شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


نواختن و آموختن به شیوه دانشمند


نواختن و آموختن به شیوه دانشمند
مقالهٔ حاضر، نگاهی است اجمالی به مجموعه گیتار کلاسیک که از آخرین آثار مؤلف آن فرزاد دانشمند، استاد و مدرس گیتار کلاسیک، که پیش از این نیز ترجمه‌ها و تألیفاتی همچون ترجمه ‌هارمونی گیتار اثر لانس بوسمن۱. تکنیک دی بنیادین اثر جان دوآرت۲. دیده‌خوانی و درک موسیقایی اثر الیور هانت،۳ ترجمه و تألیف تئوری و آموزش تکنیک و تدوین و گردآوری جزوات آموزشی تا سطح پیشرفته در ن‍ُه جلد از ایشان به چاپ رسیده است.
نقد حاضر، نگاهی بر مجموعه‌ای تحت عنوان دانشمند است که با عنوان متد۴ آموزش گیتار کلاسیک در دو جلد به چاپ رسیده است که در این راستا از نقطه‌نظر بررسی جامع کتاب مذکور، ذکر چندین نکته برای هنرجویان و دیگر خوانندگان آن خالی از لطف نیست تا نوازندگان جوان را با محتوا و رسالت کتاب آشنا سازد.
مجموعه اثر حاضر، فی ‌الواقع حاصل سی سال تلاش مستمر مؤلف در امر تحقیق آموزش و بررسی شیوه‌های نوازندگی بالخص گیتار کلاسیک است که نمودی از تجربه و پختگی وی در امر نوازندگی و تدریس است. کتاب مذکور که به صورت مجموعه‌ای دو جلدی به همراه CD آن ارائه گردیده جایگزین دیگر کتب آموزشی گیتار کلاسیک به (شیوه‌ای تدوین‌شده) است که برخلاف دیگر شیوه‌های غیر مستمر و پراکنده که بعضاً توسط چندی از مد‌ّرسان بالفعل در تدریس گیتار با آن مواجه هستیم و بعضاً به شیوه‌ای غیر اصولی و سر در گم است، خود اهداف مشخص آموزشی را دنبال نموده و بیان‌کننده شیوه‌ای جامع در فراگیری گیتار کلاسیک است. شیوه‌ای که امروزه در دیگر جوامع هنری دنیا که از پشتوانه اجرایی علمی و عملی در امر آموزش برخوردار است را داراست.
شیوه‌ای موفق که در هر مقطع خاص زمانی و برای سنین متفاوت تدوین گردیده و گام‌به‌گام و بر اساس معیارهای استاندارد آموزشی به پیش می‌رود و در هر پایه یا اصطلاحاً Grad۵ ،‌هنرجو را با مفاهیم خاصی از موسیقی آشنا می‌سازد و ملزم به رعایت ساختارهای مشخص بر پایه آن می‌کند.
در واقع چنین شیوه‌ای متناسب با درک و دریافت هنرآموز و با نگاهی درون‌گرا و واقع‌بین به نیازها و استعداد هنرجویان مطالب را از ساده‌ترین تا نکات پیچیده و ساختاری‌تر که احتیاج به صرف وقت و تفحص بیشتر در مطالب دارد را در برگرفته است. لذا هنرجویانی را که قدرت اجرایی کمتری در نوازندگی دارند در برگرفته و به کمک آن و با نظر و تشخیص استاد، قطعاتی متناسب با سطح خود تدوین می‌شود، که پس از ممارست و کوشش به دیگر سطوح آموزشی راه پیدا خواهند کرد. امروزه نیز در دیگر مدارس آموزش موسیقی اعم از کنسرواتور۶ و کالجهای موسیقی به اثبات رسیده که از آن نمونه می‌توان به ترینیتی کالج لندن، مدرسه جولیارد و باءماس و دیگر مدارس موسیقی در اروپا و آلمان اشاره داشت. مجموعه حاضر علاوه بر تبیین روشهای پیش‌گفته که تا حد بسیار زیادی موفق بوده خود حائز نکات آموزشی خاصی است که در متن خود گنجانده شده و به طور اجمالی نیز به آن اشاره خواهد شد.
بازگویی این جمله از (جان ویلیامز)۷ پدیده قرن حاضر گیتار کلاسیک جهان لازم به نظر رسد. او همیشه در امر آموزش بر این نکته تأکید دارد که هنرآموز تا مادامی که هنوز در ذهن خود به ارزش تک‌تک‌ نتها و بیان و سونوریته۸ هر یک از آنها پی نبرده، تجربه کردن موسیقی چندبخشی، امری غیر معقول می‌نماید. این نکته شاید خود دلیلی بر ترجمان اثری است که امروز در دسترس علاقه‌مندان به گیتار کلاسیک است.
در فصول آغازین کتاب مؤلف به نکات خاصی اشاره دارد که نمونه آن تا کنون در دیگر کتب آموزشی بی‌سابقه و قابل توجه است. از جمله اشاره‌ای بر دانستنیهای مفید و مورد نیاز برای هنرجو، که شامل نکاتی در مورد خرید و مراقبت از ساز است. گاه یادآوری این نکات حتی توسط دیگر مد‌ّرسان مجرب گیتار، نیز از یاد برده شده است. همچنین مطالبی از جمله تئوری موسیقی که در هر درس به شرح جامعی از آن پرداخته شده که متناسب با آن تمریناتی در نظر گرفته شده است. بحث از فواصل موسیقی، آکوردشناسی و بررسی چندین تکنیک به همراه تمرینات آن سطح آموزشی آن را ارتقا داده است.
