریکا و بازداشت عراقی ها تنها با مجوز دولت عراق صورت خواهد گرفت. قرار است تا سه سال دیگر که نیروهای آمریکایی خاک عراق را ترک می کنند دیگر در این کشور هیچ پایگاه نظامی آمریکایی باقی نماند و ارتش ایالات متحده در خلال این مدت حق ندارد از خاک عراق برای حمله به کشورهای دیگر استفاده کند.
توافق وضعیت نیروها موسوم به سوفا )SOFA( که بعد از هشت ماه مذاکرات پرتنش به امضاء رسید، به‌طور بی قید و شرط لازم الاجرا است. تلاش آمریکا برای رفتار مانند تنها ابرقدرت جهان و برقراری کنترل استعمار گونه بر عراق، یعنی تلاشی که با تجاوز سال ۲۰۰۳ به این کشور آغاز شد، به شکست منتهی شده است. ماه ژوئیه آینده این توافق جدید به رفراندوم گذاشته خواهد شد اما این معاهده فورا به مورد اجرا گذارده می شود، بنا بر این آن همه پرسی عمدتا نامربوط خواهد بود.
حتی ایران که اولین پیش نویس های توافق سوفا را به شدت محکوم و اعلام کرده بود مفاد آن پیش نویس ها باعث حضور ثابت آمریکا در عراق خواهد شد، اکنون با مهربانی می گوید که بعد از برگزاری رفراندوم به طور رسمی از توافق امنیتی جدید حمایت خواهد کرد. این به خوبی نشان می دهد که ایران، رقیب اصلی آمریکا در خاورمیانه، معاهده مذکور را پایان دهنده نهایی به اشغال عراق توسط ایالات متحده به عنوان سکوی آغاز حملات نظامی به کشورهای همسایه می داند.
شفگت انگیز اینکه در خارج از عراق با تعجب و یا علاقه ناچیزی از این توافق مهم استقبال شده است. همان روزی که پارلمان عراق این توافقنامه را تصویب کرد، توجه بین المللی کاملا بر حملات تروریستی بمبئی معطوف بود.
چندین ماه است که نظر سنجی ها در ایالات متحده نشان می دهد که از نظر رای دهندگان آمریکایی بحران اقتصادی به عنوان مشکل اصلی فراروی آمریکا جایگزین موضوع عراق شده است. طی سالهای گذشته جرج بوش رئیس جمهور کنونی آمریکا بارها به دروغ نیل به دستاوردهای مهمی در عراق را اعلام کرده است و همین باعث شده است و وقتی اوضاع این کشور به نقطه عطفی واقعی می رسد مردم به طور طبیعی راجع به اهمیت آن بدبین هستند.
کاخ سفید آن‌قدر دلمشغول محدود ساختن درک مفاد این توافقنامه بود که حتی نسخه انگلیسی آن را هم منتشر نکرد. برخی از مقامات پنتاگون به طور غیرعلنی از بوش به خاطر دادن این همه امتیاز به عراقی ها انتقاد می کنند اما توجه رسانه های آمریکایی همچنان بر روی دولت آینده اوباما ثابت مانده است و دیگر توجه چندانی به کارهایی که دولت رو به خاتمه بوش انجام داده است نمی کنند.
تاخیرهای لحظات آخر برای تصویب این توافقنامه واقعا به خاطر مفاد مورد توافق با آمریکایی ها نبود. این به خاطر آن بود که رقبای دولت نوری المالکی می خواستند در قبال موافقت با آن، حتی در دقایق آخر تا آنجا که می توانند از وی امتیاز بگیرند.
این عده از مخالفان سنی خواستار آزادی ۱۷ هزار تن از طرفداران خود بودند که توسط نیروهای آمریکایی نگهداری می شوند.
آنها همچنین خواستار پایان عملیات بعثی زدایی در عراق شدند. از سوی دیگر مقتدا صدر و طرفدارانش هم با این توافقنامه مخالفت کردند.
