دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

۱۷۳۷ ؛ آغازی دیگر در پرونده هسته ای ایران


۱۷۳۷ ؛ آغازی دیگر در پرونده هسته ای ایران
اشاره: شورای امنیت در روزهای آغازین دی ماه ( ۲ دی / ۲۳ دسامبر )، دومین قطعنامه ضد ایرانی خود را با رای مثبت هر ۱۵عضو شورا به تصویب رساند. این قطعنامه، برنامه های هسته ای و موشکهای بالستیک ایران را هدف قرار می دهد و شورای امنیت مدعی است که ایران با ادامه فعالیت های هسته ای خود و متوقف نکردن غنی سازی می تواند تهدیدی بزرگ به شمار رود.
دومین قطعنامه‌ شورای امنیت علیه برنامه‌های صلح آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران در حالی تصویب می شود که «ایهود اولمرت» نخست وزیر رژیم صهیونیستی اسرائیل اخیرا به‌طور رسمی اعلام کرده است که زرادخانه‌ای از سلاح‌های هسته‌ای در اختیار دارد اما شورای امنیت در مقابل آن سکوت می کند و هم زمان تلاش خود را برای توقف برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران بکار می گیرد.
در این نوشتار سعی داریم با بررسی برخی از مفاد قطعنامه ۱۷۳۷ شورای امنیت بر علیه ایران و با پرداختن به مهمترین تحولات هسته ای ایران در چند سال اخیر، چند نکته اساسی را در خصوص دومین قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت متذکر شویم.
● برخی از مفاد قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت
▪ از ایران خواسته می شود تا همه فعالیت های مرتبط با غنی سازی و بازفرآوری اتمی از جمله تحقیق و توسعه را که باید از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی راستی آزمایی شود، به حال تعلیق درآورد.
▪ از ایران خواسته می شود تا همه فعالیت‌های خود را در زمینه پروژه های مرتبط با راکتور آب سنگین از جمله ساخت راکتور تحقیقاتی که باید از سوی آژانس راستی آزمایی شود، به حال تعلیق درآورد.
▪ از همه کشورها خواسته می شود تا از تهیه، فروش یا انتقال همه مواد و فناوری که می تواند در خدمت بازفرآوری مرتبط با غنی سازی در ایران یا فعالیت های مرتبط با راکتور آب سنگین این کشور باشد یا در راستای توسعه سیستم های تحویل تسلیحات اتمی مثل موشک بالستیک باشد، خودداری کنند.
▪ از همه کشورها خواسته می شود تا از همکاری فنی و مالی با ایران در این زمینه ها خودداری کنند.
▪ از همه کشورها خواسته می شود تا دارایی مالی شرکت ها، سازمان ها و افرادی که در برنامه موشکی و اتمی ایران شرکت دارند و نامشان در فهرست سازمان ملل قرار دارد، توقیف کنند.
▪ یک کمیته در شورای امنیت تشکیل می شود که هدفش نظارت بر تحریم ها علیه ایران است.
▪ از همه کشورها خواسته می شود تا تحرکات کسانی را که نامشان در فهرست سازمان ملل است به کمیته تحریم شورای امنیت گزارش کنند و «نظارتی دقیق» بر ورود یا نقل و انتقالات آنها داشته باشند.
▪ از آژانس بین المللی انرژی اتمی خواسته می شود تا در زمینه غذا، کشاورزی، پزشکی، امنیت یا دیگر اهداف بشردوستانه فقط همکاری فنی با ایران داشته باشد.
▪ از همه کشورها خواسته می شود تا در عرض ۶۰ روز گزارشی را درخصوص اجرای این تحریم‌ها به کمیته تحریم شورای امنیت ارائه کنند.
▪ از مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی خواسته می شود تا در عرض ۶۰ روز گزارش کند که آیا ایران برنامه غنی سازی اورانیوم و فعالیت‌های بازفرآوری خود را متوقف کرده است یا خیر.
▪ اگر شورای حکام آژانس اعلام کند که ایران کاملا قطعنامه شورای امنیت و تعهدات خود را در قبال آژانس رعایت کرده است این تحریم ها لغو و زمینه برای مذاکرات فراهم می شود.
