چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا

شکست طرح‌های آمریکا در عراق‌


شکست طرح‌های آمریکا در عراق‌
برای پرداختن به روابط ایران و آمریکا، باید پیشینه این روابط در ۳۰ سال گذشته بررسی شود. با روی کار آمدن نومحافظه‌کاران در سال ۲۰۰۱، استراتژی آمریکا براین تعلق گرفت که تا ایران و عراق را به دلیل داشتن منابع گسترده انرژی مطیع خود سازد و یا با خود همراه کند.
این استراتژی با نگرانی آمریکا در مورد انرژی در قرن ۲۱ مربوط می‌شود، زیرا منابع نفت آمریکا طی ۱۱ سال آینده به اتمام می‌رسد.
آمریکا در حال حاضر، روزانه ۸/۶ میلیون بشکه نفت تولید می‌کند در حالی که به خاطر نیازش، روزانه بیش از ۱۳ میلیون بشکه نفت وارد می‌نماید.
در صورت به اتمام رسیدن نفت آمریکا، این کشور باید روزی ۲۱ تا ۲۲ میلیون بشکه نفت از خارج وارد کند.
در میان کشورهای نفت‌خیز تنها ۳ کشور عربستان، ایران و عراق از منابع گسترده نفت برخوردارند، و نفت بقیه کشورها حداکثر ظرف ۳۰ سال آینده به پایان می‌رسد.
دولت آمریکا در استراتژی سال ۱۹۹۹ خود نیز بصراحت اعلام کرده بود که باید ایران و عراق را به ترتیبی مطیع خود سازد.
طرح این استراتژی به شکل پیاده‌سازی نیرو در یک کشور و کنترل کشور دیگر، طرح‌ریزی شده بود.
در چارچوب این راهبرد، آمریکایی‌ها بهانه لازم را از صدام به دست آورده و عراق را اشغال کرده‌اند بنابراین آمریکا قصد دارد پس از نیل به این هدف از طریق عراق، ایران را کنترل کند و این امر نیز نیاز به حضور نامحدود نیروهای آمریکایی در عراق دارد.
با استقرار نیروهای آمریکایی در عراق این کشور تصور دارد می‌تواند سه کشور عراق، ایران و عربستان را در اختیار بگیرد. این موضوع باعث می‌شود آمریکا با هر بهانه‌ای از جمله بهانه ناامنی در عراق، دراین کشور به حضور نظامی خود ادامه دهد.
از سوی دیگر آمریکایی‌ها قصد دارند با این حضور مانع بهر‌ه‌مندی رقبای اروپایی، ژاپنی و چینی خود از منابع گسترده‌ نفتی این سه کشور شوند.
لذا مقامات واشنگتن در این مدت همچنین با کارت ۴ موضوع هسته‌ای، تروریسم، صلح خاورمیانه و حقوق بشر در ارتباط با ایران بازی می‌کنند تا از این راه برای پیاده‌سازی راهبرد خود اقدام نمایند.
تا زمانی که نومحافظه‌کاران و دولت بوش در این کشور بر سر کار هستند، این روند ادامه دارد و چنانچه این گروه در انتخابات آینده آمریکا رای بیاورد، این راهبرد را دنبال می‌کند.
اما بوش در ۸ سال حکومت خود با مشکل ناکامی در برنامه‌هایش نسبت به ایران روبه‌رو شده به طوری که نه در زمینه هسته‌ای، نه صلح خاورمیانه و نه تروریسم به هیچ توفیقی دست نیافته است و اینک با دستپاچگی قصد دارد با طرح موضوع تروریسم، آن را با ایران و ناامنی در عراق گره بزند.
از این‌رو ایران را به همکاری با القاعده متهم می‌کند تا به نحوی با کنار قرار دادن ایران با یک گروه تروریستی تهران را به مشارکت در ناآرامی‌های عراق متهم کند.
بنا بر این، باید توجه داشت که به دلیل راهبرد یاد شده در سیاست جمهوریخواهان و بوش نیروهای آمریکایی در عراق قصد دارند حضور مستمر داشته باشند و برای این حضور مستمر، این تیم باید ایده‌های هراس و ناامنی در عراق را مرتبا تبلیغ کند تا بتواند در انتخابات آتی آمریکا رای بیاورد.
اما آمریکایی‌ها خود بخوبی می‌دانند که درواقع امنیت در عراق بدون همکاری ایران برقرار نمی‌شود و آنها برای تبلیغ برقراری امنیت مجبورند تا با ایران بر سر میز مذاکره حاضر شوند.
این مذاکرات نه‌تنها تامین‌کننده امنیت برای سربازان آمریکایی و آرامش در عراق است، بلکه می‌تواند چهره‌ای صلح‌طلبانه از آمریکا در معرض نمایش بگذارد.
می‌توان دریافت تا زمانی که نومحافظه‌کاران به دنبال پیاده‌سازی اهداف خود هستند، هر کجا بتوانند به بهانه‌ای به ایران ضربه می‌زنند تا کنترل مورد نظر خود را بر ایران تحمیل کنند و اگر تاکنون حمله‌ای صورت نگرفته، به این دلیل نبوده که آمریکایی‌ها مایل به این اقدام نبوده‌اند؛ بلکه به دلیل آن است که آنها قادر به این اقدام نبوده و بین نخواستن و نتوانستن آنها تفاوت بسیار است.
آمریکا در گزارش پترائوس به دنبال وارد کردن اتهام سنگین به ایران بود و تلاش داشت تا ایران را در درگیری‌های مقتدی صدر و دولت عراق مسبب معرفی کند، ولی با ابتکار عمل تهران و برقراری مصالحه بین طرفین، نقشه آمریکایی‌ها با ناکامی روبه‌رو شد و نتوانستند گزارش خود را به ترتیبی که قرار بوده، ارائه و از آن استفاده کنند.
علی خرم
منبع : روزنامه جام‌جم