مخالفت صدریون با این توافقنامه اهمیت فراوانی دارد چرا که این کار در خواست هر چیزی کمتر از خروج کامل نیروهای آمریکایی از عراق را برای دیگر احزاب سیاسی عراق دشوار ساخته است. یعنی اگر هرکدام از این احزاب چنین کند، در انتخابات استانی پیش رو در ژانویه ۲۰۰۹ و یا انتخابات پارلمانی که چند ماه بعد از آن برگزاری می شود، متهم خواهد شد که دست نشانده آمریکا است.
توافقی که بالاخره مورد تصویب و قبول طرفین قرار گرفت برعکس آنی است که آمریکا در ماه مارس گذشته مذاکره برای قبولاندن آن به عراقی ها را آغاز کرد. به همین دلیل بود که ایران به مخالفت سرسختانه خود با آن خاتمه داد. پیش نویس توافقنامه اولیه عمدتا تلاشی برای ادامه اشغال عراق بدون تغییرات چندان با برنامه ماموریت سازمان ملل بود که در پایان سال میلادی جاری به پایان می رسد.
دست آمریکا بیش از حد رو شده بود. دولت عراق در حال قوی تر شدن بود و اعراب سنی در حال خاتمه شورش خود بر ضد اشغال بودند.
دولت عراق کنترل دومین شهر بزرگ عراق یعنی بصره و شهرک صدر که نیمی از بغداد را تشکیل می دهد را دوباره به دست آورد.
المالکی اعتماد به نفس بیشتری کسب کرده و فهمیده بود که با تارومار شدن دشمنان مسلح اش، آمریکایی ها چاره ای جز حمایت از وی ندارند.
ایالات متحده بعد از سقوط صدام، به لحاظ سیاسی همیشه در عراق ضعیف بوده است. واشنگتن به جز اکراد عراق در داخل این کشور دوستان چندانی ندارد. در حال حاضر سران دولت عراق شاید با آمریکا ائتلاف کرده باشند اما به هیچ وجه قصد ندارند در دراز مدت با واشنگتن تقسیم قدرت کنند.
مردم عراق هرگز به اشغال کشورشان راضی نبوده‌اند. ناظران خارجی و برخی از عراقی ها اغلب گاهی بواسطه تنفر موجود میان جوامع مختلف عراقی ها نسبت به یکدیگر دچار گمراهی شده و قدرت ناسیونالیسم عراقی را دستکم می گیرند. اکنون مالکی به قدری نیرومند شده است که توانسته آمریکا را وادار به قبول عقب نشینی بی قید و شرط از عراق کند.
دولت او آن‌قدر دوام یافت که وی توانست شاهد روی کار آمدن باراک اوباما به عنوان رئیس جمهور بعدی آمریکا باشد که جدول زمانی وی برای خروج نیروهای ایالات متحده از عراق تفاوت چندانی با طرح خود وی ندارد. در جریان انتخاباتهای استانی و پارلمانی آتی عراق، مالکی می تواند به عنوان فردی در صحنه حاظر شود که به اشغال عراق خاتمه داد.
منتقدان نخست وزیر عراق، بخصوص اکراد فکر می کنند که مالکی خیال می کند که موفق شده است اما بی تردید، ترتیبات امنیتی تازه وی را به لحاظ سیاسی تقویت کرده است.
شاید نظر مالکی در باره موفقیت و دستاوردهای دولتش به خاطر زندگی در منطقه امن الخضراء بغداد، اغراق آمیز باشد. در داخل این منطقه همه به آب آشامیدنی و برق دسترسی دارند ولی بقیه ساکنان بغداد روزانه تنها سه، چهار ساعت برق دارند.
اوضاع امنیتی اکنون قطعا بهتر از زمان درگیرهای میان فرقه های مختلف این کشور در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ بود. اما این پیشرفت کاملا قیاسی است. آمار تلفات ماهانه که در آن روزها ۳۰۰۰ نفر بود در بدترین شرایط ماه نوامبر گذشته، به حدود ۳۶۰ غیرنظامی و پرسنل امنیتی رسید. اما از آنجا که شاید اجساد تمام قربانیان هنوز پیدا نشده، شاید این آمار واقعی نباشد.
