پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

چهار دشمن احمدی نژاد


چهار دشمن احمدی نژاد
محمود احمدی‌نژاد، اساسا رییس‌جمهور كم حاشیه‌ای نیست؛ او البته به اذعان دوست و دشمن، پركار نیز هست و به همین دلیل طرفدارانش تلاش می‌‌كنند به مردم یادآوری كنند كسی كه بیشتر می‌‌نویسد، احتمال خطای بیشتری نیز دارد، درست برعكس املای نانوشته‌‌ای كه غلط ندارد.
پرحاشیه، پركار و پرسخن بودن نیز طبعا <پر دشمنی> را به دنبال می‌‌آورد و رییس دولت نهم نیز از این قاعده مستثنی نیست.
۱) دشمنان خارجی
احمدی‌نژاد، دشمنان و مخالفان زیادی دارد، طبیعتا بخش بزرگی از آنها را نیز دشمنان جمهوری اسلامی ایران تشكیل می‌‌دهند كه به‌طور ویژه‌تری روی احمدی‌نژاد و اظهارات ضدغربی او تمركز كرده‌اند. تقریبا روزی نیست كه در رسانه‌‌های غربی مطلبی علیه رییس‌جمهور ایران منتشر نشود، این اواخر، اسراییلی‌ها نیز ادعا كرده‌اند كه با ایران مشكل چندان خاصی ندارند ولی نمی‌‌توانند احمدی‌نژاد را تحمل كنند. (!)
بهانه‌های غربی‌ها برای تاختن به احمدی‌نژاد، بیشتر حول مسئله انكار هولوكاست از سوی او می‌‌چرخد؛ یعنی واقعه‌ای تاریخی باعث شده كشمكش‌های بسیاری بر سر موضوعات دیگر بین‌المللی كشورمان ایجاد شود و حتی دستگاه‌های تبلیغاتی غرب، به‌طور عجیب و موذیانه‌ای مدعی می‌‌شوند كه رییس‌جمهور ایران قصد دارد با بمب اتمی (!) اسراییل را از نقشه جغرافیا حذف كند. شكی نیست كه این ادعاهای دروغین با استناد به اظهارات و تحلیل‌های اعتقادی احمدی‌نژاد مطرح شده و خود غربی‌ها خوب می‌‌دانند كه چنین اتفاقی رخ نخواهد داد.
۲) دشمنان جناحی
فارغ از دشمنان خارجی احمدی‌نژاد او در داخل نیز دشمنان و منتقدان سرسختی دارد.منتقدان و مخالفان داخلی محمود احمدی‌نژاد كه در دولت او هیچ سهمی ندارند، در ابراز مخالفت خود با رییس‌جمهور پرده‌پوشی نمی‌‌كنند.
البته بدیهی است كه هر دولتمردی، منتقدانی داشته باشد ولی آنچه مهم است این‌كه منتقد، به آداب <نقد> واقف باشد كه متاسفانه این وقوف، در ادبیات سیاسی ایران، جایگاه چندانی ندارد. ظاهرا در این ملك و سرزمین، هر كه بیشتر و تندتر و در عین حال مغالطه‌آمیزتر علیه دیگری سخن بگوید و بنویسد، منتقد بهتر و گاه شجاع‌تری شناخته می‌‌شود.
این مسئله درباره بسیاری از منتقدان احمدی‌نژاد نیز صدق می‌‌كند. شاید رییس دولت نهم، مانند پیشینیان خود كشورمان و دیگر همتایانش در جهان به اندازه‌ای دچار خطا شده باشد كه اگر منتقدان او بخواهند از سر عقلانیت و بر اساس دلیل و منطق و استدلالات كارشناسانه به او بتازند، احتمالا تا مدت‌ها سوژه خواهند داشت؛ با این حال، بسیاری از <نقدواره‌هایی> كه علیه احمدی‌نژاد و دولت او صورت می‌‌گیرند، بیشتر به ناسزاها و عقده‌گشایی‌ها و تمسخر‌گرایی‌ها شبیه هستند تا انتقاداتی كه از سر دلسوزی برای كشور مطرح شود.
یك مثال كه به همین چند روز اخیر بازمی‌‌گردد، می‌تواند بسیار گویا باشد.
احمدی‌نژاد در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبكه دو سیما، در پاسخ به پرسشی درباره احتمال اقدام نظامی آمریكا علیه ایران گفته بود كه <در این باب، نگران نیستم.>
درست از فردای همان روز، سوفسطاییان سیاسی و رسانه‌ای كه گویا غنیمتی بزرگ از آن برنامه تلویزیونی به چنگ آورده بودند، یك عملیات روانی جدید علیه احمدی‌نژاد راه انداختند: <دیدید كه او نگران كشور نیست؟>!، <رییس‌جمهور و این همه بی‌‌خیالی؟!> و تیتر زدند: <چرا فقط احمدی‌نژاد نگران نیست؟!> و <آقای احمدی‌نژاد لطفا كمی نگران باشید> و...
