شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


قتل عام کارتونی


قتل عام کارتونی
پل اندرو ویلیامز (۱۹۷۳) کارگردان و فیلمنامه نویس انگلیسی اهل پورتسموث در سال ۲۰۰۶ با فیلم «از لندن به برایتن» به شهرتی بین المللی دست یافت. با این فیلم، ویلیامز جایزه بهترین کارگردان تازه کار جشنواره ادینبورگ را از آن خود کرد. ویلیامز فعالیت هنری خود را به عنوان بازیگر آغاز کرد و چندین فیلم کوتاه ساخت. در سال ۲۰۰۱ درام کوتاه سیزده دقیقه یی «حق امتیاز»
- به عنوان نویسنده و کارگردان- نام وی را در میان کارگردانان جوان انگلیسی قرار داد. در سال ۲۰۰۶، مهمترین فیلم کارنامه اش «از لندن به برایتن» را ساخت که چندین جایزه بین المللی مهم را تصاحب کرد. این درام جنایی ویلیامز که چهار بازیگر مهم فیلم های کوتاهش در آن ایفای نقش می کردند، داستان دوستی یک دختر فراری دوازده ساله به نام جوان با زن بدنامی به نام کلی است. ماجرای تراژیک فرار آنها از شهر لندن به شهر برایتن تصویری را از زندگی آدم ها به نمایش می گذارد که به غایت سیاه و مکدر است. فیلم با سانسور شدیدی از سوی دولت انگلستان مواجه شد زیرا خشونت، مواد مخدر، وضعیت همیشه نابسامان زنان خیابانی و ولگردها را به شکلی کاملاً واقع گرایانه به تصویر می کشد. روایتی تلخ و مملو از خشونت. فیلم دائماً با فلاش بک زدن به گذشته سرگذشت این دو همسفر را نشان می دهد.
فیلم آخر ویلیامز، «کلبه» (فیلمی هارور با همین عنوان در سال ۲۰۰۶ توسط یوشیرو هایاما ساخته شده است)، هارور طنزآمیزی است که تنها با ۶۰ هزار پوند ساخته شد. در این فیلم که ویلیامز کاراکتر زن چهل ساله فیلمنامه را به خاطر کاهش هزینه ها به دختر خانمی جوان تغییر داد، دختر رئیس یک باند مخفی زیرزمینی را به گروگان می گیرند و در کلبه یی خارج از شهر مخفی می شوند و از پدر دختر ۱۰۰ هزار پوند باج می خواهند. اگر چه نیمه نخست فیلم که در کلبه می گذرد، روایت بالنسبه جذاب و قابل قبولی دارد و حس و حال فیلم های برادران کوئن را تداعی می کند اما در ادامه سایه آثار وحشت سینمای هالیوود کاملاً بر فیلم غالب می شود.
«کلبه» با موسیقی جالب توجه لائورا روسی (آهنگساز جوانی که در «از لندن به برایتن» نیز با ویلیامز همکاری داشت) آغاز می شود که همراه با تیتراژ فیلم، بیش از هرچیزی فضای تعلیقی و نسبتاً طعنه آمیز فیلم های هیچکاک را در ذهن مخاطب احیا می کند. طرح کلی فیلم بر این اساس است که دو برادر به قصد تهیه پولی برای رفع مشکلات زندگی تصمیم به گروگانگیری می گیرند. اندرو برادر ناتنی تریسی مجبور است پول را برای آدم ربا هایی ببرد که رفقای خود او هستند.
اندرو، کاراکتر چاق، خپل و خنگی که نمونه شخصیت او را در کل تاریخ سینما به کرات دیده ایم، گند بالا می آورد و کیفی پر از دستمال کاغذی را برای دیوید و پیتر می آورد. ویلیامز با نگاهی هجوآمیز، عظمت آرنی - پدر تریسی- را با نشان دادن مکان اختفای او (در زیرزمین)، و دو مامور ظاهراً قسی القلب اش (یک کره یی و یک چینی) که هیچ بخاری از آنها بلند نمی شود، و تنها جنایتش ضرب و شتم آرایشگری است که موهای اندرو را کوتاه کرده، شخصیت پردازی می کند. تریسی دختر یغور، بد دهن و خشن که از دو گروگانگیر مفلوک فیلم، وحشی تر است موجب خروج روایت داستان از کلبه آغاز فیلم - پس از گذشتن از یک جنگل - و پایان یافتن آن در خانه یی بزرگتر (در چشم اندازی شبیه به فیلم «دیگران» آمه نابار) می شود، خانه یی که قتلگاه آدم هایی بی گناه تر از تک تک این سه چهار کاراکتر بینوای فیلم بوده است. خانه یی پر از دست و پا و سر آدم های مرده.
«کلبه» داستانی کاملاً تکراری دارد. اگر چه کریستوفر راس فیلمبردار جوان فیلم به خوبی توانسته است (با استفاده از فیلمبرداری روی دست) هم با وحشت و ارعاب، و هم از جنبه تمسخرگونگی پیشامد های فیلم را در مخاطب القا کند، و نیز از طرفی دیگر بازی تحسین برانگیز اندرو سرکیس و ریس شیراسمیت در نوع خود کاملاً دقیق و بی نقص می نماید اما کلیت فیلم متاسفانه از سطحی میانه فراتر نمی رود. ویلیامز در در هم آمیزی تصویرسازی خون، کشتار و سلاخی با دلقک بازی های خنده آور کاراکتر هایش کاملاً زبردستانه عمل می کند. ویلیامز خشونتی را ترسیم می کند که تا مدت ها صرفاً در قالب کارتون ها به نمایش در می آمد و در فیلم های سینمایی انگلستان کمتر استفاده یی داشت. ویلیامز در چندین صحنه برخی دیگر از فیلم های تاریخ سینما را مورد توجه قرار می دهد، خصوصاً «تلالو» (۱۹۸۰) استنلی کوبریک، «مردمان ظالم» (۱۹۸۶) محصول مشترک جیم آبراهامز و برادران زوکر،
«Shaun Of The Dead» (۲۰۰۴) ادگار رایت و «فارگو» برادران کوئن، و حتی سینمای واریو باوا. ویلیامز درباره این فیلم« هارور» خود اظهار داشته است؛ «من همواره به دنبال داستان هایی متفاوت بوده ام... من هیچ گاه به دنبال ژانر خاصی از سینما نبوده ام.»
سرکیس بازیگری که با فیلم های «ارباب حلقه ها» و «کینگ کونگ» به شهرت رسید، به عنوان بازیگر اصلی این فیلم، در ایفای نقش خود بهترین افه های کمدی را ارائه می دهد. در فیلم، او در کنار ابراز احساسات واقعی و اصیل انسانی، خصایصی ضد و نقیض در خود دارد.
«کلبه» در ساختار کاملاً مینی مالیستی، بیانیه زنده قانونی است که اظهار می دارد «هیچ چیز نمی تواند به راهی غلط برود».
سامی آستان
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید