پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

پدیده شگفت زنان در عملیات انتحاری


پدیده شگفت زنان در عملیات انتحاری
عملیات انتحاری به اندازه پدیده جنگ قدمت دارد، در طول جنگ ها و منازعات بشری همواره بوده اند افرادی که جان خود را به خطر
انداخته اند تا در ازای آن جان چند نیروی طرف مورد منازعه خود را بگیرند. آشناترین مثالی که کارشناسان روابط بین الملل برای این نوع عملیات ها ذکر می کنند عملیات موسوم به «Kamikaze» در ژاپن دهه ۴۰ است که طی آن خلبان های ژاپنی حاضر در جنگ جهانی دوم با هواپیماهایی حاوی مواد منفجره خود را به مواضع دشمن می کوبیدند. این خلبانان همگی مردانی جوان بودند اما چنان که از اسناد تاریخ پیداست عملیات انتحاری به عصر و دوره و منطقه خاصی محدود نبوده و همواره مردان جوان دیگری در سراسر نقاط بحران خیز دنیا با اهدافی متفاوت دست به چنین فداکاری هایی زدند. اما تنها وجه تمییز عملیات انتحاری که به عنوان «حماسه» در تاریخ ضبط است با آنچه امروز در رفتارهای «شبه جنون القاعده» دیده می شود «اهداف و مقاصد» آنهاست. براین اساس است که برخی محققان گفته اند که القاعده با نوعی دستبرد یک تجربه بشری را به خدمت گرفته است.
شاید استفاده ابزاری تکفیری ها و القاعده از منطق عملیات انتحاری اکنون در عراق آشکار شده است جایی که سران این گروه با به خدمت گرفتن و تربیت زنان برای انجام حملات انتحاری جان ده ها نفر را گرفته اند.
البته پیش از آن که القاعده ای ها پای زنان را به عملیات انتحاری باز کنند برخی ناظران هشدار داده بودند که این گروه ممکن است از روش امثال تامیل ها بهره گیرند. زیرا اولین باری که یک گروه چریکی برای انجام عملیات انتحاری خود، زنان را به کار گرفت، دهه ۹۰ توسط ببرهای تامیل بود. آنها به طور گسترده از زنان بهره می جستند تا هدف های خود را در سریلانکا نابود سازند. اوج آن را می توان در قتل راجیو گاندی نخست وزیر اسبق هند دید. پس از این سال ۲۰۰۳ رشته جدید عملیات انتحاری در بسلان توسط زنانی سرتاپا حاوی مواد منفجره صورت گرفت.اما حکایت زنان مرگبار القاعده حکایتی دیگر است و نشان از بن بست های جنگی این گروه در عراق دارد. زنان القاعده آن گونه که آمارهای آسوشیتدپرس حکایت می کند از ماه مه ۲۰۰۵ در عراق فعال شده اند. آنها در طول این مدت ۱۴ حمله انتحاری از مجموع ۶۶۷ حمله انتحاری در عراق را برعهده داشته اند . نتیجه این حملات ۱۰۷ کشته یعنی در مجموع ۵ درصد از کشته شدگان است.
تغییر تاکتیک القاعده و روی آوردن آن به زنان به عنوان عاملان انتحاری در شرایطی صورت می گیرد که اذهان عمومی جهان به خوبی با نوع تفکر سلفی ها و القاعده درباره زنان به خوبی آشناست. تبلور تفکر القاعده درباره زنان و حقوق آنان در حکومتی که برادرخوانده های القاعده در افغانستان ایجاد کرد نمایان شد. هنوز هم رسوبات تفکر طالبانی در افغانستان را می توان در پس برقع برخی زنان افغان مشاهده کرد. بزرگترین میراث فکری القاعده و طالبان درباره زن، خانه نشین ساختن آنها و محروم کردن از بدیهی ترین امتیازات زندگی بود. این تفکر بخشی از بن مایه ذهنی زنان القاعده را شکل می دهد. برپایه برخی گزارش ها، سربازان زن القاعده نیز همانند نوجوانان و جوانان فقیر افغان هستند که با کمک پول و یا اغواهای ایدئولوژیک جذب شده اند یا افرادی هستند که حس انتقام و کینه از حکومتگران عراق را در دل اندوخته اند.