▪ اگر ایران به این قطعنامه عمل نکند شورای امنیت تحریم های دیگری را علیه این کشور اعمال خواهد کرد.
● مهمترین تحولات هسته ای صلح آمیز ایران در چند سال اخیر
بعد از آنکه آمریکا (در دسامبر سال ۲۰۰۲ )، ایران را به انجام فعالیت های غیر متعارف هسته ای متهم کرد، جمهوری اسلامی اجازه بازرسی از تاسیسات هسته ای ایران را به بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی داد و بازرسان آژانس (در فوریه - می ۲۰۰۳ )، از تاسیسات هسته ای ایران بازدید کردند، اما شواهد نشان داد که فعالیت های هسته ای ایران، کاملاً صلح آمیز بوده و اتهامات بی پایه و اساس آمریکا، دروغی بیش نیست.
«محمد البرادعی» مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی (در ژوئن ۲۰۰۳) خواستار همکاری بیشتر ایران با این آژانس شد. ایران به این درخواست، پاسخ مثبت داد و روابط خود را با آژانس مستحکم تر کرد. اما همکاری و شفاف سازی ایران در عرصه هسته ای، باعث شد تا آژانس بین المللی انرژی اتمی (در آگوست ۲۰۰۳ ) اعلام کند که بازرسان نشانه هایی از اورانیوم در نطنز پیدا کرده اند. همین ادعا بازرسان آژانس کافی بود تا آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی که نمی توانستند «ایران هسته ای» را قبول کنند، شروع به جوسازی علیه فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران بنمایند و چنین ادعا کنند که ایران در پی ساخت سلاح هسته ای است. جوسازی ها و اتهامات از سوی آمریکا و همپیمانانش ادامه داشت تا اینکه آژانس بین المللی انرژی اتمی ( در سپتامبر ۲۰۰۳) در قطعنامه ای اعلام کرد که تهران تا پایان اکتبر سال ۲۰۰۳ مهلت دارد تا به شفاف سازی برنامه هسته ای خود بپردازد.
جمهوری اسلامی ایران که همواره همکاری خوبی با آژانس داشت و پایبند قوانین صادر شده از سوی سازمان های بین الملل بود، درخواست آژانس را پذیرفت و (در اکتبر ۲۰۰۳ ) به درخواست آژانس بین المللی انرژی اتمی، فعالیت غنی سازی اورانیوم را به حالت تعلیق در آورد.
جمهوری اسلامی ایران در مهرماه ۱۳۸۲ (دسامبر ۲۰۰۳) در جریان سفر همزان سه وزیر خارجه اروپایی به تهران، پروتکل الحاقی آژانس انرژی اتمی را به امضا رساند و برای نشان دادن حسن نیت فعالیت مراکز اتمی خود را به طور داوطلبانه و موقت به حالت تعلیق درآورد.
در ادامه آژانس بین المللی انرژی اتمی ( در مارس ۲۰۰۴ ) از ایران خواست تا ماه ژوئن تمام اطلاعات لازم درباره برنامه هسته ای خود را ارائه دهد. با وجود همکاری های لازم از سوی ایران با آژانس اتمی، و شفاف سازی در عرصه هسته ای، آژانس هنوز اجازه فعالیت هسته ای را به ایران نمی داد تا اینکه ایران ( در آگوست ۲۰۰۴ )، فعالیت های صلح آمیز هسته ای خود را از سر گرفت. کوچکترین فعالیتی از سوی ایران با واکنش آمریکا ، اسرائیل و سران کشورهای اروپایی روبرو شد و بر اساس توافق انجام شده در وین (در سپتامبر ۲۰۰۴) از ایران خواسته شد تا غنی سازی اورانیوم را متوقف کند. جمهوری اسلامی ایران برای شفاف سازی هر چه بیشتر ، فعالیت هسته ای خود دوباره به طور داوطلبانه متوقف کرد و مذاکرات خود را با نمایندگان اتحادیه اروپا آغاز کرد اما گفتگوهای ایران و نمایندگان اتحادیه اروپا ( در می ۲۰۰۵) بی نتیجه ماند.
با ورود محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری جدید ایران به بازی هسته ای، مرحله تازه ای در پرونده هسته ای ایران گشوده شد چرا که وی ( در ژوئن ۲۰۰۵) از تداوم فعالیتهای هسته ای جمهوری اسلامی ایران خبر داد و ایران( در آگوست ۲۰۰۵ ) فعالیت غنی سازی به حالت تعلیق در آمده خود را در اصفهان از سر گرفت.
از تحولات دیگر هسته ای ایران در سال ۲۰۰۵، سخنرانی رئیس جمهوری اسلامی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد درباره فعالیت های هسته ای کشورمان بود.احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل متحد (در۱۷ سپتامبر ۲۰۰۵ ) از تصمیم جمهوری اسلامی برای تداوم فعالیتهای هسته ای خبرداد و به دنبال آن تهران پیشنهاد اقتصادی تروئیکای اروپایی(فرانسه، انگلیس و آلمان) را رد کرد. ایران پس از دو سال وقفه، ( در۳ ژانویه ۲۰۰۶ ) برخی از فعالیتهای هسته ای خود را از سر گرفت و به دنبال آن ، بازرسی از فعالیت های هسته ای صلح آمیز ایران ( در ۱۰ ژانویه ۲۰۰۶ ) از سر گرفته شد. با وجود اینکه کلیه فعالیت های هسته ای ایران تحت نظر آژانس و با بازرسی، بازرسان آن صورت می گرفت ، اما هیچ کمکی از سوی آژانس انرژی اتمی برای ادامه فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران دیده نمی شد بنابراین جمهوری اسلامی ( در ۴ فوریه ۲۰۰۶ ) همکاری خود را با آژانس را قطع کرد و به بازرسان اجازه بازدید از تجهیزات هسته ای را نداد و در ادامه به فعالیت غنی سازی خود ادامه داد و نتیجه این فعالیت ها باعث شد تا ایران و روسیه ( در ۲۶ فوریه ۲۰۰۶) بر سر غنی سازی اورانیوم به توافق برسند.
در روزهای آغازین سال ۸۵ ( ۲۹ مارس ۲۰۰۶) شورای امنیت سازمان ملل متحد خواستار توقف فعالیت غنی سازی اورانیوم در ایران شد و بیانیه ای علیه ایران صادر کرد و در آن به جمهوری اسلامی مهلت ۳۰ روزه داده شد تا پایبندی خود را نسبت به آژانس انرژی اتمی نشان دهد و خواسته های شورای حکام را عملی سازد. در آن مطقع زمانی بسیاری از صاحبنظران اعتقاد داشتند که این مهلت ضرب الاجلی برای ایران خواهد بود، پس باید ایران تمام فعالیت های غنی سازی اورانیوم خود را متوقف و برای شفاف سازی کار کند، اما ایران نه تنها در این مدت این کار را نکرد بلکه توانست به موفقیت های چشمگیری در عرضه هسته ای دست یابد. موفقیت جمهوری اسلامی ایران در دستیابی به چرخه کامل سوخت هسته ای در ۲۲ فروردین سال ۸۵ (۱۱ آوریل ۲۰۰۶) اولین خبر خوش هسته ای بود که محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران خبر داد و ایران را کشور هسته ای خواند و به طور رسمی پیوستن ایران به باشگاه دارندگان چرخه سوخت هسته ای را اعلام کرد. پیشرفت هسته ای ایران شورای امنیت را سردرگم کرد و آژانس بین المللی انرژی اتمی، بازرسی ها و نظارت های خود را بر فعالیت های هسته ای ایران افزایش داد اما البرادعی ( در ۱۳ آوریل ۲۰۰۶ ) اعلام کرد که رد پایی از فعالیت غیرمتعارف هسته ای در ایران دیده نشده است. در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد ( در۱۸ آوریل ۲۰۰۶) نیز، اعضای دائم این شورا نتوانستند در قبال موضوع هسته ای ایران به توافق برسند.
جمهوری اسلامی ایران که به پیشرفت های چشمگیری در عرصه هسته ای دست یافته بود، در ادامه ( در ۲۸ آوریل۲۰۰۶ ) درخواست شورای امنیت را برای توقف فعالیت های غنی سازی اورانیوم، رد کرد و اعلام کرد ( در ۳ می ۲۰۰۶ ) فعالیت های غنی سازی اورانیوم را ادامه خواهد کرد. جمهوری اسلامی ایران برای آنکه اعضای شورای امنیت را نسبت به تصمیمی که در قبال خواسته آنها اتخاذ کرده بود، واقف کند ( در ۷ می ۲۰۰۶ ) تهدید به خروج از ان پی تی کرد.
رئیس جمهوری اسلامی ایران که نقش حساسی را از ورود خود به بازی هسته ای، ایفا نموده بود، در ادامه ( در ۸ می ۲۰۰۶ ) نامه ای به جرج بوش، رئیس جمهوری آمریکا نوشت و در قسمت ای از این نامه پیشنهادهایی را برای خروج از اختلاف نظر درباره موضوع هسته ای ایران مطرح کرد.
در ادامه کشورهای گروه ۵+ ۱ سیاست «هویچ و چماق» را در قبال برنامه هسته ای ایران اتخاذ کردند و ( در ۱۰ می ۲۰۰۶ ) آلمان، فرانسه و انگلیس پیشنهادهای اقتصادی را به جمهوری اسلامی ایران ارائه دادند و خاطر نشان کردند در صورت رد آنها ، جمهوری اسلامی با تحریم روبرو خواهد شد.
با وجود تهدیدها از یک سو و پیشنهادهای اقتصادی گروه ۵+۱ از سوی، فعالیت های غنی سازی اورانیوم در ایران ادامه داشت تا اینکه ( در ۱۲ می ۲۰۰۶ ) بازرسان آژانس انرژی اتمی اعلام کردند که نشانه هایی از اورانیوم غنی شده با درصد بالا در ایران پیدا کردند. این امر نشان می داد که جمهوری اسلامی ایران توانسته است در مدت زمان کوتاه بدون هیچ کمکی به پیشرفت های تازه ای در عرصه فعالیت های صلح آمیز هسته ای دست یابد و درصد غنی سازی اورانیوم را افزایش دهد.
زمانی که پیشنهاد اول گروه ۵ + ۱ از سوی ایران پذیرفته نشد، ( در ۱ ژوئن ۲۰۰۶ ) پنج عضو دائم شورای امنیت به همراه آلمان، بسته پیشنهادی جامعی را در اختیار ایران گذاشتند. از سوی دیگر نیز ( در ۶ ژوئن ۲۰۰۶ ) «خاویر سولانا» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، خواستار مذاکره با ایران شد و جمهوری اسلامی را به همکاری دعوت کرد.
بعد از آنکه پیشنهاد دوم گروه ۵ + ۱ نیز از سوی ایران رد شد، وزرای امورخارجه پنج کشور عضو دائم شورای امنیت و آلمان ( در ۱۲ جولای ۲۰۰۶ ) در دیدار یکدیگر در پاریس، پیش نویس قطعنامه ای را علیه ایران تنظیم کردند. همچنین شورای امنیت بر شدت عمل خود علیه ایران افزود و ( در ۳۱ جولای ۲۰۰۶ ) تا ۳۱ آگوست به ایران مهلت داد تا به خواسته های مطرح شده جامه عمل بپوشاند. اما خواسته نابجای شورای امنیت با واکنش شدید رئیس جمهوری اسلامی ایران روبه رو شد و احمدی نژاد ( در ۱ آگوست ۲۰۰۶ ) قطعنامه شورای امنیت را رد کرد.
جمهوری اسلامی ایران برای اینکه پایبندی خود را به آژانس انرژی اتمی و پروتکل الحاقی نشان دهد در ادامه فعالیت های صلح آمیز هسته ای خود ( در۲۲ آگوست ۲۰۰۶ ) آمادگی خود برای همکاری با آژانس به شرط تداوم فعالیت غنی سازی اورانیوم را اعلام کرد.
با به پایان رسیدن مهلت ۳۰ روزه شورای امنیت ، ایران ( در ۳۱ آگوست ۲۰۰۶ ) ضرب الاجل شورای امنیت را رد کرد، بنابراین وزرای امورخارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا، ( در ۱۷ اکتبر ۲۰۰۶ ) توافق کردند که موضوع هسته ای ایران برای حل و فصل به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع شود و همین امر باعث شد تا شورای امنیت ( در ۲۳ دسامبر ۲۰۰۶ ) در نهایت قطعنامه ضد ایرانی خود را به تصویب برساند.
● قطعنامه ۱۷۳۷ شورای امنیت و چند نکته
۱) شورای امنیت با تصویب قطعنامه ضد ایرانی خود، بدترین شکل بی عدالتی در جهان را نمایان ساخت چرا که تصمیم این شورا، تصمیمی گزینشی و ناعادلانه است در مقطعی که اسرائیل و آمریکا زرادخانه های هسته ای دارند و توافق نامه های اجازه انتقال تکنولوژی هسته ای را به کشورهای دیگری از جمله هند صادر می کنند. ادعای شورای امنیت در خصوص فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران مبنی بر اینکه ایران با ادامه غنی سازی، «تهدیدی بزرگ» برای جهان به شمار می آید، زمانی اعلام می شود که رژیم صهیونیستی با دراختیارداشتن بیش از ۲۰۰ کلاهک هسته ای همچنان به فعالیت های غیرمسالمت آمیز خود ادامه می دهد و نه تنها این رژیم مورد بازخواست قرارنمی گیرد، بلکه حتی از این رژیم نیز خواسته نمی شود که به معاهده منع گسترش سلاح های کشتار جمعی ( ان پی تی) بپیوندد تا روند فعالیت های هسته ای آن تحت بازرسی آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار گیرد.
۲) صدور قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت نشان داد که این جایگاه مهم و بین المللی نیز بازیچه دست آمریکا است و این کشور با سوء استفاده از موقعیت خود قطعنامه ای علیه فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران صادر می کند. اما از سوی دیگر قطعنامه سازمان ملل متحدد را علیه جنایات رژیم صهیونیستی وتو می کند.
۳) واکنش مقامات آمریکایی به تصویب قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت نشان می دهد که آمریکا اهداف مهم تری را از تصویب این قطعنامه دنبال می کند و قصد دارد فشار بیشتری را بر جمهوری اسلامی ایران وارد سازد چنان که « کاندولیزا رایس» وزیر خارجه آمریکا با ابراز خرسندی از تصویب قطعنامه شورای امنیت علیه برنامه هسته ای صلح آمیز ایران از کشورهای دیگر می خواهد با محدودیتهای مالی و تسلیحاتی خود هر چه بیشتر به زعم خود، ایران را به انزوا بکشانند.
« نیکولاس برنز» معاون وزیر خارجه آمریکا در امور سیاسی نیز در واکنش به تصویب قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت، درتداوم سیاست خصمانه آمریکا می گوید :« ما فکر نمی کنیم که این قطعنامه فی نفسه کافی باشد؛ ما از جامعه بین المللی می خواهیم تا اقدام بیشتری را اتخاذ کند.»
بنابراین می توان گفت که اقدام آمریکایی شورای امنیت و تصویب قطعنامه علیه ایران بدون تردید غیرقانونی و خارج از چارچوب وظایف شورای امنیت و مخالف عهدنامه ان.پی.تی و مقررات آژانس بین المللی انرژی اتمی است.
۴) بازی هسته ای ایران، یادآور عزم و اراده ملت ایران در ملی کردن صنعت نفت است که در آن زمان نیز سازمان های بین الملل در تلاش بودند به ناحق از «ملی شدن صنعت نفت ایران» به عنوان تهدید علیه صلح تعبیر کنند و امروز نیز شورای امنیت با صدور قطعنامه ضد ایرانی خود، همان سیاست چند دهه پیش سازمان های بین المللی در قبال مسئله «ملی شدن صنعت نفت» ایران را اتخاذ کرده است و مدعی است که ایران هسته ای، تهدیدی بزرگ برای جهان به شمار می رود.
۵) اگر پنجاه و پنج سال پیش مصدق زمانی که انگلیس در مقابل ملی شدن صنعت نفت ایران مخالفت می کرد، خطاب به اتلی، نخست وزیر وقت و عضو حزب کارگر انگلستان که صنایع سنگین را در کشورش ملی کرد بود، می گفت:« باید در همه کارها تابع منطقی واحد بود، اگر شما می توانید صنایع تان را ملی کنید، چرا ما در ایران نباید چنین حقی داشته باشیم؟»، امروز نیز محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران در واکنش به قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت و خطاب به غربی‌ها می گوید:« به زودی شما از این اقدام ناچیز و سطحی خود به شدت پشیمان خواهید شد، شما که آبرویی برای سازمان ملل و شورای امنیت نگذاشته اید، این چه شورایی است که دربست نوکر آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی است، این شورا مشروعیت ندارد. … شما به جز یک مشت کالای مصرفی اسباب بازی چه چیزی به ایران داده اید که حالا می خواهید آن را بگیرید، شما قطعنامه صادر کرده اید و فکر می کنید ملت ایران از این قطعنامه ناراحت می شود، ملت ایران نه تنها ناراحت نمی شود بلکه خوشحال هم می شود .»
۶) مقاومت تنها راه پاسخگویی به قطعنامه شورای امنیت است چرا که قطعنامه ای شورای امنیت در شرایطی بر علیه ایران صادر می شود که آژانس بین المللی انرژی اتمی چند روز قبل از صدور قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت، به صراحت اعلام کرده بود که فعالیت های هسته ای ایران هیچ انحرافی نداشته و جمهوری اسلامی ایران درصدد ساخت بمب اتمی نیست در قطعنامه ۱۷۳۷ شورای امنیت از ایران خواسته می شود که در خصوص پرونده هسته ای خود، شفاف سازی کند!، حال باید پرسید، چند ساعت؟، چند روز؟، چند ماه؟، چند سال؟ ایران باید در خصوص پرونده هسته ای خود شفاف سازی کند؟!
آیا چند سالی که جمهوری اسلامی ایران به طور داوطلبانه فعالیت های صلح آمیز هسته ای خود را به حالت تعلیق درآورده بود و برای شفاف سازی در مسئله هسته ای خود، با جوامع بین المللی همکاری داشت، برای شورای امنیت کافی نیست؟!
امروز شرایط بازی هسته ای ایران تغییر کرده است، امروز وقت مقاومت ملت ایران رسیده است تا همه آنها همصدا با مقامات و مسئولان نظام از حق خود دفاع کنند و یک پیام را به جوامع بین الملل بفرستند و آن این که «حق ملت ایران است که از دانش و فناوری صلح آمیز هسته ای برخوردار باشند.»
۷- به نظر نویسنده تصویب قطعنامه ۱۷۳۷ شورای امنیت علیه فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران، پایان بازی هسته ای ایران نیست، بلکه آغازی دیگر در پرونده هسته ای ایران که در آن همه ما به عنوان یک ایرانی باید نقشی جدید را ایفا نماییم؛ دولت باید در جهت صیانت از حقوق ملت با جدیت و قاطعیت و در عین حال تدبیر و دوراندیشی امر مهم فناوری هسته ای صلح آمیز را ادامه دهد و به هیچ وجه چنین فشارهای غیرمنطقی را نپذیرد و به این نکته مهم نیز توجه داشته باشد که آمریکا و برخی از اعضای دایم شورای امنیت در پی یافتن راه حلی برای ترغیب ایران به انجام مذاکره نیستند و می خواهند از شورای امنیت به عنوان ابزار فشار و ارعاب استفاده کنند تا در درجه اول ایران گزینه مذاکره را کنار بگذارد و در درجه دوم از حقوق حقه خود دست بردارد. بنابراین چنان که ریاست محترم جمهوری نیز در واکنش به قطعنامه شورای امنیت اعلام کردند که «ایران فناوری تولید سوخت هسته ای را دارد و پای آن خواهد ایستاد و دهه فجر جشن هسته ای ملت ایران است.» بر ملت ایران اسلامی است که از حق مسلم خود دفاع کند و یک ستون مستحکم در برابر قلدری و خشم قدرتهای غربی درست کنند، به این واقعیت ایمان داشته باشند که « دانش هسته ای در مغزهای ملت ایران است» و امروز ملت ایران باید مسنجم تر و متحدتر از همیشه تاریخ باشد و پای قضیه هسته ای بایستد و آغازی دیگر در پرونده هسته ای ایران بگشاید و «ایران هسته ای» را به دنیا بقبولاند.
نویسنده: علیرضا تاجریان
منبع : باشگاه تحلیل‌گران جوان آریا