عراق هنوز یکی از خطرناک ترین اماکن دنیا است. روزی که من نوشتن این مطلب را آغاز کردم، دو بمب گذار انتحاری در بغداد و موصل ۳۳ نفر را کشتند و دهها نفر دیگر را مجروح ساختند. مردم کوچه و خیابان در عراق به اینکه گفته می شود در این کشور امنیت برقرار شده است بدبین هستند.
این درحالی است که پست های ایست و بازرسی ارتش و پلیس در همه جای عراق برپا شده و اوضاع امنیتی قدری بهبود یافته است. اما کسانی که به دنبال کشتن اعضای فرقه های غیر خودی هستند هم تاکتیک‌های خود را بهبود بخشیده اند.
اکنون از تعداد وقوع حملات انتحاری با بمب کاسته شده اما بر تعداد انفجار خودروها در اثر انفجار بمب های کوچکی که زیر آنها چسبانده می شود افزوده شده است. من در بغداد سعی می کنم از نزدیک شدن به گلوگاههای خطرناک مانند میدان تحریر و یا ورودی های منطقه الخضراء پرهیز کنم. در این نقاط مهاجمان می توانند قربانیان خود را که در ترافیک گیر کرده اند هدف قرار دهند.
پست های ایست و بازرسی و دیوارهای حفاظتی، که به منظور کاهش خشونتها ایجاد شده اند حتی زمانی هم که انفجاری رخ نمی دهد بغداد را تقریبا فلج می کند. اکنون طی یک مسیر چند کیلومتری در بغداد دو، سه ساعت وقت می برد.
پلهای روی دجله اغلب از شدت ترافیک مسدود است. این تراکم این روزها بیشتر هم شده است چون سربازان و نیروهای پلیس مجهز به وسیله ای شده اند که وقتی به سمت خودرویی گرفته می شود می تواند بخارات متصاعد شده از مواد قابل انفجار را شناسایی کند. با اینکه این وسیله برای پیدا کردن خودروهای بمب گذاری شده وسیله خوبی است اما این دستگاه به بخارات متصاعده از مشروبات الکلی و عطرها هم حساس است که آن‌را به اشتباه می اندازد و به همین دلیل این وسیله به یک وسیله بی ارزش و دست و پا گیر تبدیل شده است.
روزنامه ها و تلویزیون دولتی عراق مکررا اعلام می کنند که وضع زندگی در این کشور روز به روز بهتر می شود. اما برای زندگی بهتر تنها امنیت بیشتر کافی نیست بلکه برق، آب تمیز و فرصتهای شغلی نیز لازم است. معلمی به نام سلمان محمد جمعه می گوید:”وضع اقتصادی هنوز خیلی خراب است. بی کاری گریبان همه را گرفته و اگر کسی رشوه ندهد بی کار می ماند. برق نیست و این روزها دوباره علائم وبا پیدا شده و مردم مجبورند آب آشامیدنی و مورد نیاز خود برای شستشو را در بطری های گران قیمت بخرند.”
البته دید همه مردم عراق در باره زندگی تا این حد منفی نیست هر چند زندگی در این کشور هنوز بسیار سخت است. بهترین نشان اینکه اوضاع زندگی در عراق اکنون چقدر “بهتر” از گذشته شده، تمایل چهار میلیون و هفتصد هزار آواره، یعنی یک پنجم عراقی ها، برای بازگشت به خانه هایشان است. تا ماه اکتبر، ۱۵۰ هزار نفر از این آوارگان بازگشتند و برخی از آنها تنها برمی گردند تا اوضاع را بسنجند و دوباره به دمشق و یا امان بازمی گردند.
میزان خوش بینی و یا بدبینی عراقی ها بسیار به این بستگی دارد که کار دارند و اینکه این کار کاری دولتی است یا نه، اینکه عضو چه فرقه ای هستند، طبقه اجتماعی شان چیست و در کدام منطقه زندگی می کنند. تمام این فاکتورها با هم ارتباط دارند.
اکثر مشاغل اکنون در اختیار دولت عراق است که دومیلیون نفر را به کار گرفته. بخش خصوصی در عراق بسیار نحیف است. با وجود صحبت از بازسازی هنوز در افق بغداد هیچ جرثقیلی دیده نمی شود.
به لحاظ امنیتی درست است که تا حدودی از میزان کشتارهای فرقه ای در عراق کاسته شده است اما برخی از آوارگان هنوز می ترسند که به خانه‌های خود بازگردند. چند هفته قبل یک خانواده شیعه که از خانه خود در محله ای سنی نشین در غرب بغداد آواره شده بود به منزل خود بازگشت. اما خانه آنها غارت شده و لوله های آب آن کنده شده بود. آنها تصمیم گرفتند شب را در پشت بام بخوابند. اما عده ای از اوباش به آنها حمله کردند، سر شوهر را بریدند و به کوچه انداختند و به همسر و دخترش گفتند هر شیعه ای که بخواهد برگردد همین بلا به سرش خواهد آمد.
جامعه، سیستم کشورداری و اقتصاد عراق به‌واسطه ۲۸ سال جنگ و تحریم آسیب های جدی دیده است. ده سال قبل مقامات سازمان ملل اعلام کردند که نمی توان نیروگاههای فرسوده برق در عراق را دوباره راه اندازی کرد چون آن‌قدر قدیمی هستند که دیگر برایشان قطعات یدکی ساخته نمی شود.
در ماه اکتبر وقتی در خیابان با عراقی ها حرف می زدم بسیاری از آنان گفتند که از احتمال شیوع دوباره وبا که در استان حله در جنوب بغداد پیدا شده نگرانند.
در حال حاضر چهل درصد از مردم پایتخت عراق به آب آشامیدنی تمیز دسترسی ندارند. تقریبا همه عراقی ها از نگرانی در باره شیوع وبا حرف می زدند، به جز ساکنان منطقه الخضرا که حتی برخی از آنها چیزی راجع به شیوع این بیماری در عراق نشنیده بودند.
با خروج آمریکایی ها از عراق، دولت این کشور قوی تر خواهد شد. اما دولت عراق همچنین مسئولیت اداره کامل این کشور را نیز برعهده خواهد گرفت. اما این تحول در زمان بدی صورت می گیرد. قیمت نفت، که تنها منبع درآمد دولت عراق است کاهش یافته و همچنان رو به کاهش است. این در حالی است که بودجه دولت عراق بر اساس قیمت هر بشکه ۸۰ دلار تدوین شده است.
بر همین اساس دستمزد بسیاری از کارکنان بخش دولتی مانند معلمان دو برابر شد که دولت عراق اکنون احتمالا از این افزایش دستمزدها پشیمان است. در میان خصومتهای قومی، فرقه ای و مذهبی، خصومتها میان اعراب و اکراد عراق هم در حال تعمیق است.
رفتن ارتش آمریکا از عراق ممکن است باعث وحشت فرقه های مختلف عراق از یکدیگر شود اما این امر همچنین می تواند انگیزه ای شود که فرقه های قومی و مذهبی اصلی این کشور در مورد چگونگی روابط آینده خود تصمیم گیری کنند.
اما حالا که دوران آمریکا در عراق به سر آمده، آنها بعد از خروج، کشوری ویران از خود بر جا خواهند گذاشت.
نویسنده: پاتریک کاکبرن
ترجمه: جمشید سلمانیان
پاتریک کاکبرن مولف کتابی است تحت عنوان:”اشغال: جنگ، مقاومت و زندگی روزمره در عراق” این کتاب در مسابقه دریافت جایزه محفل منتقدان کتاب ملی در بخش بهترین کتابهای غیرتخیلی به مرحله نهایی راه یافت. کتاب تازه او با عنوان:”مقتدا! مقتدا الصدر، احیای شیعه و کشمکش برای عراق” هم توسط انتشارات اسکریبنر منتشر شده است.
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید