تردست: هیچ چیز آنطور که به‌نظر می‌رسد، نیست

در دنیائی که هیچ چیز، آنگونه که به‌نظر می‌رسد، نیست، یک تردست و یک مأمور پلیس با چالش اراده روبه‌رو می‌شوند و سعی دارند، بفهمند واقعیت در کجا به پایان می‌رسد و جادو کجا شروع می‌شود. در تمام این مدت مرز میان قدرت و فساد، عشق و شیفتگی، دیوانگی و هوشیاری و در نهایت مرگ و زندگی نامشخص است. در این فیلم، رازی مافوق طبیعی با سیاست، جادو و عشق همراه شده است. ”ادوارد نورتون“ و ”پل گیاماتی“ در نقش دو مرد که یکدیگر را در تله شوخ‌طبعی می‌اندازند، در این فیلم کاندیدای جایزه شدند. نورتون نقش جادوگر مرموزی را دارد که در برابر ترسوهای بهت‌زده قوانین طبیعت را با اراده خود درهم می‌آمیزد. ”گیاماتی“ هم مردی است که از قوانین حمایت می‌کند و جادو در دنیایش جائی ندارد. وقتی که ”جسیکا بیل“ در نقش ”سوفی وان نشن“ زیبا و مرموز، با مردی به نام ”ایشن هیم“ روبه‌رو می‌شود. درمی‌یابد که آینده‌اش تغییر یافته است و ”ایشن هیم“ به او نزدیک می‌شود تا راز سیاه سلطنتی او را فاش سازد.
هنگامی‌که ”هیم“ جادوهای شگفت‌انگیز خود را انجام داد صحبت قدرت ماورائی او در همه وین پیچید... تا جائی‌که به گوش یکی از قدرتمندترین و واقع‌گراترین افراد اروپا، ”پرنس لئوپولد“ رسید. ”لئوپولد“ هم مطمئن بود که این تردست تنها کلاهبردار ماهری است و تلاش کرد در یکی از نمایش‌های ”هیم“ شرکت کرده و در آخر متقاعد شد که می‌تواند او را در هنگام انجام کار رسوا کند.
اما هنگامی‌که نامزد زیبای پرنس، سوفی وان‌‌تشن، روی صحنه به کمک تردست رفت، هیم و سوفی فهمیدند که یکدیگر را از کودکی می‌شناسند... و عشقی خاموش دوباره شعله‌ور شد. ”ایشن هیم“ و ”لئوپولد“ در جذب توجه سوفی با یکدیگر به رقابت پرداختند و بسیار زود آشکار شد که هر دوی آنها ادعای عشق او را دارند با ادامه این نبرد عاشقانه ”لوپولد“، ”اوهل“ را گمارد تا تلاش‌هایش را برای رسوا کردن ”هیم“ افزایش دهد. حتی هنگامی‌که تردست مورد اقبال عمومی قرار گرفت. با وجود آنکه ”اوهل“ به دنبال دلیل بود و مردی در پس این فریبکاری حضور داشت، ”هیم“ خود را آماده کرد تا بزرگترین تردستی‌اش را انجام دهد... .

منبع : نشریه تخصصی هنر و رایانه