پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

نولیبرال‌ها به جای نومحافظه‌کاران


نولیبرال‌ها به جای نومحافظه‌کاران
بررسی گزارش جدید مرکز آمریکایی پیشرفت (سی‌ای پی) که در آن از برنامه باراک اوباما برای گسترش حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان حمایت شده است، این نکته را به خوبی نشان می‌دهد که نولیبرال‌ها و نومحافظه‌کاران تا چه حد به یکدیگر شباهت دارند.
این مقایسه شاید از جهاتی دیگر منطقی نباشد، اما نکته جالب توجه درباره این گزارش، بهره‌گیری آن از اظهارات فردریک کیگان و ویلیام کریستول، چهره‌های سرشناس نومحافظه‌کار است. در این گزارش بخشی از حقیقت آشکار می‌شود؛ اینکه تلاش موازی ماشین جنگی ۲حزب جمهوریخواه و دموکرات در نهاد حکومت در آمریکا به شکلی هماهنگ و منسجم توسط دولت سایه‌ یعنی مؤسسات تحقیقاتی هدایت می‌شود. به‌نظر می‌رسد که گزارش جدید مؤسسه نولیبرال سی‌ای پی نیز با هدف توجیه برنامه اوباما برای گسترش جنگ در افغانستان ارائه شده است.
مشکل این نیست که تلاش دولت بوش در افغانستان با شکست مواجه شد؛ مشکل این است که هیچ امکانی برای موفقیت این تلاش و اقدام دولت قبل فراهم نشد.
این اولین جمله از گزارش جدید مرکز آمریکایی پیشرفت (سی‌ای پی) واشنگتن درباره وضعیت کنونی افغانستان و انتخاب‌های پیش روی آمریکا در این کشور است.
متن گزارش سرشار است از عبارات و واژه‌هایی با مضامین امپریالیستی و ادبیات یک امپراتوری، از جمله منافع حیاتی ایالات متحده و منافع ملی آمریکا. در گزارش هیچ گاه به عبارت منافع افغان‌ها برنمی‌خوریم. گزارش همچنین خواهان تداوم بمباران‌های تهاجمی آمریکا در خاک پاکستان شده است.
سی‌ای پی در بیان درخواست خود برای گسترش جنگ در افغانستان، با لحنی که در آن غرور بی‌جای امپراتوری‌های گذشته تاریخ موج می‌زند، تصریح می‌کند: سیاست‌گذاران و رهبران نظامی ایالات متحده باید بدانند که افغان‌ها در طول تاریخ خود همواره در قبال حضور گسترده نیروهای خارجی در کشورشان مقاومت کرده‌اند، اما موقعیت امروز متفاوت است. گزارش به کدام تفاوت اشاره می‌کند؟ براساس نظر نویسندگان این گزارش، نزدیک به دو سوم افغان‌ها همچنان از نظامیان آمریکایی در سراسر کشور خود حمایت می‌کنند. این ادعا اگر به شکل خطرناکی گمراه‌کننده نباشد، دست کم مضحک و مسخره است.
حامد کرزای، رهبر مورد حمایت آمریکا در افغانستان حتی در حال حاضر نیز نمی‌تواند از بیم کشته شدن، پای خود را از کاخش در کابل بیرون بگذارد. گزارش سی‌ای پی اذعان می‌کند برآورد برخی مقامات اطلاعاتی نشان می‌دهد که دولت حامد کرزای در حال حاضر تقریبا تنها بر یک سوم افغانستان کنترل دارد. حال چگونه محققان این مرکز وانمود می‌کنند که افغان‌ها خواهان تداوم حضور آمریکا هستند؟ بررسی پی‌نوشت‌های گزارش سی‌ای پی نشان می‌دهد که این ادعا براساس نظرسنجی شبکه خبری‌ای‌بی‌سی مطرح شده است؛ این نظرسنجی حاصل مصاحبه با ۱۵۳۴ نفر در ماه‌های دسامبر ۲۰۰۸ تا ژانویه ۲۰۰۹ بوده است.
هنگامی که جزئیات این نظرسنجی و پاسخ‌های پرسش شوندگان را بررسی کنیم، درمی‌یابیم که ادعای حمایت دوسوم افغان‌ها از نظامیان آمریکا در سراسر خاک این کشور به‌شدت تردیدبرانگیز و به کلی گمراه‌کننده است. این نظرسنجی در واقع تصریح می‌کند که ۵۲ درصد افغان‌ها نسبت به ایالات متحده نگاهی منفی دارند. این رقم در سال ۲۰۰۵ حدود ۱۴ درصد بوده است.
نظرسنجی شبکه خبری‌ای‌بی‌سی همچنین تصریح می‌کند که تنها ۳۲ درصد افغان‌ها عملکرد آمریکا را در کشورشان موفق قلمداد می‌کنند حال آنکه این رقم در سال ۲۰۰۵ حدود ۶۸ درصد بوده است. علاوه بر این، تنها ۳۷ درصد افغان‌ها اظهار داشته‌اند که در مناطق محل سکونت‌شان از نیرو‌های تحت امر آمریکا و ناتو حمایت می‌شود.
آماری که گزارش مرکز پیشرفت آمریکا برای طرح ادعای حمایت دو سوم مردم افغانستان از نظامیان آمریکایی در این کشور به آن استناد کرده است، در واقع نظر ۶۳درصد پرسش شوندگان است که با حضور نظامیان ایالات‌متحده در کشورشان (و نه از خود نظامیان در سراسر کشور)موافق بوده‌اند. در متن نظرسنجی می‌خوانیم که تنها ۱۸ درصد افغان‌ها خواهان افزایش تعداد نیروهای آمریکایی‌اند و ۴۴ درصد گفته‌اند که می‌خواهند تعداد این نیروها کاهش یابد. بنابراین بهتر است پیش از پذیرفتن اظهار نظرات مندرج در گزارش سی‌ای پی، نگاهی به جزئیات کار بیندازیم.
سی‌ای پی در گزارش خود به عدم‌محبوبیت فزاینده ایالات متحده در پی اشغال افغانستان اذعان کرده است. در این گزارش می‌خوانیم: در یک نظرسنجی در آمریکا که در اواسط ماه مارس انجام شد، ۴۲درصد پرسش‌شوندگان گفتند که ایالات متحده با فرستادن نیرو به افغانستان مرتکب اشتباه شده است. اروپایی‌ها حتی از این هم بدبین‌ترند. اکثریت شهروندان آلمان، بریتانیا، فرانسه و ایتالیا با تعهد کشورهایشان به افزایش نیروهای نظامی در افغانستان مخالفند.
چنین برداشتی از سوی افکار عمومی مایه نگرانی سی‌ای پی است و گزارش در این باره تصریح می‌کند: متقاعد کردن مردم آمریکا، متحدانمان در ناتو و کشورهای منطقه به اینکه چرا افزایش اقدامات ما در افغانستان برای منافع امنیتی‌مان ضروری است، یکی از دشوارترین چالش‌های فراروی دولت جدید است. این مرکز در گزارش خود از باراک اوباما خواسته است تا نهایت تلاش خود را برای گسترش حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان به کار بگیرد و اوباما نیز طی سفر اخیر خود به اروپا برای حضور در اجلاس گروه۲۰، نهایت تلاش خود را برای متقاعد کردن متحدان آمریکا به کار گرفت.
در این گزارش چنین استدلال شده است: به‌خلاف جنگ در عراق که جنگی از روی اختیار بود، جنگ در افغانستان از روی ضرورت و اجبار بوده است. در ادامه گزارش تصریح شده است که منافع حیاتی ایالات متحده تامین خواهد شد با:
▪ تضمین اینکه افغانستان دوباره به سکوی پرتاب تروریسم بین‌المللی مبدل نشود.
▪ ممانعت از خلأ قدرت در افغانستان که موجب بی‌ثبات شدن پاکستان و منطقه خواهد شد.
▪ جلوگیری از به قدرت رسیدن عناصر افراطی طالبان و سایر گروه‌های افراطی در افغانستان.
البته طرح اوباما برای گسترش جنگ در افغانستان مخالفانی دارد که به دلایل اخلاقی خواهان خروج آمریکا از افغانستان هستند. اتحادیه مقاومت در برابر جنگ، از مخالفان طرح اوباما، طی بیانیه‌ای در این باره می‌گوید: سایر مخالفان با اشاره به دلایل متعددی، از ساختار جمعیتی افغانستان گرفته تا بحران اقتصادی آمریکا، استدلال می‌کنند که گسترش جنگ در افغانستان برای ایالات متحده پیروزی به ارمغان نخواهد آورد. اما مخالفت ما بر مبنای چنین دلایلی نیست.
در حالی که دلایل مورد اشاره مخالفان ممکن است درست باشد، ما خود ایده جنگ منجر به پیروزی را به چالش می‌طلبیم و با این جنگ نیز مانند سایر جنگ‌ها مخالفیم، مخالفت ما نه صرفا به دلایل عملی و راهبردی، بلکه به خاطر تعهد مان و نیز تعهد مارتین لوتر‌کینگ به مبارزه منفی و پرهیز از خشونت است.
موضع چنین مخالفانی کاملا آشکار است. افرادی نیز هستند که با تصویری که اوباما و سی‌ای پی از تهدید‌ها ارائه می‌کنند موافقند، اما هنوز درباره لزوم گسترش جنگ در افغانستان تردید دارند و استدلال می‌کنند که این اقدام، شرایط را پیچیده‌تر می‌کند. سناتور راس فاینگولد از ایالت ویسکانسین اخیرا اظهار داشته که تصمیم دولت برای اعزام ۲۱هزار نیروی جدید به افغانستان – و احتمالا ۱۰۰ هزار نیروی دیگر در سال آینده – پیش از آنکه به موضوع پناهگاه‌های امن تروریست‌ها و موضوع بی‌ثباتی در پاکستان بپردازیم، می‌تواند در عمل ناکارآمد یا بدتر از آن دارای نتیجه عکس باشد.
تا هنگامی که نیروهای طالبان بتوانند به سوی پاکستان بگریزند و از آنجا و به شکلی نسبتا آسان علیه ما عملیات انجام دهند، هر گونه افزایش نیرو در افغانستان ممکن است در بهترین حالت، اقدامی موقتی باشد. در این وضعیت، نیروهای ما در معرض تهدید جنگجویانی قرار دارند که دور از دسترس‌اند – در پاکستان – و در همین حال گسترش حضور نظامی ما در افغانستان می‌تواند موجب نارضایتی مردم این کشور شود.
در اواخر ماه مارس، گروهی متشکل از قانونگذاران ۲حزب جمهوریخواه و دمکرات با فرستادن نامه‌ای به باراک اوباما اظهار داشتند: هدف مجوز سال ۲۰۰۱ کنگره به دولت برای استفاده از نیروی نظامی در افغانستان، جلوگیری از هرگونه اقدام و عملیات تروریسم بین‌المللی علیه ایالات متحده در آینده بود اما به‌نظر ما می‌رسد که راه‌اندازی جنگ با هدف فرو نشاندن ناآرامی و شورش در افغانستان در راستای تحقق این هدف نیست و گسترش چنین جنگی ممکن است در عمل به امنیت ایالات متحده آسیب برساند.
در این میان سی‌ای پی اعتنایی به‌نظرات قانونگذاران پیشرو یا ضد‌جنگ ندارد. در واقع این مؤسسه می‌گوید که بوش جنگ را در افغانستان با هزینه‌ای اندک و با بهره‌گیری از تعداد محدود نیروها و منابع انجام داد. بنا بر این، مؤسسه خواهان گسترش چشمگیر دامنه اشغال افغانستان – نزدیک به ۳۰۰درصد افزایش تعداد نیروهای رزمی – است.
