سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


نیازمندانی که چند شغله اند، چند شغله هایی که بی نیازند!


نیازمندانی که چند شغله اند، چند شغله هایی که بی نیازند!
چند شغله بودن معضلی است که سالهاست در کشور رواج یافته و به تدریج تبدیل به یک ارزش و فرهنگ شده است. افرادی که علاوه بر داشتن یک شغل ثابت چندین شغل دیگر هم دارند که نتیجه آن فقط بر هم خوردن تعادل زندگی شخص، بازار کار و در نتیجه افزایش نرخ بیکاری است.
در اصل ۱۴۱ قانون اساسی به صراحت این موضوع عنوان شده که رئیس جمهور، معاونان رئیس جمهور، وزیران و کارمندان دولت نمی توانند بیش از یک شغل دولتی داشته باشند و داشتن هر نوع شغل دیگر در موسساتی که تمام یا قسمتی ازسرمایه آن متعلق به دولت یا موسسات عمومی است، ممنوع است. فقط استثنایی در هیات های علمی دانشگاه وجود دارد. حتی در این ماده واحده قانونی، برای شاغلین بیش از یک شغل و متخلفین به آن مجازات هایی حتی تا انفصال دایم از خدمات دولتی تصویب شده است.
شکی نیست که روی آوردن به شغل دوم توسط یک فرد نشان دهنده این است که حقوق و مزایای شغل اول کفاف خرج و مخارج زندگی اش را نمی دهد و خود برای تامین مایحتاج زندگی مجبور به انتخاب شغل دیگری است.
اما اینکه چند شغله بودن در بین افرادی رواج یافته است که نه تنها حقوق دریافتی شان مکفی است بلکه جزو افراد متمول و دارا محسوب می شوند که بعضا در میان آنها مدیران دولتی هم دیده می شوند جای تامل دارد.
کافی است با یک محاسبه سرانگشتی پی به این امر برد که حقوق متعارف این افراد از دو، سه ماه حقوق متعارف یک کارمنددر ماه بیشتر است؛ این در حالی است که حقوق یک کارمند عادی دولت به طور متوسط بین ۳۵۰ تا ۴۵۰ هزار تومان است.
یک روانشناس ضمن تاکید بر روند رو به رشد چند شغله بودن در افراد به جوان گفت: این پدیده از جهات مختلف قابل بررسی است، داشتن شغل های متعدد بیشترین تاثیرات فردی را در پی دارد چرا که منجر به بر هم خوردن تعادل در زندگی و گرفتن فرصت استراحت در فرد است و از آنجایی که تمرکز در یک شغل ثابت بیانگروجود ثبات شغلی است و به دنبال آن امنیت شغلی در فرد ایجاد می کند، با وجود داشتن چند شغل متعدد این امنیت شغلی به خطر می افتد چرا که تمرکز را از شخص می گیردو موجب سلب آرامش، تعارضات روانی مثل استرس، اضطراب و ناراحتی های جسمی و مثل فرسودگی جسمی وبیماریهای قلبی در فرد می شود.
فرامرز کامکاری در ادامه بیان می کند: یک بعد دیگر این پدیده به خطر انداختن جایگاه اقتصادی در جامعه است. افرادی که صاحب یک شغل ثابت هستند و اصطلاحا یک جایگاه اقتصادی با منبع درآمدی مطمئن دارند با کسب چندین جایگاه اقتصادی فرصت های شغلی سایر افراد را که تمام شرایط اشتغال مثل مهارت و تخصص و تحصیلات را دارا هستند می گیرند و در نتیجه آن این افراد حتی از یک منبع درآمدی نیز محرومند و در مقابل فرد چند شغله با وجودصرف وقت و انرژی کمتر در پست های خود به دلیل توزیع وقت و انرژی در جاهای مختلف ۲ تا ۳ منبع درآمدی به دست می آورد.
چندی پیش وزیر کار و امور اجتماعی با اعلام نرخ ۶/۲ میلیونی بیکار در کشور از برنامه های امسال این وزارتخانه و ایجاد حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار شغل در کشور خبر داد. این خبر شاید کسب درآمدی دیگر برای سایر هم شاغلین باشد نه صرفا مژده ای برای افراد بیکار!
حتی با نادیده گرفتن میزان این آمارو ارقام و مشاهده تعداد زیادی از جمعیت جوانی که در سنین مختلف پس از فارغ التحصیلی و با کسب مهارت های شغلی و گذراندن دوره های متعدد با صرف هزینه های بالا و کاملا آماده برای ورود به بازار کار هستند اما به دلیل کمبود شغل و زمینه مناسب برای کار و فعالیت به خیل عظیم بیکاران در انتظار کار می پیوندند، به راحتی می توان به این مسئله پی برد که فقط ایجاد فرصت های شغلی در کشور کافی نیست و دنیای کار نیازمند قانونمند شدن و جدی تر تلقی شدن از سوی مسئولان دولتی است، چرا که تمام فرصت های شغلی هم می تواند جایگاهی محفوظ بین شاغلین داشته باشد و در نتیجه آنچه که ما در حال حاضر با آن روبه رو هستیم تصدی بسیاری از افراد به مشاغل مختلف و سرگردانی و بیکاری جمعیت فعالی که در انتظار یک فرصت شغلی هستند، آیا بهتر نیست که بالاخره دولت با یک اقدام جدی و در حد اجرایی شدن قوانینی که خود نیز در اجرایی شدن آن اهمال می کند، به وضعیت چند شغله بودن مدیران و حتی بعضی مسئولان دولتی خاتمه دهد تا هم سامانی به وضعیت بیکاران و بالا نرفتن نرخ بیکاری در کشور دهد و هم افراد در یک پست به شایستگی از پس وظایف خود برآیند.
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید