شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

مهم ترین موانع دین ورزی؛ دوری از اخلاق و عقلانیت


مهم ترین موانع دین ورزی؛ دوری از اخلاق و عقلانیت
موانع دین ورزی در جامعه ایرانی را می توان از زاویه نگاه های متفاوت مورد بررسی قرار داد که طبعاً نتایج متفاوتی را به همراه دارد اما اگر قرار است «مهم ترین» موانع را مورد توجه قرار دهیم به گمانم می توان پیش از هر عامل دیگری «نفی عقلانیت» و «بی اخلاقی» را جزء مهم ترین موانع دین ورزی برشمرد. طبیعی است در این بررسی بیشتر توجه ما به مناسبات جامعه ایرانی است چرا که بسیاری از موانع ممکن است در جوامع دیگر به طور جدی تر مطرح باشد و در ایران همان مولفه ها تاثیر بسزایی نداشته باشد گرچه نفی عقلانیت و دوری از اخلاق در هر جامعه یی می تواند جزء مهم ترین موانع دین ورزی به حساب آید. به هر روی لازم است شرح مختصری از این دو مولفه و نحوه اثرگذاری آنها بر نوع دین ورزی مردم در جامعه عنوان شود.
۱) نفی عقلانیت؛
این مولفه به تنهایی می تواند بزرگ ترین و جدی ترین مانع برای دین ورزی مردم تلقی شود، به این معنا که اگر ما عقلانیت را کنار بگذاریم و نسبت به آن بی توجه باشیم دین ورزی در جامعه با موانع متعددی روبه رو می شود، در واقع نفی عقلانیت خود زمینه ساز بسیاری از مشکلات و موانع دیگر خواهد بود. فاصله گرفتن از عقلانیت یعنی فاصله گرفتن از موانع چهارگانه فقه و انکار منافع عقلانیت، لذا انکار عقلانیت فاصله دینداران جامعه را از اصل دین و مذهب روز به روز بیشتر می کند زیرا تمام آموزه های دین با عقل هماهنگ و سازگار است. حال اگر عقلانیت در جامعه کمرنگ شود به نحوی آموزه های دینی در جامعه رنگ می بازد، بنابراین سمت و سوی جامعه دینی باید در راستای تفکر، تعقل و اندیشه باشد و تا حد امکان بر آن تاکید شود. هرچقدر تاکید بر عقلانیت موثر واقع شود، موانع دین ورزی در جامعه نیز کمتر و کم اثرتر می شود. در مقابل اگر در این زمینه تردیدهایی به وجود آید و عقلانیت از متن جامعه به حاشیه رانده شود، آنگاه باید منتظر تولید موانع جدید برای دین ورزی مردم و تضعیف دین در جامعه بود، زیرا عقلانیت ریشه های دینی را آبیاری می کند و اگر مایه حیات بخش دین (عقلانیت) در جامعه نباشد ریشه آن می خشکد یا عده یی سعی می کنند درخت دین را با مواد دیگری تقویت کنند که در این صورت زمینه ورود خرافات در جامعه نیز مهیا می شود زیرا برخی در نبود عقلانیت، برای تنومند کردن درخت دین سراغ مواد دیگری همچون تولید و تقویت خرافات می روند. طبیعی است چه ریشه های دین بخشکد چه با خرافات تقویت شود دین ورزی در جامعه با موانعی جدی روبه رو می شود که تنها راه آن رساندن مایه حیات عقلانیت به درخت دین و مذهب است که در این صورت خرمی و سرسبزی درخت دین را در جامعه شاهد خواهیم بود.
