یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


نقبی بر تبدیل شدن دوبی به قطب گردشگری و تجاری برای ایرانیان


نقبی بر تبدیل شدن دوبی به قطب گردشگری و تجاری برای ایرانیان
این تلاشها گاهی به عملكرد تصمیمات دولتی هم چشم امیدی دوخته و حتی برای آن , حساب خاصی را باز كرده است . از جمله آن كه سهم قابل توجهی از « صادرات مجدد » دوبی , به جمهوری اسلامی ایران اختصاص یافته و در واقع دوبی بعنوان یك بندر صادراتی برای صدور كالا به ایران شناخته می شود و حال آن كه تقریبا بدون استثنا همه كالاهای صادراتی از دوبی به ایران , از سایر كشورها تامین و وارد می شود و فقط كافیست كه تجار و وارد كنندگان ما مستقیما از كشور مبدا , برای وارد كردن كالاهای مورد نظر اقدام كنند . سهم قابل توجهی از درآمدهای بندری و تجاری دوبی , دقیقا از همین مورد و به صورت « صادرات مجدد » تامین می شود. بر این نكته بایستی هجوم ایرانیان برای سفر به دوبی به منظور گردشگری و تجارت را هم افزود , این پدیده اخیرا به شكل بسیار تحقیرآمیزی در حال توسعه است و مرتبا ابعاد و زمینه های تازه ای پیدا كرده و می كند. شاید مراجعه به آمار در این زمینه بتواند برای درك ابعاد این پدیده به ما كمك كند . مطابق آمارهای موجود , روزانه ۳۰ پرواز از نقاط مختلف كشور حدود ۳ هزار نفر گردشگر ایرانی را به دوبی منتقل می كند . تقریبا تمامی فعالیت های خدماتی برای جابجایی و اسكان این جمعیت گردشگران ایرانی را ۵۰ شركت گردشگری ایرانی در دوبی بر عهده دارند كه عموما در همین زمینه فعالیت دارند و در زمینه جذب گردشگران امارات به ایران , هیچگونه اقدام قابل ذكری انجام نداده اند و طبعا كمترین موفقیتی هم در این زمینه نداشته اند. این بدین معنی است كه سیل عظیم گردشگران ایرانی بصورت یكطرفه به سوی امارات و مشخصا « دوبی » سرازیر شده ولی در عوض كمترین تلاشی برای جذب گردشگران عرب به ایران صورت نپذیرفته و یك جریان یكسویه برای انتقال درآمدهای گردشگری از ایران به سوی امارات , همواره برقرار بوده و حتی روند تصاعدی دارد. برای مثال , فقط در تعطیلات نوروز ۱۳۸۳ بیش از ۲۰۰ هزار ایرانی وارد دوبی شدند كه مطابق ارزیابی ها دستكم ۱۶۳ میلیون دلار درآمد ارزی برای دوبی به همراه داشته است , این ارقام شامل مخارج روادید , هتل , هزینه های شخصی و خریدهای ویژه می شود.
نكته بسیار مهمی كه نباید از آن غافل شد , دسترسی تقریبا بی حد و مرز به امكانات مفسده انگیز در دوبی است كه در آن واحد , دو دسته از ایرانیان را , هرچند در مقیاس محدود ولی به طرز چندش آوری , به سوی دوبی می كشاند. گروه اول دختران و زنانی هستند كه گاه با وعده های فریبكارانه عوامل فساد و گاه نیز عالما عامدا به سوی فساد و فحشا در دوبی كشانیده می شوند. گزارشات موثق و در عین حال تكان دهنده ای وجود دارد كه نشان می دهد گاه دختران و زنان ایرانی در شبكه های فساد آنچنان دست به دست می شوند كه نه تنها حیثیت و شرف و آبروی آنها برای همیشه از میان می رود بلكه حتی عامل انتقال انواع بیماریهای مقاربتی می شوند و سپس آن را به داخل كشور منتقل می كنند. گروه دومی كه بایستی آنها را نیز در این فهرست گنجانید , مردان هرزه و خوشگذرانی هستند كه برای سواستفاده از شرایط به وجود آمده در دوبی , به این شیخ نشین سفر می كنند تا به فساد و خوشگذرانی بپردازند و سپس به ایران بازگردند. ارزیابی ها نشان می دهد كه این عده را هم بایستی جزو ناقلین بیماریهای مقاربتی تلقی كرد و برای رفع مسائل و مشكلاتی اقدام نمود كه از این رهگذر دامنگیر كشور می شود و بنیان خانواده ها را سست و بهداشت عمومی را تهدید می كند. دامنه فعالیت باندهای فساد و فحشا ایرانی در دوبی بقدری گسترش یافته است , كه اخیرا احساس می شود یك قدرت خارجی در ترویج و تسهیل و دامن زدن به آن , فعالیت دارد و حتی بایستی آن را تدریجا یك مشكل برای امنیت ملی كشور ارزیابی نمود. نكته قابل ذكر در این میان اینست كه نه تنها هجوم گردشگران ایرانی به دوبی , روند صعودی دارد بلكه حتی تعداد شركتهای ایرانی فعال در امارات و به ویژه دوبی , نیز به صورت تصاعدی رو به افزایش است . در این زمینه مطابق برخی آمارها , فقط در امارات دوبی , دستكم ۳ هزار شركت ایرانی فعالیت دارند كه حجم سرمایه گذاری آنها در دوبی , میلیاردها درهم است (تقریبا هر ۳,۲ درهم معادل یك دلار آمریكاست ) . سرمایه گذاران در امارات دوبی با مشاهده این روند حیرت انگیز , برای بهره برداری روزافزون از این پدیده سعی دارند خود را برای استقبال از گردشگران بیشتر آماده كنند و از جمله آن كه به دلیل رشد فزاینده گردشگران ایرانی در دوبی , مقامات این امارات درصدد احداث ۴۲ هزار اتاق دیگر در سطح هتل های این بندر تا سال ۱۳۸۶ هستند . برخی گمانه زنی ها بر این نكته تاكید دارد كه ممكن است حتی این رقم برای توسعه خدمات هتلداری در دوبی هم پاسخگوی تقاضای بازار گردشگران ایرانیان در دوبی نباشد.
این پدیده را از ابعاد مختلفی می توان ارزیابی كرد و به آن توجه نمود. ممكن است كسانی بدون توجه به آثار و تبعات این روند تاسف بار و در عین حال حقارت آمیز , از كنار آن به سادگی بگذرند و موضع خود را در چارچوب این دیدگاه توجیه كنند كه گردشگری بهرحال یك پدیده بدون ضرر و زیان است و چه بهتر كه مردم ما از وضع سایر كشورها هم از نزدیك آگاه شوند. اما آیا این موضع را می توان بعنوان یك دیدگاه مسئولانه پذیرفت فراموش نكنیم كه ایران به لحاظ برخورداری از جاذبه های عظیم سیاحتی , زیارتی , طبیعی و تاریخی , موقعیت بی نظیری در سطح منطقه و حتی جهان دارد. تنوع آب و هوایی در سراسر كشور باعث شده است كه در زمستان , تفاوت درجه حرارت میان سردترین و گرمترین نقاط كشور گاهی ۵۰ درجه سانتی گراد شود و این تفاوت در تابستان هم گاهی از مرز ۴۰ درجه سانتی گراد می گذرد. این بدین معنی است كه در زمستان , بخش های جنوبی كشور و در تابستان بخش های شمالی كشور دارای جاذبه های خاص ناشی از تنوع آب و هوایی است . علاوه بر این , جاذبه های استثنایی و منحصر بفردی كه ناشی از قدمت تاریخی و وجود اماكن زیارتی است , زمینه های عملی برای رونق روزافزون گردشگری در كشور را فراهم می كند. طبعا باید پرسید كه اشكال كار در كجاست كه علیرغم وجود چنین ظرفیت های بالقوه ای برای گسترش قلمرو « ایران گردی » , شاهد سرازیر شدن خیل عظیم و گردشگران ایرانی به دوبی هستیم كه باعث رونق اقتصادی برای بیگانگان گردیده . و حتی تداركات چنین خدمات یكسویه ای را هم شركتهای ایرانی , متكفل شده اند سئوال بعدی این است كه برای تاثیرگذاری در جهت تصحیح و بهبود شرایط گردشگری در ایران چه پیشنهادات عملی و موثری را میتوان در نظر گرفت . در پاسخ میتوان مواردی از این قبیل را مطرح كرد :
۱ ـ شناسایی و مقابله جدی و موثر با حمایتهای آشكار و نهان كسانی كه از توسعه فعالیتهای گردشگری , تجاری در دوبی , منافع خاص دارند و از این پدیده , سود ویژه می برند. این پدیده می تواند با كالبدشكافی دقیق موضوع همراه باشد و یقینا با ریشه یابی پدیده « صادرات مجدد » و بررسی علل واردات كلان كشور از دوبی و رمزیابی علل سرمایه گذاری انبوه بانكهای ایرانی در دوبی , بسیاری از مسائل آشكار و نهان در این مقوله , رمزگشایی می شود.