این هجمه كه هدف آن بی‌‌اعتبار كردن رییس‌جمهور نزد افكار عمومی بود، درحالی شكل گرفت و حتی تاكنون نیز ادامه دارد كه طراحان این حمله، خوب می‌‌دانستند كه چرا احمدی‌نژاد آن‌گونه پاسخ داده بود. منتقدان به خوبی می‌‌دانستند كه احمدی‌نژاد در مقام رییس‌جمهور حق نداشت و نباید از موضع ضعف درباره تهدیدات آمریكا سخن بگوید. آنها خوب می‌‌دانستند كه مصاحبه رییس‌جمهور جمهوری اسلامی، بلافاصله كلمه‌به‌كلمه توسط مترجمان برای سیاستمداران و تحلیل‌گران آمریكایی تجزیه و تفسیر می‌‌شود و در چنان وضعیتی، آیا باید رییس‌جمهور یك كشور چنین پاسخ می‌‌داد: <بله، من نگران حمله آمریكا هستم!> قطعا این‌گونه است كه احمدی‌نژاد به عنوان یك ایرانی و رییس دولت، دغدغه‌های زیادی در این‌باره دارد، ولی اظهار نگرانی رسمی، آیا باعث ایجاد جو وحشت در داخل و جری‌تر شدن تهدیدكنندگان خارجی نبود؟
منتقدان احمدی‌نژاد كه گاه تا مرز دشمنی آشكارا با او نیز پیش می‌‌روند، بهتر است به جای چنین مغالطه‌هایی كه بیش از آن‌كه به احمدی‌نژاد ضرر بزند، منافع ملی را می‌‌آزارد، به سراغ دلیل و برهان و عدد و رقم بروند و مثلا ادعای دولت مبنی بر افزایش شصت درصد صادرات غیرنفتی در ده ماه امسال نسبت به مردم را گزارش كنند و اگر واقعیت دارد، عملكرد دولت را تحسین كنند كه توانسته است در راستای منافع كشور چنین قدم بزرگی را بردارد، چه آن‌كه كار منتقد، تنها مچ‌گیری و گفتن خطاها و كژی‌ها نیست بلكه وظیفه دارد <عیب و هنر> را با هم بگوید.
اگر مخالفان دولت، خود را منتقد واقعی و مردم‌گرا می‌‌دانند، آیا به راستی در طول یك سال و نیم گذشته، حتی یك كاركرد مثبت از دولت نهم ندیده‌اند كه سخنان و رسانه‌هایشان این‌گونه آكنده از سیاه‌نمایی‌های صرف است؟چنین رویكردی، نه تنها به ایجاد جو ناامیدی در جامعه دامن می‌‌زند بلكه حیثیت مخالفان را نیز نزد عقلا و اهل خرد بر باد می‌‌دهد.
۳) دوستان دشمن
پس از دشمنان خارجی و جناحی احمدی‌نژاد، به نظر می‌‌رسد كه سومین دشمن رییس‌جمهور فعلی كشورمان، برخی اطرافیان او هستند یا بهتر است كه بگوییم <طیف خاصی از نیروهای اطراف رییس‌جمهور.>
می‌‌گویند كه اگر می‌‌خواهی كسی را تخریب كنی، از او به بدترین شكل ممكن دفاع كن و گویا این طیف، ماموریت یافته است كه همانند <خاله خرسه> سنگ بر سر رییس‌جمهور بكوبد.
عملكرد این طیف، عمدتا ناظر بر دو عنوان است؛ اول آن‌كه با ناسزاگویی‌های بی‌‌پروا به عالم و آدم برای دولت نهم دشمن‌تراشی‌ می‌‌كنند و هزینه‌های حركت دولت به سمت تحقق برنامه‌ها و وعده‌ها را سنگین‌تر می‌‌سازند. از نظر آنها، گویا تاریخ ایران از روز آغازین دوره ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد شروع می‌‌شود و پیش از آن، تنها چیزی كه وجود داشته شبی با آسمان تاریك و زمینی با لجن‌زارهای بی‌‌پایان بوده است.
بدیهی است احمدی‌نژاد، وارث مشكلات برجای مانده از دوره‌های قبل است ولی در همان حال، او وارث ثروت‌ها و دستاوردهای بسیار بزرگی است كه دولت‌های قبل از او از خود به جای گذاشته‌اند.قطعا وقتی احمدی‌نژاد از دفتر ریاست جمهوری برای همیشه خارج می‌‌شود، برای رییس‌جمهور و روسای جمهور بعد از خود نیز دستاوردهای مثبت و كارهای ناقص و انجام نشده زیادی به جای خواهد گذاشت و این <امر متعارف> برای همیشه ادامه خواهد داشت.
بنابراین، نفی گذشتگان نه تنها دولت نهم را در معرض اتهام بی‌‌عدالتی و بی‌‌انصافی قرار می‌‌دهد بلكه سنت سیئه‌ای را بنا می‌‌نهند كه روزگاری دامن احمدی‌نژاد را نیز خواهد گرفت. در هر حال، برخی اطرافیان احمدی‌نژاد با رویكرد خویش، بیش از آن‌كه چهره دیگران را خدشه‌دار كنند، پنجه بر صورت او می‌‌افكنند.
دومین خطای فاحش دوستان احمدی‌نژاد نیز این است كه آنان با تعریف و تمجید و تقدیس‌های بی‌‌حد و حصر رییس‌جمهور، نه تنها چهره او را نزد مردم بهبود نمی‌‌بخشند، بلكه به خدشه‌دار شدن حیثیت و اعتبار وی می‌‌پردازند.
مقایسه مراسم تحلیف احمدی‌نژاد را با واقعه غدیر خم، قیاس او با حضرت موسی (ع) در برابر دنیای فرعونی، از او به عنوان معجزه هزاره سوم یاد كردن و... هیچ‌كدام به سود احمدی‌نژاد نیستند و تنها مایه تاسف طرفداران مردمی احمدی‌نژاد و دینداران و دستمایه‌ای برای تمسخر مخالفان و دشمنان اوست.
۴) شیوه های دشمن
اما ظاهرا چهارمین و آخرین و اتفاقا یكی از قوی‌ترین دشمنان سرسخت روش ها و شیوه هاست.
مردم وقتی به محمود احمدی‌نژاد رای دادند، در واقع آمیزه‌ای از <آری‌>‌ها و <نه>‌ها را حد رای خویش منظور داشتند و چنانچه احمدی‌نژاد نتواند چهره‌ای كه از او نزد مردم به عنوان مردی از جنس خود آنها ترسیم شده است حفظ كند، قطعا بزرگ‌ترین جفا به احمدی‌نژاد صورت گرفته است.
واقعیت آن است كه رییس‌ دولت نهم، تاكنون رویكردهای مناسبی را در جهت تبدیل مطالبات مردم به ویژه اقشار متوسط و فقیر جامعه به دغدغه تصمیم‌سازان و مدیران كشور داشته است. او در سیاست خارجی نیز هر چند خالی از اشكال نبوده، توانسته است دستاوردهای عیان و نهانی داشته باشد كه در جای خود بدان‌ها پرداخته می‌‌شود.با این حال، برخی روش ها و شیوه ها، در نهایت به زیان خودش تمام می‌‌شود.
احمدی‌نژاد، گاه مسائلی را پررنگ می‌‌كند و به آنها دامن می‌‌زند كه اساسا جزو دغدغه‌های مردم یا حداقل اولویت‌های نخست آنان نیست و گاه مسائلی را مطرح می‌‌كند كه عملیاتی كردنشان درتوان و حتی حوزه اختیارات دولت نیست.به عنوان مثال، او سخن از معرفی مهندسان اقتصادی به میان می‌‌آورد، از تاسیس دانشگاهی ارزان‌تر از دانشگاه آزاد سخن می‌‌گوید یا وعده‌هایی می‌‌دهد كه توانمندی‌های كشور تحقق‌شان را بر نمی‌‌تابد.
او احتمالا گاه فراموش می‌‌كند كه به عنوان رییس دولت، مسئولیت ایجابی بیشتری دارد تا آن‌كه به رویكردهای سلبی علیه این و آن بپردازد.
محمود احمدی‌نژاد، مدیری پرانرژی است و این را در شهرداری تهران نیز به خوبی ثابت كرده است. او همچنین آرای انتخابات ۸۴ را نیز به عنوان پشتوانه‌ای قابل اتكا همراه دارد.
از این‌رو، اگر رییس‌ دولت نهم توانمندی‌های فردی و سیاسی‌اش را در خدمت رویكردهای ایجابی قرار دهد، دوستان خود را از اشتباهات هزینه‌‌زایی كه درباره او مرتكب می‌‌شوند باز دارد، به مشی بردباری و پاسخگویی در مقابل مخالفان داخلی‌‌اش بپردازد و در مقابل دشمنان خارجی نیز همچنان محكم و در عین حال منطقی و به دور از احساسات بایستد، آن‌گاه می‌‌توان دومین پیروزی او را در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم از هم‌اكنون پیش‌بینی كرد و به او تبریك گفت.
شیلا ارفعی
منبع : خانواده سبز