۲) دوری از اخلاق؛
اخلاق در کنار عقلانیت می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات جامعه باشد و عمده موانع دین ورزی را از سر راه بردارد. ارزش های اخلاقی و رواج آنها در جامعه مهم ترین عامل جذب افراد به دین محسوب می شود و در مقابل دوری از اخلاق عموم مردم را از ارزش های دینی دور می کند، لذا باید با کمک گرفتن از روش های مختلف و با استفاده از عوامل و نهادهای تاثیرگذار در جامعه، سعی در نهادینه کردن اخلاق و بسط و گسترش ارزش های اخلاقی در جامعه داشت. طبیعی است در این زمینه بیشتر از هر شخص و گروهی از تمام پایگاه های علمی و فرهنگی کشور که متولی این امور هستند، توقع می رود به بسط اخلاق در جامعه اهتمام ورزند. گسترش اخلاق در کنار عقلانیت وظیفه یی است که شاید به طور جدی بر دوش حوزه های علوم دینی و دانشگاه ها به عنوان دو مرکز فکری و فرهنگی کشور قرار دارد. البته در کنار این دو نهاد سازمان ها و نهادهای وابسته به حوزه، روحانیت، دانشگاه و دولت نیز می توانند در ترویج اخلاق در جامعه موثر واقع شوند؛ مراکزی همچون مساجد، تکایا، خطبا و نویسندگان تا روزنامه ها و نشریات یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در سطحی وسیع و فراگیر وظیفه ساماندهی این امور را به عهده دارد که می تواند نقش اساسی در فرهنگ، اخلاق و گسترش آموزه های عقلی و دینی داشته باشد، در این صورت موانع هم توسط این نهادها و متفکران و اندیشمندان و تصمیم گیران آنها برطرف می شود، به شرط آنکه با ارائه برنامه ها و سیاست های صحیح و منطقی گام بردارند که گام اول در این راه باید بازنگری در روش ها و تفکرات و گام دوم نوآوری و شکوفایی روش های جدید و تولید افکار در این مسیر باشد. از این رو باشگاه های فکری، حوزه ها و دانشگاه ها به طور جدی باید پیگیر باشند و مراکزی را تاسیس کنند که هر صاحب فکری بتواند راهکارهای خود را ارائه دهد و بهره برداری از اندیشمندان جامعه صورت گیرد.نفی عقلانیت و بی اخلاقی در جامعه هر دو از جمله موانعی هستند که می توانند به مثابه سم مهلکی باشند که جامعه دینداران را مسموم کنند و به مرور از پا درآورند، لذا هر چقدر از عقلانیت و اخلاق فاصله بگیریم مستقیماً از دین و مذهب دور شده ایم. به عبارتی همان طور که اخلاق و عقلانیت از جاذبه های دین محسوب می شوند، نادیده گرفتن آنها مانع دین ورزی در جامعه محسوب می شوند و شرایطی را بر جامعه حاکم می کنند که دینداری و دینداران را با مشکلات متعددی مواجه می سازد. هر چند دین ورزی در جامعه ذومراتب است و تمام مشکلات و موانع برای همه دینداران یکسان عمل نمی کند ولی به هر حال برخی موانع برای عموم مردم دینداری شان را با تردید و ابهام مواجه می سازد، لذا گام دیگر در این راه باید عمق بخشیدن به آموزه های دینی مردم باشد، همان طور که تفکرات عامیانه و سطحی نیز چندان مورد تایید علما و مراجع نیست و به همین دلیل بود که مقام معظم رهبری نیز سال ها پیش مساله نهضت نرم افزاری و تولید علم در جامعه را مطرح کردند که متاسفانه این توصیه شش سال است در حد شعار باقی مانده و عملاً کار چشمگیری نیز انجام نشده است، در حالی که ابتدای انقلاب بزرگانی همچون شهید مطهری، شهید بهشتی و علامه طباطبایی قدم های بلندی در این راه برداشتند و توقع می رفت راه و هدف آنان با سرعت بیشتری پیگیری شود. ما باید با الگو قرار دادن توصیه های رهبری در راستای تولید علم، آموزه های دین را با واقعیات و مسائل روز دنیا تا حدی که امکان دارد، همراه کنیم؛ مشابه کاری که بزرگان حوزه و دانشگاه انجام دادند.
در مجموع باید گفت اگر این اقدامات صورت نگیرد موانع دین ورزی بیش از پیش در جامعه جدی خواهد شد. در مقابل اگر راهکارهای لازم در این زمینه اندیشیده شود دینداری در جامعه روز به روز قوت می گیرد. در پایان نیز ذکر این نکته ضروری است که در هر صورت دین در جامعه باقی خواهد ماند اما باید کمیت و کیفیت آن را بهبود بخشید زیرا گریز از مذهب اساساً امکان پذیر نیست. انسان با هر وضعیتی صاحب دین و مذهب خاصی است. نوع مذاهب و ادیان متفاوت است و همواره گرایش های متعالی و متافیزیکی وجود دارد اما گونه ها و چهره های آن مختلف است. در کشور ما نیز مذهب تشیع همواره حضوری جدی در جامعه داشته است و در طول سالیان متمادی تنها قرائت ها و استنباط های متفاوت از دین و مذهب مطرح شده است، همین طور در آینده نیز ممکن است تحولاتی در تفاسیر و قرائت ها به وجود آید. مگر دینداری ما با ۵۰ سال پیش یکسان است که در آینده نیز توقع عدم تغییر در نحوه دینداری مردم داشته باشیم، لذا تاکید می کنم نحوه دینداری و نوع برداشت ها و تفاسیر ممکن است از دین تغییر کند اما اصل دینداری مردم و جامعه ثابت خواهد ماند. مثلاً زمانی سیاست از دیانت جدا بود اما هم اکنون غالب تفسیرها و تفکرات دینی حکم به همراهی این دو می دهند، بنابراین گریز از مذهب مطابق با واقعیت نیست اما گریز از یک تفسیر از مذهب به تفسیر دیگری از مذهب امری محتمل و واقعی است.لذا لازم است برای ارائه تفاسیر بهتر و منطقی تر از دین، موانع آن را از میان برداریم و همان طور که مطرح شد کیفیت آن را با اطمینان به بقای اصل آن، ارتقا دهیم و این میسر نمی شود جز با نهادینه کردن اخلاق و عقلانیت در جامعه دینی.
محسن غرویان
منبع : روزنامه اعتماد