۲ ـ هدایت سرمایه های ملی كشور از جمله خدمات هواپیمایی در مسیری كه منطبق بر منافع ملی باشد. منطقی نیست كه خدمات هواپیمایی كشور تا این اندازه در مسیر دوبی متمركز باشد (۳۰ پرواز ایرانی در روز به دوبی ) اما در مسیرهای داخلی , مسافرین با مشكل كمبود جا و كمبود پرواز مواجه شوند و در برخی شرایط , حتی حق انتخاب هم از آنها پیشاپیش سلب شده باشد.
۳ ـ این پدیده , یك موضوع عادی نیست و بایستی دقیقا مورد بررسی كارشناسی از ابعاد مختلف قرار گیرد. طبعا لازمست سازمان بازرسی كل كشور با بررسی دقیق علل و عوامل موثر در جذب سرمایه بانكهای ایرانی به سمت دوبی و بده ـ بستانهای بانكهای ایرانی با برخی افراد خاص كه در واقع كار چاق كن این شركتهای ایرانی در دوبی هم محسوب می شوند , پرده از رازهای ناگفته این پرونده پر ابهام بردارد و مشخص كند چرا عده ای ظاهرا ایرانی به خاطر منافع حقیر شخصی و « رانت خواری » حاضرند چنین سرمایه های عظیمی را به جیب دیگران سرازیر كنند تا بلكه سهمی از همان درآمدها را به خودشان اختصاص دهند
۴ ـ در ضرورت شناسایی و مقابله با باندهای فساد و فحشا كه به تجارت فحشا در دوبی سرگرمند و حیثیت ایران و ایرانی را در آن سرزمین به لجن كشیده اند , هیچ تردیدی وجود ندارد. این مسئولیت بزرگ و تعطیل ناپذیر شبكه های اطلاعاتی كشور است و بایستی جز اولویت های این مجموعه ها تعریف شود و سریعا برای اقدام جدی , موثر و متناسب با ابعاد فاجعه , تصمیمات لازم اتخاذ گردد.
۵ ـ تاسف بزرگ قضیه در این است كه نیروهای مخلص انقلاب نیز در مورد پرداختن به این مقولات و نقد و بررسی آن دچار تردید شده اند. رسانه های كشور اعم از صدا و سیما و مطبوعات در زمینه تلاش مستمر برای فرهنگ سازی و تشویق آحاد مردم به ایران گردی می توانند نقش موثری را ایفا كنند به علاوه ضرورت درك خطرات و لغزشگاههای موجود كه بر اثر فعالیت ها و سرمایه گذاریهای چند منظوره بر روی سفر به امارات صورت گرفته , نكته مهم دیگری است كه عمدتا از طریق اطلاع رسانی صریح بجا و به موقع می توان آثار و تبعات منفی آن را مهار كرد. بر این مقوله , این نكته را هم باید اضافه كرد كه امروزه طیف وسیعی از همین شركتهای رنگارنگ , به راحتی فرصت یافته اند تا در مطبوعات كشور , آگهی های پرجاذبه ای ارائه كنند و حال آن كه تبلیغ برای سفر به دوبی , بعضا بعنوان « پوشش » برای انجام خلافكاریهای دیگر مورد سواستفاده قرار می گیرد. در واقع , برخی رسانه ها نه تنها موضع هشدار دهنده ای نسبت به این پدیده ندارند تا مردم را نسبت به آثار و تبعات سو چنین موضوعی آشنا سازند , كه حتی از طریق تبلیغات روزانه برای جلب مشتریان بیشتر به منظور سفر به دوبی و... در واقع تشویق كننده این سفرها هستند و دستكم اینكه « قبح » مسئله را از بین می برند و افراد ساده لوح باور نمی كنند كه یك شركت به ظاهر توریستی , پوششی برای اعمال خلاف عفت عمومی و كشاندن دختران و زنان به شبكه های منحرف و مخوف دلال فساد و فحشا در دوبی باشند. علاوه بر این موارد , پیشنهادات دیگری هم در جهت تقویت بنیه گردشگری داخلی و افزایش جاذبه های كشور در قطب های گردشگری می توان ارائه گردد و از جمله الف ـ اصلاح