زنی که یک ماه پیش روز ۷ دسامبر در استان دیاله عراق اقدام به حمله انتحاری کرد و موجب مرگ ۱۵ نفر شد، از اعضای سابق حزب بعث صدام بود. دو فرزند پسر او به القاعده پیوسته و کشته شده بودند و او نیز تحت این احساسات اقدام به حمله انتحاری کرد. برحسب گزارش ها اغلب زنانی که دست به حمله انتحاری می زنند چنین افراد آسیب پذیری هستند.البته برخی گزارشگران از راهبرد جدید سلفی ها برای جذب خاندانی و قبیله ای عراقی ها و افغان ها خبر می دهند.
● نتیجه یک استیصال در پیکارجویی
اما هنوز این سؤال باقی است که چه شرایطی باعث شده القاعده طعمه های انتحاری جدید خود را از بین زنان انتخاب کند
واقعیت آن است که همه شواهد گویای آن است که القاعده در راهبرد پیکارجویی عراق به مرز استیصال رسیده است. این بن بست از فحوای پیام هایی که به نام سرکرده های این گروه منتشر می شود پیداست بن لادن هفته پیش تمام توجه پیام خود را معطوف به یک مسأله کرده بود، «تهدید مردم، دولت و قبایل عراق» او در تمام متن پیام خود هیچ جریانی را از تهدید خود مستثنی نکرد. اکنون القاعده بزرگترین پایگاه خود در عراق را که استان الانبار بود، از دست داده است و به واسطه جنبش خودجوش سنی های عراق روز به روز بر تعداد حملات به نیروهای القاعده افزوده می شود.
در چنین شرایط گیج کننده ای طبیعی بود که سلفی ها و تکفیری ها شیوه عمل خود را عوض کنند. برای این منظور زنان می توانستند بهترین هدف برای ایجاد تغییر در مسیر جنگ باشند.متأسفانه در این زمینه چنان که برخی کارشناسان گفته اند شرایط اجتماعی و بافت قبیله ای عراق مورد استفاده قرار گرفته است. درعراق امروز به دلیل بافت مذهبی آن که یک کشور اسلامی است، هیچ کدام از نیروهای ائتلاف نمی توانند به بازدید بدنی زنان بپردازند. در حالی که مردان در معرض همه نوع تفتیش ها هستند، زنان القاعده می توانند براحتی در زیر پوشش های خود سلاح و مواد منفجره حمل کنند البته اوایل مهرماه امسال عراقی ها و نیروهای ائتلاف چند نظامی زن را آموزش دادند تا در بغداد زنان مشکوک را بازرسی کنند اما این طرح مرحله ابتدایی خود را می گذراند. این اقدام پس از حمله انتحاری مردادماه یک زن در دیاله عراق صورت گرفت. اما این تدبیر به قدری محدود است که نمی تواند راه حلی اساسی باشد.
القاعده ضعیف شده در عراق، به این ترتیب با سربازگیری زنان، جدا از نابود کردن هدف های مورد نظر خود، هدف های دیگری را نیز دنبال می کند. دو هدف که به نوعی با یکدیگر عجین نیز هستند. هدف نخست بازتاب های این نوع عملیات ها است، بازتابی که اقدام انتحاری یک مرد در رسانه ها دارد، هرگز برابر با بازتاب حمله انتحاری یک زن نیست.القاعده به این ترتیب توجه رسانه ها و مردم جهان را به حملات خود جلب می کند. یک حمله انتحاری هر قدر هم که محدود و کوچک باشد، وقتی از جانب یک زن صورت می گیرد، توجه محافل جهانی را بر می انگیزد. هدف دوم القاعده نا امن کردن کل فضای منطقه و به عبارتی کشاندن موج خطر به همه لایه های اجتماعی است.
در واقع با شرکت دادن زنان در این جنگ های کثیف آنها این پیام را مخابره می کنند که هیچ نقطه از کشور عراق ایمن نیست.به این لحاظ می توان گفت القاعده با تربیت زنان مرگبار خود، دست به بزرگترین تبلیغ برای جمع آوری نیرو زده است.
بنفشه غلامی
منبع : روزنامه ایران