پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

پارک زنان، حلال مشکلات؟


پارک زنان، حلال مشکلات؟
چند دختر جوان با شلوار جین و تی‌شرت‌های آستین کوتاه والیبال بازی می‌کنند. کمی آن طرف‌تر زن ۴۵ ساله‌ای با شلوارک و تاپ قرمز روی چمن‌ها دراز کشیده و آفتاب می‌گیرد.
روبروی او سه زن جوان با بچه‌های قد و نیم قدشان بساط پیک نیک را پهن کرده‌اند. یک زن ۶۰-۷۰ ساله هم با عصای چوبی و کت و دامن قهوه‌ای و موهای بولوند آرام آرام پیاده‌روی می‌کند.
اینجا تهران است. بالاتر از پل سید خندان. پارک زنان. اولین فضای عمومی شهری که زنان می‌توانند بدون حجاب و آزادانه در آن قدم بزنند، ورزش کنند، تفریح کنند و کمی هوای تازه و آفتاب بخورند.
بیشتر از ده سال است که ایده راه‌اندازی پارک‌های ویژه زنان مطرح شده، ایده‌ای که از همان آغاز مخالفان و موافقان سرسختی داشت. برخی از فعالان زن با پارک ویژه زنان مخالف‌اند و دلیل مخالفتشان را آسیب‌های ناشی از جداسازی جنسیتی عنوان می‌کنند.
فرزانه، روزنامه‌نگاری که سال‌هاست در حوزه زنان کار می‌کند، می گوید: "تفکیک جنسیتی فضاها هیچ دردی را درمان نمی‌کند. در جامعه‌ای که همه فضاهای آن مردانه زنانه شده‌اند، اختصاص پارکی برای زنان می‌تواند شروعی برای ایجاد محدودیت‌های بیشتر و تفکیک معدود فضاهای عمومی که مشمول تفکیک جنسیتی نشده است، باشد."
با این حال پارک زنان توانسته نظرات موافق برخی از فعالان زن را نیز جذب کند. نگار دختر جوانی که چند سالی است وارد حوزه زنان شده، با تاکید بر این که ایجاد یک پارک زنان در شهری به بزرگی تهران نمی‌تواند مشکلاتی که حجاب اجباری برای زنان ایرانی داشته را حل کند، می‌گوید: "همین که پذیرفته‌اند حجاب همیشگی برای زنان مشکل‌ساز شده و کمبود آفتاب و هوای آزاد مشکلات جسمانی و روحی بسیاری برای زنان ایجاد کرده یک قدم به جلو است."
نگار پارک زنان را فضایی می‌داند که برای چند ساعت هم که شده می‌توان از محدودیت‌هایی که همیشه و همه جا زنان را زیر فشار قرار می‌دهد رها شد و بدون ترس از گشت ارشاد و بازداشت چند ساعتی راه رفت و نفس کشید.
به اعتقاد او این آزادی مثل قرص مسکنی است که درد را دوا نمی‌کند، اما برای چند ساعت آن را کنار می‌زند.
همین چند ساعت هم اما در روحیه بسیاری از زنان که به این پارک می‌آیند تاثیرگذار است.
زن جوانی که با دوستانش به پارک آمده می‌گوید: "ما که مثل پولدارها باغ شخصی نداریم. ماشین هم نداریم که برویم بیرون شهر و چند ساعتی این روسری‌ها را کنار بگذاریم و راحت باشیم، حداقل می‌شود هفته‌ای یکی دو بار بیاییم اینجا و کمی تفریح کنیم. همین که بتوانیم بدویم و بلند بلند بخندیم و کسی نگوید خانم حجابت را درست کن غنیمت است."
فرشته، زن جوانی که هفته‌ای یک بار به پارک زنان می‌آید، اما نظر دیگری دارد: "این پارک خوب است و برای زنان هم لازم است. اما آیا یک پارک زنان برای شهری به بزرگی تهران کافی است؟ آن زن جنوب شهری که خانه‌اش اسلامشهر است اصلا می‌تواند بیایید اینجا و آفتاب بخورد؟ همه پارک‌ها را هم که نمی‌شود زنانه مردانه کرد. باید به دنبال یک راه‌کار اساسی بود. افسردگی و مشکلات جسمانی زنان با یک پارک زنان حل نمی‌شود."
زن میانسالی که روی یک نیمکت چوبی نشسته و کتاب می‌خواند، وقتی حرف‌های فرشته را می‌شنود، می‌گوید: "من وقتی خبر راه‌اندازی این پارک را شنیدم خوشحال که نشدم، عصبانی هم شدم. چون واقعا این تفکیک‌های جنسیتی و جداسازی‌هایی که همه جا اعمال می‌شوند به ضرر جامعه و بخصوص جوان‌های ما است و فضا را برای همین معاشرت‌ها و شناخت‌های محدود هم می‌بندد. اما وقتی آمدم اینجا و دیدم چقدر محیط باز و آزاد و شادی هست و زن‌ها از آن راضی هستند. گفتم کهنه کفش هم در بیابان نعمت است."
کمی آن طرف‌تر از فرشته، بساط بزن و بکوب و رقص به راه است. چند دختر جوان با هم ترانه می‌خوانند و یکی هم آن وسط می‌رقصد. انگار نه انگار که اینجا تهران است و بیرون دیوارهایی که این پارک را احاطه کرده‌اند برای کمی تنگ و کوتاه بودن مانتو و نپوشیدن جوراب و پوشیدن چکمه می‌توانند حکم بازداشت صادر کنند.
به قول فرزانه روزنامه‌نگاری که چندان به کارکرد مثبت این پارک امیدوار نبود، همه نکات مثبت این پارک فقط داخل چهاردیواری آن است و پا را که بیرون می‌گذاریم دوباره همان شهر است و همان باید و نبایدها و همان ترس‌ها.

نویسنده مرجان حسینی
منبع : شهرزاد نیوز