جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ایران و آینده روابط روسیه و غرب


ایران و آینده روابط روسیه و غرب
سفر منوچهر متکی، وزیر امور خارجه ایران ،به مسکو و تفلیس که پیش از عزیمتش به مقر سازمان ملل انجام شد را از زوایا و ابعادی چند می توان مورد بررسی قرار داد.
این سفر در حالی که پس از گذشت بیش از ۴۰ روز از آغاز بحران قفقاز انجام شد و مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات منطقه قفقاز در ابهام بود توانست برخی انتقادات داخلی و حتی منطقه ای از سیاست "سکوت" ایران در قبال تحولات قفقاز را پاسخگو باشد.
در عین حال این سفر در حالی که گزارش جدید آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره فعالیت های هسته ای ایران در شرف انتشار بود ونیز اجلاس کارشناسان سیاسی گروه ۵+۱ در واشنگتن در صدد تشکیل بود برخی تحلیل ها را مبنی بر تلاش دستگاه دیپلماسی کشور برای رسیدن به دو هدف ذیل تقویت کرد:
۱) جلب نظر روسیه برای مخالفت با هر طرح احتمالی گسترش تحریم ها که در واقع با سفر به مسکو و گفت و گو با مقامات روسیه حاصل می شد.
۲) تحت حاشیه قرار دادن گزارش جدید محمدالبرادعی و اعلام این مطلب به طور غیرمستقیم که جمهوری اسلامی ایران نه تنها نگران گزارش آژانس نیست بلکه خود به عنوان یک قدرت و بازیگر فعال منطقه ای درپی حل یک اختلاف و بحران جدی منطقه ای و بین المللی در قفقاز است.
بنابراین اگر بتوان دو هدف اصلی فوق و هدف فرعی پیش گفته(انتقادات داخلی درباره ابهام و عدم تحرک در قبال سیاست قفقازی ایران) را به عنوان اهداف سفر منطقه ای متکی به مسکو و تفلیس دانست می توان بهتر بر روی دستاوردهای این سفر به ارزیابی نشست.
باید تصریح کرد که بحران قفقاز در مقطع کنونی توانست تا حدود زیادی فرصتی برای دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران ایجاد کند و در صفوف ۵+۱ تا حدودی شکاف اندازد.از سویی این بحران جایگاه ایالات متحده را در اروپا به چالش کشید و کشورهای اروپای غربی (آلمان و فرانسه)را به احتیاط بیشتر در برابر مسکو از جانب خطراتی که هنوز از جانب روسیه بر سر اروپا سنگینی می کند وادار ساخت.
این وضعیت اما از سوی دیگر نیز ممکن است باعث تشکیل جبهه جدیدی از سوی غرب دربرابر مسکو شود.
اما نکته در این جاست که درصورت بروز هر دو سناریو فضای مانور برای ایران ارتقا یافته است.
اگر کشورهای اروپایی با افزایش خطر تهدید روسیه با عقب نشینی از گرایش به سمت واشنگتن کمی در سیاست خود در قبال آمریکا تعدیل ایجاد کنند به مفهوم این خواهد بود که شکاف بین اروپا و امریکا تعمیق خواهد شد و کشورهای اروپایی که بیشتر خواهان گفت و گو و مذاکره با ایران بر سر بحث هسته ای هستند راه خود را تا حدودی از امریکا جدا خواهند کرد.
اما در صورت بروز سناریوی دوم یعنی"تشکیل جبهه واحد غرب علیه مسکو" که کشورهای اروپایی و آمریکا کشورهای واقع در منطقه خارج نزدیک روسیه(اوکراین و گرجستان)را به درون ساختارهای سیاسی و نظامی خود
می بلعند؛روسیه به هیچ وجه حاضر نخواهد بود کشوری چون ایران با جایگاه خاص منطقه ای و بین المللی را از دست بدهد.
البته باید اذعان داشت که بحران قفقاز هنوز تاثیرات ژئوپلتیک خود را به عینه به نمایش نگذاشته و هنوز قضاوت نهایی درباره ساختار ژئوپلتیک منطقه پس از بحران گرجستان کمی زود است.
از سوی دیگر نباید فراموش کرد که روسیه حاضر نیست روابط خود با غرب را به مخاطره افکند اما اختیار انتخاب را نیز به کشورهای اروپایی و آمریکاداده است تا آنها خود انتخاب کنند که آیا می خواهند با روسیه تعامل کنندیا اینکه در صدد تقابل با این قدرت بزرگ هستند.
مقامات مسکو ،به طور مشخص دو میزان الحراره برای سنجش این نیت غرب قرار داده اند و آن میزان الحراره ها در واقع عملی شدن عضویت گرجستان و اوکراین در ناتو واستقرار نهایی و عملی طرح سپر دفاع موشکی آمریکا در اروپا است.
در صورت تحقق این دو،پیامی که روسیه از آن برداشت خواهد کرد این خواهد بود که غرب مجددا به سمت احیای یک جنگ سرد جدید به پیش می رود و در این صورت روسیه نیز گسترش همکاری های استراتژیک با کشورهایی چون ایران و سوریه و برخی دیگرازکشورهای امریکای لاتین را به عنوان فرصتی برای مقابله به مثل با غرب و تسویه حساب با ایالات متحده امریکا و اتحادیه اوپا در نظر خواهد داشت.
بنابراین نتیجه برآمده از درون بحران قفقاز به طور قطع بر منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی تاثیر گذار خواهد بود.
نباید این حقیقت را نیز از نظر دور داشت که نتیجه بحران قفقاز به هیچ وجه به گونه ای حل نخواهد شد که اوضاع را به شرایط قبل از بحران برگرداند چرا که اساسا بحران گرجستان تقابل بین روسیه و غرب را آن چنان تعمیق داده است که نتوان سال ها سخن از ترمیم کامل آن زد.
تسریع عضویت گرجستان و اوکراین در ناتو نتیجه محتمل این بحران خواهد بود وتسریع در امضای نهایی قرار داد استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا در اروپا از دیگر نتایج این بحران بوده و روسها با به وقوع پیوستن دو تحول مزبور قطعا استراتژی امنیت ملی خود را مورد بازنگری قرار خواهند داد و اوضاع به طور کلی و ماهوی با شرایط قبل از بحران قفقاز متفاوت خواهد شد.
بنابراین در حالی که گسترش دامنه بحران قفقاز مطلوب رسمی دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیست اما نتایج حاصل از این بحران و شکافی که در پی این بحران در روابط روسیه و غرب پدید آمده است فرصت مغتنمی است تا اگر مسئولان سیاست خارجی کشور قصد دارند همچنان در برابر خواست های غرب در بحث هسته ای مقاومت کنند روی این شکاف تعمیق شده جای گیرند.
سفر وزیر امور خارجه ایران به مسکو و تفلیس از این زاویه حایز اهمیت است و به نظر می رسد وزیر امور خارجه کشورمان می تواند کماکان بر روی شکاف ها ی پیش گفته قدم بزند.
منبع : سایت تحلیلی خبری عصر ایران