سی‌ای‌پی حتی از وعده باراک اوباما – فراخوان ۷۰ هزار نیروی جدید آمریکایی و ۳۰ هزار نیروی دیگر از کشور‌های متحد ایالات متحده به علاوه گسترش ظرفیت ارتش و پلیس افغانستان – پا را فراتر می‌گذارد و خواهان آن است که ایالات متحده در بلندمدت از تمام ابزار قدرت خود شامل دیپلماسی، اقتصاد و ارتش برای حضور کامل در افغانستان بهره بگیرد؛ تلاشی مداوم که می‌تواند تا ۱۰ سال دیگر ادامه یابد. سی‌ای پی در این راه توصیه می‌کند که دولت اوباما منابع مالی حاصل از صرفه‌جویی در هزینه‌های جنگ در عراق را به افغانستان انتقال دهد.
در گزارش این مؤسسه به دولت اوباما توصیه شده است تا ضمن درهم کوبیدن مناطقی در افغانستان که با اشغال این کشور توسط ایالات متحده و نیز دولت دست نشانده کرزی مخالفند، منابع مالی و گروه‌های توسعه را به مناطق با ثبات‌تر که با آمریکا همکاری بیشتری دارند، اختصاص دهد.
هدف این اقدام، قدردانی – در قالب بهبود شرایط اقتصادی – از افغان‌هایی است که با ما متحدند و نیز نشان دادن به گروه‌ها و افراد متخاصم که همکاری با آمریکا و نیروهای ائتلاف چه مزایای قابل توجه و ملموسی دارد. اقدام مورد نظر سی‌ای پی، مشابه خط‌مشی ایالات متحده در قبال عراق (در دهه ۱۹۹۰) و کوباست، خط‌مشی مبتنی بر جنگ اقتصادی با حکومت‌های متخاصم که طی آن مردم این کشور‌ها به خاطر حکومتشان به‌گونه‌ای تحت فشار قرار می‌گیرند که به اشغال خاک خود و پذیرش سلطه آمریکا رضایت دهند.
گزارش سی‌ای پی ضمن اذعان به گسترش نفوذ و قدرت طالبان می‌افزاید که بسیاری از رهبران افغانستان به نحو فزاینده‌ای از عملکرد نظامی نیروهای ائتلاف ناراضی‌اند و از آن انتقاد می‌کنند که دلیل عمده آن ناخشنودی عمومی روبه گسترش و قابل فهم افغان‌ها از حملات هوایی ناتو و آمریکا ست. گرچه گزارش چنین ادامه می‌دهد: باید خاطرنشان کرد که قربانیان حملات خشونت بار شورشیان، به‌خصوص گسترش بمب‌گذاری‌های انتحاری، عمدتا از میان غیرنظامیان افغان است.
سی‌ای پی خصومت خود را تنها به افغان‌ها محدود نمی‌کند. گزارش این مؤسسه صراحتا بیان می‌کند که اوباما باید ظرفیت ایالات متحده را برای انجام حملات موشکی علیه مناطق مرزی پاکستان که دولت پاکستان حضوری در آنها ندارد، حفظ کند و به تنهایی این حملات را انجام دهد.
در پاراگراف‌های پایانی گزارش چنین می‌خوانیم: موقعیت در افغانستان در حال بدتر شدن است. سال گذشته بدترین سال از نظر تلفات نظامیان آمریکایی در این کشور بود. تلفات غیرنظامیان افغان نیز در سال ۲۰۰۸ به شکل غیرمنتظره‌ای تا ۴۰ درصد افزایش یافت که از زمان آغاز جنگ در سال ۲۰۰۱ بی‌سابقه است. جالب آنکه سی‌ای پی بر این باور است که این افزایش تلفات خود دلیل دیگری برای افزایش حضور نظامی آمریکا در افغانستان و تداوم بمباران و موشک باران مناطق مرزی پاکستان است.
برای مخالفان گسترش جنگ در افغانستان، موضع مؤسسه آمریکایی پیشرفت در قبال جنگ در افغانستان، مشابه موضع نومحافظه‌کاران در قبال جنگ در عراق است؛ نومحافظه‌کارانی که خود را متخصص امور می‌دانستند، اما تقریبا تمام نظرات آنها به بهایی گزاف برای آمریکا اشتباه از آب درآمد.
آنتی وار ۳ آوریل ۲۰۰۹
منبع : روزنامه همشهری