شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


امتیاز نهایی بارسلونا


امتیاز نهایی بارسلونا
«ویکی کریستینا بارسلونا» میان پرده‌ای جذاب و مفرح است که تماشایش از گذراندن یک بعد از ظهر تابستانی عاطل و باطل در شهر اسپانیایی مورد اشاره در عنوان فیلم لذت بخش‌تر است. این فیلم در کنار به تصویر کشیدن خاویر باردم در نقش یک هنرمند سر به هوا که به طرق مختلف درگیر روابطی با اسکارلت جوهانسن، پنه لوپه کروس و ربکا هال است، عناصر فانتزی رمانتیک و تاثیرگذاری در رابطه با زنان و مردان را به نمایش می‌گذارد و با تکیه بر ترکیب بازیگرانش می‌تواند بعد از «امتیاز نهایی» بهترین بازگشت سرمایه را برای فیلمی به کارگردانی وودی رقم بزند. به علاوه اگر قرار باشد بارسلونا بازدید کننده‌هایی بیشتر از کسانی داشته باشد که قبلا جذب این شهر شده‌اند فیلم حاضر می‌تواند پای افراد جدیدی را به این شهر باز کند.
پایتخت کاتالونیا در فیلم جدید کارکردی مشابه لندن در «امتیاز نهایی» دارد و به عنوان یکی از انگیزه‌های آشکار کارگردان عمل می‌کند. با این حال حتی اگر «ویکی کریستینا بارسلونا» نگاهی کاملا توریستی به بارسلونا داشته باشد (چشم‌اندازی که در واقع در فیلمنامه لحاظ شده است) و مانند همه فیلم‌های آلن رویکردی باکلاس و بی‌خیال نسبت به مسائل مالی دارد اما تا حد زیادی با هنجار همیشگی آلن در فیلمسازی متفاوت است و شور و حال بیشتری دارد؛ شور و حالی که البته وامدار ترکیب ملموس خاویر باردم و پنه‌ لوپه کروس در نیمه دوم فیلم است.
«ویکی کریستینا بارسلونا» صرفا درباره جذابیت فیزیکی و شیوه‌ها (و اَشکال) دست و پنجه نرم کردن با آن است. فرض اولیه فیلم در بستر خطوط داستانی مرتبط با این موضوع درست زمانی آغاز می‌شود که دو رفیق صمیمی ویکی (ربکا هال) و کریستینا (اسکارلت جوهانسن) به خانه‌ مجلل دوستان قدیمی ویکی به نام جودی (پاتریشیا کلارکسون) و داگ نش (کوین دان) در دامنه یکی از کوه‌های بارسلونا می‌روند تا تابستان را در آنجا بگذرانند. دو دختر زیباروی آمریکایی وقتی در یک گالری هنری به خوان آنتونیو (خاویر باردم) برمی‌خورند ترغیب می‌شوند تا همراه با این نقاش ریشو و صمیمی راهی رستورانی شیک شوند و در ادامه پیشنهادش را می‌پذیرند و رضایت می‌دهند آخر هفته را همراه با وی در شهری کوچک به هنر،‌ غذا و سرگرمی بپردازند.
ویکی که با یک پسر نجیب نیویورکی به نام داگ (کریس مسینا) نامزد کرده است به سبک زن‌های همیشگی فیلم‌های آلن بدون دلیل روشنی عصبی است و در ابتدا مخالفت می‌کند. اما وقتی کریستینا که سرش برای ماجراجویی درد می‌کند پاسخ مثبت می‌دهد گروه سه نفره با یک هواپیمای خصوصی به سمت مناظر تماشایی اُویدو در شمال غربی اسپانیا پرواز می‌کنند.
کروس هم در بخش دیگر داستان خودنمایی می‌کند که بعد از کناره‌گیری‌اش از نقش‌های سطحی در فیلم‌های مبتذل و تبدیل شدن به یک بازیگر توانمند ملودرام در «بازگشت» در این فیلم به یک آنا مانیانی تمام عیار تبدیل شده است که به پست و بلند قله‌های کوهستانی احساسات یورش می‌برد و در این مسیر همه را شیفته و اسیر خود می‌کند. باردم هم گرچه ظاهری مردانه دارد اما اغلب با صدای نازک صحبت می‌کند، در هنگام صحبت با همسرش لحنی صمیمانه به خود می‌گیرد، حضوری کاملا متقاعد کننده دارد و در نقش مرد محبوب زنان ظاهر می‌شود.
جوهانسون هم باید دست خود را باز بگذارد و انعطاف بیشتری به خرج دهد. هال که تماشاگران تئاترهای آمریکایی وی را در تور نمایشی پدرش پیتر هال در اقتباس از نمایشنامه «هر طور که بخواهید» دیده‌اند در این فیلم حضوری قابل توجه دارد و در نقش زنی که ناگهان به درستی مسلمات زندگی‌اش شک می‌کند تسلیم خلق‌ و خوی انگلیسی‌ خود نمی‌شود. به لحاظ لوکیشن هم فیلم شامل مکان‌های مشهور متعددی در بارسلونا و حومه آن است که همگی‌شان در جلوه‌ای تابستانی درخشش خاص خود را دارند و از دریچه لنز فیلمبردار فیلم خاویر آگویرساروبه (با او حرف بزن،‌ دیگران) به نمایش گذاشته شده‌اند.
موسیقی متن متاثر از آهنگ‌های محلی هم دیگر جذابیت‌های فیل را همراهی می‌کند. یکی از مشکلات قابل توجه فیلم گفتار روی تصاویر است که به تناوب برای پوشش دادن پس‌زمینه داستان و ایجاد ارتباط میان گره‌های روایی استفاده شده است. گفتار روی تصاویر تنها در صورتی جذاب می‌شد که فیلم می‌توانست از همه تفاسیر خود صرف‌نظر کند.
اما اکنون که این تفاسیر لازم دانسته شده است می‌شد صدای ملایم مردانه که لحن نه چندان دلچسبی دارد را با مثلا صدای پاتریشیا کلارکسون عوض کرد که به دلیل شخصیتی که در فیلم بازی می‌کند در جایگاهی قرار دارد که می‌تواند به طور موجه به اطلاعاتی که در گفتار متن تعبیه شده‌اند دسترسی داشته باشد.
منبع: ورایتی
تاد مک‌کارتی
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید