چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا
سلطان در قلعه
خموشانه با «خموشانه» آمد اما نیامده بود كه خاموش بماند. خاموش هم نماند. در همان اولین نواری كه آمد و منتشر شد، چیزهایی نوشت، صریح كه چندان خموشانه نبود. به نظر میرسید تنها اوست كه میتواند اینقدر صریح حرف بزند بدون آنكه نگران هیچ مناسبتی نباشد.
بهانه كار البته همان كاست خموشانه بود كه در آن خود ایشان كمانچه زده بود و در بروشوری كه در كاست گذاشته بودند بحثی را مطرح كرده بود درباره كمانچه و كمانچهنوازان و طبیعتا از استاد بهاری گفته بود و بعد پاراگرافی كه چند ماه سوژه اول صفحات موسیقی نشریات شد و نقل محافل موسیقی: «همزمان و به موازات آن تلاش كردم كسانی را به اجرای این ساز فراموششده تشویق كنم كه از آن میان میتوانم از شاگردانم اردشیر كامكار، سعید فرجپوری و تنی چند مانند كلهر، كه مدت هشت ماه با من به صورت خصوصی كار كردند و نیزهادی منتظری را نام ببرم. در حال حاضر همه این شاگردان كمانچهنوازان خوبی هستند و كارهای خوبی ارائه نمودهاند.
متاسفانه مدت كوتاهی آموزش باعث شد این عزیزان هر یك كارشان را بر پایه تجربه شخصی شكل و قوام دهند. اردشیر كامكار با توجه به علاقه پدرشان به استاد كامل صبا، به آن سمت كشیده شده و فرجپوری نیز به سمت استاد صبا، رحمتالله بدیعی و ویلننوازان رادیویی و كلهر به سمت موسیقی بومی مناطق ایران و روشهای ویلنسل، كه ساز اصلیشان در دوره لیسانس موسیقی بود كشیده شدند...»
معلوم بود كه خیلیها این صحبتهای صریح را برنمیتابند. در اینكه آنها كه آقای لطفی نام بردند شاگردانش بودند شكی نبود اما آنچه پیش آمد آن بود كه در این بیستوچند سال كه استاد دور از وطن بود، آنها همه استاد و وارد حریمی شده بودند كه در فضای خاص شكل گرفته در رده اول موسیقی ایران كمتر دربارهشان صحبت میشد.
با خموشانه آشكارا آمده بود در این فضای تكقطبی انتقادناپذیر حركتی به وجود آورد و احتمالا او از معدود كسانی بود كه میتوانست این كار را بكند. معدود به معنی انگشتشمار. شاید هم به تعداد انگشتان یك دست، نه، كمتر از این. فقط آنهایی كه خودشان یك جمع مشخص و معروف بودند، چاووشیها و مشخصتر از همه مشكاتیان و علیزاده. آن هر دو استاد در ایران مانده بودند. آقای مشكاتیان از ابتدا مانده و كاركرده بود و بعد از چند سال كار جدی و ماندگار تقریبا گوشهگیر شده بود. گاهی كنسرتی و كاستی و كمتر وارد متن میشد.
آقای علیزاده هم رفته بود آن طرف آبها و بعد كه آمده بود چندی حواشی خاصی در باب اختلاف بین خوانندگان و آهنگسازان مطرح شده و بعد شده بود همانی كه از اول بود؛ استاد بزرگی كه میتوانست با استادان بزرگ كنسرت بدهد و در حاشیه باشد. این صحبتها و توقعات البته چیزهایی است كه با توجه به حواشی روابط خود این بزرگان برای علاقهمندان موسیقی و ما به وجود آمده وگرنه شاید این اتفاق چیز خاصی نباشد.
تنها لطفی مانده بود كه میتوانست بیاید و آنچه میخواهد و فكر میكند درست است بگوید و بتواند. فضا طور دیگری شده بود. به نظر میرسد آمدن لطفی ربط چندانی به فضای سیاسی و اجتماعی داخل مملكت نداشته باشد. استاد در تمام سالهایی كه در اوج مثلا آزادی در فضای فرهنگ و هنر مملكت بود نیامد.
در تمام سالهایی كه وزیر فرهنگ آن دكتر مهاجرانی بود كه در روزهای اول صدارتش به بهانهای در تالار وحدت، در مدح ناصر فرهنگفر، تنبكنواز برجسته تاریخ موسیقی ایران و یار قدیمی استاد لطفی سخنرانی كرده بود و بسیار سر و صدا برخاسته بود اما لطفی نیامده بود.
خود مرحوم فرهنگفر درباره لطفی یك بیت شعر گفته بود كه نقل محافل موسیقی بود و هست: «كملطفی لطفی نه از آن بودكه در رفت/ او حوصله اهل هنر بود كه سر رفت» جالب است كه در تمام این سالهای مهاجرانی و خاتمی و مسجدجامعی، حوصله استاد سرجایش نیامد و بلافاصله بعد از كنار رفتن جریان خاتمی برگشت ایران. این نمیتواند هیچ دلیل دیگری داشته باشد جز اینكه مناسبات موسیقی مملكت خیلی ربط زیادی به فضای سیاسی نداشت.
فضایی شكل گرفته بود قائم به موسیقی و فرهنگ و ادبیات اهالی آن و البته مرتبط به فضای اجتماعی و فرهنگی خاصی كه بنا بر برخی ضرورتها و موانع ایجاد شده بود و در نهایت رسیده بودیم به جایی كه در آن كمتر شاهد بودیم كه استادی درباره فلانی حرف بزند و نظر بدهد یا انتقاد كند یا هر چیز دیگر. همه در لفافه و به دور از صراحت داد سخن میدادند و بیشتر كلیات و اینطور بود كه وقتی لطفی به آن صراحت تمام پوستههای به وجود آمده را شكافت و خیلی راحت به اظهارنظر درباره یك رشته خاص از نوازندگی اشاره كرد، خیلیها در هالهای از بهت و غم آن را برنتافتند، اما هیچكس نمیتوانست سلطان را انكار كند. كمتر زمینهای در موسیقی جدی معاصر است كه لطفی آن را درك نكرده و به مدارج بالای آن نرسیده باشد.
یكی از تاثیرگذارترین نوازندگان سی، چهل سال اخیر، سازنده بسیاری از تصانیف ملی و میهنی تاثیرگذار و ماندگار، ریاست و رهبری گروه شیدا و چاووش در سالهای اول انقلاب، ریاست دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، پژوهشگر ترازاول موسیقی ردیف دستگاهی ایران، شاگردی استادانی چون نورعلیخان برومند، علی اكبرخان شهنازی، سعید هرمزی، یوسف فروتن، عبدالله دوامی، مرتضی نیداود، ابوالحسن خانصبا و تربیت شاگردان بسیاری از طیفهای مختلف نوازندگان ساز از نی گرفته تا كمانچه و سنتور و حتی آواز. تار و سهتار هم كه بدون شك بسیار. فقط مانده بود كه موسیقی غرب را بشناسد كه در بیشتر از بیست سال حضورش در خارج از كشور آن را هم به دانش بیحدش افزوده است.
حالا فقط اوست كه میتواند كنسرت بدهد بدون آواز و بلیتاش بهرغم قیمت نسبتا بالای آن از ماهها قبل پیشفروش شود. آنقدر، قدر و ابهت دارد كه نامش كفه ترازوی قطبیت در موسیقی را به سمتی دیگر سنگین كرده است. با آموزش نوازنده بودن و نوازندگی از سایه درآمده و موسیقی سنتی ایران میزان پیدا كرده است.
نه آنكه نداشت و نبود، بود. آنهای دیگر پذیرفته بودند كه در حاشیه باشند و او نمیخواهد خموشانه در حاشیه باشد. سالها مدیریت در حوزه موسیقی و تجربه همكاری و شاگردی در مدیریت استاد ابتهاج به او آموخته است كه میتواند صراحت داشته باشد و فضای موسیقی را چند قطبی كند، هر چند خود «هـ. الف . سایه» مدتهاست رفته است در سایه.
آرش نصیری
منبع : روزنامه هممیهن
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم دولت رئیس جمهور قوه قضاییه رهبر انقلاب شورای نگهبان صادق زیباکلام قوه قضائیه مجلس یازدهم
هواشناسی قتل تهران پلیس شهرداری تهران آموزش و پرورش بارش باران دستگیری پلیس راهور سیل سازمان هواشناسی حج تمتع
قیمت دلار قیمت خودرو یارانه بانک مرکزی قیمت طلا دلار خودرو سایپا بازار خودرو بورس مسکن ایران خودرو
آلیس مونرو فردوسی کتاب نمایشگاه کتاب همایون شجریان شاهنامه نمایشگاه کتاب تهران سحر دولتشاهی تلویزیون سینمای ایران دفاع مقدس سریال
دانشگاه تهران وزارت علوم تحقیقات و فناوری فضا وزیر علوم
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین روسیه جنگ غزه حماس نوار غزه ترکیه افغانستان اوکراین طوفان الاقصی
فوتبال استقلال پرسپولیس لیگ برتر رئال مادرید باشگاه استقلال فولاد خوزستان لیگ برتر ایران فولاد مهدی طارمی بازی جواد نکونام
هوش مصنوعی گوگل تبلیغات تلفن همراه دوربین موبایل هواپیما ناسا نوآوری شفق قطبی اپل
وزارت بهداشت زوال عقل کاهش وزن دیابت کودک نمک سلامت روان تجهیزات پزشکی