و بهبود شبكه راههای كشور به منظور ایمن سازی هرچه بیشتر سفرها و افزایش ضریب امنیت جاده ها ب ـ افزایش سطح خدمات بین شهری به منظور ارتقا سطح رفاه گردشگران و ایجاد رضایت نسبی آنها نسبت به خدمات مورد انتظار ج ـ ارائه تسهیلات لازم و جهت دادن به سرمایه گذاریها به منظور تقویت بنیه هتلداری و خدمات جانبی در مناطق دارای جاذبه های گردشگری د ـ معرفی صحیح و ارائه تبلیغات موثر و مستمر به منظور شناساندن جاذبه های گردشگری كشور هـ ـ به روز درآوردن امكانات ارتباطی و مخابراتی در قطب های گردشگری كشور به منظور ایجاد رضایت نسبی نزد گردشگران وـ ایجاد و توسعه فرهنگ گردشگری توسط مجموعه ای متشكل از وزارت ارشاد و رسانه های گروهی
نكته مهم در این میان اینست كه هركس در هر رده ای از مسئولیت كه هست , این پدیده را جدی بگیرد و برای مقابله با آن , به مسئولیت های خود عمل كند و دیگران را هم به درك و تصمیم و اقدام در این زمینه وادار نماید. چرا كه در غیر این صورت , همه ضرر خواهیم كرد و جامعه اسلامی ما بیش از پیش , از این پدیده آسیب خواهد دید و چنین مباد. دوبی درواقع یك بندر صادراتی برای « صدور مجدد » كالا به ایران شناخته می شود و حال آن كه تقریبا بدون استثنا , همه كالاهای صادراتی از دوبی به ایران , از سایر كشورها تامین و وارد می شود و « صادرات مجدد » است . هجوم ایرانیان برای سفر به دوبی , به شكل تحقیرآمیزی در حال گسترش است , حال آن كه در زمینه جذب گردشگران امارات به ایران , هیچگونه اقدام قابل ذكری صورت نگرفته است . یك جریان یكسویه برای انتقال درآمدهای گردشگری از ایران به سوی دوبی همواره برقرار بوده و حتی روند تصاعدی دارد. گزارشات موثق و در عین حال تكاندهنده ای وجود دارد كه دختران و زنان ایرانی در شبكه های فساد در امارات دست به دست می شوند و علاوه بر هتك حیثیت و شرف , عامل انتقال انواع بیماریهای مقاربتی به داخل كشور شده اند. گسترش دامنه فعالیت باندهای فساد و فحشا ایرانی در دوبی به قدری است كه احساس می شود یك قدرت خارجی در ترویج و تسهیل و دامن زدن به آن فعال است و حتی بایستی آن را تدریجا یك مشكل برای امنیت ملی كشور ارزیابی كرد. كسانی هستند كه از توسعه فعالیتهای گردشگری , تجاری در دوبی , منافع خاص دارند و از این پدیده , سود ویژه ای می برند. شناسایی و مقابله با این عوامل , یك ضرورت عینی است . منطقی نیست كه خدمات هواپیمایی كشور تا این اندازه در مسیر دوبی متمركز باشد (۳۰ پرواز ایرانی در روز به دوبی ) , اما به طور همزمان , مسافرین در پروازهای داخلی با مشكل كمبود جا و كمبود پرواز مواجه باشند. هدایت سرمایه های ملی بایستی منطبق بر منافع ملی باشد. سازمان بازرسی كل كشور بایستی با بررسی دقیق علل و عوامل موثر در جذب سرمایه بانكهای ایرانی به سمت دوبی و بده بستانهای بانكهای ایرانی با افراد خاص پرده از رازهای ناگفته این پرونده پرابهام بردارند. رسانه هایی كه صفحات خود را به راحتی در اختیار تبلیغات برای جذب گردشگران به دوبی می گذارند , باید بررسی كنند كه تا چه اندازه در فجایع ناشی از این پدیده سهیم هستند و چرا دستكم , « قبح » مسئله را از بین برده اند


همچنین مشاهده کنید