همچنین در ادامه دیگر مباحث ساختاری، بحث درباره ریتم،‌ تفسیر از ساختمان و بافت هارمونیک قطعات (با شناخت از فرم آن که عملاً جاذبه‌های شنیداری و زیباشناختی آن را برای هنرجو ممکن ساخته است.) را تقویت می‌کند و به تجربه‌ای تازه در شناخت و درک موزیکالیته۹ پرداخته و فضای جدیدی از آن را به همراه دارد. پوزیسیونهای۱۰ مختلف به نحو روشن و ساده‌تری در صفحات آخر کتاب اول گنجانده شده و نسبت به دیگر کتب آموزشی که همواره آن را به معضل بزرگ برای نوازندگان جوان مبدل کرده‌اند، با تفسیر در انگشت‌گذاری و استفاده از فرمهای مناسب و ساده‌تر این مشکل را تا حد زیادی مرتفع ساخته است.
تمرینات مربوط به گامهای مختلف و آشنایی هنرجو با مربوط به گامها به همراه دیاگرام۱۱ اکوردهای اصلی و معکوسهای۱۲ آن، نمونه‌ای از توجه مؤلف بر این مقوله از آموزش است که به همراه درک و دریافت از ریتم و تجزیه الگوهای ریتمیک و آشنایی با مترونوم۱۳ (که بعضاً مشکل بسیاری از نوازندگان است.) را تا حدود زیادی جبران می‌کند و ذهن را در دریافت و آنالیز فیگورهای ریتمیک۱۴ یاری می‌دهد. مرحله چهارم نمونه‌ای از قطعات‌ اجراشده از نوازندگان و آهنگسازان برجسته گیتار کلاسیک (به همراه چندین قطعه محلی از دیگر موسیقیهای ملل جهان) را دارد که با تفسیر در انگشت‌گذاری به تنظیمی سلیس‌تر و روان‌تر دست یافته و توسط خود مؤلف اجرا شده است. نمونه‌ای از اجرای عملی قطعات برای هنرجویان که با سونوریته و بیان شخصی نوازنده به اجرای قطعات می‌پردازد. در واقع نوازنده خود مؤلف و تبیین‌کننده آثاری است که با درک از فضای تونالیته،۱۵ به بیان شخصی در قطعات پرداخته است.
چنین موسیقی که در بطن این رویدادها شکل گرفته حاصل نگاه دقیق و موشکافانه مؤلف بر این مقوله است که خود به عنوان نوازنده، معیار سنجش آثار خویش است. بهترین مفسر در درون هر نوازنده وجود دارد که با رشد فکری و تربیت، می‌توان بیش از بیش بر این مهم تأکید نمود که در واقع نوازنده گوش بیدار جامعه است که همواره هر حرکتی را در جامعه هنری می‌بیند و لمس می‌کند و میزان سنجشی برای نسلهای آینده خویش است.
این مجموعه در قسمت انتهایی و ضمیمه خود نیز اشاره‌ای (هر چند مختصر ولی مفید) بر تاریخچه گیتار و تکامل آن و شخصیتهای تأثیرگذار بر رشد گیتار کلاسیک دارد که در جهت آگاهی بخشیدن به هنرجویان امری درخور توجه و شایان ذکر است.
در پایان جای این نکته باقی می‌ماند که: روشهای تدریس در کشورمان، آرام‌آرام نهادینه می‌شوند و می‌بایست امید آن را داشت که حاصل تجربیات اساتیدی که در این زمینه رشد کرده و حاصل تجربیات خود را خالصانه به دیگر نسلها انتقال می‌دهند در‌ آینده مثمر ثمر خواهد شد روشهای یادشده هر یک در امر تدریس حاصل و بر پایه آزمون و خطا واقع شده و همت آن را می‌طلبد که بیش از پیش تجربه گردد و این میسر نمی‌گردد مگر آنکه با اتحاد اندیشه در جهت یکسان‌سازی نظام آموزش موسیقایی کشور بیش از پیش و ملموس‌تر از همیشه نظرات موافق و مخالف را بشنویم و در جهت تدوین برنامه‌ای سودمند قدم برداریم.
۱. Lance Bo Sman.
۲. John W.DuARTE.
۳. Oliver hunt.
۴. Method style .(شیوه و روش آموزش)
۵. Grad (درجه، رتبه، پله).
۶. Conser vatoire (Fr)
(کنسرواتوار موسیقی. مدرسه موسیقی)
۷. John Williams.
۸. Sonorita, Sonoro. Sonore (Fr)
(صداده،‌ صدادار و پ‍ُرآهنگ‌ـ‌ ‌صدادهندگی)
۹. Musicalite.
(موزیکال، موسیقایی خوب حس کردن قطعه یا نغمه‌ای به هنگام اجراء ‌قطعه‌ای را موسیقایی و با احساس اجرا کردن)
۱۰. Positions.
۱۱. dyagramـ Main chart.
۱۲. inversion.(معکوس)
۱۳. Metronome.
۱۴. Rythmic patterns. (Figgures)
(«فیگورها» و الگوهای ریتمیک)
۱۵. tonality texture
(فضای تونالیته، بافت تونالیته)
میثم میریان
منبع : سورۀ مهر


همچنین مشاهده کنید